✨She will shine✨

یه جوری گفتم انگار سه چهار روزی در بستر بیماری بودم 😂 گویا دندونم رو که جراحی کردم یه بلایی به سرش اومده و زده به گلوم و الان چیزی نمی تونم قورت بدم. دردم ندارم. مسیر تشییع جنازه توی مسیر محل کار ما بود و مدیر عامل لطف کرد دورکارمون کرد 😓 کل دیشبم خواب بودم و کاری نکردم. خلاصه که الان با یه حس مریض طوری نشستم کار می کنم.

ناراحت و عصبانی ام و از نظر جسمی مریض و بسیار دوست دارم زودتر برگردم به زندگی.

از دیروز چون جراحی دندون عقل داشتم، تا می تونستم ناپرهیزی کردم :)) اینجوری که ۳ وعده بستنی خوردم، آش پر و پیمون برای ناهار داشتم و دیشبم ماست موسیر و بربری زدم به بدن :))) امیدوارم از فردا برگردم به حالت عادی خودم 😂 جای دندونم به اندازه یه توپ بدمینتون پلاستیکی باد کرده و نرفته هنوز :))) خیلی عجیبه. انگار زاویه فک درست کردم برای خودم 😁 چهارشنبه تعطیل رسمی شده ولی نمی دونم مدیرعامل مزخرفمون چی دستور میده. عمیقا دلم می خواد ما هم تعطیل بشیم و بشینم به کارای عقب مونده برسم 😭

کارما بالاخره خودشو نشون داد. 😌

از من به عنوان دکمه "دنیایی از خستگی و لیستی پر از کارهای ناتمام" استفاده کنید.

She thought about how he said since she was so wise beyond her years Everything had been above board She wasn't sure

I despise distrust. specially the ones that I am not yet, any part of.

I feel like shit all the time,,, not normal at all.

کاش انقدر ارتباطات انسانی سخت نبود برام.

این روزا به شددددت خشم دارم و میدونم چرا 😂 یعنی الان که فکر کردم دیدم بله، کاملا متوجهم چرا چون نزدیک هستیم به، it’s time of the month. امروز باشگاه «پا»ی خیلی خوبی داشتم. خیلی دلم میخواد ورزش های هوازی رو هم بگنجونم تو برنامه. ولی فعلا باید تمرکزم رو بذارم روی ثبات دوباره سه روز در هفته بدنسازی، بعدش اگه خواستم هوازی رو هم اضافه کنم. رسما داریم به تایمی نزدیک میشیم که باید برنامه ریزی امتحانات ترم رو انجام بدم و درسا رو جدی تر بگیرم، و در همین حین کلی ایده جالب و روتین جذاب میاد تو ذهنم. واقعا نایس 👌🏻🙂✨