cookie

Мы используем файлы cookie для улучшения сервиса. Нажав кнопку «Принять все», вы соглашаетесь с использованием cookies.

avatar

مرداب هرزگی

به زور جا کردن تو دختری که تنگه، اگه عشق نیست پس چیه؟!🔥🔞

Больше
Рекламные посты
15 936
Подписчики
-7324 часа
-5617 дней
-17130 дней

Загрузка данных...

Прирост подписчиков

Загрузка данных...

بچه ها این بازی مثل نات کویین. بازی کنید پول بگیرید
Показать все...
https://t.me/hamster_kombat_boT/start?startapp=kentId6623155342 Play with me, become cryptoexchange CEO and get a token airdrop! 💸  2k Coins as a first-time gift 🔥  25k Coins if you have Telegram Premium
Показать все...
Hamster Kombat

Just for you, we have developed an unrealistically cool application in the clicker genre, and no hamster was harmed! Perform simple tasks that take very little time and get the opportunity to earn money!

❌دختره رو به بهونه ی مریضی میکشونه خونش و...😈🔞 موهامو کشید و در حالی که تند تند توم تلمبه میزد گفتم: - تو...گفته بودی دستت شکسته سیلی به باسنم زد. - شکسته بود...کو*ن تو رو دید جوش خورد. این ک...ص ابدارت منو خوب کرد. دستامو پشتم به هم چسوند و خودشو داخلم تا اخر هل داد که بلند داد زدم‌. جلوی دهنمو گرفت تا توی پشتم بذاره و... https://t.me/+u_uNR0HS7UFhODNk https://t.me/+u_uNR0HS7UFhODNk #صحنه‌دار‌آتیشی 😈
Показать все...
#بیناجنس دستم رو دور گردنش حلقه کردم و فشار دادم. محکم تنش رو به دیکم فشردم که فریاد زد. مایکل: - خیلی بزرگه! اهه... بی طاقت لیسی به انگشت‌هام زد و شروع به مکیدن انگشت‌هام کرد. ناله هاش غریزه‌ شهوتم رو بیشتر می کرد اما جسمم و شهوتم با احمد آروم می گرفت. مجبور بودم باهاش سکس کنم تا به احمد زخم نزنم. باسنش رو بهم فشار می داد و تخم‌هام محکم به لمبرای باسنش برخورد می کرد. ناله‌هاش بالا گرفته بود. آهی کشیدم. بخاطر تنگ بودنش آلتم داخل تنش نمی رفت و حسابی خون روی پایین تنه‌ام نشسته بود.😈🔥🩸 https://t.me/+Wpx6tRurKnExYTM8 https://t.me/+Wpx6tRurKnExYTM8
Показать все...
داشت #جند*ه های زندانو میکرد و منم با لذت به #کی*ر کلفتش از پشت دیوار نگاه میکردم .🔞😈 من رئیس زندان بودم و یه دختر سر سخت و اونم گردن کلفت ترین زندانی که دیده بودم.. با سر و صدا داخل اتاق رفتم و همه رو متفرق کردن به جز خودش .. یه ضربه تو #ک*یرش زدم و گفتم : _اگه میخوای به خاطر این کارت تا آخر عمرت تو زندان نپوسی همین الان ار*ضام می‌کنی*یر کلفت🍓💦 https://t.me/+tZ6oC3XnnodiOWE0 https://t.me/+tZ6oC3XnnodiOWE0
Показать все...
-پره های ک.صتو باز کن پردتو چک کنم! با خجالت پره هاشو باز کردم و دکتر سرشو برد پایین نفس داغش می خورد به ک.صم و حالی به حالیم میکرد -خیس کردی می خوای پاکش کنم؟ فکر کردم میخواد با دستمال خشک کنه ولی وقتی داغی زبون مخملیشو روی ک.صم حس کردم ناله ی بلندی کردم -آه دکتر نکن... سیلی روی رونم زد و زیپ شلوارشو باز کرد -دکتر محرمه بچه جون قمبل کن! https://t.me/+OHPRYSbXTtBmMTRk #هات🔥 #ممنوعه❌⭕️
Показать все...
_بهتره دهن داغ و خیست خوب برای #سالارم ساک بزنه دلبر🔞♨️ با چشمای اشکی و شهوتی به آزاد سالاری نگاه کردم که از دیدنم #ک*یرش توی دهنم بزرگ تر و سفت تر شد... _آههه اووم اینجوری دیدنت بیشتر #ک*یرمو سخت میکنه ج*ده ی عروسک💦💦 محکم توی دهنم شروع کرد تلمبه زدن و بی توجه به صورت کبودم یهو تا ته #ک*یرشو فرو کرد که با لمس تخماش عوقی زدم و یهو آبش توی حلقم ریخت و.... https://t.me/+Gxb7_ChGuN01ZDU0 #پارت‌‌ویژه‌بزرگسالان 💦🔥🔞
Показать все...
#خدمات_+18_کلینیک_لیزر🔞 -نازشو بمال برام فیلم‌ بفرست ساناز شق کردم با خوندن پیام آرش بین پاهام نبض زد و ناخودآگاه بهشت خیس مشتری رو مالیدم که پاهاشو جمع کرد و گفت: -داری چیکار میکنی خانم؟ - عزیزم چند بار بگم کف پاتو بچسبون به هم!! میخوام بی حسی بزنم. اخمی کرد و دوباره پاهاشو باز کرد که با دیدن دوباره بهشت صورتیش آب دهنمو قورت دادم یکم ژل کف دستم ریختم و از کناره هاش شروع کردم و کم کم انگشتامو لایه بهشت داغش گذاشتم مالیدم که خیس شد و آب از سوراخش زد بیرون -آههه....آخخ.....چرا شما... - وا بده دختر تا جوری بهشتتو لیس بزنم که آبت مثل فواره بزنه بیرون.... خمار نگاهم کرد که بی معطلی زبونمو در آوردم و روی کلیتوریسش چرخوندم که......😱🔥 https://t.me/+K46sHLTaPTk0NDk5 https://t.me/+K46sHLTaPTk0NDk5 اپراتور لیزر هورنی که بیکینی همه ی مشتری هاشو میماله و......❌⛔️
Показать все...
👍 1
دیواره های واژ*نم از درد تیر میکشید و با سرعت خودمو روی کی*ر قطورش می مالوندم. - منشی جن*ده گیر اومده. با حرف کثیفش ناله کردم و بیشتر خودمو مالیدم، داشتم ارض*ا میشدم و روی شکم و کی*رش خیسه خیس بود. یهو منو چرخوند و پشتم نشست‌. - تنهایی نه، با هم ارض*ا میشیم. خودشو محکم واردم کرد و تلمبه های خشنی زد که زیرم رو خون گرفت و...🍑💦 https://t.me/+HcHxTZ7f9FY5OTI0 😱مجسمه ساز مست منشی ساده ش رو اغوا میکنه و پردشو توی کارگاه میزنه...🙈🔞
Показать все...
👍 1