مَه🌙سان

می خواستم درسمو بخونم، نخوندم. می خواستم با رفیقام برم بیرون، نرفتم. می خواستم سریالی که شروع کردم و ببینم، ندیدم. می خواستم کتابی که تا نصفه خوندم و کامل کنم، نکردم. می خواستم لباسی که هفته پیش دیده بودم و بخرم، نخریدم. می خواستم شبا زودتر بخوابم، نخوابیدم. می خواستم حرف هایی که تو دلم مونده رو بزنم، نزدم. می خواستم کارهای عقب افتادمو انجام بدم، ندادم. مکانیسم زندگی من کامل نشده است، انگار من هیچ کاری رو قرار نیست کامل انجام بدم و این خیلی رنج آوره. مَه‌سآن

با کمال گرایی چیکار میکنین شما

به چشم همه دختر قوی و محکمی بودم، به جز اون. اون از منی که همه قوی دیده بودنش یه دختر بچه ی لوس داشت، یکی که همه غم و بی حوصلگیاش، غر زدناش، کوچکترین ذوق کردناش، شادیاش، ترساشو همه می برد پیش اونُ مثل یه راز بهش می گفت حالا که اون ازم دور شده و مجبورم جلوی اونم خودم رو قوی و شجاع نشون بدم، به کی پناه ببرم؟

برام بنویسین میخونمتون🤗 https://telegram.me/dar2delbot?start=send_dmMzoPB

برام بنویسین میخونمتون🤗 https://telegram.me/dar2delbot?start=send_dmMzoPB

هنوز نمیدونم با اون آدمی که برام ارزش داره و یهو خودشو از چشمم انداخته باید چیکار کنم!نه دلت میاد همه چیزو رها کنی و بری نه دیگه هیچوقت دلت صاف میشه که بتونی مثل روز اول نگاهش کنی!به قول تتلو«نه میگم برگرد،نه میگم اینجا خوبه بی تو. مَه‌سآن

ساعت چهار صبحه و من خوابم نمیاد نمی دونم چرا ولی بیخودی اشکام سر میخوره رو گونه هام این روزا همه چی رواله ، اوضاع خوبه ولی.... ولی من شاد نیستم من خیلی وقته فراموش کردم ک شادی چیه و چجوریه " اصلا چ طعمی داره ؟ چه رنگیه ؟ :) دلم دلش یه دل خوشی واقعی میخواد یه خوشحالی از ته دل بدون مصرف جنس :) مَه‌سآن

میدونی، واقعیت اینه که من خیلی وقته داغونم، چرخام پنچر شده، بنزین ندارم، شیشه‌هام کثیف و خاک گرفتس، ولی امان از این جاده خاکیه یک طرفه، که یه دره‌ هم اطرافش نیست تا بپرم ازش پایین، وگرنه منِ خسته حتی ترمزمم بریدس. مَه‌سآن

‏عمیقأ نیاز دارم یه نفر به صورت ناشناس یه باکس خوراکی و کلی کتاب و شمع با یه تکست که نوشته “دارم از دور هواتو”برام بفرسته. مَه‌سآن

‏این چه درد و غمیه که تمومی نداره؟ مَه‌سآن