cookie

Мы используем файлы cookie для улучшения сервиса. Нажав кнопку «Принять все», вы соглашаетесь с использованием cookies.

avatar

تاریخ تحلیلی

در این کانال پاره‌ای از تاملاتم را با تمرکز بر تاریخ نهضت ملی ایران می‌نویسم. اخطار: نویسنده متخصص و یا کارشناس تاریخ نیست. محتویات کانال صرفا طرح بحث است و نباید به عنوان نتایج پژوهش های روشمند علمی مورد استناد واقع شوند. تماس با نویسنده : @hr_abedian

Больше
Рекламные посты
1 598
Подписчики
+224 часа
-17 дней
+4430 дней

Загрузка данных...

Прирост подписчиков

Загрузка данных...

آگاهانیدن یا خروج بر آگاهی؟ مساله این است! * [نگاهی بر آراء دکتر غنی نژاد] ✍ علی پورصفر از متن: جناب آقا ! شما حتما نخوانده اید که مصدق از جمله آگاه ترین حقوقدانان سکولار به موازین فقهی و شرعی حقوق در ایران بوده و دکترای حقوق را به سال ۱۲۹۲ش/ ۱۹۱۳ در شهر نوشاتل سوئیس با تألیف رساله وصیت در حقوق اسلام کسب کرده بود. برخی مقالات حقوقی او که بعد از انقلاب با نام "مصدق و مسائل حقوق و سیاست" منتشر شده است جابه جا حاوی اشارات ویژه ای به یک دسته از مسائل خاص و حساسیت برانگیز است که جز شخصیتهای متبحر در فقه و حقوق اسلامی قادر به طرح آنها نیستند نظیر اشاره او به اساس نبوی قاعده رعایت حقوق ارتفاقی اشخاص از طریق تحدید بخشی از حقوق اشخاص دیگر و یا اشاره او به حکم شیخ جعفر کاشف الغطاء صاحب جواهر در اختیار ولائی قاضی برای طلاق زنان تحت ستم از همسران ظالم شان. مصدق بی تردید مسلمان معتقد و ثابت قدمی بود که در عین حال برای هموطنان ناهم دین و غیر هم مذهب خود نیز همان حقوق ملی را قائل بود که برای خود و هم دینانش می خواست. @hamidrezaabedian * دانش و امید - تیر ۱۴۰۳
Показать все...
04- Ghany nejad.pdf4.17 KB
دکتر میدری و جامعه بی سازمان برش های کوتاهی از یک میزگرد با عنوان تعطیلی سیاست در جمهوری اسلامی[۱۴۰۱] با مشارکت آقایان جلایی پور (حمیدرضا)، قوچانی و میدری در فضای مجازی دست بدست می شود که در آن، آقای دکتر میدری[همراه دکتر پزشکیان در برنامه ی تلویزیونی انتخاباتی] دکتر محمد مصدق را مورد انتقاد قرار داده است. گویا این ویدئوها علاقمندان دکتر مصدق را متاثر کرده است. از این جهت شاید توضیحات زیر برای فهم موضع دقیق دکتر میدری در این میزگرد خالی از فائده نباشد: ۱- نقطه ی کانونی بحث دکتر میدری در این مناظره، تاثیر سازمان نایافتگی جامعه ی ایرانی بر عملکرد رهبران بوده است. ۲- دکتر میدری در این میزگرد می‌گوید که انقلاب مشروطه و نتایج آن، سازمان های دیرپای جامعه  را با بحران مواجه و اساسا جامعه ایرانی را وارد دوره ای طولانی از بی سازمانی کرده است. ۳- دکتر میدری معتقد است که جامعه ی سازمان نایافته، بدلیل فقدان نمایندگی، از شکل دهی به یک توافق سازنده میان جامعه و حاکمان ناتوان است. ۴- به عقیده ی او چنین وضعیتی با تولید بحران، رهبران را به سمت تمرکز قدرت برای بقاء هدایت می کند. میدری معتقد است حتی رهبر دموکراتی چون مصدق نیز ناگزیر از قرار گرفتن در یک چنین روندی بوده است. ۵- او تاکید می کند در یک چنین شرایطی از  هر اقدامی که مانع از سازمان یابی جامعه شده و یا اندک سازمان های موجود را با خطر مواجه می کند، باید پرهیز کرد. به نظر او جنبش دانشجویی ۷۸ و جنبش ۸۸ به ترتیب با از میان بردن سازمان های دانشجویی و احزاب سیاسی، بر وخامت اوضاع افزوده اند. این ها که برشمردم، البته اگر درست فهمیده باشم، خطوط اصلی بحث آقای دکتر میدری در آن میزگرد را شکل می دهند. می توان با این تحلیل موافق بود یا نبود، حتی می توان برخی از ارجاعات تاریخی ایشان را به نقد کشید [مثل مخالفت دکتر صدیقی با پذیرش پست نخست وزیری] اما به هیچ روی نمی توان نتیجه گرفت که بحث ایشان درجهت تخطئه دکتر مصدق و در تقابل با آن بوده است. امیدوار است که تهیه کنندگان ویدئوهای تقطیع شده برای معرفی برنامه، توجه داشته باشند که  یک تقطیع  نامناسب تا چه اندازه می تواند در فهم دقیق بحث شرکت کنندگان اثر منفی بگذارد. @hamidrezaabedian
Показать все...
attach 📎

در محفل زندانیان* ✍ سرهنگ ستاد غلامرضا مصور رحمانی داستان رفقای زندان در مورد خلیل طهماسبی از جهت دیگر جالب بود. همه بالا تفاق می دانستند تیر او موجب قتل سپهبد حاجی علی رزم آرا نبود. البته او تیری انداخته بود ولی آن تیر به رزم آرا لطمه نزد معهذا او ترور رزم آرا را که به دست یک گروهبان ارتش انجام گرفته بود به خودش نسبت داد و به قول زندانی ها آنرا به ریش گرفت چون معتقد به آن عمل بود. بعدها که ورق برگشت و کودتای کرمیت روزولت شاه را مجدداً به تخت نشاند، کوشش خلیل طهماسبی در باز کردن اتهام ترور از خود به جائی نرسید. اغلب زندانیان اطلاعات دقیق شخصی در این باب داشتند. دلایل فنی هم اطلاعات آنها را تأیید می کرد. از جمله دلیل بالستیکی مربوط به قدرت نفوذی گلوله. وسیله تیراندازی خلیل طهماسبی به اتفاق نظر یک شش تیر کوچک بود. گلوله شش تیر دارای کالیبر کوچک و سرعت اولیه کمی است. چنین گلوله ای حتی از پارچه پالتوئی ضخیم دولا به اشکال می تواند عبور کند و به فرض عبور، سوراخ ورودی کوچکی به وجود می آورد و معمولاً قدرت کافی برای خروج از بدن را ندارد. وسعت زیاد زخم گلوله در بدن رزم آرا و نفوذ عمیق آن جای شک باقی نمی گذاشت که گلوله از اسلحه کمری پرقدرت با کالیبر بزرگ رها شده و سلاح کمری کلت مناسب ترین سلاحی بود که ممکن بود چنان اثری ایجاد کند. این سلاح منحصراً در اختیار ارتش بود. بر عموم کسانی که از جریانات داخلی ارتش استحضار داشتند روشن بود که شاه از وجود رزم آرا ناراحت بود. دلایلی وجود داشت که ثابت می کرد رزم آرا درصدد تهیه و اجرای یک کودتا است منجمله ایجاد شبکه پاسگاههای ژاندارمری دورتا دور شهر تهران در نقاطی که هیچگونه دلیل انتظامی برای ایجاد آنها متصور نبود، ولی بعداً می توانست مراکز مؤثری برای کنترل هرگونه آمد و رفت به تهران بشود. و نیز انتخاب فرماندهان واحدهای نظامی نه به دلیل صلاحیت و حسن شهرت آنها بلکه صرفاً بر مبنای میزان اعتماد شخصی رزم آرا به آنها. شاه مطلب را استنباط کرده بود ولی نمی توانست به سادگی و به صرف استنباط های خود رزم آرا را عزل کند زیرا رزم آرا مخصوصاً نزد خارجی ها به قدرت و سرعت عمل مشهور بود و عزل او خود شاه را در مظان تهمت خرابکاری قرار می داد که سعی دارد جلوی اصلاح کنندگان را بگیرد. وقتی شاه از طریق امام جمعه تهران و پاره ای اطرافیان آیت الله سید ابوالقاسم کاشانی شنید که خلیل طهماسی خیال ترور رزم آرا را دارد، بسیار خوشنود شد. چه به خوبی می دید منظور او از دفع شر رزم آرا به دست دیگری در شرف انجام است بدون آنکه آلودگی برای او به وجود آورده شود. او کافی دانست منتظر بماند تا کار خود به خود صورت بگیرد. اطرافیان شاه او را متوجه کردند که..... @hamidrezaabedian در صورت تمایل متن کامل را اینجا بخوانید.
Показать все...
در محفل زندانیان*

داستان رفقای زندان در مورد خلیل طهماسبی از جهت دیگر جالب بود. همه بالا تفاق می دانستند تیر او موجب قتل سپهبد حاجی علی رزم آرا نبود. البته او تیری انداخته بود ولی آن تیر به رزم آرا لطمه نزد معهذا او ترور رزم آرا را که به دست یک گروهبان ارتش انجام گرفته بود به خودش نسبت داد و به قول زندانی ها آنرا به ریش گرفت چون معتقد به آن عمل بود. بعدها که ورق برگشت و کودتای کرمیت روزولت شاه را مجدداً به تخت نشاند، کوشش خلیل طهماسبی در باز کردن اتهام ترور از خود به جائی نرسید. اغلب زندانیان اطلاعات دقیق شخصی در این باب داشتند.…

🔺انتشار یادنامۀ سیزدهمین سالگرد پرواز عزت‌الله و هاله سحابی و هدی صابر 🔺 🟢 این یادنامه حاوی پرونده‌ای در مورد جلسات فکری شش‌نفرۀ ابتدای دهۀ 1370 است که با محوریت زنده‌یاد عزت‌الله سحابی و با حضوری شهید هدی صابر تشکیل شده بود. تحلیل مهندس سحابی از وضعیت حاکمیت، جامعه، نیروهای جهانی و نیروهای سیاسی درون ایران و ارتباط میان اینها برآمده از دل جلسات مذکور به انضمام متن سخنرانی منتشرنشده‌ای از هدی صابر با عنوان «ما و نقد نوگرا» بخش‌هایی از این پرونده هستند. مصاحبه‌ای با لطف‌الله میثمی - از حاضران در جلسات مذکور - در مورد چندوچون و روند این جلسات و دو تحلیل بر سخنرانی «ما و نقد نوگرا»ی هدی صابر نیز در این پرونده گنجانده شده است. ⚪️ سخنرانی سارا شریعتی با عنوان «بازاندیشی به یک میراث فکری» که قرار بود در مراسم سیزدهمین سالگرد این سه عزیز در لواسان ارائه شود با لغو مراسم در نتیجۀ فشارهای غیرقانونی بیرونی، به صورت مکتوب درآمده و در یادنامۀ سیزدهم انتشار یافته است. 🆔 @hodasaberr
Показать все...
Yadname-13.pdf26.96 MB
ترور مقدس؟ یادمه یه روز، بعد از اینکه خلیل طهماسبی رو آزاد کردن و از زندان اومد بیرون، ما اومدیم همه با هم رفتیم قم. همین خدا بیامرز آیت الله بروجردی بود، آیت الله صدر بود، آیت الله مرعشی نجفی بود، آیت الله شریعتمداری بود، و آیت الله حجت. از اینا نواب بود و اون واحدی بود، مرد شماره یک و مرد شماره دوشون و یه عده دیگه بودن. خلیل طهماسبی رم تازه از زندان آزاد کرده بودن. وقتی ما رفتیم اونجا، همین آیت الله ها، اون آقای صدر، یه خُرده با اینا صحبت کرد، گفت "آقایون چرا آدمکشی می کنین؟ چرا مردمو بیخود می کشین؟ شما تبلیغات دینی بکنین، گیرم امروز شما اینا رو کشتین، فردا که شما رو کشتن دیگه کی میخواد تبلیغات دینی بکنه؟" بعد رفتیم پیش آیت الله حجت. حجتم اتفاقا همون آدمی بود که بایستی پول طلبه ها رو می داد. اونم همین حرفا رو زد. گفت "آقایون، چرا آدمکشی می کنین؟ جونو خدا باید از کسی بگیره، شما چرا این کارو می کنین؟" بعد رفتیم پیش آقای مرعشی، پیش اون یکی، پیش اون یکی، همه شون همین حرفا رو میزدن. رفتیم پیش آیت الله بروجردی، خدا رحمتش کنه، تو اتاق همه جمع بودیم، یه شیخ احمدی بود، همه کاره بروجردی بود، نواب گفت "به آقا بگو ما اومدیم." شیخ احمد رفت به آقا گفت "آقای نواب و اینا اومدن ببیننت." بروجردی آدم قایمیه - این جور آدما بی رودرواسی هستن. برگشت و گفت "آقا میگه من اینا رو نمی پذیرم." بروجردی اینا رو نپذیرفت. هیچکدوم رو نپذیرفت. اینا اومدن بیرون و شروع کردن به بد و بیراه گفتن. آیت الله بروجردی خیلی آدم روشنفکری بود و مغزش خوب کار می کرد، خانوم. یه دفعه ام یه عده میرن پیش آقا میگن "آقا دو تا عرق فروشی اینجا تو قم باز شده، اجازه بدین ما اینا رو آتیش بزنیم" میگه "چرا میخواین این کارو بکنین و مال مردمو حروم کنین. شما نرین بخورین خودشون می بندن" @hamidrezaabedian منبع: خاطرات شعبان جعفری، به کوشش هما سرسار، ص ۱۱۶
Показать все...
مصدق و کشتن رزم آرا [نگاهی به تحلیل زنده یاد محمد امینی] این ادعا که فداییان اسلام در هماهنگی با مصدق و یا جبهه ی ملی اقدام به ترور رزم آرا کرده اند، در کتاب ارزنده ی سوداگری با تاریخ به قلم زنده یاد محمد امینی نیز مورد بررسی قرار گرفته است. این کتاب ردیه ای بر کتاب آسیب شناسی یک شکست اثر علی ميرفطروس است. امینی می گوید "این ادعا که گویا دکتر مصدق و یا نمایندگان او در پی برنامه ریزی محرمانه برای کشتن رزم آرا همکاری داشته اند، برای گم کردن ردپای دیگران در کشتن رزم آرا بوده است که گوشه هایی از آن، در جریان بازپرسی و محاکمه نواب صفوی در سال ۱۳۳۴ آشکار شده است."[سوداگری با تاریخ - ص ۱۸۹] و منظور او از دیگران البته، "دربار" است. امینی اضافه می کند "از بازجویی های نواب صفوی پس از آخرین دستگیری اش در سال ۱۳۳۴، پیدا است که پنج سال پس از کشته شدن رزم آرا، بازجویان به دستور بالادستی ها، در سودای پیوند دادن مصدق و دیگر رهبران جبهه ملی با ترور نخست وزیر پیشین، کوشا بوده اند."[همان، ص ۱۹۱] زنده یاد امینی پس از آنکه بدقت تناقضات و اشکالات روایات متاخر مربوط به نشست مشترک رهبری و برخی از اعضای فداییان با برخی از اعضای جبهه ملی را در معرض دید و داوری خوانندگان منصف قرار می دهد، به موضوع مهم مسئولیت و مشارکت دربار در خصوص این ترور می پردازد که از هر نظر مهم و قابل توجه است، بویژه گزارشی که در این مورد از زبان سرتیپ دفتری در گفتگو با حبیب لاجوردی[پروژه تاریخ شفاهی هاروارد] نقل کرده، اهمیتی فوق العاده دارد. با این حال اثبات این فرضیه [باز کردن پای جبهه ملی به پرونده قتل رزم آرا با هدف گم کردن ردپای دربار در آن] به شواهدی نیاز دارد که در کتاب و مبحث مربوطه یافت نمی شود اگرچه آنقدر واجد اهمیت هست که دستمایه ی یک پژوهش مستقل قرار بگیرد. همچنین یک چنین پژوهشی نمی تواند خود را از پاسخ دادن به این سوال برکنار بداند که انگیزه ی نواب و فدائیان از همکاری آگاهانه یا ناآگاهانه (تحلیل زنده یاد امینی در این باره ساکت است) با این پروژه چه بوده در حالی که در پایان هیچ امتیاز و تخفیفی را نیز نصیب نبردند! این نیز پرسیدنی ست که چرا زنده یاد امینی، ماجرای دیدار نواب با شاه در مورد رزم آرا را که از قول سرهنگ شایانفر -وکیل تسخیری نواب- نقل شده، به شکلی گزارش کرده که انگاری شایانفر در یک گفتگوی خصوصی با نواب شنونده ی آن بوده است[سوداگری با تاریخ، ص ۱۹۷] حال آنکه نواب جریان این دیدار را در دادگاه بر زبان آورد که موجب شد تا رئیس دادگاه بلافاصله زنگ ختم جلسه را بصدا در بیاورد. شایانفر می گوید بعد از ۲۴ ساعت و تشکیل دوباره دادگاه، از نواب پرسیدم که پس از تعطیلی دادگاه بر تو چه گذشت که نواب گفت بعد از خروج از دادگاه، به اتاق دادستان (آزموده) احضار شد و به سبب نام بردن از شاه، مورد توهین و پرخاش قرار گرفت و همانجا به شلاق بسته شد! [اسرار قتل رزم آرا، محمد ترکمان، ص۴۸۲] مقصود این است که نواب در بازجویی ها و دفاعیات سال ۳۴ هم پای جبهه ملی را به پرونده قتل رزم آرا باز کرد و هم پای شاه را: "...شاه در جواب وجود فساد را قبول کرد اما همه ی تفصیرها را متوجه رزم آرا کرد، یعنی تلویحا با کشتن رزم آرا موافقت کرد."[همان] آن جمله ی آخر که برجسته شده است، در روایت زنده یاد امینی نیامده و من آن را از این جهت آوردم که نشان بدهم دست کم طرح معاونت جبهه در قتل رزم آرا از سوی نواب در بازجویی های نوبت دوم نمی تواند با انگیزه ی پنهان کردن نقش شاه و دربار در این ماجرا صورت گرفته باشد. و نکته ی آخر این که زنده یاد امینی، بطور کلی دیدار برخی از اعضای جبهه با نواب در منزل آقای آقایی را چنانکه در خواندنیها[سال شانزدهم، شماره ۱۷] گزارش شده، رد می کند. به نظر امینی "در آن روزگار پس از ۲۸ مرداد، خواندنیها نمی توانسته ۱۸ نوشتار را از زبان کشندگان هژیر و رزم آرا، بدون پذیرش فرمانداری نظامی و دستگاه محرمعلی خانی به چاپ رساند."[سوداگری با تاریخ، ص۱۹۴] من اما بر این نظرم که اگر نه با هویت عضویت در جبهه ملی و به نمایندگی از آن، دست کم برخی از اعضا با هویت شخصی و یا به عنوان وکیل اقلیت، در منزل آقای آقایی با نواب دیدار کرده اند و این حتی پیش از ۲۸ مرداد ۳۲ هم گزارش شده است. بویژه نگاه کنید به یک گزارش فشرده از سخنرانی نواب در ۵ تیرماه همان سال که یک مامور مخفی دولت مصدق آن را تهیه کرده و در آن، نواب از دیدار با بقایی، مکی و فاطمی در منزل آقای آقایی سخن گفته است. این گزارش البته به محتوای این دیدار اشاره نمی کند.[فدائیان اسلام به روایت اسناد، جلد دوم، ص ۴۹۴] اما چنانکه قبلا نیز گفته ام [چنین عزیز نگینی]، این که بتوان سطح این دیدار را به یک دیدار رسمی میان دو سازمان‌ برای اخذ تصمیم در خصوص ترور رزم آرا ارتقاء داد، پایه و اساس محکمی ندارد. @hamidrezaabedian
Показать все...
04:42
Видео недоступноПоказать в Telegram
🔴 در میانه‌ی آرمان و امید 🔻 به مناسبت سیزدهمین سالگرد فوت و شهادت هاله سحابی، عزت‌الله سحابی و هدی صابر 🔻 سخنرانان: ▫️سید محمدمهدی جعفری (دین‌پژوه، نویسنده و مترجم، استاد دانشگاه) ▫️محمدحسین رفیعی (فعال سیاسی ملی-مذهبی و استاد دانشگاه) ▫️ژیلا شریعت پناهی (قرآن‌پژوه، فعال حقوق زنان و کارشناس سابق سازمان انرژی اتمی) ▫️فیروزه صابر (فعال مدنی-اجتماعی) ▫️حاتم قادری (پژوهشگر علوم سیاسی، نویسنده و استاد دانشگاه) ▫️حسن یوسفی اشکوری (دین‌پژوه، نویسنده و نماینده‌ی دوره‌ی اول مجلس شورای اسلامی) 🔻 زمان برگزاری: جمعه ۷ ژوئن ۲۰۲۴ مورخ ۱۸ خردادماه ۱۴۰۳، ساعت ۲۰:۰۰ به وقت ایران و ۱۸:۳۰ به وقت اروپای مرکزی 🔻 برگزاری در بستر: کلاب «گفتگوهای ملی» : https://www.clubhouse.com/house/گفتگوهای-ملی #هاله_سحابی #عزت_الله_سحابی #هدی_صابر @goftegoha_melli
Показать все...
13.15 MB
Repost from ایران فردا
Фото недоступноПоказать в Telegram
🔴 لغو مراسم سیزدهمین سالیاد مهندس عزت الله سحابی، هاله سحابی و هدی صابر @iranfardamag ▪️ به اطلاع می رساند مراسم سیزدهمین سالگرد عزت‌الله سحابی، هاله سحابی و هدی صابر توسط دادستانی لواسان لغو گردید. 🔸 ضمن اعتراض به چنین برخوردهای غیر قانونی و تضییع حقوق خانواده ها، به اطلاع همه دوستان و آشنایان می رساند برنامه سخنرانی امروز هفدهم خرداد ماه برگزار نخواهد شد. ▪️ یاد و خاطره آن سه عزیز همواره زنده و پاینده خواهد ماند. #ایران_فردا #هدی_صابر #هاله_سحابی #عزت‌الله_سحابی #سیزدهمین_یادمان #سارا_شریعتی #فاطمه_علمدار #محمد_کریمی #سمانه_گلاب https://t.me/iranfardamag
Показать все...
Repost from ایران فردا
Фото недоступноПоказать в Telegram
🔴سیزدهمین یادمانِ ▪️ مهندس عزت‌الله سحابی ، شهید هاله سحابی و شهید هدی صابر @iranfardamag 🔻سخنرانان: 🔹سارا شریعتی 🔸فاطمه علمدار 🔹محمد کریمی 🔸سمانه گلاب 🔷زمان: هفدهم خرداد ماه ۱۴۰۳ ساعت ۱۸ الی ۲۰:۳۰ 🔶مکان: لواسان ، بلوار امام خمینی ؛ خیابان پیام ، خیابان صحرای ناران ، خیابان گلستان ، پلاک ۱۰ #هدی_صابر #هاله_سحابی #عزت‌الله_سحابی #سیزدهمین_یادمان #سارا_شریعتی #فاطمه_علمدار #محمد_کریمی #سمانه_گلاب https://t.me/iranfardamag
Показать все...
Фото недоступноПоказать в Telegram
در تازه ترین نقد دکتر غنی نژاد، متر و معیار، کماکان "حقوق و قوانین اساسی" کشور است. آقای دکتر و کسانی مثل ایشان معمولا از این نکته غفلت می کنند که قوانین امری پسینی برای تثبیت منازعه ای پایان یافته تلقی می شوند حال آن که جنبش براه افتاده درصدد پایان دادن به صورتبندی حقوقی مناسبات پیشین و اضمحلال آن برآمده بود و می رفت تا صورت‌بندی تازه ای از حقوق و یا دست کم فهم تازه ای از آن خلق کند که آینه ی آرایش جدید نیروهای سیاسی در ایران باشد. بدیهی ست اقتضائات بودن در یک چنین برزخی که قوانین در آن دود می شوند و به هوا می روند با اقتضائات بودن در یک وضعیت تثبیت شده متفاوت است و درخشش انکار ناپذیرمصدق به عنوان یک رجل سیاسی، اتفاقا در فهم دقیق این وضعیت استثنایی، کنترل و عمل بر اساس آن با حفظ شاکله ی کلی ساختار است به نحوی که دولت او از باثبات ترین دولت های ایران در دهه ی بیست محسوب می شود که متوسط عمر دولت ها در آن از ۶ تا ۸ ماه فراتر نمی رفت. متن کامل را اینجا بخوانید. @hamidrezaabedian
Показать все...
Выберите другой тариф

Ваш текущий тарифный план позволяет посмотреть аналитику только 5 каналов. Чтобы получить больше, выберите другой план.