مهرآوا

‍ مراقبت کن، بچه‌داری کن، جارو بکش دختر! سال هشتاد و پنج برای اولین بار روز تولد معصومه، خواهر امام هشتم شیعیان به مناسبت روز ملی دختران نام‌گذاری شد. آنچه تولد این شخصیت را به روز ملی دختران تبدیل می‌کند این است که او هرگز ازدواج نکرده و تا آخر عمر «دوشیزه» و «باکره» باقی مانده است. یعنی روز ملی دختران، روز ملی باکرگان! است. روزی برای تحسین باکرگی. آنچه در جهان دختر و زن را هم متمایز میکند، سن است. افراد مونث نابالغ زیر هجده سال دختر و زنان بالغ بالای هجده سال زن محسوب می‌شوند. در ایران اما بسیاری فرد مونثی که ازدواج نکرده یا باکره است را دختر می‌گویند و ازدواج و بکارت را مرز زن بودن و دختر بودن محسوب می‌کنند. مثلا وقتی می‌خواهند به زمان تجرد خود ارجاع دهند می‌گویند «وقتی دختر بودم» یا زمانی که بخواهند بگویند کسی ازدواج نکرده اما رابطه جنسی دارد می‌گویند «دختر نیست». عجیب نیست که جمهوری اسلامی روزی را برای تحسین و تجلیل باکرگی انتخاب کند. اما مردم چرا این روز را تبریک می‌گویند؟ برخی می‌گویند منظور هر دختری نیست! منظور فرزند دختر است. همان دختری که ارثش نیم برادرش است و از اغلب حقوق و آزادی‌های برادرش برخوردار نیست. چشم و چراغ خونه و دختر مورد نظر جمهوری اسلامی همانطور که در تصویر پیداست جهان را صورتی می‌بیند و برای کارهای مراقبتی، بچه‌داری و خانه‌داری تربیت می‌شود. فلسفه‌ی نامگذاری چنین روزی همین است! یادآوری وظایف دختران به آن‌ها و سرکوب هزار باره‌شان، یک روز به دست قانون، یک روز به دست خانواده و روز دیگر به دست تبلیغات. من روزی که هدف نامگذاری‌اش سرکوب دختران و زنان است را تبریک نمی‌گویم. ✍🏻سمانه سوا‌دی .

همینگوی گفته بود تمام زنان زیبایی که می‌شناسم دارند پیر می‌شوند. به این فکر می‌کنم که جهان چگونه آیینه‌وار آنچه در ما رخ می‌دهد را جایی در بیرون نشانمان می‌دهد. همین است که دست و دلباز‌ها را دست و دلبازها دوست دارند اما چشم تنگ‌ها به آنها انگ ولخرجی می‌زنند. همین است که همان‌وقت که دیگری را بیش از همیشه دوست داریم، دوست‌داشتنی‌تر از هر وقت می‌شویم. همین است که زمان‌هایی که از عالم و آدم نفرت داریم، دور و برمان خلوت می‌شود. همین است که وقت‌هایی که فکر می‌کنیم بالاخره یکی از راه رسیده که ما را درک می‌کند، خودمان یکی را پیدا کرده‌ایم که درکش می‌کنیم. چیزی شبیه همینگوی که خطوط صورت خود را در چهره دیگران می‌دید.