اندیشه ها و کتابهای جامعه شناسی

دوست گرامی دست بدست کردن این پست از نمازو دعا و ثناو قران بمراتب واجب تر ولازم تراست تا میتوانید ارسال کنید که رستگاری در ارسال اینجور پستهااست. واقعا چطوری طی ۴۵ سال نفهمیدیم منظورشون خریت ملت بوده ؟

فوکو، تبارشناسی و هویت الی اندرسون ترجمۀ دانیار قربانی نودشه و نمام باقی

✍️چرخه‌ی ابتذال 🖊 جامعه‌ی ما و اساسا هر جامعه‌ای برای افتادن در مسیر تغییر درست باید از پنج موضوع مبتذل عبور کند.: 1️⃣ ابتذال اهمیت [جامعه‌ی ما در نقطه‌ای قرار دارد که جای مسائل مهم با مسائل بی‌اهمیت تغییر کرده است! مواردی که نیاز به واکنش دارد، جامعه واکنش درستی نشان نمی‌دهد و مواردی که نیاز به واکنش ندارد، بیشترین واکنش را دریافت می‌کند. هر فرد، رسانه، کانال، صفحه، تبدیل به خبرگزاری شده است. هر موردی در روز، تبدیل به خبر می‌شود. جامعه با انبوهی از موضوعات مختلف روبرو می‌شود که در مورد آن‌ها کُلی بحث شکل می‌گیرد و این دایره دائم بزرگ‌تر می‌شود و افراد بیشتری درگیر این ابتذال می‌شوند.] @sokhanranihaa 2️⃣ ابتذال جزئیات [وقتی جامعه به "ابتذال اهمیت" رسید، از دل آن به "ابتذال جزئیات" می‌رسد. حالا نه تنها ما با چیزهای "بی‌اهمیتی" که "مهم شده" طرف هستیم، بلکه وارد موشکافی این موارد شدیم و چسبیدیم به جزئیات بی‌ارزش و داستان‌ها و حاشیه‌های مختلف از آن بیرون می‌کشیم.] 3️⃣ ابتذال غرزدن [هر آدمی به بعضی از مسائل زندگی‌اش غر می‌زند و چیز عجیبی نیست. اتفاقی که در جامعه‌ی ما افتاده است، غرزدن تبدیل به رفتار و فعالیت همیشگی شده است! ما سال‌هاست هدایت شده‌ایم به سمت این رفتار و این عادت، آسیب زیادی به ما زده است؛ انرژی ما تخلیه می‌شود، جای اعتراض با غرزدن عوض شده است، شرایطی به‌وجود آمده است که بدترین اتفاقات با غرزدن‌های بیشتر دفن می‌شود. امکان ندارد دو نفر در این جامعه باهم گفتگو کنند و غرزدنی در کار نباشد! این یک فرهنگ شده است و سال‌هاست از حالت عادی خارج شده است!] 4️⃣ ابتذال خنده [سال‌هاست که ما مهم‌ترین مسائل جامعه را با طنز دریافت می‌کنیم و همچنین هدایت شده‌ایم به سمت تولید این موارد! تقریبا چیزی نیست که در دایره‌ی این لودگی و خندیدن، قرار نگرفته باشد!] 5️⃣ ابتذال تفکر [چیزی که همه‌ی موارد بالا را کنار هم قرار می‌دهد، ابتذال تفکر است. به چیزهایی فکر می‌کنیم که نیاز به فکر کردن ندارند و به چیزهایی که نیاز به تفکر دارند، بی‌توجه هستیم و در کل، جامعه با چنین چیزی روبرو شده است: طنزی که "طنز" نیست. خنده‌ای که "خنده" نیست. خبری که "خبر" نیست. تفکری که "تفکر" نیست. تحلیلی که "تحلیل" نیست. مسئله‌ای که "مسئله" نیست. آگاهی که "آگاهی" نیست. علمی که "علم" نیست. مشکلی که "مشکل" نیست.] 📌 تمام این پنج مورد، "چرخه‌‌ی ابتذال" را تشکیل می‌دهند. اگر هر فردی بتواند از این چرخه‌ی مخرب دوری کند، گام مهمی هم برای خودش هم برای جامعه برداشته است و آن‌جاست که تغییر اساسی دیده می‌شود. . 🆔 @sokhanranihaa 🆔 @zistboommedia 🆑کانال سخنرانی ها 🌹

معرفی کتاب بازگشت کنشگر در جامعه پسا صنعتی(پست مدرن)

تعریف متغیرهای مستقل و وابسته متغیر مستقل علت، یا تعیین کننده متغیر وابسته است. متغیر وابسته متغیری که وابسته به، یا ناشی از متغیر دیگر است. روشهای تحقیق در علوم اجتماعی، ارل ببی، ترجمه دکتر رضا فاضل @sociology_1

تحلیل ژانر از قدرت توضیحی بالایی برخودار است. باقدرت توصیفی خود به توصیف ویژگی های زبانی می پردازد که از موقعیت های ارتباطی مورد نیاز می باشند،و باقدرت توضيحی خود آنها را نسبت به اهدافی که باید در هر موقعیتی حاصل آید آگاهی می‌کند. یکی از روش های گردآوری داده در مطالعهٔ شکل گیری و جریان تعاملات قوم نگاری و برساخت گرایی است. ✍️زهرا نجاتی @sociology_1

اجزای تشکیل دهنده پروپوزال : مهم ترین بخش های تشکیل دهنده پروپزال به قرار زیر هستند: موضوع تحقیق توضیح موضوع و اهمیت آن ادبیات تحقیق و پژوهش های مرتبط اهداف و فرضیه ها  روش ها و ابزار های تحقیق نتایج و توصیه ها منابع مآخذ @sociology_1

پارادایم های تحقیق در علوم انسانی نورمن بلیکی مترجم محمد تقی ایمان @sociology_1

ویژگی های اساسی تحقیق کیفی   تنوع رویکردها و روش ها در تحقیق کیفی تحقیق کیفی بر پایه برداشت نظري و روش شناختی واحدی قرار ندارد: 1. مطالعه دیدگاه های ذهنی (کنش متقابل نمادین و پدیدارشناسی) روش گردآوري داده : مصاحبه های نیمه ساخت یافته + مصاحبه روایی روش تفسیر : کدگذاري نظری + تحلیل محتوا + تحلیل روایت + روش هاي هرمنوتیکی حوزه هاي کاربرد : تحقیق زندگینامه نگارانه + تحلیل دانش روزمره 2. مطالعه شکل گیري و جریان تعاملات قوم نگاري و برساخت گرایی روش گردآوري داده: گروه هاي متمرکز , قوم نگاري یا مشاهده مشارکتی , ثبت و ضبط صوتی/ تصویري روش تفسیر : تحلیل گفت و گو + تحلیل گفتمان + تحلیل ژانر + تحلیل اسناد و مدارك حوزه هاي کاربرد : تحلیل زیست جهان ها و سازمان ها + ارزیابی + مطالعات فرهنگی 3. بازسازي ساختارهاي میدان اجتماعی و معناي پنهان اعمال کنشگران (ساختارگرایی یا روان تحلیل گری) روش گردآوری داده: ضبط تعاملات و استفاده از اطلاعات بصری (فیلم و عکس) روش تفسیر : هرمنوتیک عینی + هرمنوتیک عمیق حوزه های کاربرد : مطالعات خانواده + زندگینامه نگاري + نسل پژوهی + جنسیت پژوهی لودرس و ریکرتز  (1986) رویکرد اول و دوم را کنار یکدیگر قرار می دهند این تنوع رویکردها نتیجه خط سیرهاي مختلف رشد در تاریخ تحقیق کیفی است بخشی به موازات هم و بخشی به دنبال دیگری. @sociology_1

فوکو زمانی می‌گفت دوست دارد طوری بنویسد که هیچ چهره‌ای نداشته باشد. او خود را منع می‌کند از این‌که لحن متفکر لیبرالی را به خود بگیرد که به همشهریانش می‌گوید: ما می‌دانیم که علی‌القاعده باید روشی بهتر از این برای انجام کارها وجود داشته باشد، بیایید با هم دنبالش بگردیم. در نوشته‌های فوکو هیچ ما یی یافت نمی‌شود، در نوشته‌های بسیاری از معاصران فرانسوی او نیز هم. این لحن سرد و خشکِ او چهره‌ی محافظه‌کاری را در ذهن تداعی می‌کند که مدام بر امیدهای معطوف به اصلاح وضع موجود آب سرد می‌ریزد، کسی که وانمود می‌کند مسائل همشهریان‌اش را با چشم موّرخ آینده می‌نگرد. گویی در نظر فوکو نوشتن تاریخ اکنون به جای ارائه پیشنهادهایی برای ساختن جهانی بهتر در آینده برای فرزندان‌مان، نه فقط به معنای قطع امید کردن از مفهوم ماهیت مشترک بشر و مفهوم سوژه بلکه به معنای قطع امید کردن از حس غیرنظری‌ست که ما از همبستگی اجتماعی داریم. گویی متفکرانی چون فوکو و لیوتار آن‌قدر از افتادن در دام یک فرا ، روایت دیگر درباره‌ی تقدیرهای سوژه بیمناک‌اند که نمی‌توانند به خود بقبولانند که کلمه‌ی ما را بر زبان آورند، طوری که بتوانند با فرهنگ نسلی که به آن تعلق دارند همذات‌پنداری کنند. جستارهایی درباره‌ی هایدگر، دریدا و دیگران، نوشته ریچارد رورتی، ترجمه‌ی مرتضی نوری @sociology_1