cookie

Мы используем файлы cookie для улучшения сервиса. Нажав кнопку «Принять все», вы соглашаетесь с использованием cookies.

avatar

حسین رفیعی

Больше
Страна не указанаЯзык не указанКатегория не указана
Рекламные посты
226
Подписчики
Нет данных24 часа
Нет данных7 дней
Нет данных30 дней

Загрузка данных...

Прирост подписчиков

Загрузка данных...

فقط در تهران و چند شهر دیگر امکانی فراهم آورد که مصدق با یک اقلیت درصدد، دمیدن روح مشروطه در فضای سیاسی برآمد. او قصد داشت، حکومت، سیاسیت و اقتصاد (نفت) را ملی کند. دربار را از چنگ خارجی‌ها و روستاها را از چنگ فئودال‌ها و مجلس را از چنگ نظامیان ـ درباریان ـ فئودال‌ها، نجات دهد. هسته اصلی و قدرتمند روحانیت ـ مراجع تقلید و حوزه‌های علمیه ـ از او حمایت نکردند. آیت‌الله کاشانی تا جایی آمد ولی شیطان نفس او را گرفتار کرد و به کودتاچیان پیوست. آیت‌الله بهبهانی که از اول با کودتاچیان بود و شبکه‌های قدرتمند روحانیت یا ساکت بودند و یا اسیر توطئه‌های سفارت انگلیس و ارتش شدند با این توهم که «مصدق کمونیسم را می‌آورد»! جنبش ملی دکتر مصدق درگیری مشروطه با استبداد تاریخی ایران بود. او ضدشرع نبود، خود یک متشرع بود و سعی داشت روحانیون را از مسیر دموکراسی و صندوق رأی وارد مجلس کند تا با تشکیل فراکسیون روحانیت در مجلس، ایفای نقش کنند. متأسفانه روحانیون، با رهبری آیت‌الله بروجردی به میدان نیامدند و جنبش ملی شکست خورد. و باز جنبش ملی را تقابل مشروطه ـ مشروعه، معرفی کردند. چیزی که تا انقلاب هم ادامه داشت و عملاً حذف روشنفکران را در نهایت به دنبال داشت. ✅ انقلاب 1357 و تجربه‌ی شخص آیت‌الله خمینی و تعدادی از روحانیون با نفوذ، و حضور روشنفکران مذهبی و ملی، در اوایل، ملغمه‌ای از مشروطه و مشروعه بود. حتی در قانون اساسی 1358 هم این اختلاط دیده می‌شود و چه بسا که وزن بخش مشروطه، در مجموع، بیشتر از مشروعه بود. متأسفانه با حذف بنی‌صدر و مسابقه‌ی خونین «ترور ـ اعدام» از همان خرداد 1360، مشروعه با تمام وجود به میدان آمد و بخش مشروطه‌ی قانون اساسی، رنگ باخت و در بازنگری قانون اساسی در 1368، با تأکید بر مشروعه تقریباً بخش مشروطه‌ی قانون اساسی به محاق رفت. گویی انتقام خون شیخ فضل‌الله را از مشروطه می‌گرفتند. ✅ تغییر قانون اساسی در 68 هم برای آقایان باز کفایت نکرد. با نظارت استصوابی شورای نگهبان و بعد با تفسیر خبرگان رهبری از نظارت بر رهبری، مشروعه را کاملاً حاکم کرد. در نظارت استصوابی، سه نهاد انتخابی مهم (مجلس شورای اسلامی، ریاست جمهوری و مجلس خبرگان رهبری) تحت کنترل سفت و سخت شورای نگهبان درآمد و دیگر دموکراسی و انتخابات آزاد و پلورالیسم در این سه نهاد منتفی شد. با تعبیر مجلس خبرگان رهبری از انتخاب رهبری و کنترل آن که با عبارت، «کشف رهبری» مطرح شد، پروژه کامل شد. هنر خبرگان انتخاب نبود، کشف بود. یعنی موهبتی خدادادی وجود دارد که خبرگان آن را کشف می‌کند، لذا، چنین موهبتی را نمی‌توان انتخاب کرد و نمی‌توان از او سؤال کرد و نمی‌توان از نهادهای متعدد و قدرتمند زیرمجموعه‌ی رهبری که در سال 1368 وارد قانون اساسی شده بود، سؤال کرد یا آنها را بازرسی نمود. در این مقطع مشروعه بر مشروطه، پیروز شد. شمای زیر، سیکل بسته‌ی قدرت را در جمهوری اسلامی نشان می‌دهد. آنچه در قانون اساسی 1368 آمده و آنچه در عمل اتفاق افتاده است. http://s15.picofile.com/file/8409577992/Corona_35_Edit4.jpg http://s15.picofile.com/file/8409578100/Corona_35_Edit5.jpg
Показать все...

⭕️ دوران کرونا (35) 🖌 حسین رفیعی ✳️ انحصاری شدن قدرت و عوارض آن (6) ✳️ تضاد ملت ـ امت ✅ انقلاب مشروطه، برای اولین بار، به دنبال ایجاد مفهوم ملت بود. حقوق ملت، قانون، تقید استبداد و تعریف سلطنت با تأکید بر نقش مردم: «سلطنت موهبتی است الهی که از طرف مردم به شاه تفویض می‌شود.» سه گروه اجتماعی از انقلاب مشروطه دفاع می‌کردند؛ روحانیون ـ تجار ـ روشنفکران. روشنفکران می‌دانستند که بدون حمایت روحانیون حریف دربار نخواهند شد. روحانیون قدرتمندی، مانند ملاکاظم خراسانی، عبدالله مازندرانی و آیت‌الله نائینی و دیگران؛ به مشروطه پیوستند و در مقابل مشروعه‌خواهان، به رهبری شیخ فضل‌الله نوری، ایستادند ولی متأسفانه با اعدام شیخ فضل‌الله، استخوان تیزی لای زخم جنبش مردم ایران گذاشتند که بعداً سربرآورد. در انقلاب مشروطه؛ ظاهراً مشروطه بر مشروعه پیروز شد. ✅ مقاومت شاهزادگان با مشروطه، با کمک روسیه و شیخ فضل‌الله به به‌توپ‌بستن مجلس منتهی شد که با اعتراضات عملی ملیون استان‌ها، استبداد صغیر به پایان رسید ولی به هم ریختگی جامعه ادامه داشت و مشروطه به تداوم؛ مستقر نمی‌شود. برای دفاع از مشروطه، جنبش‌های منطقه‌ای ملی متعددی در سراسر ایران شکل می‌گیرد و در بعضی نقاط هم وابستگان استعمار بریتانیا (خوزستان) به روال گذشته، حکومت می‌کردند. ✅ پایان جنگ جهانی اول، انقلاب 1917 روسیه و حذف موقت روسیه از معادلات استعماری در ایران، ضرورت تشکیل دولت مرکزی قوی، هم برای حفظ امنیت چاه‌های نقت و خطوط لوله، و هم ایجاد یک کشور منظم و سروسامان دادن به آن، تضعیف رو به فروپاشی امپراطوری عثمانی و تقسیم خیلی از متصرفات عثمانی توسط قراداد «سایکس ـ پیکو» و ایجاد کشورهای متعدد عربی (اردن، عراق، مصر، فلسطین و...) و شکست معاهدات 1907 (تقسیم ایران بین روسیه و بریتانیا) و 1919 با وثوق‌الدوله و واگذاری ایران؛ باعث شدند که انگلیس در سه کشور غیرعربی؛ ایران ـ ترکیه ـ افغانستان، سیستم‌های حکومتی جدیدی طراحی کنند. مأموریت رضاخان که با ابتکار «ایرون ساید» انگلیسی و توافق لندن اتفاق افتاد، برانی اجرای این طرح بود. ✅ مشاوران دانای رضاخان، از جمله سفارت انگلیس، به او گفتند که بدون حمایت روحانیت، توفیق او مقدور نخواهد شد. در مجلس چهارم، شهید مدرس، مصدق و دو سه نفر دیگر با پادشاهی او مخالفت ولی با ریاست دولت او موافقت داشتند، ولی رضاخان موافقت علمای قم و نجف را قبلاً گرفته بود که اگر از جمهوری صرف‌نظر کند، پادشاهی او مورد توافق است. مصدق و مدرس تنها ماندند. اگر روحانیون از طرح این دو نفر حمایت می‌کردند، وضع ایران فرق می‌کرد. مجلس تقویت می‌شد، رضاخان کنترل می‌گردید، روح قانون اساسی مشروطه، دوباره فعال می‌شد. توسعه و پیشرفت اقتصادی ـ سیاسی ـ بروکراتیک، هم میسر می‌گردید. ✅ رضاشاه خیلی کارهای عمرانی کرد که می‌دانیم و می‌بینیم ولی مأموریت اصلی او توقف انقلاب مشروطه بود. جلوگیری از دموکراسی، انتخابات آزاد، آزادی احزاب و رسانه‌ها و نهادهای مدنی و کشتار روشنفکران. او پس از استقرار، در 1307 مدرس را که از ورود او به مجلس جلوگیری کرده بود به خواف تبعید و حصر کرد. فاجعه این بود که روحانیت قم و نجف و مشهد از او که نماینده مراجع در گروه فقهای قانون اساسی در مجلس اول بود، حمایت نکردند و مدرس در 1316، پس از 9 سال حصر و تبعید و خانمان‌سوزی، به دست رضاشاه شهید شد. در عمل رضاشاه تنها به مدرس کفایت نکرد. از 1310 با کل روحانیت درگیر شد. به دنبال سکولاریسم از نوع ترکیه بود. جلوی فعالیت‌های سنتی روحانیت را گرفت و تا توانست روحانیت را تحقیر هم کرد. به زور در دورترین روستاهای عقب‌مانده «کشف حجاب» کرد! جلوی مراسم عزاداری و مذهبی را گرفت و تا توانست روحانیت را محدود و منکوب کرد. موقعی که روحانیون باید از مدرس و مصدق حمایت می‌کردند و با تقویت مجلس شورای ملی، ابزار کنترل رضاخان را فراهم می‌کردند، گول خوردند، حال مجبور بودند تا شهریور 1320 صبر کنند که به «یمن» اشغال مملکت، رضا شاه فئودال‌شده به تبعید برود و به قول دکتر شریعتی، به آزادی مراسم مذهبی، دل خوش کنند. ✅ اشتباه دیگر روحانیون این بود که سرکوب روحانیت و دیکتاتوری رضاشاه و حتی اعدام شیخ فضل‌الله را به حساب روشنفکران گذاشتند، در حالیکه شیخ فضل‌الله با حکم مراجع تقلید نجف و قضاوت یک روحانی اعدام شده و رضاشاه نماینده‌ی روشنفکران ایرانی نبود، او نماینده‌ی دولت بریتانیا و از جنس دولتمردان سنتی بود که شبه‌مدرنیسم دستوری و تمدید قرارداد نفت از 1933 برای 60 سال در دستور کارش بود. به قول یک استاد دانشگاه، امروز قضاوت در مورد رضاشاه در تظاهرات خیابانی، «سلاخی تاریخ» است. درگیری رضاشاه با روحانیت از جنس درگیری مشروطه و مشروعه نبود، از جنس شبه‌مدرنیست دستوری غربی با سنت مذهبی بود. مدرن کردن جامعه! ✅ بعد از شهریور 1320، جنبش ملی کم‌کم جان گرفت. آزادی محدود انتخابات، آنهم
Показать все...
4_6033079013809850370.pdf1.26 KB
⭕️ دوران کرونا (36) 🖌 حسین رفیعی ✳️ انحصاری شدن قدرت و عوارض آن (7) ✳️ تضاد ملت ـ امت ✅ گفتیم که در آغاز انقلاب، در شورای انقلاب و حتی در قانون اساسی مصوب 1358، ملغمه‌ای از نظرات طرفداران مبانی مشروطه و مشروعه را می‌توان دید. با حذف بنی‌صدر و بعد حذف آیت‌الله منتظری، و تجدیدنظر در قانون اساسی در 1368، عملاً مشروطه حذف و مشروعه غالب شد و با نظارت استصوابی و تفسیر خبرگان رهبری از نقش رهبری، مشروعه؛ تمامیت مطلقه یافت. در چارچوب نظارت استصوابی، انتخابات برگزار می‌شد. خودی‌ها انتصاب می‌شدند و بعد مردم رأی می‌دادند. ✅ اگر به هر دلیلی، رئیس‌جمهوری از فیلتر نظارت استصوابی می‌گذشت و سعی داشت، بخش محدودی از تتمه‌ی قانون اساسی 1358 را اجرا کند، با ممانعت‌های سفت و سخت مواجه می‌شد و عملاً وعده‌هایش می‌ماند و مخصوصاً در دوره‌ی دوم خود، بی‌اثر و یا بسیار کم‌تأثیر می‌شد، «تدارکات‌چی»، منفعل و افسرده دوران ریاست جمهوری را به پایان می‌رسانید. حتی اگر مرد قدرتمند دوره‌ی آقای خمینی، آقای هاشمی رفسنجانی، می‌بود. ✅ در قانون اساسی مواردی وارد شد، از آن جمله؛ تعریف سپاه پاسداران و حمایت از «مبارزه حق‌طلبانه مستضعفین در برابر مستکبرین در هر نقطه از جهان»، که انقلاب را ورای مرزهای ملی تعریف می‌کرد و حمایت از جنبش‌های آزادی‌بخش و توسعه‌ی مذهب تشیع، از همان اول انقلاب در دستور کار قرار گرفت. ✅ تعریف از «رهبری انقلاب»؛ «رهبر مسلمانان جهان»، به جای «رهبری کشور ایران»، هم خود تأکیدی بر «امت‌سازی» مسلمانان بود و کم‌کم به صورت یک موضع رسمی حکومتی درآمد و با تعریفی که از سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، شده بود سپاه قدس شکل گرفت و حمایت نظامی از جنبش‌های اسلامی و شیعی در جهان، در دستور کار جدی، علنی و شفاف قرار گرفت. ✅ شادروان مهندس بازرگان، با تیزهوشی، در همان سال‌های اول خطر را احساس کرد و در کتب «انقلاب در دو حرکت» و «بازیابی ارزش‌ها» به تفصیل مسیر دومی از انقلاب که انتخاب شده بود را چنین جمع‌بندی کرد: 1- نفی ملی‌گرایی و ملیون و یکنوع نهضت ضدایران، 2- مکتب‌گرایی و انحصارگری، 3- صدور انقلاب و اسلام، 4- حمایت و خدمت به مستضعفین جهان به عنوان وظیفه یا برنامه اصلی انقلاب و دولت جمهوری اسلامی، 5- قهر و ستیز برای نابودی مستکبرین جهان،... مخصوصاً آمریکای جهانخوار، 6- قهر و اعتراض نسبت به دولت‌های اسلامی ظالم و سازشکار، 7- استقبال از ایثار و شهادت بصورت فردی و ملی و کشوری، 8- تبلیغات اسلام و «مراقبت در اجرای احکام» در داخل کشور و کفرستیزی و محو نظام‌های الحاوی در سطح بین‌المللی، 9- ادارة امور کشور به دست متخصصین اسلام یعنی روحانیت و فقها، 10- مقام و درجه دوم دادن به مسائل زندگی و به نیازمندی‌های مادی و رفاهی و به سازندگی. ✅ امروز، 38 سال از جمع‌بندی و پیش‌بینی مهندس بازرگان در مسیر دوم ـ خلاف اهداف انقلاب ـ می‌گذرد و تحلیل امور اتفاق افتاده، با آمار و ارقام و شاخص‌های شناخته شده، برای نسل حاضر در انقلاب 1357، بسیار آسان است. بازرگان در همان اوایل انقلاب جمله‌ای کوتاه و پرمعنی گفت که: «امام ایران را برای اسلام می‌خواهند و من اسلام را برای ایران.» کارنامه‌ی عملکرد جمهوری اسلامی در 42 سال گذشته، اجرای ده مورد فوق‌الذکری است که در جمع‌بندی آقای مهندس بازرگان آمده است. در این جمله مهندس بازرگان می‌گوید که با ارزش‌ها و مبانی مترقی اسلام باید ایران را بسازیم. ایران بستر حرکت ما و اسلام مبانی نرم‌افزاری برای ساخت ایران است ولی در سخن امام، این القاء می‌شود که ایران را، امکانات مادی و معنوی آن را، باید فدای توسعه و گسترش اسلام ـ و یا مشخصاً شیعه ـ کرد. ✅ با بازنگری قانون اساسی و انتخاب رهبر دوم جمهوری اسلامی، موارد پیش‌بینی مهندس بازرگان گستره و عمق بیشتری گرفت. تخاصم با غرب ـ به ویژه امریکا ـ و کشورهای مسلمان منطقه‌ای تشدید شد و ایجاد «تمدن اسلامی» در دستور کار قرار گرفت. تمامی سیاست‌ها که ظاهراً منطق دیگری داشتند، عملاً در این راستا بود. تولید برق هسته‌ای، تأثیرگذاری بر جنبش مظلوم فلسطین و حمایت از بخشی از این جنبش و تحدید بخش دیگر آن و دشمنی با کشورهای تأثیرگذار جهان، مانند انگلیس، عربستان، دانمارک و امریکا که از قبل بود، جناح‌بندی جدیدی جهانی در مقابل ایران ایجاد کرد. پدیده‌هایی چون «دور زدن تحریم‌ها»، خریدهای ضروری نظامی و هسته‌ای در بازار سیاه جهانی که عمدتاً رصد می‌شدند و پرونده برای آینده می‌شدند و حتی تداوم جنگ با عراق و شعار «آزادی قدس از کربلا» در راستای فدا شدن ایران برای اسلام بود، چیزی که بعداً خود را در عراق و سوریه و یمن هم نشان داد. ✅ ژئواستراتژی غرب و شرق، هرگز اجازه نمی‌داد که بغداد تسخیر، صدام سرنگون و ایرانی‌ها به سوی قدس حرکت کنند. حتی اگر بمباران هسته‌ای لازم باشد. سقوط صدام توسط جمهوری اسلامی با گرفتن فاو و جزایر مجنون متفاوت بود. تخریب
Показать все...
چند سکوی نفتی ما و غرق کردن ناو و در نهایت ساقط کردن هواپیمای مسافربری و شکست ما در کربلای 4 و 5 برای تسخیر بصره، به دلیل اطلاعات و تجهیزاتی بود که غرب و شرق در اختیار صدام می‌گذاشتند تا ژئواستراتژی آنها، حفظ شود. هر دو کشور به اندازه کافی تخریف شده بودند، حالا، وقت توقف جنگ بود. ✅ امروز هم «تشکیل دولت مقاومت« در لبنان و «ایجاد کریدور به مرز اسرائیل»، با ژئواستراتژی امریکا و اروپا و روسیه تضاد دارد و از تحقق آن جلوگیری می‌کنند. ✅ بحران‌های داخلی ما هم، به همان دلیلی که مهندس بازرگان در اوایل دهه‌ی 1360 متوجه شده بود، به ابربحران تبدیل شده‌اند و خود این ابربحران‌ها مانع و رادع ایجاد «تمدن اسلامی» شده‌اند. به عبارت دیگر، منابع عظیم ملی در چهل سال گذشته صرف شده‌اند و نه تنها تمدن اسلامی، محقق نشده که نحله‌های جدید اسلامی مرتجع و ضدبشری، مانند؛ القاعده، داعش، طالبان و... ظهور کرده‌اند!! انقلاب ما مسلمانان را فعال کرده ولی نوع عقب‌مانده را. طبیعی است که استراتژی غلط، نتیجه غلط به بار می‌آورد. اگر به جای صرف منابع ملی برای تمدن اسلامی در جهان، این منابع را صرف ساختن و توسعه‌ی سیاسی، اقتصادی، فرهنگی، زیست‌محیطی، دینی جامعه خودمان می‌کردیم و تمدن اسلامی را در داخل می‌ساختیم، احتیاج به دخالت مستقیم در کشورهای دیگر نداشتیم، مردم همان کشورها، خود مقلّد الگوی ما می‌شدند. چیزی که در غرب اتفاق افتاد، الگوی توسعه‌ی بریتانیا در دیگر کشورهای غربی و الگوی توسعه‌ی سیاسی فرانسه باز هم در دیگر کشورهای غربی و حتی بعداً در ژاپن و امریکا، مورد استفاده قرار گرفت. ✅ این استراژی، ما را از توسعه‌ی علمی، اقتصادی، تکنولوژیک، هم بازداشت و عملاً در چهل سال گذشته در مجموع و در معدل مملکتی عقب رفته‌ایم. شاخص‌های اعلام شده توسط خود دولت این را می‌گوید در حالیکه در این چهل سال کشورهای ترکیه، کره‌ی جنوبی، مالزی، اندونزی، مکزیک، برزیل، چین و... که زمان انقلاب یا در سطح ما بودند و یا عقب‌تر از ما، الآن به مراتب بسیار جلوترند. ما اسلام و شیعه را «مصرف» کرده‌ایم ولی چیزی که با تمدن بشری در قرن 21، قابل ارائه باشد، به دست نیاورده‌ایم. ✅ تئوریسین‌های راست غربی ـ به ویژه امریکایی ـ می‌گویند که ایران هرچه از اسلام و شیعه داشته مصرف کرده و دیگر چیز جدیدی ندارد، باید ایران را «مصرف» کند. این گروه در غرب دندان تیز کرده‌اند که ایران را هدف تلاشی قرار دهند. خیلی باید به هوش باشیم. از نیمه راه ضرر بازگشتن، فایده است. ادامه دارد
Показать все...
4_6024043175713179740.pdf2.60 KB
4_6014617698183415713.pdf1.17 KB
و خارج ـ یکدیگر را کامل کردند. با این تفاوت که درگیری در جبهه داخلی، نه تنها انقلاب و مردم را از تفکر دگراندیشان محروم کرد که نیروهای مؤثر و مفید درون حاکمیت (مطهری، بهشتی و...) را هم حذف کرد. ✅ امروز دیگر، بحث تقابل و رقابت و تصاحب قدرت رقبا نیست. وقت ارزیابی عملکردهاست. آیا در حذف آیت‌الله منتظری، شخص ایشان زیان کرد؟ یا حوزه‌های علمیه و روحانیون و حکومت فقها و مردم این روزگار؟ آیا در این ‌وند چهل ساله‌ی حذف و حذف و حذف کی برنده شده است؟ البته منظورم با ارزش‌های اسلامی و ملی است و نه با تصاحب قدرت و ثروت توسط سودجویان که برای دستمالی قیصریه را آتش می‌زنند؟! آیا هر کاری می‌توان کرد، درست است یا هر کاری که درست است، باید کرد؟! ادامه دارد
Показать все...
⭕️ دوران کرونا (34) 🖌 حسین رفیعی ✳️ انحصاری شدن قدرت و عوارض آن (5) ✳️ حذف رجال؛ بنی‌صدر ـ آیت‌الله منتظری ✅ گفتیم که عملکرد بد و تفرعن بنی‌صدر و فشار روحانیون حزب جمهوری اسلامی به آیت‌الله خمینی؛ موجب حذف بنی‌صدر شد. بنی‌صدر اولین رجل سیاسی منتخب مردم در انقلاب، بود. او نه قدر خود را فهمید و نه قدر یازده میلیون رأی مردم را و نه قدر فرآیند دمکراتیک انقلاب و نه قدرت گسترده‌ی روحانیت را و نه دو دوزه‌بازی بچگانه و فریبکاری مسعود رجوی را. ✅ هنوز یک امید مانده بود. وجود حضرت آیت‌الله منتظری در قدرت. یک فقیه ملا مورد تأیید آیت‌الله خمینی، نواندیش در فقه، مردم‌گرا، اخلاق‌مدار، دمکراتیک که به تدریج از عملکرد کل حاکمیت فاصله می‌گرفت و در چارچوب قانون، به سمت مردم می‌آمد. در یک حکومت فقهی، وجود فقیهی با این خصوصیت‌ها مایه امیدواری بود که بتواند به اصلاح امور بپردازد. و چون قدرت‌مدار نبود و برای او «اوجب واجبات حفظ ارزش‌های اسلام» بود، امید دو چندان می‌شد که پس از آیت‌الله خمینی، آقای منتظری شاید بتواند؛ ارزش‌های انقلاب و قانون اساسی را زنده کند و جامعه را در مسیر مردمی ـ دمکراتیک قرار دهد. امروز که حدود 32 سال از حذف آقای منتظری از قدرت می‌گذرد، بهتر می‌توان ارزش این مرد خدا را ارزیابی کرد. ✅ بر طبق کار محققانه‌ی شادروان آیت‌الله صالحی نجف‌آبادی حذف آیت‌الله منتظری غیرقانونی بود. مجلس خبرگان رهبری هم در سال 1368 این را پذیرفت. اول آقای منتظری را عزل کردند و بعد رهبر جدید را انتخاب نمودند. پس، عزل آقای منتظری حقوقی نبود، سیاسی بود. از آن گذشته از موضع قدرت مجموعه‌ی نیروهای درون نظام بود. از جنس همان حذف بنی‌صدر بود. با این تفاوت که بنی‌صدر بهانه برای حذف خود زیاد به دست داده بود؛ پیوند با رجوی؛ ایجاد یک تشکیلات نامتعارف، دامن زدن به تضاد با حزب جمهوری اسلامی و اکثر روحانیون در حالیکه آیت‌الله منتظری قانون‌مدار بود در مواردی در فقه با آیت‌الله خمینی اختلاف داشت و اختلافات فقهی بسیار رایج است ولی در اینجا کسانی که رهبری آینده‌ی آقای منتظری را به نفع خود نمی‌دیدند، اختلاف فقهی ایشان با آیت‌الله خمینی را تبدیل به تعارض در قدرت با آقای خمینی کردند. و بعد پرونده‌سازی شروع شد و هرچه توانستند کردند تا در نهایت آیت‌الله خمینی، ایشان را از قدرت حذف کنند. ✅ آقای هاشمی رفسنجانی در جایی گفته است که در ماه‌های آخر عمر امام نامه‌ای به ایشان نوشته و درخواست کرده که در هفت مورد، در حیات خود، تصمیم بگیرند که بعد از ایشان کار مشکل خواهد شد. آن نامه منتشر نشده و نمی‌دانیم که آیا حذف آقای منتظری هم جزء این هفت مورد بوده است یا خیر؟ به هر حال آقای منتظری نه تنها حذف شد که به حصر 5 سال و 9 ماهه هم رفت و حوزه‌ها از «گرمای» او به تعبیر آقای خمینی محروم شدند. ✅ عرفان آقای منتظری در حذف از قدرت ایشان، خود را نشان داد و در سال‌های آخر عمر، در 14 مورد از خود انتقاد کرد و او تنها مسوولی در مدیریت انقلاب است که مکتوب و مستدل از خود انتقاد کرده است و گناه خود در شرایط بعدی را پذیرفته است. انتقادی که عمدی در آن نبوده. ✅ حذف آقای منتظری، امیدی که می‌توانست از طریق حوزه‌های علمیه و «فقه حکومتی»، مسیر حرکت جامعه و حکومتگران را اصلاح کند، از بین رفت. اگر حذف بنی‌صدر، بعد سیاسی حکومت بود، حذف آیت‌الله منتظری، بعد فقهی داشت که در واقع «امید» را حذف کرد. قدرت‌طلبان دیگر از هیچ چیز نگرانی نداشتند، هیچ مانع و رادعی نبود و امروز اگر در ساده‌ترین مسائل جامعه نمی‌توانند اجتهاد کنند به این دلیل است که در دوران خفقان پهلوی‌ها، در حوزه‌ها روحانیون شجاع نوگرایی چون آیت‌الله خمینی، آیت‌الله مطهری، آیت‌الله منتظری، آیت‌الله بهشتی و... ساخته شده بودند ولی در چهل سال حکومت فقها در ایران، چرا فقهایی در چنان سطحی ساخته نمی‌شوند؟! کدام فقیه است که بتواند مسائل و مشکلات رایج را از مسیر فقه حل کند؟ مسائلی چون حجاب اجباری، ربا در سیستم بانکی، قضاوت بانوان، سن ازدواج دختران و صدها مشکل پیش‌پاافتاده که در روابط ایران با کشورها، در مواردی حتی موجب وهن اسلام هم می‌شود. ✅ تخریب، حبس، حصر و حذف متفکران که رویه‌ای رایج شده موجب چه پیامدهایی شده است؟ آیا حاکمان توانسته‌اند بهتر حکومت کنند؟ جامعه‌ی بهتری بسازند؟ تنش‌های متعدد جامعه را کمتر کنند؟ فساد دستگاه حکومتی کمتر شده؟ جامعه توسعه پیدا کرده؟ مردم راضی‌تر شده‌اند؟ جواب همه‌ی این سوالات منفی است. پس چرا می‌کنند؟ ✅ اگر گروگان‌گیری سفارت امریکا و متعاقب آن حمله عراق؛ نتیجه‌ای جز تضعیف زیرساخت‌های مملکت نداشت، حذف بزرگان و متفکران جامعه از قدرت (مهندس بازرگان، آیت‌الله منتظری، بنی‌صدر و صدها نفر دیگر)، نابودی زیرساخت‌های حقوقی، فرهنگی، سیاسی، دموکراسی‌خواهی، عدالت‌خواهی، اخلاق‌گرایی و... جامعه بود. گشایش دو جبهه برای نابودی انقلاب ـ داخل
Показать все...
✳️ #برژینسکی، مشاور امنیت ملی آمریکا در دولت کارتر: با صدام برای #بمباران_شیمایی ایران همکاری کردیم! #حقوق_بشر_آمریکایی 🔺@barahoot_TV
Показать все...
برژینسکی.mp41.45 MB
Выберите другой тариф

Ваш текущий тарифный план позволяет посмотреть аналитику только 5 каналов. Чтобы получить больше, выберите другой план.