cookie

Мы используем файлы cookie для улучшения сервиса. Нажав кнопку «Принять все», вы соглашаетесь с использованием cookies.

avatar

💗كانال حال خوب 💗

اينجا هستی چون ميخواهی زندگيت رو تغيير بدهی ،ميخواهی از ايني كه هستي بهتر شوی تو ميتوانی جهت هماهنگي تبليغات

Больше
Рекламные посты
6 876
Подписчики
+624 часа
Нет данных7 дней
-5630 дней

Загрузка данных...

Прирост подписчиков

Загрузка данных...

Фото недоступноПоказать в Telegram
یک شب ز ماورای سیاهی ها... چون اختری به سوی تو می آیم ، بر بال بادهای جهان پیما شادان به جستجوی تو می آیم... 👤 #فروغ_فرخزاد ••┈┈┈❥ ♥️ ❥┈┈┈•• ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌✿⃟🌼 @kaizene369 ••┈┈┈❥ ♥️ ❥┈┈┈••
Показать все...
Фото недоступноПоказать в Telegram
شاملو تو کتاب مثل خون در رگ‌های من برای آیدا نوشته : بدبختی فقط هنگامی به سراغ من می آید که ببینم آیدای من، لبخندش را فراموش کرده است ...! ••┈┈┈❥ ♥️ ❥┈┈┈•• ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌✿⃟🌼 @kaizene369 ••┈┈┈❥ ♥️ ❥┈┈┈••
Показать все...
00:30
Видео недоступноПоказать в Telegram
در دل ویرانی آخرین دلخوشیم چشم ویرانگر توست خسته از جنگیدن آخرین فرصت صلح عشق عصیانگر توست کاش غیر از من و تو هیچکس با خبر از ما نشود نوبت بازی ما باشد و دیگر هرگز نوبت بازی دنیا نشود ••┈┈┈❥ ♥️ ❥┈┈┈•• ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌✿⃟🌼 @kaizene369 ••┈┈┈❥ ♥️ ❥┈┈┈••
Показать все...
1.79 MB
Фото недоступноПоказать в Telegram
روزی فیل با سرعت از جنگل می گریخت! سبب را پرسیدند گفت: شیر دستور داده تا گردن همه زرافه ها را بزنند! گفتند: تو را چه به زرافه؟! تو که فیل هستی پس چرا نگرانی؟! گفت: بله من میدانم که فیل هستم؛ اما جناب شیر، الاغ را به پیگیری این دستور مأموریت داده!!!!!؟؟؟ وقتی مأموریت مهم را بر دوش افراد نادان میگذارند، نتیجه فاجعه بار خواهد بود!!!👌👌👌 ••┈┈┈❥ ♥️ ❥┈┈┈•• ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌✿⃟🌼 @kaizene369 ••┈┈┈❥ ♥️ ❥┈┈┈••
Показать все...
👍 2
Фото недоступноПоказать в Telegram
گاهے یک مرد           بهانه دلخوشی                   یک زن میشود و یک زن بانی          خوشبختی یک مرد... زندگے ڪوتاه است          ڪاش بهانه و بانے باشیم... ••┈┈┈❥ ♥️ ❥┈┈┈•• ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌✿⃟🌼 @kaizene369 ••┈┈┈❥ ♥️ ❥┈┈┈••
Показать все...
Фото недоступноПоказать в Telegram
   رقصنده هاے ماهرے هـسـتند زنان تنــهایی ڪہ بـا ســاز زندڪَی میرقصند... #فریـبادادگــر ••┈┈┈❥ ♥️ ❥┈┈┈•• ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌✿⃟🌼 @kaizene369 ••┈┈┈❥ ♥️ ❥┈┈┈••
Показать все...
sticker.webp0.51 KB
🥰 2
جدید💕👌💕 @kaizene369
Показать все...
Asef Aria Khabeto Didam.mp37.57 MB
👍 2
Фото недоступноПоказать в Telegram
💕داستان دختر نابینا💕 «قسمت پایانی» چندروزی گذشت دیگه به مسعود زنگ نزدم خبری ازش نگرفتم ن پیامی ن حرفی ن دیداری سراغ پاکتی رفتم که مسعود قبل عمل بهم داد گفت بدعملت بازش کن درنامه این چنین نوشته بود مریم عزیزم خوشحالم که بینایتو به دست اوردی تمام تلاشمو کردم که فقط بتونم کاری برات کرده باشم والان اصلا ناراحت نیستم چون میدونم زمانی که این نامه را بخوانی من دیگه وجود ندارم برات به خدا میسپارمت دوستدارت مسعود❤️ اشک توچشام جمع شد فهمیدم که مسعود هزینه عمل منو پرداخت کرده وبهش زنگ زدم شرمسارشدم هرچی زنگ زدم گوشیش خاموش بود نمیدونستم کجا باید بگردم که پیداش کنم پارک رفتم هرجای سرزدم ولی اثری ازمسعود نبود ومن با بی محلیم دلشو شکسته بودم روزها گذشت فهمیدم بدون مسعود نمیتونم زندگی کنم ولی مسعودی وجود نداشت نمیدونم کجارفته بود چقد ما ادما دیر میفهمیم که زیبایی درونی ادما رو باید دید نه زیبایی ظاهری🥹 ومن همچنان درانتظار مسعود روزی بدون چشم مسعود رو هرروز باقلبم میدیدم ولی حالا بادوتا چشم درحسرت دیدارش هستم .....) افسوس ...🥹
Показать все...
👍 5 2🔥 1👏 1
Фото недоступноПоказать в Telegram
💕داستان دخترنابینا💕 «قسمت دوم » مدتها ازاشنای من ومسعود میگذشت تا اینکه ازبیمارستان بهم زنگ زدند گفتن یه نفرتمام هزینه عمل شمارو پرداخت کرده برای عمل باید بیمارستان برم اخه من رونوبت پیوند بودم باخوشحالی مادرم صدا زدم بد ازچند روز نوبت عمل رسید وخوش بختانه عمل من باموفقیت انجام شد اولین باری که دکترا چشمامو باز میکردن قشنگ ترین لحظه ی دنیا بود اروم اروم چشامو بازکردم همه جا تاربود وگفتن طبیعی وبه مرور درست میشه بدچندروز باز دکتر چشامو بازکرد تصویر زیبای مادرمو دیدم اشکم سرازیر شد باورم نمیشود که دارم میبینم دل تودلم نبودکه زودتر مسعود رو ببینم که یهوی جوونی وارد اتاق شد باچندشاخه گل نزدیکم اومد تبریک گفت بله اون مسعود بود پسری با قد کوتاه وچهره ی نچسب و زشت که اصلا با مردی که تورویام تصور میکردم زمین تا اسمون فرق داشت خیلی توذوقم خورد گلهاروگرفتم تشکر کردم مسعود فهمید ‌که من ازدیدنش ذوق نکردم براهمین چیزی نگفت نمیدونستم باید خوشحال باشم که میدیدم یا ناراحت باشم که ای کاش هیچ وقت نمیدیدم چندروزی گذشت دیگه شوقی برای دیدن مسعود نداشتم راستش انگیزه ی هم نداشتم ...
Показать все...
👍 3
Выберите другой тариф

Ваш текущий тарифный план позволяет посмотреть аналитику только 5 каналов. Чтобы получить больше, выберите другой план.