「 قدیسهـ ناپاک🔞」
«قدیسه🕸ناپاک» « آسمان🪐شب» “ژانر: BDSM🔞⛓” پارت اول : https://t.me/c/1231989120/33973 •My Chanll: | @Hot_N0vels | •Vip: @vip_r0man
Больше6 228
Подписчики
Нет данных24 часа
-977 дней
-62830 дней
- Подписчики
- Просмотры постов
- ER - коэффициент вовлеченности
Загрузка данных...
Прирост подписчиков
Загрузка данных...
Repost from N/a
00:11
Видео недоступно
💍انگشتر های موکل دار تضمینی
👁باز کردن چشم سوم همراه با آموزش
👰🤵 بخت گشایی فوری و تضمینی
❤️💑بازگشت معشوق سریع و ابدی تا ازدواج
😈تسخیر جن و ارواح و احضار انها
💰جادو ثروت تضمینی 💯💯💯
🕯مراسم های شمع ربانی و شمع تراپی توسط استاد مجرب
🔮آینه بینی . ستاره بینی . گوی بینی
☕️فال قهوه و تاروت و شمع
👨🎓جادو سقراط برای موفقیت در تحصیل
🤰بارداری و پایان نازایی👇👇👇
https://t.me/joinchat/AAAAAE57mXt6dkjF0iovog
https://t.me/joinchat/AAAAAE57mXt6dkjF0iovog
13.78 MB
24200
- آره جیغ بزن توله سگ... داری زیر #ددی گا*یده میشی نه؟ کی میگ*ادت ها؟ کی میگ*ادت بگو ببینم کی داره ک*ونت میذاره بیبی گرل💦 🔞
https://t.me/+k2NOiujuvmZhYmFh
16800
- تویِ پرونده پزشکیت نوشته بود باکره ای،درسته؟
خیره به موهای سُرخش کم کم پایین می آیم
ترقوه سفیدش با آن خالِ لعنتی، داشت خفه ام می کرد.
مثل دخترانِ ناوارد با بوسه ام لرزی به تنش می آید
- هیس! نترس قراره لذت ببریم! باکره ای دیگه نه؟!
دخترک سر تکان می دهد
سر خم می کنم دوباره ببوسمش که دستان کوچکش روی سینه ام مینشیند.
صدای نازکش بلند می شود
- ن...نکن من ....من نمیخوام پشیمون شدم!
حتی ترسیدنش برایم تحریک آمیز بود
سر خم می کنم و لب های سرخش را میبوسم
- قبل این که بیای باید فکر اینجاش و میکردی کوچولو.
زیر تنم تکان می خورد
- داری با کارات بیشتر تحریکم میکنی جوجه رنگی!
نوک انگشتانم را آرام روی بدنش می کشم.
بی مقدمه کف دست دیگرم را بین پایش می گذارم، مانند جای جای تنش بی مو و داغ بود و البته کمی خیس!
خمار تر از قبل لب می زنم
- چقدر لطیفی نازِ من!
بلد بودم چگونه دخترِ نا بلد و دست نخورده و بکر را از خود بی خود کنم.
انگشتانم را بین پایش حرکت می دهم و او ناله سر میدهد.
سر به بالشت زیر سرش فشرده و لبهای من مستقیما استخوان ترقوهاش را شکار میکند:
- عادت کن بهم، از این به بعد قراره همینطوری زیرم پیچ و تاب بخوری!
یک لحظه با فشار مردانگی ام را واردش می کنم.
جیغ آرامی میکشد که با لب هایم خفه اش می کنم.
کمی صبر میکنم تا به مردانگی بزرگم عادت کند
تنِ داغش دیوانه ام کرده!
دخترک ملوس آنقدر لذت بخش است که ساعت ها میخواهم در این لحظه غرق شوم..
وقتی نفس هایش آرام میشود دوباره مردانگی ام را در می آورم و آرام بین پایش حرکت می دهم و آرام آرام به درونِ داغش فشار می دهم.
آنقدر داغ و تنگ بود که همان لحظه ارضا شدم.
رویش خم می شوم و بوسه ای روی لبهای بازش می زنم و آروم در گوشش لب می زنم:
- خانم شدنت مبارک کوچولوی خوشمزه!
https://t.me/+JvsALdqcyipkMzI0
https://t.me/+JvsALdqcyipkMzI0
https://t.me/+JvsALdqcyipkMzI0
https://t.me/+JvsALdqcyipkMzI0
35100