حوالـےِ خاطِرِها

چیپس میقولی فرزندم 🍟💛

بلدی تو خونه موهاتو قشنگ کنی 👱‍♀💕

چی میخوای کیوتم؟🥲💕

تجاوز فرهاد اصلانی به…🙊💦 شکایت حبیب رضایی و مهدی کوشکی از ترانه علیدوستی!!😐 اگه خبرای تازه نشر و داغ رو میخوای بدو بیا اینجا😻🔥›

تو این چنل ک باشی هرروز پروف عوض میکنی🦋 عاشق و دیوونه و پروفای مود کیوتش میشی🌸✨ پروفای رنگی رنگی گرانچ🌈♥️ پروفایی ک هیچ‌ چنلی نداره🪴💚 چنلشو ب کسی نده خدمون تک باشیم💕🤝

#انتقام_ از _عشق _قدیمی🖤 با پشت دست محکم زد توی دهنم.. لبام بدجوری درد گرفته بودن..😶 هارام :ای وای ببخشید عزیزم دستم در رفت خورد توی دهنت... هه فکر کردی من همون آدم سابقم که نازتو بکشم؟ ترسیده زل زده بودم بهش که گفت : دیگه مال من شدی... از این به بعد با قوانین زندگی من باید کنار بیای وگرنه زندگی تو از اینم سیاه تر می کنم +تا کی می خوای عذابم بدی؟👿🖤 _زر مفت نزن... لباسات و در بیار برو روی تخت...♨️ +خواهش میکنم ازت هارام...🔥 موهام و گرفت و پرتم کرد روی تخت و غرید:زبون خوش حالیت نیست... یا با زبون خوش لخت میشی یا تو و لباساتو باهم جر بدم.🥂 دستی به صورتم کشیدم و اشکامو پاک کردم می دونستم الان وحشی شده و چیزی نمی تونم بهش بگم..🍷 لباسامو در آوردم روی تخت دراز کشیدم و هارامم آومد روی تخت و با کاری که کرد جیغم بلند شد⛔️🛑 https://t.me/+SbNSpt8vFA02YjJk

دختری که باردار نمیشد و شوهرش به همین دلیل با دوست دخترش به دختره خیانت میکنه و این درحالیه که این دختر خانوم قصمون می‌خواد به شوهرش خبر حاملگیشو بده اما با دیدن اونا توی اون وضعیت...🔞 مسئولیتی درقبال جوین شدن افردا زیر ۱۸ سال قبول نمیکنیم❌ https://t.me/+USAatQA8KjM0OTFk https://t.me/+USAatQA8KjM0OTFk

شوهرش به خاطر این‌که زنش حامله نمیشه با دوست دخترش به زنش خیانت میکنه و زنش میبینه...📛 دریغ ازاینکه بدونن زنش حامله‌س😭 چه تلخه🥺 ♨️♨️♨️♨️♨️♨️♨️ #پارت_واقعی پشت در ایستاده بودم و از لای در شاهد خیانت شوهرم بودم... صدای قربون صدقه‌هاش اتاق و پر کرده بود: - چه بدن خوش فرمی داری... صدای اون دختره هم که ظاهرا اسمش آنوش بود به گوشم خورد: - آتان... ببین چقدر خوشگل کردم برات... آتان هم پیراهنش و درآورد و روی تخت رفت: - برای من خوشگل کردی؟! لعنتی همینکارا رو کردی همینجوری با عشوه اسمش و صدا زدی که پاش لغزید و بهم خیانت کرد... دستای آتان بود که جای جای بدن اون دختره رو لمس می‌کرد و من مات و مبهوت داشتم فقط نگاه میکردم‌... خم شد که ببوستش اما دیگع طاقت نیاوردم و صدای گریه‌هام اوج گرفت و هردو برگشتن سمت در.... دستم و جلو دهنم گذاشتم تا صدام و نشنون اما دیگه شنیده بودن و آتان داشت میومد سمت در... https://t.me/+y99DONAQ7l01Mjdk