صداى نوينِ خراسان
❇️ #صدای_نوین_خراسان تلاشی در تداوم اندیشههای ملی-مذهبی استاد شريعتى و آئینه روشنفکری دینی است. ❇️ انتشار مطالب الزاماً به معنی تایید دیدگاه نویسنده نیست. ❇️ ارتباط با ادمین و ارسال مطالب: @VoNoKhAdmin
БольшеЗагрузка данных...
Find out who reads your channel
This graph will show you who besides your subscribers reads your channel and learn about other sources of traffic.Посты | Просмотры | Поделились | Динамика просмотров |
01 ⭕️ خیار قلعهای؛ اسیر در گذشته، فراری از اکنون، بیتوجه به آینده
✍️ عباس عبدی
🔹تعطیلات نوروزی زمان مناسبی برای خواندن رمان است. بویژه برای امثال من که در طول سال کمتر فرصتی پیش میآید که بتوانم چند روز پیاپی یک کتاب را بخوانم. زیرا ترجیح میدهم هنگامی که خواندن رمان را آغاز کردم، تا پایانش جز برای انجام کارهای ضروری آن را زمین نگذارم.
🔹«گزارش آخرین تابستان» نوشته سهند ایرانمهر، داستان سفر خیالی بهمن (شخصیت اصلی داستان) به گذشته است که در قالب بازگشت به روستای دوران کودکی است. او که زندگی شخصیاش در شهر با شکست و ناکامی مواجه شده، طلاق گرفته و از نگهداری و دیدن فرزندش به حکم دادگاه محروم، و از وضعیت اجتماعی هم سرخورده است، به خیال رسیدن به آرامش از تابسنان گرم و شلوغ و آلوده تهران به روستا میرود تا با سکونت در خانه پدری با یادی از گذشته زیبا، شیرینی آن را یک بار دیگر بچشد، بلکه خستگی زندگی شهری و مدرن را از تن به در کند و حتی اگر شده به صورت موقت، ناکامی و سرخوردگی فردی و اجتماعی خود را فراموش کند تابستانی که از قضا مصادف است با ماه محرم، که عزاداری آن مستمسک مناسبی برای تشدید رقابتهای داخل روستا است.
🔹بهمن برخلاف تصورش متوجه میشود که روستای دوران کودکی او گر چه به لحاظ کلی تغییر چندانی نکرده، ولی اغلب مظاهر شهری به آنجا رفته است؛ برق، آب لولهکشی، جاده، خودرو، بلندگو و… حتی افراد مهمی از شهر به آنجا آمده و ساکن شدهاند، از چریک فدایی گرفته تا کارگر کارخانه کفش ملی، و فعالان در بخش تولید صنعتی، حتی ایرانی از فرنگ برگشته، همگی آنجا هستند، بدون اینکه الزامات و فرهنگ زندگی مدرن را با خود آورده باشند.
🔹همچنین نیز متوجه میشود که جهانآبادیها که روستایی در مجاورت خیارقلعه و نمادی از جهان بیرونی ما ایران است، قصد دارد زمینهای آنها را بخرند و گروهی مخالف و گروهی موافقند. این مسئلهای است که باعث شکاف و اختلاف بین خیارقلعهایها شده است و سالیان درازی است که بر سر این موضوع نمیتوانند به توافق برسند.
🔗 متن کامل
ـــــــــــــــــــــــ
#سیاست
#آینده
#صدای_نوین_خراسان
@abdiabbas
🆔 @VoNoKh | 81 | 2 | Loading... |
02 ⭕️ تقدم حاکمیت قانون بر انتخابات
✍ عباس آخوندی
✂️ بریده از متن:
🔹حادثه تلخ سقوط هواپیمای رییس جمهور فقید رئیسی سبب شد که ملت عزیز ایران از جمله سیاستورزان ملی، احزاب، جمعیتها و انجمنهای سیاسی و اجتماعی در موقعیتی قرارگیرند که بهاضطرار باید تصمیمی استراتژیک در مدت زمانی کوتاه بگیرند.
🔹فرض نخست در رویارویی با پدیدهی انتخابات مشارکت فعال در آن است. مگر آنکه خلاف آن ثابت گردد. و گرنه، فرض بر عدم مشارکت نیست. پیش از ادامهی بحث، ابتدا باید بر این نکته تاکید شود که نظر نویسنده به هیچوجه و در هیچ شرایطی به سمت و سوی براندازی میل نمیکند. چون هم تجربههای تاریخی نشان داده است که زیان آن بر سود آن میچربد، به ویژه در شرایط ناپایداری که منطقه در آن گرفتار آمدهاست و گرگهای خوانخواری که آماده دریدن ملت ایران و ملتهای منطقه هستند.
🔹در شرایط کنونی، ۲ راهبرد پیشِ روی نیروهای اصلاح طلب و تحولخواه وجود دارد.
۱) تقدم حاکمیت قانون بر هر مصلحت دیگری از جمله شرکت در انتخابات.
۲) مراقبت از نهاد انتخابات در هر شرایطی حتی در فرضی که تنها نامی از آن باقیمانده باشد به امید آنکه روزی امکان اصلاح آن فراهم خواهد آمد.
🔹برترین و نخستین معیار حضور در انتخابات ریاست جمهوری پیشِ رو حاکمیت قانون است. چنانچه نشانههای قابل اعتماد از تعهد به قانون و پذیرش و تندادن به ارادهی ملت در مجریان و ناظران انتخابات مشاهده شود، اصل بر مشارکت در انتخابات است. وگرنه، تنها در حالتی مشارکت در انتخابات با معنی است که ضرورت دوم بهاندازهی کافی اهمیت حیاتی برای کشور داشته باشد. و وجدان ملی بر آن صحه بگذارد.
🔹در استراتژی تقدم حاکمیت قانون بر انتخابات، نیروی سیاسی باید نامزد و یا حداکثر سه نامزد مورد قبول خود در شرایط عادی و نه در شرایط اضطرار را معرفی کند. بر این باور باشد که نامزدهای معرفیشده واجد شرایط قانونی هستند. بنابراین، زیرِ بار تصمیم ردِّ صلاحیت از سوی شورای نگهبان نرود
🔹استراتژی پیشنهادی این قلم آشکارا استراتژی نخست است. سیّالیّت استراتژی دوم آنقدر زیاد است که هیچ منفعت مشخص ملی و هیچ برنامهی عمل مشخصی بر بنیان آن نه قابل تعریف است و نه شکل خواهد گرفت. هرچند ممکن است که آثار مثبتی در کوتاهمدت داشته باشد، آثار بلندمدت آن بسیار تباهکننده است.
🔗 متن کامل
ـــــــــــــــــــــــ
#سیاست
#صدای_نوین_خراسان
@AbbasAkhoundi
🆔 @VoNoKh | 130 | 1 | Loading... |
03 ⭕️ سندرم استکهلم چیست؟
«سندرم استکلهم» پدیدهای است روانی که طی آن گروگان نسبت به گروگانگیر خود حس یکدلی، همدردی و عواطف مثبت مییابد؛ در مواقعی این حس وفاداری تا بدان حدی است که گروگان از کسی که جان، مال یا آزادیاش را تهدید میکند، دفاع نموده و به صورت اختیاری و با علاقه خود را تسلیم وی میکند. سندرم استکهلم احتمالاً نوعی مکانیزم دفاعی است.
این اصطلاح برای نخستین بار، پس از سرقت از بانکی در استکهلم سوئد بر سر زبانها افتاد و بعدتر توسط روانپزشکی به نام «فرانک اوخبرگ»، بهشکلی رسمی توصیف شد. بهطور خلاصه برخی از ویژگیهای اصلی سندرم استکهلم عبارتاند از:
• احساسات مثبت قربانی به گروگانگیر یا زندانبان
• احساسات منفی قربانی نسبت به خانواده، دوستان و افرادی که میکوشند تا قربانیان را مجاب سازند که اشتباه میکنند
• پشتیبانی از دلایل و رفتارهای گروگانگیر
• رفتارهای حمایتی قربانی جهت کمک به گروگانگیر یا زندانبان.
در سرقت بانکی که در استکهلم رخ داده بود، چهار کارمند بانک به مدت ۶ روز به گروگان گرفته شدند؛ طی این شش روز، قربانیان بهاندازهای به گروگانگیرها وابستگی پیدا کردند که از همکاری با پلیس سرباز زدند، در عملیان آنان کارشکنی کردند و حتی پس از آزادی، در مقام دفاع از گروگانگیران خود برآمدند.
گرچه سندرم استکهلم، نشانگانی عجیب به نظر میرسد اما همچون بسیاری از مکانیزمهای دفاعی دیگر، همهٔ ما در معرض دچار شدن به آن قرار داریم.
ـــــــــــــــــــــــ
#سیاست
#اندیشه
#صدای_نوین_خراسان
@andiiishe
🆔 @VoNoKh | 191 | 5 | Loading... |
04 ⭕️ غارتِ کوه
💠 ملاحظاتی پیرامون سیل اخیر در منطقه سیّدی مشهد
✍ محمّدرحیم رهنما
✂️ بریده از متن:
🔹آثار تغییرات اقلیمی را که نتیجه افزایش درجه حرارت زمین ناشی از انتشار گازهای گلخانهای بعد از انقلاب صنعتی است، در جابجایی فصول سال، میزان بارش، شدت بارش، زمان بارش، آب شدن یخهای قطبی، بالا آمدن سطح آب دریاها، خشکسالی و ... جستجو میکنند. این تغییرات آثار زیانبارتری در کشورهای جهان سوم دارد و کشور ما نیز از عواقب این تغییرات بینصیب نماندهاست؛ از سیلهای سیستان و بلوچستان گرفته تا سیل اخیر مشهد.
🔹آنچه مهم است پدیدههای ناشی از تغییر اقلیم (مانند ورود سامانههای بارانزا به کشور و احتمال بارندگی در مناطق مختلف) تا حد زیادی قابل پیشبینی و اعلام است ولی مساله عمده آمادگی و مواجه با آن و اتخاذ تمهیدات لازم برای جلوگیری از خسارات ناشی از چنین وقایعی است که در هالهای از ابهام مانده و نتیجهاش ویرانی و خسارات جانی، مالی و غیره است.
🔹دامنه جنوبی مشهد ازجنوب غربی(پل پرتویی دوراهی شاندیز-طرقبه) تا جنوب شرقی(پلیس راه طرق) حدود ۲۵ کیلومتر طول دارد. این دامنه به نوعی میراث طبیعی شهر محسوب میشود و نقش مهمی در زیباییشناسی محیطی و چشمانداز و منظر شهری و تفرجگاهی مشهد ایفا مینماید. همین ویژگیها زمینه دخل و تصرف به این منطقه را از دهها سال قبل در قالب احداث تاسیسات نظامی، انتظامی، گردشگری، مجتمعسازی و بلندمرتبهسازی و احداث کنارگذر جنوبی و هدایت توسعه شهر به این سمت در قالب تجدید نظر در طرح جامع و طرح تفصیلی و تهیه طرحهای موضعی و موضوعی و ویژه فراهم کرد.
🔹با فراهم شدن بستر قانونی (طرحهای موضعی و موضوعی و طرح تفصیلی) شدت مداخله و دخل و تصرف و تغییر کاربری تشدید شد؛ اقداماتی مانند احداث طرح کمربند سبز و پارک خورشید و بخشهایی از کمربند جنوبی نیز بر مرغوبیت منطقه و بر حرص و طمع سوداگران و سرمایهگذارانِ شرکتها وموسسات دولتی، شبه دولتی و خصوصی افزود.
🔹همراه با این تغییرات قانونی، جریانهای مهاجرتی نیز در بخشهایی از این دامنه مانند نه دره، شقایق الستی، شهرکهای بهارستان، سیدی و ... مسیر غیر قانونی خود را طی مینمودند که در نتیجه آن، منطقهای حاشیهنشین به صورت نواری طولانی ولی منقطع دامنه جنوبی مشهد را به ویژه در بخشهایی به صورت لکه هایی ناپیوسته پر کرد، به طوری که الان بیش از صدها هزار نفر حاشیهنشین در این منطقه زندگی میکنند.
🔗 متن کامل
ـــــــــــــــــــــــ
#سیاست
#سازندگی
#صدای_نوین_خراسان
@saazandeginews
🆔 @VoNoKh | 218 | 4 | Loading... |
05 ⭕️ نگر تا نباشی به جز دادگر!
💠 درباره استناد امام جمعه مشهد به شاهنامه
✍علیاصغر سیدآبادی
✂️بریده از متن:
🔹چند سال پیش که شهرداری مشهد ذوقی به خرج داده بود و تصویرهایی از شاهنامه در و دیوار شهر را آراسته بودند، دستور به زدودن این تصویرها داده شد، گویی که بین این تصویرها و آنچه مشهد به آن شهره است، تقابلی وجود دارد. چندین دهه به دلیل همین تصور، توسعه و رسیدگی به آرامگاه فردوسی که یکی از بزرگترین شاعران و حکیمان ایران است، متوقف بود تا اینکه از مقامات بالاتر حکم به آبادانی آرامگاه فردوسی داده شد.
🔹مقامات استانی و از جمله امام جمعه شال و کلاه کردند و به آرامگاه فردوسی رفتند. اگر اسم این مقامات و فردوسی را کنار هم در موتورهای جستوجوگر بنویسید و نتایج را هر چه بالا و پایین کنید، همان چند عکس را خواهید دید. با چنین پیشینهای است که سخنان آیتالله علمالهدی و استنادش به شاهنامه برای دفاع از اجبار در پوشش با واکنشهای بسیاری روبهرو شده است.
🔹علمالهدی گفته است:
مسئله حجاب نیز یکی از همین هویتهای دینی و ملی است. اصلاً حجاب متعلق به فرهنگ ایران است. حتی آن زمان که هنوز اسلام وارد ایران نشده بود، حجاب فرهنگ ایرانیان بود؛ بهخصوص در تاریخ ایران باستان و انعکاس این فرهنگ را میتوان در شاهنامه حکیم ابوالقاسم فردوسی دید.
🔹او همچنین بهعنوان نمونه بیتی از شاهنامه خوانده است که منیژه خطاب به بیژه گفته است:
منیژه منم دخت افراسیاب
برهنه ندیده تنم آفتاب
🔹این سخن که زنان ایرانی براساس آنچه به ما رسیده، پوششی برای موی سر داشتهاند یا چیزی شبیه چادر حتی، نادرست نیست. حتی این سخن که در شاهنامهی فردوسی پاکدامنی و شرم از ویژگیهای مثبت زنان و البته مردان شمرده میشود، هم بیراه نیست، هرچند تعریف پاکدامنی در نگاه حکیم توس و امام جمعه مشهد متفاوت است، اما بیتی که آقای علمالهدی به آن ارجاع داده، ربطی به زنان ایران ندارد. افراسیاب شاه توران است و منیژه دختری تورانی است نه ایرانی. این به خودی خود ایرادی در استدلال امام جمعه به حساب نمیآید و میتواند بگوید که حکیم خصلت نیکو را حتی در دشمن ستوده است. ماجرا از اینجا جالب میشود که بدانیم این بیت را منیژه کی خوانده است و اصلاً ارتباطی به پوشش سر دارد یا نه؟
🔹منیژه دلبستهی بیژن شاهزادهی ایرانی میشود و -به زبان امروزی- او را چیزخور کرده بیهوش به شبستان خود میآورد و همهی این اتفاقات بدون اجازهی والدین و بدون پیمان زناشویی -که از قضا در ایران باستان هم مرسوم بوده- رخ میدهد. بیژن در قصر او به هوش میآید و باقی قضایا و منیژه در چنین لحظات احساسی دربارهی اهمیت چیزی که به بیژن عرضه میکند این بیت را به زبان میآورد که تا به حال چنین بوده، اما بعدش را میتوان در شاهنامه خواند.
🔹البته اگر مشاوران امام جمعه با شاهنامه به از این بودند که هستند، بیتهایی میتوانستند پیدا کنند که به کارشان بیاید، مثلاً آنجا که شیرین میگوید:
به سه چیز باشد زنان را بهی
که باشند زیبای گاه مهی
یکی آنک با شرم و با خواسته است
که جفتش بدو خانه آراسته است
دگر آن که فرخ پسر زاید او
ز شوی خجسته بیافزاید او
سه دیگر که بالا و رویش بود
به پوشیدگی نیز مویش بود
🔹این ابیات به روشنی از پوشیدگی موها میگوید، درحالیکه در بیت استنادی امامجمعهی مشهد، تفاوت برهنگی و نداشتن پوشش سرنادیده گرفته است. این مغالطه در سخنان بسیاری دیگر از مقامات هم دیده میشود. نداشتن پوشش سر با برهنگی هممعنا نیست.
🔗 متن کامل
ـــــــــــــــــــــــ
#سیاست
#هم_میهن
#صدای_نوین_خراسان
@hammihanonline
🆔 @VoNoKh | 417 | 4 | Loading... |
06 ⭕️ رفتن رییسی و بحران برای حاکمیت یکدستسازی
✍ مجید شیعهعلی
🔹شاید تغییر فضای سیاسی کشور ما از همان اسفند سال ۱۳۹۴ که ابراهیم رییسی به تولییت آستان قدس منصوب شد شروع شد. تغییراتی که بعدتر با یکدستسازی قدرت از یکسو و جنبشی شدن جامعه از سوی دیگر بیشتر نمایان شد. شرایطی که با افزایش مطالبات جامعه، هسته سخت حکومت گام به گام شکاف را تقویت کرد و سعی کرد در یک فضای امنیتی حیات خود را ادامه دهد و به تنها پشتوانه موجود خود یعنی سرکوب جامعه تکیه کند و بر مشروعیت، کارآمدی و مشارکت سیاسی چشم بپوشد. ممکن است پایان عمر سیاسی ۹ ساله رییسی موجب پایان این پروژه هم بشود!
🔹در طی این سالها حاکمیت تصمیم گرفته بود انتخاباتها را به صورت کاملا غیررقابتی برگزار کند و به حضور چهل درصد جامعه پای صندوق رای قناعت کند. اما به مرور زمان، فشارهای اجتماعی بحرانهای جدی برای این تصمیم حاکمیت ایجاد کرده است. اعتراضات گسترده دی ۹۶، آبانِ ۹۸، هواپیمای اوکراینی و پاییز ۱۴۰۱ همگی فشار سنگینی بر تندرویان حاکمیت وارد کرد و هرکدام از این بحرانها به تنهایی میتوانند باعث شوند تا تناسب قدرت در درون ساختار حکومت دچار تغییر شود.
🔹چنانکه تمکیو و کروگر معقتد هستند مقاومت مدنی الزاما به سقوط حکومتها منجر نمیشود و در میان نتایج متنوع مقاومتهای مدنی، سه نتیجه احتمالی را مطرح میسازند که در آنها فشار مقاومت مدنی منجر به پذیرش اصلاحات و تقویت میانهروها درون حکومت میشود. نگاه عجم اوغلو و رابینسون در کتاب "ریشههای اقتصادی دیکتاتوری و دموکراسی" بر همین مبنا است که جنبشهای انقلابی در صورتی که منجر به انقلاب نشوند نیرویی به حکومتها وارد میکنند و تهدیدی را مطرح میکنند که زمینهساز گذار به دموکراسی میشود. در همین راستا خانم چنووت با بررسی تمامی مقاومتهای مدنی در طول قرن بیستم به این نتیجه میرسد که در میان کشورهایی که یک مقاومت مدنی شکست خورده را تجربه کردهاند قریب به ۳۵٪ در طی ۵ سال پیشرو گذار به دموکراسی اتفاق افتاده است. تمامی تحلیلهای این پژوهشگران گواهی این است که نمیتوان فشار ناشی از ۶ سال پر التهاب بر حاکمیت را در نظر نگرفت.
🔹در این شرایط، مرگ آقای رییسی هسته سخت قدرت را با بحران ۵۰ روزه سنگینی درگیر کرده است. حاکمیتی که تصمیم گرفته بود انتخاباتها غیررقابتی باشد و خودیترینها را بر مسند قدرت بنشاند با درگذشت آقای رییسی و امنیتیتر شدن فضای سیاسی کشور نیاز بیشتری به ثبات و انتخابات کاملا آرام و بدون رقابت مانند تابستان سال شصت دارد. از سوی دیگر این سانحه در کنار بحرانهای اقتصادی، اجتماعی و سیاسی امکان برنامهریزی برای چنین انتخاباتی را از حاکمیت سلب کرده است. در میان نیروهای مورد اعتماد حاکمیت هیچ نیرویی توان کسب نیمی از آرای قریب به چهل درصد مشارکتکننده در انتخابات پیشرو را ندارد. همچنین دو مرحلهای شدن انتخابات و بر سر کار آمدن رییسجمهوری با حمایت نهایتا ۱۵٪ از واجدان حق رای بیشتر نمایش بیثباتی کشور است و هسته سخت قدرت ترجیح میدهد تصویر بیثباتی از خودش به جهان نشان ندهد.
🔗 متن کامل
ـــــــــــــــــــــــ
#سیاست
#صدای_نوین_خراسان
🆔 @VoNoKh | 2 630 | 93 | Loading... |
07 ⭕️ مسلمانی به حجاب نیست!
✍ امیر ترکاشوند
🔹گویند دامن لباس زنان در زمان پیامبر چندان بلند که ما مذهبیهای امروز را راضی کند نبود و دقیقا به خاطر همین کوتاهیِ اِزار و دامنیشان بود که پیامبر رهنمودهای سهگانهای در برپایی نماز جماعتِ مختلط مردان و زنان صادر فرمود. [۱]
🔹امام باقر به پسرش جعفر صادق توضیح داد که زنان مسلمانِ نمازخوان در زمان رسولخدا از سوی حضرت دستور یافتند که هنگام نماز جماعت، سرشان را پس از مردان از سجده بردارند چرا که اِزار (=ساترِ کمر به پایین)شان کوتاه بود [و خطر دیده شدنِ بالای زانو به وجود میآمد]. [۲]
🔹چگونه است که دامنهای کوتاه زنان مؤمن عصر پیامبر، که به زحمت تا زانویشان میرسید، موجب به خطر افتادن اسلام و اقتدار پیامبر گرامی نمیشد اما اینک فقدان روسری، برهم زنندهی اقتدار حکومت اسلامیمان تفسیر میشود؟
🔹خدا رحم کرد که رادان و گشتهای بیمسمّای ارشاد و نورش در زمان پیامبر حضور نداشتند وگرنه کثیری از زنانی که پشت سر پیامبر مشغول نماز بودند، از صفوف جماعت جدا و سوار وَن میشدند تا بلکه ارشاد شوند و کاستیهای رهنمودهای نبوی را جبران کنند!
🔹گفتنی است آن تدبیر پیامبر گرامی، همسو با آیه ۳۰ و ۳۱ سوره نور است که خواهان مراقبت از پوشیدگی دقیق ناحیهی دامن و فرج شده و از نگاه دوختن به دامن لرزان دیگران پرهیز داده است:
قل للمؤمنین یغضّوا من ابصارهم و یحفظوا فروجهم ... و قل للمؤمنات یغضضن من ابصارهن و یحفظن فروجهنّ
🔹نیز گفتنی است پوشیدگی از احکام مسلّم دینی و قرآنی است ولی حد و حدودش جای بحث دارد و به ویژه تحمیلِ وحیدی و رادانیاش ضد شرع و ضد عقل است اگر لعلکم تعقلون را قبول داشته باشند.
▪️پاورقیها:
[۱] پیرامون دامن کوتاه نمازگزاران و تدابیر سهگانه پیامبر به کتاب "حجاب شرعی در عصر پیامبر" ص ۱۳۹ تا ۱۵۰ رجوع شود.
[۲] باب العلة التي من أجلها أمر النساء في زمن رسول الله أن لا يرفعن رءوسهن إلا بعد الرجال ... عن جعفر بن محمد عن أبیه ع قال "كُنَّ يُؤْمَرْنَ النساءُ فی زَمَنِ الرسولِ أَنْ لا يَرْفَعْنَ رُءُوسَهُنَّ إِلَّا بَعْدَ الرِّجَالِ لِقِصَرِ أُزُرِهِنَّ" قال و کان رسولالله یسمع صوت الصبیّ یبکی و هو فی الصلاة فیخفّف الصلاة فتصیر الیه اُمّه ("علل الشرایع"، ج ۲، ص ۳۴۴. و "وسائل الشیعه"، ج ۵، ص ۴۱۳، ح ۱۰۸۵۸)
ـــــــــــــــــــــــ
#دین
#بازنگری
#صدای_نوین_خراسان
@baznegari
🆔 @VoNoKh | 497 | 4 | Loading... |
08 ⭕️ فمینیسم اسلامی: پروژهای معرفتی
✍ زیبا میرحسینی
🔹دین نقش اجتماعی عظیم دارد و قوانین خانواده مردسالار در جامعه ما و در بسیاری از جوامع مشروعیت خود را از دین میگیرد. از این رو ما باید از مردسالاری دروندینی مشروعیتزدایی کنیم و به همین دلیل است که فکر میکنم هیچ تغییر اساسیای ایجاد نمیشود؛ مگر اینکه گفتمان برابریطلبی را در دین پدید آوریم. با این حال قبول دارم که تعبیر «فمینیسم اسلامی» اصلاً تعبیر کاملاً مشکلزایی است. در اصل احساس میشد که گفتمانی جدید در حال شکلگیری است و زنانی که در اول انقلاب معتقد بودند شرایط با آمدن اسلام سیاسی به بهشت برین تبدیل میشود، فهمیدند که نهتنها بهنفعشان نبوده، بلکه حقوقی را که داشتهاند هم از آنان ستانده میشود.
🔹من همیشه در آثارم گفتهام که فمینیسم اسلامی فرزند ناخواسته اسلام سیاسی است؛ نه اینکه اسلام سیاسی مفاهیمی فمینیستی به آن بخشیده باشد، بلکه اسلام سیاسی در اواخر قرن بیستم آمده و میخواهد شریعت را عرضه کند -و ذات شریعت برای مسلمانان عدالت است-، اما بهجای آن، فقه مردسالار سنتی را به میدان آورده و بر این هم اصرار میکند و میخواهد تمام سیاستها و قوانین مطابق آن باشد. در عوض موجب ایجاد آگاهی و گفتمان فمینیستی در میان زنان در جوامع مسلمان میشود؛ آگاهیای که با اسلام سیاسی در تضاد است.
🔹در نظر من، این جنبش جنبشی نیست که با روح اسلام و اصول و ارزشهای اسلامی در تضاد باشد. به همین علت، به یاد دارم که در حدود ۲۰ سال پیش در مقالهای نوشتم که اگر قصد داریم از «فمینیسم اسلامی» بگوییم، ابتدا باید روشن کنیم که از کدام فمینیسم و کدام اسلام دم میزنیم؛ چون اسلام و فمینیسم دو مفهوم بسیار وسیعاند که دریافتهای مختلفی از آنها وجود دارد.
🔹بسیاری از کارهایی که من درباره فمینیسم اسلامی در دهه ۹۰ میلادی انجام میدادم در نشریات مربوطه مورد قبول قرار نمیگرفت. آن مقالات پیرامون این نظریه شکل میگرفت که آگاهی و گفتمانی جدید در حال ورود است. آکادمی و نشریات پژوهشی مثل حوزه علمیه معیار دارد و باید طبق ضوابط خاص خودشان به پیش بروید، درحالی که این نظریه اصلاً ناشناخته بود و تمام سعی من مصروف میشد تا بگویم منظور من از واژه فمینیسم اسلامی اسلامگرایی نیست، بلکه آگاهی و گفتمانی دروندینی برای رفع تبعیض علیه زن در جوامع مسلمان است.
🔹آنجا بود که به این نتیجه رسیدم که فمینیسم فقط آگاهی و جنبش نیست، بلکه پروژه معرفتی و تولید دانش است و این دانش باید در زبان و فرهنگ دینی ما ایجاد گردد. در قرن بیستم، در غرب، این اتفاق افتاد که فمینیسم با سکولاریسم درآمیخته شد. پس تجربه غرب بوده نه تجربه ما. اما وقتی که به آغاز فمینیسم در قرن هجدهم و نوزدهم مینگریم، میبینیم که همراه با جنبش بردهداری و ضدبردهداری بوده است و بر بسیاری از ارزشهای اخلاقی مسیحیت یا یهودیت تکیه میکرده است. الان، هم فمینیسم مسیحی داریم، هم فمینیسم یهودی و هم فمینیسم بودایی که بسیار هم مهماند و متکی بر تولید معرفت[Production of Knowledge] است، یعنی تفسیر و فهم از دانش دینی و جنسیت، و این بهمعنای آن است که نبرد هم در عرصه دانش و معرفت است، و هم در عرصه سیاست.
🔹اگر در دهه ۹۰ میلادی به من میگفتید فمینیست اسلامی هستید عصبانی میشدم و میگفتم من چنین نیستم، چون با ظهور اسلام سیاسی صفت «اسلامی» بهمعنای اسلامگرایی درآمده بود، ولی حالا این دو از هم جدا شدهاند و «اسلامی» چیزی است که از روح اسلام گرفته شده و از متون اسلامی و فرهنگ مسلمانان الهام میگیرد.
📚 تلخیص از مصاحبه با یاسر میردامادی(۱۹/۰۲/۱۴۰۳)
ـــــــــــــــــــــــ
#دین
#دین_آنلاین
#صدای_نوین_خراسان
@dinonline
🆔 @VoNoKh | 518 | 7 | Loading... |
09 ⭕️ کتابخوانان؛ قدرتمندانِ زمانهٔ ما
✍ سیدهادی طباطبایی
🔹هنگامهٔ پر آشوبی است. مشغلهها فراوان است. فعالیتی به پایان نرسیده، نوبت به دیگری میرسد. یکی پس از دیگری در میرسد. تمامی هم ندارد. و این وردِ زبانِ همگان که: «هر چه میدوی نمیرسی».
🔹اگر سابقاً هم اینچنین بود، اما در زمانهٔ حاضر افزون شده است. فضای مجازی بر شدتِ آن افزوده است. حال باید در دو فضا به فعالیت پرداخت. فضایی رقیب هم به میدان آمده است. دنیایی مجازی که گاه بیش از واقعیت، فرصت و مجالی میطلبد.
🔹مشغلههای جسمی به کنار، دغدغههای فکری شدت یافته است. مگر میتوانی از آشوبِ ذهنی مانع شوی؟ مگر میتوانی پَرشهای فکری را در حصاری آوری؟ تمامِ توانت را به خود مشغول میکند. چونان «شیرِ نرِ خونخواره ای» بر تو تسلط مییابد و «غیر تسلیم و رضا» چارهای در مقابل نیست. باید که او را راهی دهی و ذهن و ضمیر را به آن مشغول داری. این متاعِ رایجِ زمانه است.
🔹حال دیگر «وقت نداشتن»، خود یک ارزش محسوب میشود. اگر پاسخِ دوستی را ندهی، اگر از خویشان احوالی نگیری، نشان از مشغلههای افزونِ توست. و تو به این طریق، کسبِ وجهه میکنی. گویی هر چه مجالِ اندکی داشته باشی، سنگی بر بنای اعتبارِ خود افزودهای.
🔹در این میانه در گوشهای نشستن، ذهن را متمرکز کردن، کتابی به دست گرفتن، تورق و تأملی کردن، نشان از بی خیالی است. نشان از انفعال است. مورد طعن و کنایه قرار میگیری. گاهی به تخفیف بر احوالِ تو مینگرند. گاهی به طنزی حوالهات میدهند.
🔹این اما یک سوی ماجراست. سوی دیگر، احوالِ توست. احوالِ آن کسی است که مجالی یافته، کتابی به دست گرفته، ذهن را متمرکز کرده و عبارات را از نظر میگذراند. چنین کسی آیا منفعل است؟ آیا او بی خیالی پیشه کرده است؟
🔹آنکه در این دنیا، دل به بادهای هر جایی نمیدهد، آنکه اسیرِ آشوبِ زمانه نمیشود، ذهن و جسم و دغدغههای خود را به قربانگاه نمیفرستد، نمیتواند منفعل لقب گیرد. او چونان کوهی است در میانه نشسته و به هیچ باد و طوفانی سر خم نمیکند. به سمتِ بازیهای زمانه مایل نمیشود. اوست که فعال است. اوست که از انفعال خارج شده و فعالانه با زمانه مواجه میشود. اگر بادی بوزد و تو را به سمتی مایل کند، این تویی که منفعلانه اثر پذیرفتهای. اما آنکه به طوفانی هم کمر خم نکند، آنکه هر لحظه به سمتی مایل نشود، اوست که مقتدر است. اوست که فعال است.
🔹کتاب خواندن، خود یک مراقبه است. تمرین سکوت است. هر کتابی لاجرم اطلاعاتی به مخاطبش عرضه میکند. اما فارغ از این، لحظهٔ نشستن در سکوت، لحظهٔ تمرکز کردن، خود فی نفسه اثربخش است. آدمی پس از این سکوتِ چند دقیقهای و یا چند ساعته، سکینهای به همراه میآورد. قدرتِ روحش افزون میشود. و شاید سکوت، تمامِ عرفان باشد. «مایستر اکهارت» میگفت: «شبیهترین چیز به خداوند سکوت است». و چه نیکو میگفت. و «کی یرکگور» به این نتیجه رسیده بود که هر چه نیایشهای درونیاش بیشتر میشد، میدانست چیز کمتری برای گفتن دارد. تا جایی که گفت سکوت را آغاز میکنم. در فرهنگِ خودمان هم از این سکوت سخن بسیار رفته است. آن ابیاتِ مولانا را به خاطر آورید که: «من غلام قمرم غیر قمر هیچ مگو….». هیچ مگو. دعوت به سکوت. در جایی میگوید: «ای نشسته تو در این خانهٔ پر نقش و خیال خیز از این خانه برو رخت ببر هیچ مگو».
🔹این «خانهٔ پر نقش و خیال» اینک زمانهٔ ماست. دغدغههای هر روزهٔ ماست. اگر در این خانه توانِ سکوت را بیابی، آنگاه است که گوهرِ مقصود را نصیب بردهای. تمرکز کردن در این آشوب، کار سادهای نیست. قدرتی فراوان میخواهد. در میدانِ پر از جنجال نشستن و دم بر نیاوردن، مگر کار آسانی است؟ نیلوفری است در مرداب. اقتدارِ تام و تمام میطلبد. این اقتدار به راحتی به دست نمیآید. ممارستهای مکرر میطلبد. از پسِ این تمرینها اما رفتهرفته اقتداری نصیب میشود.
🔹هر آنکه مقتدر است، اسیر آشوبِ روزگار نمیشود. قدرتمندانه با آن مواجه میگردد. آنکه در خلوتی مینشیند، کتابی را تورق میکند، تمرکزی کرده و تأملی میکند، میتواند به قدرتی نائل آید. اوست که به هر بادی خود را به آشوب نمیافکند. کتابخوانان مقتدرانه و فعالانه با پریشان احوالیِ روزگار مواجه میشوند. سکوت را تمرین میکنند. آنان قدرتمندانِ زمانهٔ پر آشوبند.
ـــــــــــــــــــــــ
#دین
#دین_آنلاین
#صدای_نوین_خراسان
@dinonline
🆔 @VoNoKh | 254 | 3 | Loading... |
10 ⭕️رابطه باور و احساس چگونه است و کدام علت دیگری است؟
✍مصطفی ملکیان
🔹۴ نظر در این مورد داده شده است:
- این دو رابطه علی و معلولی ندارند. دیوید هیوم به این رای قائل بود.
- باور برای احساس علت است ولی نه برعکس یعنی علیت یک طرفه ی باور برای احساس.
- احساس برای باور علت است و آن هم علیت یک طرفه.
🔹این ۳ تا تقریبا امروز طرفدار ندارند و چهارمین نظر این است که این دو رابطه دیالکتیکی دارند؛ باور و احساس رابطه علی و معلولی دارند و هر کدام برای یکدیگر علت میشوند.
🔹جریان عمده روانشناسی امروز بر نظریه چهارم است، ولی در همین قول یک نزاعی است که هنوز فیصله یافته نیست و آن نزاع این است که بین این دو وزن کدام بیشتر است؟ اینجا ۳ قول وجود دارد. قول اول این که همان مقدار که باور علت برای احساس میشود احساس هم همین مقدار علت برای باور است و هم عِدل و هم ترازو هستند. این قول کمتر طرفدار نسبت به دو قول دیگر دارد.
🔹قول دیگر این است که باورها قویتر از احساسات هستند و باورها بیشتر علت میشوند برای احساسات. این قول در تاریخ باعث ادبار شده است.
🔹قول آخر هم قول ویلیام جیمز است که من هم به این قائلم که احساسات و عواطف از باورها قوت بیشتری دارند و بیشتر علت میشوند برای باورها.
🔹این قوی بودن باور یا احساس از این جهت مهم است که مشخص میکند که جوهره شخصیت و منش هر فرد کجاست؛ هسته مرکزی شخصیت هر فرد کجاست. ویلیام جیمز هسته اصلی را احساس و عاطفه میداند اما براساس قول ارسطویی، باورها هسته اصلی شخصیت را تشکیل میدهند.
🔹عرفا طرفدار ویلیام جیمز اند. "هر چیز که در جستن آنی، آنی" یا به گفته علی بن ابیطالب "قمیته کل امریء ما یحسنه"، ارزش هر کسی به اندازه آن چیزی است که آن را دوست دارد. اگر ثروت دوست داری به اندازه ثروت ارزش داری اگر معرفت را دوست داری ارزش آن را داری. وزن تو را احساس و عاطفهات مشخص میکند پس ببین احساس و عاطفهات مجذوب و مقهور چه چیز است.
🔹عرفای ما میگفتند لبَ آدمی، طلب آدمی است؛ بگو در بازار دنیا طالب چه هستی تا بگویم چقدر قیمت داری. جستجوگری و احساس وعاطفه ی تو مهم است.
🔹در مقابل، این که باورها از احساسات مهمترند از ارسطو وارد کلام و الهیات از صدر ظهور ادیان ابراهیمی (یهودیت، مسیحیت، اسلام) شد. اگر از متکلم مسلمان، مسیحی یا یهودی بپرسید که خط فاصل مومنان از کافران کجاست میگویند عقایدشان است. میگویند عقایدشان باید صادق باشد. اگر بگویید کسی هزار نیکی کرده است میپرسند به وجود خدا و زندگی پس از مرگ معتقد است یا نیست. یعنی عقاید برایشان مهم است. مثلا اولین مساله رساله عملیه در هر رسالهای این است که میگوید در اصول دین نمیتوانید تقلید کنید و فقط در فروع مجاز به تقلید هستید. در اصول هر کسی با نیروی استدلالگر خودش باید عقایدی داشته باشد.
📚 مصاحبه تعلیم و تربیت، ۱۳ اسفند ۹۶
ـــــــــــــــــــــــ
#دین
#صدای_نوین_خراسان
@mostafamalekian
🆔 @VoNoKh | 355 | 5 | Loading... |
11 ⭕️ اصلاحطلبان؟ خیر، متشکرم!
✍️ سعید حجاریان
✂️چکیدهای از متن:
🔹همه ما در سطوحی با مسئلهها، بحرانها و بعضاً فجایعی دست به گریبان هستیم و برای مواجهه با آنها به ابزارهایی متوسل میشویم. این ابزارها در مواقعی به حل مسئله و مدیریت بحران کمک میکنند و حتی قادر هستند از فجایع جلوگیری کنند و در برخی موارد واجد چنین کارکردی نیستند. به گمان من به سیاست نیز میتوان از این منظر نگریست.
🔹از بدو تأسیس جمهوری اسلامی ایران، جریانی که ابتدا بهنام چپ [خط امام] و سپس اصلاحطلب شناخته میشد، کوشید ضمن تلاش برای درک صحیح وضع موجود، به بخشی از راهحل تبدیل شود. بهعنوان نمونه در زمانیکه گروههای سیاسی- نظامی عرصه سیاست و اجتماع را تسخیر کرده بودند، این جناح تلاش کرد بر وزن سیاست بیفزاید و از نظامیگری بکاهد یا به عبارتی از عرصه عمومی اسلحهزدایی کند که حاصل این تلاش به اعلامیه ده مادهای دادستانی ختم شد.
🔹اینک اما بهنظر میرسد دو فاکتور مذکور، یعنی درک صحیح وضع موجود، و نقشآفرینی بهعنوان بخشی از راهحل، اگر نگوییم به بنبست رسیده، دستکم با بحران اساسی مواجه شدهاند. بحرانی که دامنگیر احزاب اصلاحطلب، جبهه اصلاحات ایران و… نیز شده، و بیم آن میرود چون آفت بهسراغ ریشهها نیز برود.
🔹طی سالیان گذشته، مجموعهای از تلاشها رخ داد و کمک کرد تا اصلاحطلبان درکی نسبتاً روشن از وضع موجود یا به تعبیری «منطق موقعیت» بهدست بیاورند. این تلاشهای سه وجهی شامل ۱) فعالیت مستمر و هدفمند حزبی- جبههای، ۲) کوششهای محققانه، و ۳) حضور مؤثر در نظام اداری کشور بوده است که امروزه هر سه وجه محل تأملاند. یعنی آنچه مزیت نسبی اصلاحطلبان- بهعنوان جریان آلترناتیو- بهشمار میرفت، رقیق شده و رو به اضمحلال رفته است.
🔹با وجود فشار و نگاه غیریتساز حاکمیت و سازمانزدایی ساخت قدرت از نیروهای مستقل، اما نمیتوان بر یک ضعف اساسی، یعنی عدم کادرسازی و از آن مهمتر محافظهکاری، حتی در مواجهه با اختیارات قانونی چشم بست. ضعفی که در درجه اول نظام ارتقاء جناحی- باندی و در درجه بعد انواع تبعیضهای جنسی، قومی و… را در پی داشته است. معالوصف، شاید بتوان گفت اشغال بوروکراسی و ورود به سیاهه حقوق-دستمزدِ دولت دیگر لزوماً مزیت یک جریان سیاسی آلترناتیو بهحساب نخواهد آمد.
🔗 متن کامل
ـــــــــــــــــــــــ
#سیاست
#مشق_نو
#صدای_نوین_خراسان
@mashghenowofficial
🆔 @VoNoKh | 278 | 4 | Loading... |
12 ⭕️ چرا جنبشهای خیابانی در دهۀ ۲۰۱۰ به شکست منجر شدند؟
✍ وینست بوینز (مترجم:آمنه محبوبی نیا)
✂️ بریده از متن:
🔹از برزیل گرفته تا مصر و ترکیه و هنگکنگ، دهۀ ۲۰۱۰ خیزشهای همگانی بزرگی را به خود دید. اما بسیاری از این جنبشها به نتایجی عکس آنچه دنبالش بودند منجر شدند.
🔹یکی از گروههایی که اصول اعتراضات مدرن را شکل دادند، گروه «دانشآموزان برای جامعهای دمکراتیک» در آمریکا بود، انجمنی چپگرا که تحت تأثیر دستاوردهای قهرمانانۀ جنبش حقوق مدنی سیاهان شکل گرفته بود. در سال ۱۹۶۵، موجی از توجهات بهسوی این تشکیلات روانه شد. پاییز همان سال، با اینکه این انجمن از بهراهانداختن اعتراضات علیه جنگ با ویتنام سر باز زده بود، رسانهها توجه خود را معطوف به آنها کردند. (این تشکیلات از قبل بهعنوان یک انجمن ضدجنگ اندک شهرتی داشت، بنابراین شاید خبرنگاران، که همیشه عجله دارند، اسم آنها را جایی دیده بودند و پیش خودشان فکر کرده بودند که میتوانند از این اسم برای روایت داستانی علیه جنگ ویتنام استفاده کنند).
🔹در آمریکا، «چپ جدید» -عنوانی که گروه «دانشآموزان برای جامعهای دمکراتیک» و گروههای وابسته غالباً به خود میبستند- رویکرد کاملاً متفاوتی از «چپ قدیم» و جنبشهای کمونیستی شکلگرفته بهدنبال انقلاب بلشیویکی در پیش گرفت. ابزار محبوب چپ قدیم برای ایجاد تغییر حزب سیاسی بود. لنین، در جریان سرکوب وحشیانۀ روسیۀ تزاری، مدافع جمع کوچکی از پیشقراولان زبدۀ انقلابی بود که بهصورت سلسلهمراتبی سازمان یافته بودند و قصد داشتند قدرت را به دست بگیرند. او همچنین معتقد بود هر قیامی که کاملاً خودجوش باشد و آسانترین مسیر را برگزیند، طبعاً رنگوبوی همان ایدئولوژی غالب زمانه را به خود خواهد گرفت. ازآنجاکه طبقۀ حاکم قدرت بیشتری برای تبلیغ ایدئولوژی خودش داشت، لازم بود جنبشهای انقلابی ایدئولوژی منسجم و خاص خودشان را داشته باشند و با آن هدایت شوند.
🔹شاید الان کسی یادش نیاید، اما جنبشی که در سال ۲۰۱۱ به سقوط حسنی مبارک، دیکتاتور دیرین مصر، منجر شد درواقع از یک تظاهرات علیه خشونت پلیس شروع شد. اما در عصر روز ۲۵ ژانویه در قاهره جمعیتی فراتر از حد انتظار در تظاهرات -که در گروههای کوچک آنلاین اطلاع رسانی شده بود- شرکت کردند. تظاهرکنندگان از میان نیروهای پلیس عبور میکردند و واکنش پلیس مثل همیشه خشونتآمیز بود، اما درواقع پلیس آمادگی لازم برای مقابله با آن جمع کثیر مردم را در خیابانها نداشت. معترضان بهسمت آنها یورش بردند و خود را به میدان تحریر رساندند.
🔹من معمولاً سؤالم را اینگونه میپرسم: «اگر همین حالا میتوانستید با نوجوانی حرف بزنید که، در جایی از این دنیا، میخواهد با مبارزۀ سیاسی تاریخ را تغییر دهد، به او چه میگفتید؟ چه درسهایی برایش داشتید؟».
🔹اولین درسی که من از این کنشگران آموختم نکتهای بدیهی بود که ممکن است بهسادگی فراموش شود: تاریخْ پس از اعتراضات همچنان به سیر خود ادامه میدهد. انقلابها با یک اتفاقِ صاعقهوار آغاز نمیشوند و پایان نمییابند -خواه رئیسجمهوری مثل مبارک استعفا دهد؛ یا اینکه شهردار بزرگترین شهر برزیل به خواستههای مردم تن دهد.
🔹وقتی با یکی از فعالان حقوق بشر مصری درباره علت شکست جنبش گفتگو کردم، میگفت: «برنامهریزی کنید. جنبشی سازمانیافته به راه بیاندازید و از داشتن نماینده نترسید. ما فکر میکردیم نمایندهداشتن یعنی نخبهگرایی، اما درحقیقت جوهر دمکراسی همین بود».
🔗متن کامل
ـــــــــــــــــــــــ
#سیاست
#ترجمان_علوم_انسانی
#صدای_نوین_خراسان
@tarjomaanweb
🆔 VoNoKh | 373 | 10 | Loading... |
13 ⭕️ حجاب یا تفرقه از منظر دین
✍ محمدتقی سهرابیفر (استاد درس خارج حوزه علمیه قم)
🔹سالهاست که جامعه ما در موضوع پوشش و حجاب، به ویژه پوششِ بانوان دچار التهاب و چالش است. گروهی از دینداران و مسئولان، دغدغه رعایتِ حجاب از ناحیه شهروندان را دارند. از سوی دیگر بخش قابل توجهی از شهروندان، پوششِ موردِ نظر را برنمی تابند و در عمل نسبت به آن کم اعتنا هستند.
🔹نگارنده ضمن ارج نهادن به احساسِ مسئولیّت و دغدغه مندیِ دینی، درصددِ بیانِ این نکته مهم است که اگر این حساسیت، منجر به تفرقه و دوقطبی شدنِ جامعه بشود، ادامه تنش با برخی آموزه های قران و حدیث ناسازگار به نظر میرسد.
🔹شواهدِ متعدد دینی، «تفرقه در جامعه» را خطِ قرمزِ بسیاری از دیگر حساسیتهای دینی میداند.
🔹برخی از این شواهد را مرور میکنیم:
۱) همه ما شیعیان موضوع امامت و ولایت را از مهمترین آموزههای دینی میدانیم در عین حال تاریخ، صبر و مماشاتِ ۲۵ ساله علی (ع) در همین موضوع را ثبت کرده است. بعدها علی (ع) «پرهیز از تفرقه» را یکی از علتهایِ شکیبایی در برابر این کجروی بیان میکند.[۱]
۲) علی (ع) بعد از ۲۵ سال خانه نشینی، با اصرار مردم خلافت را میپذیرد. ایشان در حدیثی بیش از بیست مورد از بدعتهای خلفای سابق را مطرح نموده و ضمن اعلام این نکته که این امور، منطبق با دین نیست، اما به دلیل حفظِ جمعیتِ لشکریان، از مخالفتِ عملی با آنها خودداری میکند.[۲]
🔗متن کامل
ـــــــــــــــــــــــ
#دین
#دین_آنلاین
#صدای_نوین_خراسان
@dinonline
🆔 VoNoKh | 631 | 8 | Loading... |
14 ⭕️ حجاب اجباری؛ تراز حکمرانی «حکومت اقلیت»
✍ عقيل دغاقله
🔹بعضی پروژهها محکوم به شکست هستند. خیلی تلاش نمیخواهد تا کسی متوجه شود. حجاب اجباری یکی از این پروژههای شکست خورده است. اما در عین بدیهی بودن این گزاره، حکومت باز نیروهای انتظامی را به خیابانها فرستاده تا این پروژه تحمیلی را به پیش ببرد. برای بسیاری از ما این رفتار حکومت غیر قابل فهم است. آخر چه کسی در سایهی یک جنگ خارجی جبههای در درون میگشاید؟ چه کسی در باتلاق بحرانهای فزاینده به جنگ زنان میرود، مگر آنکه خِرد از دست داده باشد؟
🔹اما آنچه برای ما غیر عقلانی مینماید، برای کسی که زمام قدرت را در دست دارد کاملا عقلانی است. بنابراین رویکرد مفیدتر، به جای استهزاء حکمرانان، این است که از سیاست تحمیل حجاب برای فهم دیگر کنشهای آنان استفاده کنیم. به عبارتی دیگر به جای آنکه به راحتی برچسب غیر عقلانی به این رفتارهای خشونت آمیز و ضد زن بزنیم، سعی کنیم بفهمیم که آنها در حال انجام چه کاری هستند، چه عقلانیتی برای این کارهایشان دارند و چرا؟
🔹پاسخ من به سئوالات فوق این است که این رفتارها برای حکومتی که خود را اقلیت میداند منطقی هستند. حکمرانان امروز، یا بهتر است بگویم هسته سخت قدرت، به این باور رسیدهاند که ایدئولوژی مذهب محور به شکل جدی در میان اکثریت مردم تضعیف شده است. جامعه از آن گذر کرده است. آنان که زمام امور را در اختیار دارند تصور میکنند که راهی برای بازگشت این هژمونی دینی -حداقل در آینده نزدیک- وجود ندارد. در عین حال، آنان باور دارند که هنوز یک اقلیت موثر و شبه منسجمی وجود دارد که میتوانند با اتکا به آن حکمرانی کنند. بدین معنا آنها میدانند که یک حکومت اقلیت هستند با یک پایگاه اجتماعی مشخص.
🔹این پایگاه اجتماعی شامل بخشی از اقشار مذهبی، حوزویان و روحانیون، گروههای اسلامی و شیعی منطقه، لایههای مذهبی طبقه متوسط، بخشی از مردم فقیر و تهیدست و گروههایی از روستاییان است. این اقشار را دست کم نباید گرفت. آنها در عین نارضایتی از حکومت، پایگاه اجتماعی آن نیز هستند. آنچه این گروهها را به حکومت وصل میکند تعهد به خوانش مذهبیای است که از قضا حکومت در طی چند دههی اخیر به آن دامن زده است. راهپیمایی اربعین یکی از نمادهای قدرت موثر این بخش های مذهبی جامعه است.
🔹نقش این گروهها (و حتی وجود آنها) از سوی بسیاری از تحلیلگران نادیده گرفته میشود. تصور میشود همه جامعه سکولار یا ضد دین شده است. یا آنکه نارضایتیها همه را از حکومت رانده است و آنها را به نیروهای انقلابی تبدیل کرده است. اما جمهوری اسلامی این افسانه روشنفکری را نخریده است و بنابراین بر مذهب و اقشار مذهبی سرمایه گذاری ویژهای کرده است. جمهوری اسلامی خوب میداند که در فضای امروز این پایگاه اجتماعی تنها خانه او است. به همین دلیل است که آیتالله خامنهای در سخنرانیهای اخیر خود مدام بر مناسک، حجاب اجباری و حتی نقد روزه خواری پرداختهاست. او خوب میداند که مخاطبش همان اقلیت کلیدی است.
🔹تحمیل حجاب، مسجدسازی در پارکها، تداوم پروژههای سانسور کتاب و فیلم و تاکید بر ظواهر و مناسک همه در این راستا قابل فهم هستند. آن کس که حکم میراند از این طریق دنبال احیاء، بازسازی و بسیج پایگاه ارگانیک حکومت است. شاید تاکید بر تحمیل مناسک تنها کاری باشد که میتواند آنتی دوت فساد و ناکارآمدی حکومت باشد و بتواند جلوی فرسایش این پایگاه را بگیرد. به همین دلیل است که به میزانی که ناکارآمدیهای حکومت و فساد آن بیشتر میشود، تاکید بر آن پروژههای تحمیلی نیز بیشتر میشود. برای آنها سوال این است که چگونه با این همه خرابکاری و فساد میتوان باز آن پیرمرد روستایی، آن جوان مذهبی، آن زن فقیر دیندار، آن روحانی، آن مرجع، یا آن شبه نظامی ایرانی یا غیر ایرانی را در کنار خود حفظ کرد. در زمانهای که قادر نیستند جلوی آن فساد و ناکارآمدی را بگیرند، پاسخ به این سئوالات در همین تاکید بر سیاستهای تحمیلی مناسک، در تحمیل حجاب، در مسجدسازی بیشتر، در مبارزه با روزهخواری، در پروپاگانداهای مذهبی است. کنشگری ضد دین بخشی از اپوزیسیون نیز البته انرژی، توان و معنای بیشتری به این پروژه حکومت میدهد.
🔹نکته آخر اینکه اظهار نظرهای ضد و نقیض مسئولان نباید ما را به این نتیجه برساند که با یک بیحکومتی یا عدم انسجام در حکومت روبرو هستیم. واقعیت این است اکثر مسئولان بخشی از طبقه متوسط شدهاند و خانوادههایشان با آن ارزشهای مذهبی فاصله گرفتهاند. بنابراین خود آنان نمیتوانند بفهمند چه در حال رخ دادن است. اما این هسته سخت قدرت است که به این تصور رسیده است که حکمرانی بدون جلب نظر این اقلیت باقیمانده دیگر ممکن نیست.
ـــــــــــــــــــــــ
#سیاست
#تفکر
#صدای_نوین_خراسان
@Tafakkor
🆔 @VoNoKh | 449 | 15 | Loading... |
15 ⭕️چگونه به ناامیدی نگاه کنیم؟ چرا خوشبینم؟
✍ عباس کاظمی
🔹دانشجویان و همکارانم را میبینم که یکییکی چشمانشان بیافق شده است، آنهایی که تا مدتها ناامیدیشان را پنهان میکردند، امروز آشکارا ناامیدانه سخن میگویند. آنهایی که امیدوار بودند، دیگر توان امیدوارماندن ندارند. حتی آنهایی که وانمود میکردند که همواره ناامیدند اما گهگاه نور امیدی در دلشان زبانه میزد، اینک تکلیفشان با خودشان روشنتر شده است. این تجربه به نظر دردناک میآید اما میخواهم اعتراف کنم که این تجربۀ دردناک ناامیدی، بخشی از تجربۀ بلوغ ماست و چقدر این تجربه برای جامعۀ ما در گذار از وضعیت موجود ضروری است.
🔹اشتباه نکنیم! در طول دهههای گذشته، این، ناامیدی نبوده است که مردم ما را از پای درآورده است. این، امیدواریهای مقطعی و فصلی بوده است که در هر دوره جماعتی را دلبستۀ خود ساخته است و بهسرعت که از موهومبودن آن آگاه شدند افسردهتر شدند. درست وقتیکه افسردگی بر ما غلبه کرده، این امید دروغین تازهای بوده که ما را مجدد بازیچۀ خویش ساختهبود. اکنون بهتر میدانیم که این امیدواری هیچگاه بهترین خویشاوند ما نبوده است. درستتر بگویم، امید بدون ناامیدی هیچ و پوچ است، چراکه در واقعیت از هم جداییناپذیرند، نقشها و معانیاش همچون دو مایع بهظاهر متفاوت در یک ظرف باهم آمیزش میکنند؛ بنابراین، نه ناامیدی شر مطلق است و نه امید خیر مطلق!
🔹چرا ناامیدی ستودنی است؟ چرا که از پس خود، وعدهای دروغین به ارمغان نمیآورد. در بدو امر، ناامیدی، ما را از بلاهت آرامشبخش امیدوارانهزیستن دور نگاه میدارد. وقتی که پای امید به میدان میآید، ممکن است راحتتر در دام ایدئولوژی بیفتیم و رابطهمان را با واقعیت از دست بدهیم و درگیر توهماتی شویم که از واقعیات جامعۀ انسانی بهکل دور است.
🔹بگذارید اینگونه تمام کنم؛ ناامیدی، لحظۀ مواجهۀ ما با واقعیت است که از دل آن حرکت، تصمیم به روی پای خود ایستادن، جنبش و اقدام بیرون میآید. جنبشهای اجتماعی، درست وقتی ظهور میکنند که با ناامیدی تنیده شدهایم. من به این لحظۀ نومیدانهنگریستن به آیندۀ ایران خوشبینم. من به ناامیدی خوشبینم، چون اینک مردم ما از امید و توهمات بهترشدن وضع موجود در روالی طبیعی بریدهاند. بهیقین، سالهایی که در پیش داریم، سالهایی طلایی برای تغییر در جامعه خواهد بود.
ـــــــــــــــــــــــ
#سیاست
#گفتمان
#صدای_نوین_خراسان
@goftemaann
🆔 @VoNoKh | 274 | 6 | Loading... |
16 ⭕️ سوژگی در برابر ناصلح
💠 چگونه مدرسه از راه فرهنگ صلح یا ناصلح میآفریند؟
✍️ نعمتالله فاضلی
✂️ بریده از متن:
🔹 تحلیل و شناخت مدرسه از دیدگاه صلح به معنای سخن گفتن یا به سخن درآوردن مسئلههای مدرسه با زبان صلح است. این زبان نسبتاً تازه و بدیعی در ایران است. به زبانهای گوناگون تا کنون درباره و با مدرسه سخن گفته و میگوییم. اقتصاددانان با زبان توسعه، جامعهشناسان با زبان نظم اجتماعی، انسانشناسان با زبان فرهنگ، برنامهریزی درسی با زبان برنامه درسی، فیلسوفان با زبان فلسفه تعلیم و تربیت، مورخان با زبان تاریخ آموزش، فمینیستها با زبان حقوق زنان و محیطزیستگرایان با زبان اکولوژیک درباره مدرسه سخن میگویند. زبان صلح، زبان تلفیقی و پیوندی است که با همه زبانهای بیانشده پیوندی دارد.
🔹ابتدا بگویم که صلح و آموزش را نمیتوان و نباید بر اساس نوع و چگونگی رفتار معلمان با دانشآموزان تحلیل کرد. ممکن است برخی معلمان حتی با دانشآموزان بدرفتاری هم بکنند و بسیاری از معلمان هم فداکارانه با دانشآموزان مهربانی کنند، اما مسئله صلح در نظام آموزشی به سیاستها، گفتمانها و چشمانداز نظام آموزشی مربوط است. از این دیدگاه حتی خود معلمان نیز میتوانند قربانی سیاستهای خشونتبار باشند. شایسته است از معلمان و کارکنان و مدیران مدارس که فداکارانه برای دانشآموزان زحمت میکشند تقدیر هم کرد، اما به معنای صلحآمیز بودن نهاد مدرسه نیست.
🔹ناصلح، هر شکلی از خشونت نمادین و فیزیکی، تبعیض، نابرابری، سرکوب و اعمال زور است. این از ناسازههای کلان نظام آموزشی ماست که در سیاستها و گفتمانهایش بهجای صلح به تولید و بازتولید ناصلح میپردازد. این ناسازه کلان ریشه در این واقعیت دارد که گفتمان آموزشی مسلط در ایران، صلح را در کانون خود ندارد و در سطوح گوناگون سیاستگذاری، برنامه درسی و تجربه عملی و زندگی روزمره مدرسه ناصلح را تولید و بازتولید میکند. در نظام آموزشی ما، «خشونت ایدئولوژیک» و «خشونت ساختاری» بر دانشآموزان اعمال میشود. بارزترین جلوه این خشونتها اعمال و ارائه گفتمان و برنامه درسی یکسان و متمرکز به شیوهای دگماتیک بر همه دانشآموزان و نادیده گرفتن تفاوتهای فردی، قومی، جنسیتی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی آنهاست. در مدرسه هم شکلهای خشونت پنهان، خشونت آشکار، خشونت نمادین و خشونت سیستماتیک بر دانشآموزان اعمال میشود؛ خشونتهایی که در نهایت به سرکوب، طرد و حذف هویتی، جنسیتی، قومیتی، دینی، زبانی، اقتصادی و اجتماعی دانشآموزان منجر میشود.
🔹اندیشههای میشل فوکو چشمان ما را به شیوههای اعمال سلطه و خشونت باز کرد. امروز ما میدانیم که مدارس اگرچه شعارشان رهاییبخشی و شکوفایی استعدادهای دانشآموزان است، اما در عمل از راه نظارت و مداخله در تمامی ارکان بدن، زبان، ذهن، شخصیت و منش دانشآموزان بهمنظور جلوگیری از انحراف دانشآموزان از ایدئولوژی حاکم بر آنها اعمال سلطه میورزند. هدف مدرسه در نهایت نه رهایی و شکوفایی، بلکه اعمال نظارت و فشار برای همنوایی کودکان با ایدئولوژی و ارزشهای سیاسی حاکم است.
🔹مدرسه صلحمحور، مدرسهای است که معلمان و دانشآموزان زندگی در جهان چندفرهنگی را میآموزند و تجربه میکنند و قابلیتهای مدارا و تحمل فرهنگها، قومیتها، دینها، زبانها، جنسیتها و در کل تفاوتها را بهخوبی کسب میکنند، حتی بیش از این، معلمان و دانشآموزان میآموزند حقوق بشر چیست و چه مسئولیتی در قبال آن دارند و مطابق اصول و قوانین حقوق بشر چه حقوق فردی و اجتماعی به آنها تعلق میگیرد و به آنها پایبند میشوند.
🔗 متن کامل
ـــــــــــــــــــــــ
#سیاست
# چشمانداز_ایران
#صدای_نوین_خراسان
@cheshmandaz_iran
🆔 @VoNoKh | 506 | 7 | Loading... |
حادثه تلخ سقوط هواپیمای رییس جمهور فقید رئیسی سبب شد که ملت عزیز ایران از جمله سیاستورزان ملی، احزاب، جمعیتها و انجمنهای سیاسی و اجتماعی در موقعیتی قرارگیرند که بهاضطرار باید تصمیمی استراتژیک در مدت زمانی کوتاه بگیرند. تصمیمی که در شرایط عادی میبایست در فرایندی یکساله اتخاذ میشد، اگر نگوییم پنجساله. آن هم در دورهای تاریخی از کشور که به حسب شرایط طبیعی بیشترین احتمال تغییر قدرت در سطحی بالاتر و مساله جانشینی محتمل است. واقعیت این است که رفتار گروههای سیاسی در انتخابات همزمان ساختار حاکمیت ملی و رفتارهای…
- طرحی از مانا نیستانی
مقدمه آثار تغییرات اقلیمی را که نتیجه افزایش درجه حرارت زمین ناشی از انتشار گازهای گلخانهای بعد از انقلاب صنعتی است، در جابجایی فصول سال، میزان بارش، شدت بارش، زمان بارش، آب شدن یخهای قطبی، بالا آمدن سطح آب دریاها، خشکسالی و ... جستجو میکنند. این تغییرات آثار زیانبارتری در کشورهای جهان سوم دارد و کشور ما نیز از عواقب این تغییرات بینصیب نماندهاست؛ از سیلهای سیستان و بلوچستان گرفته تا سیل اخیر مشهد. آنچه مهم است پدیدههای ناشی از تغییر اقلیم (مانند ورود سامانههای بارانزا به کشور و احتمال بارندگی در…
مسئله حجاب نیز یکی از همین هویتهای دینی و ملی است. اصلاً حجاب متعلق به فرهنگ ایران است. حتی آن زمان که هنوز اسلام وارد ایران نشده بود، حجاب فرهنگ ایرانیان بود؛ بهخصوص در تاریخ ایران باستان و انعکاس این فرهنگ را میتوان در شاهنامه حکیم ابوالقاسم فردوسی دید.🔹او همچنین بهعنوان نمونه بیتی از شاهنامه خوانده است که منیژه خطاب به بیژه گفته است:
منیژه منم دخت افراسیاب برهنه ندیده تنم آفتاب🔹این سخن که زنان ایرانی براساس آنچه به ما رسیده، پوششی برای موی سر داشتهاند یا چیزی شبیه چادر حتی، نادرست نیست. حتی این سخن که در شاهنامهی فردوسی پاکدامنی و شرم از ویژگیهای مثبت زنان و البته مردان شمرده میشود، هم بیراه نیست، هرچند تعریف پاکدامنی در نگاه حکیم توس و امام جمعه مشهد متفاوت است، اما بیتی که آقای علمالهدی به آن ارجاع داده، ربطی به زنان ایران ندارد. افراسیاب شاه توران است و منیژه دختری تورانی است نه ایرانی. این به خودی خود ایرادی در استدلال امام جمعه به حساب نمیآید و میتواند بگوید که حکیم خصلت نیکو را حتی در دشمن ستوده است. ماجرا از اینجا جالب میشود که بدانیم این بیت را منیژه کی خوانده است و اصلاً ارتباطی به پوشش سر دارد یا نه؟ 🔹منیژه دلبستهی بیژن شاهزادهی ایرانی میشود و -به زبان امروزی- او را چیزخور کرده بیهوش به شبستان خود میآورد و همهی این اتفاقات بدون اجازهی والدین و بدون پیمان زناشویی -که از قضا در ایران باستان هم مرسوم بوده- رخ میدهد. بیژن در قصر او به هوش میآید و باقی قضایا و منیژه در چنین لحظات احساسی دربارهی اهمیت چیزی که به بیژن عرضه میکند این بیت را به زبان میآورد که تا به حال چنین بوده، اما بعدش را میتوان در شاهنامه خواند. 🔹البته اگر مشاوران امام جمعه با شاهنامه به از این بودند که هستند، بیتهایی میتوانستند پیدا کنند که به کارشان بیاید، مثلاً آنجا که شیرین میگوید:
به سه چیز باشد زنان را بهی که باشند زیبای گاه مهی یکی آنک با شرم و با خواسته است که جفتش بدو خانه آراسته است دگر آن که فرخ پسر زاید او ز شوی خجسته بیافزاید او سه دیگر که بالا و رویش بود به پوشیدگی نیز مویش بود🔹این ابیات به روشنی از پوشیدگی موها میگوید، درحالیکه در بیت استنادی امامجمعهی مشهد، تفاوت برهنگی و نداشتن پوشش سرنادیده گرفته است. این مغالطه در سخنان بسیاری دیگر از مقامات هم دیده میشود. نداشتن پوشش سر با برهنگی هممعنا نیست. 🔗 متن کامل ـــــــــــــــــــــــ #سیاست #هم_میهن #صدای_نوین_خراسان @hammihanonline 🆔 @VoNoKh
چند سال پیش که شهرداری مشهد ذوقی به خرج داده بود و تصویرهایی از شاهنامه در و دیوار شهر را آراسته بودند، دستور به زدودن این تصویرها داده شد، گویی که بین این تصویرها و آنچه مشهد به آن شهره است، تقابلی وجود دارد. چندین دهه به دلیل همین تصور، توسعه و رسیدگی به آرامگاه فردوسی که یکی از بزرگترین شاعران و حکیمان ایران است، متوقف بود تا اینکه از مقامات بالاتر حکم به آبادانی آرامگاه فردوسی داده شد. مقامات استانی و از جمله امام جمعه شال و کلاه کردند و به آرامگاه فردوسی رفتند. اگر اسم این مقامات و فردوسی را کنار هم…
شاید تغییر فضای سیاسی کشور ما از همان اسفند سال ۱۳۹۴ که ابراهیم رییسی به تولییت آستان قدس منصوب شد شروع شد. تغییراتی که بعدتر با یکدستسازی قدرت از یکسو و جنبشی شدن جامعه از سوی دیگر بیشتر نمایان شد. شرایطی که با افزایش مطالبات جامعه، هسته سخت حکومت گام به گام شکاف را تقویت کرد و سعی کرد در یک فضای امنیتی حیات خود را ادامه دهد و به تنها پشتوانه موجود خود یعنی سرکوب جامعه تکیه کند و بر مشروعیت، کارآمدی و مشارکت سیاسی چشم بپوشد. ممکن است پایان عمر سیاسی ۹ ساله رییسی موجب پایان این پروژه هم بشود! در طی این سالها…
قل للمؤمنین یغضّوا من ابصارهم و یحفظوا فروجهم ... و قل للمؤمنات یغضضن من ابصارهن و یحفظن فروجهنّ🔹نیز گفتنی است پوشیدگی از احکام مسلّم دینی و قرآنی است ولی حد و حدودش جای بحث دارد و به ویژه تحمیلِ وحیدی و رادانیاش ضد شرع و ضد عقل است اگر لعلکم تعقلون را قبول داشته باشند. ▪️پاورقیها: [۱] پیرامون دامن کوتاه نمازگزاران و تدابیر سهگانه پیامبر به کتاب "حجاب شرعی در عصر پیامبر" ص ۱۳۹ تا ۱۵۰ رجوع شود. [۲] باب العلة التي من أجلها أمر النساء في زمن رسول الله أن لا يرفعن رءوسهن إلا بعد الرجال ... عن جعفر بن محمد عن أبیه ع قال "كُنَّ يُؤْمَرْنَ النساءُ فی زَمَنِ الرسولِ أَنْ لا يَرْفَعْنَ رُءُوسَهُنَّ إِلَّا بَعْدَ الرِّجَالِ لِقِصَرِ أُزُرِهِنَّ" قال و کان رسولالله یسمع صوت الصبیّ یبکی و هو فی الصلاة فیخفّف الصلاة فتصیر الیه اُمّه ("علل الشرایع"، ج ۲، ص ۳۴۴. و "وسائل الشیعه"، ج ۵، ص ۴۱۳، ح ۱۰۸۵۸) ـــــــــــــــــــــــ #دین #بازنگری #صدای_نوین_خراسان @baznegari 🆔 @VoNoKh
یاسر میردامادی: اغراق نیست اگر بگوییم که زیبا میرحسینی را میتوان «مادر فمنیسم اسلامی» نامید. او در زمره نخستین محققان صاحبنام و طراز بالایی بود که بیش از سه دهه پیش در فضای غربی از «فمنیسم اسلامی» سخن گفت و تا به امروز در آثار مختلف خود از آن دفاع کرده است. میرحسینی لیسانس جامعهشناسی از دانشگاه تهران گرفت و کمی پس از انقلاب، دکترای انسانشناسی فرهنگی از دانشگاه کمبریج دریافت کرد. او آثار زیادی در حوزهی ایرانشناسی، حقوق خانواده در اسلام و جایگاه زنان در جهان اسلام منتشر کرده است. او گرچه چهرهای شناختهشده در دانشگاههای غربی و فضای روشنفکری جهان اسلام است در ایران چندان شناختهشده نیست. این مصاحبه یکی از معدود و نخستین گفتوگوهای او به فارسی است. بهانه ما برای مصاحبه انتشار کتابی به انگلیسی از سلسله گفتوگوهای میرحسینی با شماری از پژوهشگران مسلمان در باب حقوق زنان است. سه نفر از شاگردان پژوهشگر او، به نامهای فاطمه، هدی و نفیسه، نیز در این گفتوگو حاضر بودند. به عنوان تنها مذکّر حاضر در گفتوگو احساس کردم که برای مردها هم در فمنیسم اسلامی جایی هست، اگر مدافع حقوق زنان باشند البته.