معنا وفلسفه ی زندگی

💎💎💎💎 اگر افراد می‌توانستند یاد بگیرند که، آنچه برای من خوب است، لزومی ندارد که برای دیگران هم خوب باشد، آنگاه دنیای شاد و خوشایندتری می‌داشتیم. تئوری انتخاب به ما می‌آموزد که دنیای مطلوب من، اساس زندگی من است نه اساس زندگی دیگران. 📕 تئوری انتخاب ✍🏻 ویلیامﮔﻼﺳﺮ #روانشناسی #تئوری‌انتخاب @lifeskill_happiness

💎💎💎💎 بخندیم ،برای غم خوردن همیشه وقت خواهد بود !... ✍رومن رولان

💎💎💎💎 دنیا سرشار از جنایت است، چرا که در بین دستان کسانی است که پیش از هرکس خودشان را به قتل رسانده‌اند، اعتماد به نفسشان، و آزادی‌شان را خفه کرده‌اند. من همیشه از اینکه آدم‌ها خودشان را اسیر میکنند تعجب کرده‌ام. آدم‌ها، دهانشان را به شیشەی قراردادها می‌چسبانند و از نفس‌هاشان بخاری بر این شیشه ایجاد می‌شود و این بخار آنها را از زندگی کردن، از عشق ورزیدن باز می‌دارد... 📒فراتر از بودن #کریستین_بوبن

🔸 من و همسرم بلافاصله بعد از دوره‌ی لیسانس با هم ازدواج کردیم. تنها سه سال پس از آن بود که بسیاری از اصول حاکم بر رابطه‌مان فرو ریخت. این دوره از زندگی من بسیار تاریک و مخوف بود. تا آن زمان هرگز این حد از افسردگی را تجربه نکرده بودم. هر روز که از خواب بلند می‌شدم حس می‌کردم یک روزِ دیگر از این زندگی لعنتیِ جهنمی آغاز شده است. 🔸 مثل خیلی از افرادِ دیگری که تا به حال با چنین اغتشاشی در زندگی روبرو نشده بودند، نمی‌دانستم چطور باید با این افسردگی شدید مقابله کنم. خورد و خوراکم خراب شده بود. شروع به سیگار کشیدن کردم. چون به دلیل این افسردگی احساس شرمندگی می‌کردم، از معاشرت با دوستانم امتناع می‌ورزیدم. اگرچه خودم دانشجوی تحصیلات تکمیلی روان‌شناسی بودم، اما به‌طرز احمقانه‌ای از مراجعه به یک #روان‌درمانگر اجتناب می‌کردم. 🔸 پس از یک ماه انزوای احساسی، شروع به #نوشتن عمیق‌ترین افکار و احساساتم کردم. یادم هست برای یک هفته هر روز بعد از ظهر جلوی ماشین تایپ می‌نشستم و بین ده دقیقه تا یک ساعت انگشتانم در حال تایپ کردن بودند. 🔸 ابتدا درباره‌ی ازدواجمان نوشتم. اما خیلی زود نوشته‌هایم بر احساساتم نسبت به والدینم، روابط جنسی، کارم، و حتی مرگ متمرکز شدند. هر روز پس از نوشتن احساس خستگی، و در عین‌حال، رهایی می‌کردم. 🔸 در پایان هفته، احساس کردم که افسردگی‌ام در حال ناپدید شدن است. برای اولین بار، در آن سال (و شاید برای اولین بار در طول زندگی‌ام)، احساس کردم معنا و جهتی در زندگی پیدا کرده‌ام. در نهایت احساس کردم که همسرم را عمیقاً دوست دارم و متوجه شدم که چقدر به او نیاز دارم. 🔸هشت سال پس از این رویداد بود که سعی کردم بفهمم چرا نوشتنِ افکار و احساسات عمیق خود، تا این اندازه برای من راهگشا بوده است. نوشتن، سبب شد که من از یک شخصِ منزوی و تودار، به یک فرد باز و صریح تبدیل شوم ... اگر تجربه‌ی من مصداقی داشته باشد، فکر می‌کنم نوشتن درباره‌ی مشکلات خود باید اثری مشابه با صحبت کردن درباره‌ی آنها داشته باشد. 🔸تجربه‌ی شخصی من در چندین سال پیش نشان داد که حرف زدن، تنها راهِ رسیدن به بینش و آگاهی درباره‌ی‌ خودت و وضعیتت نیست. صحبت کردن و نوشتن درباره‌ی احساسات و افکارِ عمیق خود، آسیب‌ها و مشکلات زندگی و پیدا کردن ابعاد مختلف یک مشکل و ارتباطِ میان آن ابعاد، فواید جسمانی و روان‌شناختی گسترده‌ای دارد. ♻️ هر وقت مایل بودید یا احساسِ نیاز کردید، شروع به نوشتن با قلم و کاغذ کنید؛ بی ‌هیچ قید و ترتیب و آداب و هدفی. صرفاً برای دل خودتان. سپس آنها را دور بریزید. 📚 [برگرفته از کتاب: جیمز پنبیکر (1997، صص 29-30). ✅ تحلیل و تجویز راهبردی سال‌ها پیش کتابی از مامور کارکشته سازمان سیا می‌خواندم که در مورد تحلیل، پردازش داده‌ها و در نهایت تصمیم‌گیری و انتخاب بود. نویسنده کتاب بیش از ۳۰ سال در سی‌آی‌اِی کار کرده بود، و حالا تجربیات اطلاعاتی خودش را نوشته بود. تجربیاتی که امروزه در علوم و دانش‌های شناختی مورد کاوش و آزمایش قرار می‌گیرند. مغز ما با آنکه پیشرفته‌ترین و پیچیده‌ترین ماشین طبیعی شناخته شده است، اما توانایی محدودی برای توجه، ادراک و تحلیل همزمان ۲ یا چند موضوع پیچیده دارد؛ به ویژه موقعی که این دو موضوع آمیخته به هیجانات و عواطف هم باشند. برای نمونه، همین الان شروع کنید به انجام یک عملیات ساده ریاضی در ذهنتان، و همزمان هم حرف‌های عاشقانه به همسر یا فرزندتان بزنید. احتمالاً نمی‌توانید. هر چقدر موضوعات پیچیده‌تر و تعدادشان بیشتر باشد، این ناتوانی ذهنی هم بیشتر می‌شود، و اعتماد بیش از حد به توانایی‌های ذهنی خویش، مشکلات بیشتری پدید می‌آورد. یکی از چیزهایی که او در کتابش برای غلبه‌ی نسبی بر محدودیت مغز و ذهن طرح کرده بود، تکنیک خارج‌سازی (externalization) بود، که روش‌های انجام گوناگونی دارد. یکی از روش‌های انجام خارج‌سازی، استفاده از ابزارهای کمکیِ نوشتاری است؛ درست مثل یادداشت گذاری‌های جزء به جزء برای راهنمایی گام به گامِ فرد سال‌خورده‌ای که آلزایمر دارد. گرچه ابزارها و اپلیکیشن‌های متنوعی برای نوشتن، تحلیل و نقشه‌کشی وجود دارد (مانند مایند_مپ)، اما یکی از ابزارهای دم‌دستی، قلم و کاغذ است. با نوشتن یک موضوع روی کاغذ، و کندتر و وسیع‌تر کردن دایره توجه مغز، هم می‌توان به آن موضوع بهتر و بیشتر فکر و تحلیل کرد؛ و هم می‌توان فرصتِ تخلیه و پالایش و آرامش هیجانی برای خود ایجاد نمود. از نوشتن کاغذی، هم برای تحلیل و پالایش مسائل و مشکلات روانی خود و آرامش‌بخشی می‌توان استفاده کرد؛ و هم برای حل مسائل ذهنی و موضوعات فکری که نیازمند دقت، تحلیل و خرد کردن آنها به پارامترهای کوچکتر و پیدا کردن رابطه‌های میان آنها و تهیه یک گراف کلی از داده‌های فراوان می‌باشد. ✍ دکتر محسن زندی 🆔 @DrMohsenZandi

💎💎💎💎 هیچ وقت بابت عشق هایی که نثار دیگران کرده اید و بعدها به این نتیجه رسیده اید ذره ای برای عشق شما ارزش قائل نبوده اند، افسوس نخورید ... شما آن چیزی را که باید به زندگی ببخشید، بخشید؛ و چه چیزی زیباتر از عشق ... هر رنج دوست داشتن صیقلی ست بر روح ... و با هر تمرین دوست داشتن، روح تو زلال تر می‌شود ... ✍شل_سیلور_استون @lifeskill_happiness

💎💎💎💎 8. افراد منفی هرگز از منطقه امن خودشان خارج نمی‌شوند آیا می‌دانید منطقه امن ذهنی چیست؟! خارج شدن از این منطقه در نظر افراد منفی‌نگر کاری منفور است. آن‌ها نمی‌توانند با احتمال و امکان ترس، دردسر، چالش یا شکست‌های بیشتر مواجه شوند. بنابراین هرگز نمی‌توانند تجارب جدیدی داشته باشند و محکوم به ادامه زندگی در همان منطقه امن و تاریک هستند. 9. افراد منفی نگر عاشق کلمه «اما» هستند ممکن است افراد منفی نگر در مورد دستپخت عالی شما نکته مثبتی بگویند یا اعتراضی نسبت به آن داشته باشند و احتمالاً از گذارندن زمان در ساحل یا رستوران لذت ببرند. تنها مشکل این جا است که این افراد صحبت‌هایشان را به کلمه «اما» ختم می‌کنند و در نهایت نکات مثبت را به منفی می‌رسانند. شاید از آنها بشنوید: «رستوران خوبی به نظر می‌رسد اما چرا صندلی‌های فضای بیرون را رزرو نکردید؟» یا «این ساحل دوست داشتنی است اما همیشه شلوغ است».. افراد منفی از حد انتظار پایین تر هستند و به خواسته‌هایشان نمی‌رسند 10- عدم موفقیت می‌تواند دلایل بسیاری داشته باشد اما منفی‌بافی یکی از عمده‌ترین دلایل به شمار می‌رود. افراد منفی همیشه بر این تصور هستند که به قدر کافی باهوش یا خوب نیستند. اما تهدید واقعی که موفقیت آنها را تحت تأثیر قرار می‌دهد این است که هوش احساسی شان به خاطر رفتار منتقدانه، سلطه جویانه و پرخاشگرانه آسیب می‌بیند. اگر این افراد اندکی مثبت فکر می‌کردند می‌توانستند کارهای بزرگی را انجام دهند. 11. افراد منفی نگر در مورد پروژه‌های آینده‌شان هیجان زده نمی‌شوند آیا تا به حال توجه کرده‌اید که افراد منفی‌باف هرگز در مورد طرح یا پروژه‌های آینده‌شان صحبت مثبتی نمی‌کنند؟ در واقع، آن‌ها به ندرت در مورد طرح و برنامه‌های آینده‌شان صحبت می کنند زیرا در بدبختی و شرایط فعلی‌شان محبوس شده‌اند. به عنوان یک فرد مثبت، شما در ذهنتان رویاهایی دارید. مطمئناً برای آینده خودتان پروژه‌ای مشخص کرده‌اید و در مورد آینده چشم اندازی دارید. شما در یک بزرگ راه باز قرار گرفته‌اید و افراد منفی در یک تونل تاریک قرار دارند. 12. افراد منفی باف انرژی شما را نیز از بین می‌برند. این افراد درست همانند یک خون آشام از قدرت انرژی شما نیز کم می‌کنند. از آنجا که نمی‌توانند مولد انرژی مثبتی باشند، توجه، انرژی و زمان شما را نیز جذب می‌کنند. 13. افراد منفی نگر موارد خوب زندگیشان را فراموش می‌کنند یک فرد منفی باف به ندرت می‌تواند حس شادی، شور، اشتیاق و هیجان را تجربه کند البته زمانی این مسئله اهمیت پیدا می‌کند که در شرایطی که مورد رضایتشان نیست از جمله شرایط کاری، روابط و جایگاه اجتماعی متوقف می‌شوند. 14. افراد منفی خبرهای خوب را نیز در هاله‌ای منفی قرار می‌دهند تصور کنید شما هیجان زده هستید که خبرهای خوبی در مورد شغل رویایی و مورد نظرتان، خبر ازدواج یا خرید خانه جدید را به اشتراک بگذارید. اما زمانی که می‌خواهید این خبرهای خوب را به یک فرد منفی بدهید، شک می‌کنید. چرا؟ زیرا می‌دانید آنها در هر حال راهی پیدا می‌کنند که این خبرهای خوب را نیز منفی جلوه دهند. به شما هشدار می‌دهند که مراقب باشید، شما را از خطرات احتمالی آگاه می‌کنند و به شما می‌گویند قبل از هر اقدام یا پذیرش درخواست، خوب فکرکنید.

💎💎💎💎 ☘ نشانه های افراد منفی 1. افراد منفی بین همیشه نگران هستند این دسته از افراد همیشه حس نگرانی دارند. برخی افراد معتقد هستند که آنچه باید اتفاق بیفتد، اتفاق خواهد افتاد، خواه شما نگران باشید یا نه. بنابراین در لحظه حال زندگی کنید و صرفاً از همین لحظه لذت ببرید. 2. افراد منفی سعی می‌کنند به شما بگویند چه کاری انجام دهید اگر با افرادی برخورد داشتید که به شما می‌گویند چه کاری باید در زندگیتان انجام دهید، چه خانه‌ای باید بخرید یا باید شغلتان را عوض کنید، شک نکنید که این افراد در دسته افراد منفی‌بین قرار دارند. خودشان از این موضوع آگاهی ندارند اما علامتی است مبنی بر این که به زندگی خودشان توجهی ندارند و در نتیجه راه آسان‌تر را اتخاذ کرده‌اند تا به دیگران راه و روش زندگی کردن را گوشزد کنند. 3. افراد منفی از پنهان کاری لذت می‌برند اگر در یک مهمانی با فرد منفی‌نگر هم صحبت شوید احتمالاً یک مکالمه و گفتگوی خسته کننده را تجربه خواهید‌کرد. این افراد از اینکه اطلاعاتی را در مورد خودشان ابراز کنند هراس دارند و می‌ترسند ارائه هر نوع اطلاعات بر علیه خودشان به کار برده شود. آن‌ها هیچ وقت به این فکر نمی‌کنند که ممکن است به اشتراک گذاشتن اطلاعاتشان در جهت مثبت استفاده شود. اگر در حین مکالمه و صحبت با دیگران احساس خستگی و بی حوصلگی کردید به دنبال دلایل آن باشید. 4. افراد منفی نگر بدبین هستند شاید شما نیز برخی افراد را در دور و اطراف خود بیابید که به شدت خوش‌بین باشند و در مورد هر اتفاق و حادثه تنها جوانب مثبت را ببینند. اما بالعکس افراد منفی نگر به ندرت می‌توانند نتایج خوشایند و مثبت را مورد توجه قرار دهند. همیشه بر این تصور هستند که همه چیز نادرست و اشتباه است. آیا می‌دانید چگونه باید با افراد بدبین رفتار کنید؟ 5. افراد منفی نگر نمی‌توانند خبرهای بد را محدود کنند افراد منفی عادت دارند هنگام صحبت کردن با طرف مقابلشان عباراتی از جمله؛ «آیا فلان خبر بد در مورد ... را شنیده‌اید؟» مورد استفاده قرار ‌دهند و سپس سعی ‌کنند به جزئیات در آن مورد بپردازند. تراژدی این است که قرار گرفتن در معرض اخبار بد و منفی به شدت فرد را تحت تأثیر قرار می‌دهد. تحقیقات نشان می‌دهد که ارائه خبرهای مربوط به خشونت، مرگ و میر، جنگ و ... در رسانه‌های اجتماعی موجب افزایش آمار افسردگی، عصبی شدن و استرس در جامعه خواهد شد و نگرش منفی افراد نسبت به زندگی را تقویت می‌کند. به همین دلیل است که شما باید نسبت به اخباری که در تلویزیون مشاهده یا از طریق سایر رسانه‌ها دریافت می‌کنید، کنترل داشته باشید. آیا این کار سخت به نظر می‌رسد؟ اما اگر قصد دارید مثبت بمانید لازم است این کار را انجام دهید. 6. افراد منفی نگر زود رنج هستند این گروه از افراد به احتمال زیاد نسبت به نقد و انتقاد زود رنج و حساس هستنند و به درستی متوجه شکایت‌های دیگران نمی شوند. هر حرفی را که به صورت انتقادی به آنها گفته می‌شود، گستاخانه می‌پندارند. 7. افراد منفی زیاد شکایت می‌کنند این افراد اهل شکوه و شکایت هستند و تصور می‌کنند که تمام جهان بر علیه آنها متحد شده‌اند. معمولاً خودشان را قربانی آب و هوای بد، رئیس و کارفرمای سخت گیر، بد شانسی و تربیت نادرست می‌دانند. به ندرت، اندکی تأمل می‌کنند تا به سایر فاکتورها نیز نگاهی بیندازند. فاکتورهایی از جمله اینکه انرژی کافی برای رسیدن به خواسته‌هایشان صرف نکرده‌اند، خلاقیت یا نوآوری نداشته‌اند و در جهت اهدافشان سخت کوش نبوده‌اند. ✍دکتر سعید شعبان لو @lifeskill_happiness

💎💎💎💎 یونگ می گوید، تمام درخواست های موفق از روان ،شامل بده بستان می شوند ،روان اهل معامله است ،اگر بخشی از وجود شما تنبل است و نمی خواند کاری انجام دهد، این مشکل فقط با یک قول خشک و خالی هنگام تحویل سال حل نمی شود . این پیمان پایدارتر خواهد بود اگر شما قسمت تنبل وجود خود بگویید : « بگذار من یک ساعت کار کنم ،آن وقت تو هم می توانی یک ساعت ول بگردی ...قبول ؟ »

💎💎💎💎 چرا ما چشمان‌مان را می‌بندیم؛ وقتی می‌بوسیم بغل می‌کنیم، دعا می‌کنیم، گریه می‌کنیم، رویا می‌بینیم گوش می‌دهیم، و استشمام می‌کنیم؟ چون که زیباترین چیزها در زندگی قابل دیدن نیستند، بلکه به وسیله قلب حس می‌شوند...