شعر

‌ و شب بخیر به داستان زندگی ما که گاهی درخشان ،گاهی کور سویی از مهتاب دارد... ‌

 ‌ ‍ ‌‌‌‌ ‌‌‌‌ ‌ ‌‌‌‌ ‌ ‍ ‌‌‌‌ صوت مرغان لبِ تالاب میچسبد به من       عطرِ جان بخش ڪَل        مرداب میچسبد به من...!! در ڪنارت با جسارت         ڪَفتن از راز دل و       راه رفتن در شب مهتاب                    مـیچسبد به من...!! #حامد_بیدل

بگذر شبے بہ خلوت این همنشین درد تا شرح آن دهم ڪہ غمت با دلم چہ ڪرد ... #هوشنگ_ابتهاج

‌ خواب می رمد از بازدمی که تمرین می کند امدن را .... #م_ب_آهو ‌

‌    پیچید یقینِ عطرِ ماه   در شب‌بوها تشنگی می‌ریزد بر حواس خواب می‌رمد از  بازدمی که تمرین می‌کند آمدن را دست به شعله به خودم به خودش_ گمشده‌ی روزَ‌ست شعله‌ای پرسه‌زنان در شب چه فرقی‌ست آتش را به آتش افزودن قرارمان راسِ ساعتِ ماه دو چشمِ نیمه‌باز و زمان     بی‌خبر از خوابِ عقربه‌ها! "م ب آهو" ‌

"شبان آهسته میگریم" 🎙پرواز همای پناه ببر به دلخوشی‌های خیلی کوچک و خیلی سبز... پناه ببر به صبح فردا، به طلوع، به آفتاب... پناه ببر به روز جدیدی که شاید با آن، اتفاق خوبی از راه برسد و تمام اندوه جهان را از شانه‌هات بردارد... پناه ببر به صدای جیرجیرک، به هوهوی باد، به ساعت ۵ و نیم صبح، به گرگ و میش هوا، به هیاهوی گنجشگ‌ها... پناه ببر به خدا، خدایی که هیچ‌وقت دیر نمی‌کند... ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌❤️

... چه روزها به شب آورد جانِ منتظرم به بوی آن که شبی با تو روز گرداند... #سعدی ❤️

ترسم كـه سر كوی تو را سيل بگيرد ای بی خبر ازگريه مستانه‌ام امشب... #فروغی_بسطامی ❤️

در حال ساخت گزارش