cookie

Мы используем файлы cookie для улучшения сервиса. Нажав кнопку «Принять все», вы соглашаетесь с использованием cookies.

avatar

لَعْنَ‌اللّه‌ُعَائِشَةَحَتَّیٰ‌یَرْضِیٖ‌الْحَسَنْ‌عَلَیْه‌ِالسَّلَاٰمُ

نام قدیس حسن، نور دل و مفخر ماست تربت قبر حسین، ناب‌ترین گوهر ماست ‌ صاحب تیغ دو دم، شیر خدا رهبر ماست به خدا مردترین شاه جهان حیدر ماست ألـلَّـهُـمَـ عَـجِّـلْ لِـوَلیِـکْ الفرج و لعنت خدا بر عایشہ و عمر و ابابکر و عثمان و پیروانشان @yasuboddin1

Больше
Рекламные посты
1 964
Подписчики
-124 часа
+127 дней
+6230 дней

Загрузка данных...

Прирост подписчиков

Загрузка данных...

قابل توجه وحدتی های احمق وحدت در کلام منصور دوانیقی لعنت الله علیه منصور دوانیقی ملعون به امام صادق (علیه السلام) گفت : يَا جَعْفَرُ عَلَیْهِ السَّلَام أَ مَا تَسْتَحِي مَعَ هَذِهِ اَلشَّيْبَةِ وَ مَعَ هَذَا اَلنَّسَبِ أَنْ تَنْطِقَ بِالْبَاطِلِ وَ تَشُقَّ عَصَا اَلْمُسْلِمِينَ تُرِيدُ أَنْ تُرِيقَ اَلدِّمَاءَ وَ تَطْرَحَ اَلْفِتْنَةَ بَيْنَ اَلرَّعِيَّةِ وَ اَلْأَوْلِيَاءِ. آیا با این محاسن سپید و با وجود انتساب به رسول الله (صلی الله علیه و آله)حیاء نمی‌کنی که کلام باطل بر زبان جاری نموده و بین مسلمین تفرقه ایجاد می‌کنی؟ آیا قصد ایجاد خونریزی داری؟ و می‌خواهی بین ما و مردم فتنه کنی؟ 📚 منابع : منتهی الآمال، جلد ۲، صفحه ۲۳۵ بحار الانوار، جلد ۴۷، صفحه ۱۹۷
Показать все...
باز دوباره دری میسوزه/کوچه ای پر شده از نامرد😭 پیرمردی غریب افتاده/نانجیبی دلش رو خون کرد بی یار و یاوره/غریب و مضطره وارث درد و غصه های حیدره اتیش زدن ب در/امان ز دردسر/شدن ی عده ای ب خونه ش حمله ور ای وای از زمونه ..... مدینه غرق سوز و آهه/آسمونش رنگ تاره شعله ها گر گرفته انگار ...داره بازم بلا میباره😭 آقامونو دارن از خونه میبرن/دستاشو بستنو و تو کوچه میکشن😭 باظلم بی حساب  میدن بهش عذاب/با تازیونه پیرمرد رو میزنن😭 ای وای از این زمونه بی عبادو عمامه ای وای/افتاده یا  جدش حیدر😭 بی قراره میون کوچه/واسه روضه های مادر😭 اون مادری ک سوخت/بال و پری ک سوخت😭 به زیر دست و پاها ،پیکری ک سوخت😭 اون پسری ک سوخت/میخ دری ک سوخت😭😭 میون هرم شعله ،چادری ک سوخت😭😭😭😭 ای وای مادر ،مادر ،ای وای مادر مادر😭😭😭😭 دیگه جونش رسیده رو لب/پا برهنه ب پشت مرکب ناجیبا میدن ازارش،زنده شد یاد عمه زینب😭😭 نداره التیام...مصیبت های شام😭😭😭 اونا ک‌اومدن  برای ازدحام😭😭😭😭 اونا ک رقصیدن،گوشواره دزدیدن😭😭😭 بردند مخدرات رو مجلس حرام😭😭😭😭 عمه جان یا زینب ...عمه جان یا زینب😭😭😭 به سمت گودال از خیمه دویدم من😭😭😭😭 شمر جلو تر بود ..سنان جلوتر بود..خولی جلوتر بود😭😭😭 دیر رسیدم من😭😭 سر تو رو بردن ..ناله کشیدم‌من😭😭😭😭 چیکار کنم رقیه رو بگیرم .رباب رو ساکت کنم ..سکینه رو ارام کنم😭😭😭😭 زین العابدین رو بگیرم😭😭😭😭 دخترت داره نگاه میکنه واویلا ..‌زیر خنجر تو صدا میزنی یا زهرا😭😭😭 رو به سوی مدینه کنم .یا جداه 😭😭😭😭 زینب زینب زینب ...زینب زینب زینب😭😭😭
Показать все...
هر گاه نام عمر و منصور دوانیقی زنا زاده را جلوی امام صادق علیه السلام میبردن حضرت میفرمود ای زنازاده... ▪️و عَنْ إِسْمَاعِيلَ بْنِ يَسَارٍ عَنْ غَيْرِ وَاحِدٍ عَنْ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَلَيْهِمَا السَّلَامُ قَالَ: كَانَ إِذَا ذَكَرَ عُمَرْ زَنَّاهُ، وَ إِذَا ذَكَرَ أَبَا جَعْفَرٍ الدَّوَانِيقَ زَنَّاهُ وَ لَا يُزَنِّي غَيْرَهُمَا. 🔸نقل است که حضرت صادق علیه السلام وقتی از عمر یاد می کرد، او را فرزند زنا می خواند و هرگاه از اباجعفر منصور دوانیقی یاد می کرد، او را فرزند زنا می خواند و غیر از این دو نفر را با عنوان فرزند زنا نام نمی برد. 📚تقریب المعارف/صفحه۲۴۸ قضیه منصور دوانیقی زنازاده و مگس ▪️عَنِ الرَّبِیعِ صَاحِبِ الْمَنْصُورِ قَالَ: قَالَ الْمَنْصُورُ یَوْماً لِأَبِی عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام وَ قَدْ وَقَعَ عَلَی الْمَنْصُورِ ذُبَابٌ فَذَبَّهُ عَنْهُ ثُمَّ وَقَعَ عَلَیْهِ فَذَبَّهُ عَنْهُ فَقَالَ یَا أَبَا عَبْدِ اللَّهِ لِأَیِّ شَیْ ءٍ خَلَقَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ الذُّبَابَ قَالَ لِیُذِلَّ بِهِ الْجَبَّارِینَ. 🔸بر روی منصور دوانیقی (ملعون) مگسی نشست و منصور دوانیقی (ملعون) مگس را راند، دوباره مگس بر روی او نشست. در این حال منصور دوانیقی (ملعون) به امام صادق (علیه السّلام) گفت: ای ابا عبد اللَّه، برای چه خداوند عزّ و جلّ مگس را آفرید؟ حضرت فرمود: برای اینکه جباران را با آن خوار کند. 📚بحارالانوار/ج61/ص311/ح5 اللهم عجّل لولیک الفرج لعن الله الجبت و الطاغوت و ابنتیهما و النعثل و اتباعهم حتی ترضی الزهرا صلوات الله علیها @movaly
Показать все...
در ساعات پایانی عمر شریف امام صادق علیه‌السلام وارد بر آن حضرت شدم؛ وَ قَدْ ذَبَلَ فَلَمْ یَبْقَ إِلَّا رَأْسُهُ. دیدم بدن مبارک حضرت، آن‌چنان آب رفته است که جز یک سَر ، از آن بدن چیزی باقی نمانده بود.😭😭 📚مشکاة الأنوار،طبرسی،ص۴۰ در روایتی دیگر حسن بن زیاد گوید: فَوَجدتُهُ عَلَی سَریرٍ مُستَلقیاً علیه، و ما بینَ جِلدِهِ و عَظُمِهِ شَیءٌ دیدم که آن حضرت بر روی تختی به پشت خوابیده‌اند و بین پوست و استخوان آن حضرت چیزی باقی نمانده بود.😭😭 📚مدینة المعاجز،بحرانی، ج۶ ص۳۰ آه یا إمام صادق...😭😭😭😭 خودتان حال و روز آن مادر را اینگونه برای ما شرح داده‌اید: وَ نَحَلَ جِسْمُهَا وَ ذَابَ لَحْمُهَا وَ صَارَتْ کَالْخَیَالِ... آن‌چنان جسم شریف فاطمه زهرا سلام‌الله‌علیها نحیف شده بود و گوشت و پوست بدنش آب گشته بود که جز یک شَبَه از فاطمه زهرا سلام‌الله‌علیها، چیزی باقی نمانده بود.😭😭 📚دعائم الاسلام، ج۱ ص۲۳۲ و یا در جای دیگر فرمودید: أَنَّهَا مَا زَالَتْ بَعْدَ أَبِیهَا مُعَصَّبَةَ الرَّأْسِ نَاحِلَةَ الْجِسْمِ مُنْهَدَّةَ الرُّکْنِ بَاکِیَةَ الْعَیْنِ مُحْتَرِقَةَ الْقَلْبِ یُغْشَی عَلَیْهَا سَاعَةً بَعْدَ سَاعَةٍ فاطمه زهرا سلام‌الله‌علیها بعد از شهادت پدر بزرگوارش، دائمًا سر خود را می‌بست؛ جسمش نحیف شده بود؛ قوت خود را از دست داده بود؛ چشمانش گریان بود؛ قلبش آتش گرفته بود و پیاپی از حال می‌رفت...😭😭 📚بحارالانوار،مجلسی، ج۴۳ ص۱۸۴
Показать все...
خداوند متعال آیتی عظیم تر از مولای عالمین امیر المؤمنین صلوات الله علیه  ندارد . هر کسی تاب تحمل  فضائل این آیت عظیم را ندارد . ««««««««««««««««« 📃قمی رحمه الله تعالی می گوید : برایم حدیث کرد، پدرم از حسن بن خالد ، از حضرت ابوالحسن رضا صلوات الله و سلامه علیه در باره سخن خدا  که ( عم يتساءلون عن النبأ العظيم الذي هم فيه مختلفون) قال: حدثني ابي عن الحسين بن خالد عن ابى الحسن الرضا صلوات الله و سلامه علیه في قوله [ عم يتساءلون.. الخ ] قال ، قال امير المؤمنين صلوات الله الملک الغفار ما لله نبأ اعظم مني وما لله آية اكبر مني، وقد عرض فضلي على الامم الماضية على اختلاف ألسنتها فلم تقر بفضلي... امیر عوالم هستی امیر المؤمنین صلوات الله علیه فرمود : برای خدا خبر و آیتی بزرگتر از من نیست، [ فضلم بر امتهای پیشین ،  علی رغم زبانهای مختلف آنها عرضه شد ،اما آن را تاب نیاوردند .( در برخی نسخه ها :به فضل من اقرار نکردند ) ضبط شده است. 📕تفسیر القمی : جلد دوم / ص چهارصد یکم
Показать все...
لعنت کردن ملاعین بعد  هر نماز 📃بِإِسْنَادِهِ عَنِ الْحُسَيْنِ بْنِ ثُوَيْرٍ وَ أَبِي سَلَمَةَ السَّرَّاجِ، قَالا: سَمِعْنَا أَبَا عَبْدِ اللَّهِ صلوات الله علیه وَ هُوَ يَلْعَنُ فِي دُبُرِ كُلِّ مَكْتُوبَةٍ أَرْبَعَةً مِنَ الرِّجَالِ وَ أَرْبَعاً مِنَ النِّسَاءِ: التَّيْمِيَّ وَ الْعَدَوِيَّ وَ فُعْلَانَ‏  وَ مُعَاوِيَةَ .. وَ يُسَمِّيهِمْ، وَ فُلَانَةَ وَ فُلَانَةَ وَ هِنْدَ وَ أُمَّ الْحَكَمِ أُخْتَ مُعَاوِيَةَ. 💢حضرت ناطق آل الله امام صادق صلوات الله علیه بعد از هر نماز واجب چهار مرد و چهار زن را لعن  می‌فرمود: عمر، ابابكر، عثمان و معاويه، عايشه، هند، حفصه، ام حكم خواهر معاويه. 📕تهذيب: ج 2، ص 321 📕 كافی: ج 3، ص 342  📕بحارالانوار: ج 30، ص 397
Показать все...
داوری مولانا امیر المؤمنین جل الشانه بین ملائک 📃عن عَبْدُ اللّهِ بْنِ مَسْعُود،قال: أتَیْتُ فاطِمَهَ صَلَواتُ اللّهِ عَلَیْها، فَقُلْتُ: أیْنَ بَعْلُکِ؟ فَقالَتْ جل الشانه: عَرَجَ بِهِ جِبْرئیلُ إلَى السَّماءِ، فَقُلْتُ: فیما ذا؟ فَقالَتْ: إنَّ نَفَراً مِنَ الْمَلائِکَهِ تَشاجَرُوا فى شَیْىء، فَسَألُوا حَکَماً مِنَ الاْدَمِیّینَ، فَأَوْحىَ اللّهُ إلَیْهِمْ أنْ تَتَخَیَّرُوا، فَاخْتارُوا عَلیِّ بْنِ أبی طالِب جل الشانه صلوات الله علیه عبد اللّه بن مسعود رحمه الله تعالی گوید: روزى بر فاطمه زهراء جل الشانه وارد شدم و عرضه داشتم: همسرت کجا است؟ فرمود: همراه جبرائیل به آسمان عروج نموده است، گفتم: براى چه موضوعى؟ فرمود: بین عدّه اى از ملائکه الهى مشاجره اى شده است؛ و تقاضا کرده اند یک نفر از آدم‌ها بین ایشان حکم و قضاوت نماید؛ و خداوند به ملائکه وحى فرستاد: خودتان یک نفر را انتخاب نمائید؛ و آن‌ها هم حضرت علىّ بن ابى طالب جل الشانه را برگزیدند. 📕اختصاص شیخ مفید: ص دویست و سیزده 📕بحارالأنوار: ج  سی هفتم  ص یکصد و پنجاه
Показать все...
🔑🔑🔑موضوع حدیث👇 چگونه نام گذاری روز جمعه در عالم ذر عَنْ أَبِي حَمْزَةَ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ الإمام الباقر صلوات الله علیه قَالَ: كَيْفَ سُمِّيَتِ الْجُمُعَةُ؟  قَالَ: إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ جَمَعَ فِيهَا خَلْقَهُ لِوَلَايَةِ مُحَمَّدٍ وَ وَصِيِّهِ فِي الْمِيثَاقِ فَسَمَّاهُ يَوْمَ الْجُمُعَةِ لِجَمْعِهِ فِيهِ خَلْقَهُ. 📒الكافي (ط - الإسلامية)، ج‏3، ص: 415 ابوحمزه مى گويد: مردى به امام باقر (صلوات الله علیه ) عرض كرد: جمعه چگونه نامگذارى شد؟ ✌️فرمود: همانا خداى متعال در آن روز، همه خلق را براى ولايت محمّد( صل الله علیه وآله وسلم )و وصيّش در ميثاق، جمع كرد )و آن روز را به خاطر جمع خلق در آن، جمعه ناميد.) 📒الکافی(ط_السلامیه)ج3 ص 415
Показать все...
سلونی قبل ان تفقدونی 📃الأمالي للصدوق أَبِي عَنِ الْكُمَيْدَانِيِّ عَنِ ابْنِ عِيسَى عَنِ ابْنِ أَبِي نَجْرَانَ عَنْ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ الْكُوفِيِّ عَنْ عُبَيْدٍ السَّمِينِ‏ عَنِ ابْنِ طَرِيفٍ عَنِ ابْنِ نُبَاتَةَ قَالَ:بَيْنَا أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ افضل لکم من کتاب الله يَخْطُبُ النَّاسَ وَ هُوَ يَقُولُ سَلُونِي قَبْلَ أَنْ تَفْقِدُونِي فَوَ اللَّهِ لَا تَسْأَلُونِّي عَنْ شَيْ‏ءٍ مَضَى وَ لَا عَنْ شَيْ‏ءٍ يَكُونُ إِلَّا نَبَّأْتُكُمْ بِهِ فَقَامَ إِلَيْهِ سَعْدُ بْنُ أَبِي‏ وَقَّاصٍ علیه العن والعذاب فَقَالَ يَا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ أَخْبِرْنِي كَمْ فِي رَأْسِي وَ لِحْيَتِي مِنْ شَعْرَةٍ فَقَالَ لَهُ أَمَا وَ اللَّهِ لَقَدْ سَأَلْتَنِي عَنْ مَسْأَلَةٍ حَدَّثَنِي خَلِيلِي رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه وآله أَنَّكَ سَتَسْأَلُنِي عَنْهَا وَ مَا فِي رَأْسِكَ وَ لِحْيَتِكَ مِنْ شَعْرَةٍ إِلَّا وَ فِي أَصْلِهَا شَيْطَانٌ جَالِسٌ وَ إِنَّ فِي بَيْتِكَ لَسَخْلًا يَقْتُلُ الْحُسَيْنَ ابْنِي وَ عُمَرُ بْنُ سَعْدٍ علیه العن و العذاب يَوْمَئِذٍ يَدْرُجُ بَيْنَ يَدَيْهِ‏. مولانا امير المومنين افضل لکم من کتاب الله براى مردم سخنرانى مى كرد، در ضمن سخنرانى فرمود: مردم از من بپرسيد پيش از آن كه در بين شما نباشم ، به خدا سوگند! از هر چيز بپرسيد پاسخ خواهم گفت . سعد بن وقاص علیه العن و العذاب به پا خاست و گفت : اى اميرالمؤ منين ، چند تار مو در سر و ريش من است ! حضرت فرمود: به خدا قسم ! دوستم رسول خدا به من فرموده بود تو همين سوال را از من خواهى كرد! آنگاه فرمود: اگر حقيقت را بگويم از من نمى پذيرى ، همين قدر بدان در بن هر موى سر و ريش تو شيطانى لانه كرده و در خانه تو گوساله اى (عمر بن سعد لعنت الله علیه) است كه فرزندم حسين را مى كشد. عمر سعد(لعنت الله علیه) در آن وقت كودكى بود كه بر سر چهار دست و پا راه مى رفت 📕بحار الانوار: ج چهل دوم ص یکصد چهل هفت
Показать все...