𝑴𝒂𝒓𝒔 𝟐𝟏
سلام به مریخ من خوشومدید💙☁️ https://t.me/BiChatBot?start=sc-365627-sm13JLo هر چیزی که درباره ی من یا چنل لازمه بدونید: https://t.me/about_mars21
БольшеСтрана не указанаЯзык не указанКатегория не указана
270
Подписчики
Нет данных24 часа
Нет данных7 дней
Нет данных30 дней
- Подписчики
- Просмотры постов
- ER - коэффициент вовлеченности
Загрузка данных...
Прирост подписчиков
Загрузка данных...
Repost from N/a
-Challenge-
هشدار!
این بازیه که خودتون شروعش میکنید،
پس درصورت اتفاق افتادن حوادث غیرمنتظره،
آرامش خودتون رو حفظ کنید.
دیشب، در مراسم بیستمین سالروز تولد شاهزاده، یکی از ندیمه های قصر، دارویی به نوشیدنی ایشان اضافه کرده و به دست شاهزاده داده است.
شاهزاده پس از خوردن نوشیدنی مسموم شده، دچار فراموشی عجیبی شدهاند!
هیچکس را به یاد نیاورده اما در عین حال گویا همه را میشناسند.
ساحره قصر تنها راه درمان ایشان را، برگزاری مراسمی دیگر و پیوند دادن شاهزاده با دختری است که تا به حال ندیده باشند!
حال پادشاه برای نجات پسرش، به تمام کشور های اطراف پیغام رسانده، تا شاهدخت های خود را برای این مراسم بفرستند.
شاید شما راه نجات شاهزاده باشید؟!
(ی توضیح کوتاه، این چالش قراره به صورت پیوسته نوشته بشه و تقریباً همه کسایی که فور میکنن به هم مرتبطن، قراره اتفاق هایی برای هرکدوم از شما بیفته،
من استایل تون رو انتخاب و داستان پیش روی شمارو مینویسم ، ممکنه شما شاهدخت احتمالی نباشید اما نگران نباشید، قرار نیست دستتون خالی بمونه!)
Capacity: 22
Channel: @vabell_rainy
Repost from N/a
صدای ناله های پر از پارازیتش وقتی روغن گریه میکرد هنوزم گوشمو اذیت میکنه
من انجامش دادم، واسه یه ربات قاتل قلب ساختم.
بهش احساسات رو یاد دادم توی قلبش گل کاشتم و از اونشب به بعد
دقیقا بعد از هر قتل کل گاراژ پر از صدای ناله میشد.. ناله هاش عجیب بود
انگار تمام جیغا التماسا گریه ها و ترس هایی که سوژه های قتلش کشیده بودن تو ناله هاش خلاصه شده بود
از دستش کلافه شده بودم. من وقتی برای یه ربات معیوب نداشتم حتی اگه نمونه ازمایشی خاص خودم باشه
خاموشش نکردم.. فقط تو سلول تنها زندانیش کردم و اون هرشب با صدای بلند روغن گریه میکرد
انقدر تنها موند و گریه کرد که اخرش مهره ها و تیکه فلزای بدنشو فرستادم اوراقی
خودش قلبشو دراورده بود، سوراخش کرد تیکه تیکش کرد ذوبش کرد
ربات بیچاره.
ولی اعتراف میکنم از ادمایی که از تنهایی نمیترسن، خوشم میاد.
تو تنهاییت رو به اسلحه ات تبدیل کردی.
نمیتونم تصور کنم، کسی به غیر از تو منو بکشه.
- شوگو ماکیشیما
جدی خسته نباشی.. مخصوصا که فهمیدم حالت هم خوب نبوده و با این حال به شدت شناختی که ازم پیدا کردی رو تحسین میکنم
ممنونم عاشقش شدم
حس می کردم در درون خودم گم شده ام. در یک چاه بی انتها که "خودم" هستم. هیچکس نمی توانست من را از این چاه بی انتها نجات دهد، چون من بخشی از آن چاه بودم و آن چاه بخشی از من بود.
- کورو
Repost from رادیو نِپِنت،خیابانِاَبی.
Фото недоступноПоказать в Telegram
𓍊𓋼New Challenge
_بهتره خودم و معرفی کنم سنیور هستم ، کارآگاه.
بله به درخواست دولت باید روی پرونده
گالری هنری باربیکن کار کنم ، گفته بودین بازدید پرایوت بوده ؟
خوبه پس لطفا لیست بازدید کنندگان حاضر و کارکنان رو برای من بیارید .
امیدوارم دلیل قتل مقتول و زدیده شدن اثر های هنری کلود مونه مشخص بشه.
کارآگاه : سنیور
شاهدین : ۳۰
آرشیو پرونده : t.me/radionepenthe