چیزی شبیه نخی در باد

چه ساعت‌هایی برای پست گذاشتن توی اینستاگرام مناسب‌تره از نظر ویو؟ انقدر من پست نذاشتم که انگار دیگه هیچی بلد نیستم😄.

انگار بخاطر هوای اینجاست. لواشک‌ها خشک میشن، اما وقتی میان تو دمای عادی، دوباره روشون چسبناک میشه و انگار خیسن :(

صبح 🍀

🥒🍅🧅

گاهی وقت‌ها که از انتظار خسته میشم، میرم میخوابم. الان هم میرم میخوابم. شاید چند روز بخوابم.

نمیدونم چرا انقدر انتظار با من عجین شده. به هر دوره‌‌ای از زندگیم که نگاه میکنم، یک بخش عظیمی رو به خودش اختصاص داده. صبر و چشم به راه بودن. فکر کردن به اینکه آیا میشه یا نه. حالا که بهش فکر میکنم، میبینم من خیلی آدم صبوری هستم. صبور و امیدوار. گاهی این امید که دلیل چشم به راه بودن‌هامه، تنها روزنه‌ی ادامه دادنه برام. تنها چیزی که باعث میشه بتونم صبور بمونم و همچنان منتظر. تنها چیزی که با فکر کردن بهش میتونم بگم، نه این زندگی هنوز ارزشش رو داره. خیلی دارم دست و پا میزنم برای چیزی که میخوام. خیلی چشم به راه بودم. خیلی وقت‌ها توی این راه نقاب زدم، درحالی که زیر اون نقاب، تیکه پاره بودم. مثلا امروز بیدار شدم، توی خواب از غم گریه کردم، بیدار شدم و زیر آفتاب گریه کردم. مثل همیشه از خودم وقتی که کم میارم عکس گرفتم. نقابم رو زدم و رفتم توی باغچه و به گل‌ها آب دادم. کمی زیر سایه‌ی انگور نشستم و به بالای سرم نگاه کردم. به نوری که از بین شاخ و برگ و غوره‌ها خودش رو میرسوند به صورتم خیره شدم و فکر کردم امید مثل این نوره برام توی اون مسیر سخت و تاریک چشم انتظاری .

🍰

تا جای خالی کیک پختن رو در نیارم ول کن نیستم دیگه 🤣

این عکس بی هوا گرفته شد از خشتک من. داشتم تولید محتوا میکردم براتون🤣.

اول اینکه هر رشته‌ای رو انتخاب کنی ، علاقه و پشتکار داشته باشی، صد در صد توش موفقی. اما معماری، من خودم از ریاضی وارد این رشته شدم، یه چیزی توی ذهنم بود، مشابه رشته عمران. اما کاملا متفاوت هستن این دو از هم. به شدت با هنر پیوند خورده این رشته. اگر ذاتا هنرمند باشید و یا علاقه‌مند خوشتون میاد ازش. خیلی از همکلاسیام هم بودن که نتونستن ارتباط بگیرن با معماری، بخاطر بعد هنری این رشته. از لحاظ سختی در دوران تحصیل، بله به شدت پرکار هست. از ب بسم الله تا پایان ترم، همیشه در حال تلاش و کار هستین معمولا. تایم خالی‌تون ممکنه از بقیه رشته‌ها خیلی کم‌تر باشه. بیخوابی و شب‌زنده‌داری زیاد داره. از لحاظ هزینه: پرخرجه، بسیار پرخرج. من دانشگاه دولتی خوندم، هیچ پول شهریه‌ای ندادم تمام مدت تحصیلم، اما هزینه‌‌ای که در طول ترم و پایان ترم میکردم برای درس‌ها و تحویل‌ها نسبت به زمان خودم هم زیاد بود. مثلا، من سال ۹۱، ۹۲ شاید ۲۰۰ هزار تومن میدادم فقط برای پلات گرفتن یک سری نقشه، اون هم برای تحویل موقت، نه نهایی. خرج‌های دیگه هم هست، چون اکثر درس‌ها عملی هستن و خب درس عملی هزینه داره و این هزینه باید از جیب خودتون پرداخت شه. نیاز به لپ تاپ هم از ترم ۳ به بعد ضروری میشه براتون معمولا، حتی باید با خودتون ببرید دانشگاه. از لحاظ آینده شغلی: همه چیز بستگی به خودتون داره. نبینید این و اون میگن معماری توش پول نیست و ال و بل. شما مهارت‌ها رو بالا ببر، ببین چطوری میتونی راحت پول دربیاری ازش. سعی کن تمام نرمافزارهای روز مربوط رو یاد بگیری. منتظر نمون درست تموم شه ‌و وارد بازار کار شی. حتی مجانی هم شده، توی دفاتر و کارگاه‌ها کار کن. معمولا یک سری از اساتید دفتر دارن و کارآموز قبول میکنن، شروع کن از همون‌جاها. من همکلاسی داشتم که الان در حال حاضر چندین مسابقه بزرگ معماری شرکت کرده و رتبه آورده. پس چی؟ همه چیز بستگی به تلاش و خواستن خودت داره. دانشگاه دولتی و پیام نور و آزاد هم نداره. فقط فرقش اینه که دولتی پوست سرتو میکنن و آش و لاش فارغ التحصیل میشی، اما بقیش راحت تره در طول تحصیل و انقدر سخت گیری وجود نداره.