cookie

Мы используем файлы cookie для улучшения сервиса. Нажав кнопку «Принять все», вы соглашаетесь с использованием cookies.

avatar

کانال امام رضا(ع)

💚کانال حرم امام رضا علیه السلام💚 💠خادم کانال: @abozar_zaman 💠تبلیغات: @momen_tab 🕌زیارت آنلاین حرم امام رضا(ع)👇 💌 http://razavitv.aqr.ir/index

Больше
Рекламные посты
32 502
Подписчики
-5624 часа
-2917 дней
-73030 дней

Загрузка данных...

Прирост подписчиков

Загрузка данных...

00:56
Видео недоступноПоказать в Telegram
اَلسلامُ عَلیکَ یا قَتیل العَبرات سلام بر تو ای حسین، ای کشته‌ی اشک‌ها 👤شهید خدمت آیت الله رئیسی 🕌 @emamreza8_ir
Показать все...
Фото недоступноПоказать в Telegram
🌼پنج شنبه است و ياد درگذشتگان ✍اَللّهُمَّ اغفِر لِلمُومِنینَ وَ المُومِنَاتِ وَ المُسلِمینَ وَ المُسلِمَاتِ اَلاَحیَاءِ مِنهُم وَ الاَموَاتِ ، تَابِع بَینَنَا وَ بَینَهُم بِالخَیراتِ اِنَّکَ مُجیبُ الدَعَوَاتِ اِنَّکَ غافِرَ الذَنبِ وَ الخَطیئَاتِ وَ اِنَّکَ عَلَی کُلِّ شَیءٍ قَدیرٌ بِحُرمَةِ الفَاتِحةِ مَعَ الصَّلَوَاتِ شاخه گلی بفرستيم برای تموم اونهايی كه در بين ما نيستند و جاشون بين ما خالیه شاخه گلی به زيبايی يك فاتحه و صلوات.... 🕌 @emamreza8_ir
Показать все...
✨﷽✨ #پندانه ✅ به‌دوش گرفتن بار سنگین نیازمندان، دلت را سبک می‌کند ✍در یک شب سرد زمستانی، تاجر ثروتمندی به زیارت امام رضا (علیه‌السلام) مشرف شد. هر روز به حرم می‌آمد اما دریغ از یک قطره اشک. دل سنگین بود و هیچ حالی نداشت. با خودش فکر کرد که دیگر فایده‌ای ندارد. به همین خاطر، برای برگشت بلیط هواپیما گرفت. هنوز تا پرواز، چند ساعتی وقت داشت. در کوچه‌ای راه می‌رفت که دید پیرمردی بار سنگینی روی چرخ‌دستی‌اش گذاشته و آن را به سختی می‌برد. تاجر کمکش کرد و هم‌زمان به او گفت: مگر مجبوری این بار سنگین را حرکت بدهی؟ پیرمرد گفت:ای آقا! دست روی دلم نگذار، دختر دم‌بختی دارم که برای جهیزیه‌اش مانده‌ام. همسرم گفته تا پول جهیزیه را تهیه نکرده‌ام به خانه برنگردم. من مجبورم بارهای سنگین را جابه‌جا کنم تا پول بیشتری در بیاورم. تاجر ثروتمند، همراه پیرمرد رفت و بارش را در مقصد خالی کرد و بعد هم به خانه او رفت. وقتی به خانه پیرمرد رسید، فهمید که زندگی سختی دارند. یک چک به اندازه تمام پول جهیزیه و مقداری هم برای سرمایه به پیرمرد داد. وقتی از آن خانه بیرون می‌آمد، خانواده پیرمرد با گریه او را بدرقه می‌کردند. پیرمرد گفت: من چیزی ندارم که برای تشکر به شما بدهم. فقط دعا می‌کنم که عاقبت‌به‌خیر شوید و از امام رضا (علیه‌السلام) هدیه‌ای دریافت کنید. تاجر برای زیارت وداع به حرم مطهر برگشت تا بعد از آخرین سلام، به فرودگاه برود. وقتی وارد حرم شد، چشم‌هایش مثل چشمه جوشید و طعم زیارت با حال خوش و با معرفت را چشید. 🕌 @emamreza8_ir
Показать все...
Фото недоступноПоказать в Telegram
در محضرت احساس بد بودن نکردم از بس نیاوردی بدی‌ام را به رویم پل‌های پشت سر چه شد، اصلا مهم نیست وقتی که باشد گنبد تو رو به رویم 🕌 @emamreza8_ir
Показать все...
05:41
Видео недоступноПоказать в Telegram
🎥عنایت امام رضا (علیه السلام) 👤آیت الله سیدجواد حیدری 🕌 @emamreza8_ir
Показать все...
Фото недоступноПоказать в Telegram
در بغل گیرم ضریحِ با صفایت یا رضا یک زیارت سهمِ من پایینِ پایت یا رضا فخرِ ما این بس تو باشی سید و مولای ما برکتِ دنیای ما و شافیِ عقبای ما 🕌 @emamreza8_ir
Показать все...
✨﷽✨ 🌺 إِنَّا لِله وَ إِنَّا إِلَیْهِ راجِعُونَ» ✍ یکی از شیرین‌ترین، جذاب‌ترین، و شادی‌آفرین‌ترین آیات قرآن همین است:«إِنَّا لِله وَ إِنَّا إِلَیْهِ راجِعُونَ». اصلاً آدم راحت می‌شود. چون مال خدا هستم. دنیایم مال خداست و همه چیزم مال خداست. هر وقت هم بخواهد بگیرد من آماده هستم؛ وقتی هم می‌گیرد، بد نمی‌گیرد. چون یک جای پایدارتر می‌برد. یکی از ترس‌هایی انسان، ترس از مرگ است. ترس از این که اگر من بمیرم چه می‌شود؟ درحالی‌که ما از یک فضای یک درصد رحمت، وارد فضای 99% رحمت الهی می‌شویم؛ یعنی بی‌نهایت. پس چرا اضطراب و ترس‌ داشته باشیم! دقت کنید که ریشه این ترس‌ها، نادانی و شرکی است که در ذات ما نهفته است. وقتی می‌فهمیم «إِنَّا لِله وَ إِنَّا إِلَیْهِ راجِعُونَ» یعنی پیش خودش برمی‌گردیم و مال خودش هستیم؛ پس دیگر همه چیز عالی است؛ دنیا از آن بی‌ثباتی و ترسناک بودن در می‌آید. با این نگاه، دنیا، دنیای قشنگی است. ، در مملکت خدا به هیچ کس ظلم نمی‌شود و کسی ضرر نمی‌کند 👤استاد محمد شجاعی 🕌 @emamreza8_ir
Показать все...
00:30
Видео недоступноПоказать в Telegram
این دست تهی لبریز دعاست دامان شما گل باغ اجابت و التجاست 🕌 @emamreza8_ir
Показать все...
Фото недоступноПоказать в Telegram
✍ پيامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم :  آيا شما را از شبيه ترينتان به خودم با خبر نسازم؟ گفتند: آرى اى رسول خدا! فرمودند: هر كس خوش اخلاق‏تر، نرم‏خوتر، به خويشانش نيكوكارتر، نسبت به برادران دينى‏ اش دوست ‏دار تر، بر حق شكيباتر، خشم را فرو خورنده ‏تر و با گذشت ‏تر و در خرسندى و خشم با انصاف ‏تر باشد. 📚كافى(ط-الاسلامیه) ج 2، ص 241، ح 35 🕌 @emamreza8_ir
Показать все...
✨﷽✨ #داستان_کوتاه ✍مرحوم آیت الله سید حسین کوه کمره ای از شاگردان صاحب جواهر ، مجتهدی معروف بود و در نجف اشرف ، حوزه درس معتبری داشت . هر روز طبق معمول در ساعت معین برای تدریس در مسجد حاضر می شد . یک روز از جایی بر می گشت که نیم ساعت زودتر به محل تدریس آمد ، بطوری که هنوز از شاگردانش کسی نیامده بود ، در این هنگام دید شیخ ژولیده ای که آثار فقر در او نمایان است در گوشه مسجد مشغول تدریس می باشد و چند نفر به دور او حلقه زده اند . مرحوم سید حسین خود را به او نزدیک کرده و سخنانش را گوش کرد ، با کمال تعجب حس کرد که این شیخ ژولیده ، بسیار محققانه درس می گوید . روز بعد زودتر آمد و به سخنان شیخ گوش داد و بر اعتقاد روز پیشش افزوده شد . این عمل چند روز تکرار گردید و برای سید حسین یقین حاصل شد که این شیخ از خودش فاضلتر است و اگر شاگردان خود نیز در درس شیخ شرکت کنند بیشتر بهره می برند ، اینجا بود که خود را در میان دو راهی کبر و تواضع دید و سر انجام بر کبر پیروز شد . فردا که شاگردانش اجتماع کردند ، خطاب به آنها گفت : دوستان ! امروز می خواهم مطلب تازه ای به شما بگویم . این شیخ که در آن گوشه مسجد با چند شاگرد نشسته ، برای تدریس از من شایسته تر است و خود من هم از او استفاده می کنم ، از این پس همه با هم پای درس او حاضر می شویم . از آن روز ، همه در جلسه درس آن شیخ ژولیده ، که کسی جز مرحوم شیخ مرتضی انصاری - قدس سره - نبود ، شرکت نمودند و از آن پس ، افتخار شاگردی آن استاد بزرگ فقه آل محمد نصیبشان شد . 🕌 @emamreza8_ir
Показать все...