بنیاد (فلسفه و فرهنگ)
بن-یاد یادآور ریشهها فلسفه در مقام گزارشگر زندگی خود ما در مراحل تکامل خود به سوی آزادی
Больше801
Подписчики
Нет данных24 часа
+107 дней
+1030 дней
- Подписчики
- Просмотры постов
- ER - коэффициент вовлеченности
Загрузка данных...
Прирост подписчиков
Загрузка данных...
تنها تفاوت ما بين آدم ابوالبشر و آدم امروزه این است که اولی در بهشت آفریده شد و این دیگری باید بهشت را بیافریند. این حرف مرا به صرافت مسأله اختیار میاندازد. آدم فقط با برگزیدن آزادی است که آزاد میشود.
و این آزادی را وقتی میتواند برگزیند که دریابد خود به دست خویش اسیر است.
این به اعتقاد من یعنی بشر باید قدرتی را که به خدا داده است پس بگیرد، هرچه «خدایی» را بیشتر در خود ببیند آزادتر خواهد شد. آزادی اسمی بیمسماست. ایمان از آن هم بدتر.
هنری میلر
شیطان در بهشت
ترجمه بهاءالدین خرمشاهی
ماجرای قتل استاد فلسفه دانشگاه تهران و طرح یک مسئله
۲۰ آبان ۱۳۵۸
دکتر علیمراد داوودی برای قدم زدن به پارک لاله میرود
از سرنوشت او هیچ اطلاعی در دست نیست
جسد او هرگز یافت نشد.
نگهبان پارک میگوید یک جیپ -احتمالا دولتی- آمده و او را به زور برده است
هیچ ارگانی تاکنون مسئولیت این قتل را نپذیرفته است.
داوودی ترجمه «درباره نفس» ارسطو، «تاریخ فلسفه» امیل بریه، «روح فلسفه قرون وسطی» اتین ژیلسون و آثاری دیگر را در کارنامه دارد.
داوودی شخصیتی آکادمیک داشت و در تدریس خود عقاید مذهبی خود را دخیل نمیکرد
اما
گفته میشود ربوده شدن او به دلیل تعلق مذهبیاش به بهاییت بوده است.
اهل نظر میداند که در هنگامهی بحث علمی و فلسفی مذهب از حیث مذهب بودنش جایگاه و اهمیتی ندارد. دکتر علیمراد داوودی نیز مطابق با شنیدهها هرگز دیدگاه خاص فرقهایِ خود را در بحث آکادمیک فلسفی داخل نکرد و احترام و شان فلسفه را از گزند حواشی در امان داشت. خدمت ایشان به جامعه فلسفی هنوز محل استفاده محققین و مدرسین فلسفه است. ظاهرا بهرام بیضایی نیز با همین اتهامات ممنوع الکار شد. شاید امروز همان آقایان رباینده بپرسند طرح این مسئله دیگر چه اهمیتی دارد؟
میتوان پرسید جنایت انکارناپذیر شما به بهانه تعلق نیمبند به فرقهای فکستنی چه سودی حاصل کرده است؟
باید گوشزد کرد و بلکه جُهّال را گوشمالی داد که با سرکوب دانشگاه و اهل علم نه خدمتی حاصل میآید و نه فایدهای. شان آکادمی هرچند که میتواند تا مرتبه خدمتگزاری به داعش و پیشوا هم نزول کند اما حتی در آن مرتبه هم برای داعش بهتر است که آکادمی در آزادی و صداقت بتواند مسئله جامعه و دولت را به صورت توامان مطرح سازد. دولت حاکم بدین شکل میتواند تکلیف خود را با مسائل پیش رو بهتر بداند و با چشم باز تصمیم بگیرد. دستگیری و ارعاب اندیشمندان و متفکران در حکم گاز دادن راننده هفده سالهایست که از سر لجبازی به سوی پرتگاه حرکت میکند.
امید است بساط این کوته فکری و توطئه گرایی برداشته شود. محض اطلاع میگویم اهالی فلسفه در طول تاریخ نشان دادهاند که میتوانند کارمندان و خدمتگزاران خوب و سربهزیری برای حکومت باشند. کمی آزادی به آنان بدهید و آنان بیش از شما به فکرتان خواهند بود!
«چگونه آزادی را تمرین کنیم؟»
۱. ساختار باید دگرگون شود!
هیچ شرّی نیست که آزادی ما را محدود کند مگر آنکه جزئی از یک ساختار سیستماتیک شرّ باشد.
ساختار چیست و چگونه دگرگون میشود؟
ساختار فراتر از نظام سیاسی حاکم است.
ممکن است جامعهای درظاهر علیه استبداد شاهنشاهی قیام کند. اگر آزادی در فرهنگ ریشه نداشته باشد، همان استبداد با صورتی جدید ظهور میکند.
آنچه آزادی را در ما درونی میکند کنش فرهنگی است.
انقلاب حقیقی همیشه فرهنگی است. کنش فرهنگی انقلابی فرهنگیاست برای نفی کردن سلطهی نهفته در فرهنگ از راه فرهنگی.
۲. آگاهی آزاد میکند
آگاهی به معنای ساده، همان کنشِ دیدن واقعیت است. واقعیت زندگی، همان ساختارهای سرکوبی هستند که وظیفهشان سرکوب آگاهی من و شماست. آگاهی یعنی ساختارهای سرکوب خود را بشناسیم. ساختار وقتی تغییر میکند که از آن آگاه شویم.
بدین ترتیب آگاهسازی به این معناست که دیگران را نیز متوجه این ساختارهای سرکوب کنیم. ساختارهایی که واقعیت را در روز روشن تحریف میکنند و ما را برده نگاه میدارند.
۳. آگاهی به ساختار نهفته سرکوب شرط اساسی تغییر آن است
ساختارهای سرکوب با تحریف واقعیت و برده ساختن ما، آزادیمان را دزدانه سلب میکنند. این ساختار میتواند رسانه، دیکتاتوری، فاشیسم، کمونیسم، نظام شبه آکادمیک یا چیزی نظیر فرهنگ پدرسالاری باشد.
کنش فرهنگی برای آزادی، شناخت هرچه بیشتر پشت پردههای واقعیات زندگی است. تنها با شکلگیری این آگاهیاست که زمینه عبور از ساختار برایمان ممکن میگردد.
چیزی قریب به ده نفر، بانگ برداشتند که:
«خداوند نگهدار شاه ریچارد باد»
و من همان شمار اندک را غنیمت شمرده، گفتم:
«شهروندان و دوستان سپاستان باد
این خروش و هلهله شادی که از همگان برخاست
همانا خبر از هشیاری شما میدهد
و از عشقتان به ریچارد»
سوگنمایش ریچارد سوم
ویلیام شیکسپیر، ترجمه عبدالله کوثری
هیچ چیز در تاریخ یک ملت مهمتر از آن لحظات نادری نیست که برای سرنگون کردن رژیمی که دیگر تحملش را ندارد تماما برپا میخیزد. و هیچ چیز در زندگی روزمره یک ملت مهمتر از آن لحظات برعکس مکرری نیست که قدرت دولتی در برابر یک نفر می ایستد، او را دشمن خود میخواند و تصمیم میگیرد او را از پا درآورد.
میشل فوکو
نامه سرگشاده به مهدی بازرگان
لینک پست در اینستاگرام:
https://www.instagram.com/reel/C8hfeXmC-VS/?igsh=OGRqd2IxcXRnYXF3
T.me/Bon_Yaad
لینک این پست در اینستاگرام:
https://www.instagram.com/p/C74G2jCMIJ7/?igsh=Z2Qwd2ZsanJ1ajlm
فاشیسم مذهبی را بهتر بشناسیم!
براساس ژرژ باتای
نکته اول: فاشیسم مذهبی وجود ندارد!
فاشیسم در بنیان خود ساختاری مذهبی را بازنمایی میکند. بنابراین چیزی به نام فاشیسم خاص مذهبی وجود ندارد و مذهب برجستهترین سویه هرگونه فاشیسم است
پیامبر یا فاشیست؟
در فاشیسم میل منحرفانهای به بسیج کردن مردم و ساختن امت واحدهای از دل آنان وجود دارد که رابطه فرمانده(فاشیست اعظم) را با مردم -بخصوص مردم فقیر- شکل میدهد. پیشوای فاشیست نقش پیامبر را بازی میکند اما در عمل از این هم فراتر میرود. تمایل رهبر فاشیست این است که رابطهای احساسی و معنوی با مردم مطلوب خود داشته باشد و آنها را مجنون خود کند. اما در ادامه تلاش برای یکسان سازی مردم، این وحدت در قالب حذف دیگران خودش را نشان خواهد داد.
چرا فاشیست ها عاشق خشونت و اسلحه هستند؟
در تلاش برای یکسان سازی مردم، این وحدت در قالب حذف دیگران خودش را نشان خواهد داد.
رژیم فاشیستی در ایجاد وحدت میان مردم شکست میخورد. پس میکوشد با اعدام و حکومت وحشت وحدت مدنظر خود را القا کند. برای همین است که حکومت های فاشیستی عاشق خشونت هستند. وقتی فاشیست میگوید مردم، منظورش فقط مردم مطلوب خود است.
برگرفته از:
ساختار روانشناختی فاشیسم، ژرژ باتای، سمانه مرادیانی
T.me/Bon_Yaad
بنیاد (فلسفه و فرهنگ)
بن-یاد یادآور ریشهها فلسفه در مقام گزارشگر زندگی خود ما در مراحل تکامل خود به سوی آزادی
بعد از چهار سال دوری فعالیتمون رو دوباره آغاز کردیم. این بار دستمون برای مطالب بازتره و صد البته نیازمند حمایت و لطف ارزشمند شما همراهان دور و نزدیک هستیم. به زودی لوگو و اسم نقدنامه به بن-یاد تغییر میکنه.
سعی میکنیم توشه این چهار سال رو خدمتتون ارائه بدیم.
برای تجربه بهتر و البته حمایت از کاری که زحمت بسیار زیادی پشتش هست اینستاگرام ما رو دنبال کنید.
لینک ورود به صفحه اینستاگرام:
https://www.instagram.com/bon_yaad?igsh=azRuaDNkcHdrN3cw
✅ درخواست حقوقدانان از رهبرانقلاب برای انتصاب «محقق داماد» بر مسند رئیس قوه قضاییه
محمد هادی جعفرپور
حقوقدانان جامعه سالهاست که شاهد فعالیت های علمی-پژوهشی دکتر محقق داماد هستند.
پس از انتخاب قاضی القضات فعلی به عنوان رئیس قوه مجریه پیش از پایان دوره ی صدارت دولت دوازدهم و جلوس ایشان بر مسند ریاست جمهوری، حقوقدانان کشور اعم از وکلا،قضات،استادان دانشگاه در اقدامی منحصر به فرد پیش از آنکه گمانه زنی های احتمالی راجع به رئیس آتی قوه قضاییه رنگ و شکلی جدی به خود بگیرد، به طرق مختلف از رهبر انقلاب درخواست کرده اند تا آیت ا..محقق داماد را به عنوان قاضی القضات کشور بر مسند ریاست قوه قضاییه منصوب فرمایند.
در چند روز گذشته نظرسنجی های متعددی پیرامون این مسئله از سوی جامعه ی حقوقی کشور صورت گرفته که حسب آمار منتشر شده بالغ بر هزاران دانشجوی حقوق،استادان دانشکده های حقوق و علوم سیاسی ،فقه و مبانی حقوق و...همصدا با وکلا و قضات دادگستری خواسته ی خویش را منطبق برچنین پیشنهادی اعلام و از رهبری استدعای توجه به خواست قاطبه جامعه ی حقوقی-قضایی کشور دارند.
دکتر سید مصطفی محقق داماد (احمد آبادی)، فرزند آیت الله سید محمد داماد، در ۱۳۲۴ شمسی در شهر قم به دنیا آمد، وی علوم دینی را نزد استادان بزرگ حوزهی علمیهی قم فرا گرفت و علاوه بر آن در دانشگاه تهران به تحصیل حقوق و فلسفهی اسلامی پرداخت و به اخذ درجهی فوق لیسانس در هر دو رشته نائل شدند،ایشان در سال 1995از دامشگاه لوون بروکسل مدرک دکتری دریافت و از معدود روحانیونی هستند که پیش از سی سالگی به درجه اجتهاد رسیده اند.
استاد محقق داماد در کنار امر تدریس و تالیف دارای سوابق مدیریتی و اجرایی بوده و هستند که خلاصه ی این سوابق عبارت است از:
خلاصه ای از سوابق علمی- اجرایی دکتر محقق داماد
عضو شورای علمی مرکز دایرهالمعارف بزرگ اسلامی از ۱۳۶۳ تاکنون
استاد و رئیس گروه حقوق دانشگاه شهید بهشتی: ۱۳۶۵
رئیس گروه علوم و معارف اسلامی فرهنگستان علوم ایران: ۱۳۷۰
عضو هیئت داوران خبرگان بدون مدرک
سردبیر فصلنامۀ فرهنگستان علوم
دکتر محقق داماد را می توان نمونه ی عینی اندیشمند حوزه و دانشگاه دانست، بدون تردید در بحث فقه پویا و تطبیق احکام شرعیه بر مسائل امروز جامعه ، توانایی علمی و اندیشه ورزی جناب استاد محقق داماد از ایشان شخصیتی منحصر به فرد ساخته است.
بررسی تالیفات،مقالات و سخنرانی های ایشان در یک دهه ی گذشته موید علم و اندیشه ی به روز ایشان در مواجه با مسائل حقوقی-اجتماعی است که حیف است در عرصه قاضی القضات از این شخصیت محبوب جامعه حقوقی بهرهمند نشد.بدون تردید دیدگاه جناب استاد موجب برکات فراوانی در عرصه قضا و حقوق خواهد بود از جمله نزدیکی دو بال فرشته عدالت در پروازی مطمئن بر آسمان دادگستری.
نگاه و نظر خاص دکتر محقق داماد به نهاد وکالت و امر قضا می تواند نوید بخش تحقق عدالت قضایی-اجتماعی بوده، مسیر حصول به اهداف تعریف شده در سند امنیت قضایی با دیدگاه خاص ایشان در تعریف و تعبیر عدالت هموار خواهد شد.
🆔@ostad_mohagheghdamad
Выберите другой тариф
Ваш текущий тарифный план позволяет посмотреть аналитику только 5 каналов. Чтобы получить больше, выберите другой план.