مجلّه سفینه تبریز
مجلّه فرهنگی و هنری در تاریخ و ادبیات آذربایجان @safinehyetabriz یادداشت های محمّد طاهری خسروشاهی در دانشگاه تبریز ارتباط : @Tahery_tabriz نشانی تبریز صندوق پستی 51665 -314 *مجوز کانال در سامانه رسانه های دیجیتال وزارت ارشاد: 1-2-68231-61-4-1
Больше1 230
Подписчики
-124 часа
-47 дней
-630 дней
- Подписчики
- Просмотры постов
- ER - коэффициент вовлеченности
Загрузка данных...
Прирост подписчиков
Загрузка данных...
چهاردهم تیر روز قلم گرامی باد
در همین روز بود که هوشنگ، از پادشاهان پیشدادی، کاتبان را به رسمیت شناخت و به مردم دنیا دستور داد تا در روز جشن، لباس کاتبان را بپوشند و مقام آنان را عزیز دارند. (آثارالباقیه، ابوریحان بیرونی، فصل نه، عید تیرگان)
آن روز که خداوند مرا آفرید و با دست قدرت خویش، بر سینه «لوحم» کشید تا سرنوشت همگان را بر آن صفحه رقم زنم، موقعیت و منزلتم آن چنان بالا رفت که آفریننده ی همه آفریدهها، بر من و آثارم سوگند یاد کرد و فرمود: «ن وَالقَلَمِ وَ ما یَسْطُرُونَ؛ سوگند به قلم و آن چه مینویسند».
من که آمدم، حیات معنوی انسان را جانی تازه بخشیدم و در درون جانها، راهی تازه گشودم. با رنگ عشق، هستی را نورباران کردم؛ هر چند این رنگ چون شب، سیاه و ظلمانی بود، ولی میوهای سرخ، به سرخی خورشید، به گاه طلوع و غروب داشت.
قلم، تخریب می کند. می سازد. واقعیت ها را آشکار می کند. آشکارها را نهان می کند. به به بیان دیگر قلم، معجزه ای جاودان است.
👏 3
Repost from کانون خوانش آثار ادبی
Фото недоступноПоказать в Telegram
📢دورههای تابستانی کانون خوانش آثار ادبی
یکشنبهها ساعت ۲۰:
📘عنوان دوره: مثتوی معنوی مولوی
🎙مدرس: دکتر عبدالحمید ضیایی
🕰️زمان: ساعت ۲۰ به وقت ایران
🔗پيوند ثبت نام:
https://zarinp.al/604512
دوشنبهها ساعت ۲۰:
📘عنوان دوره: شعرمعاصر
🎙مدرس: دکتر بهرام پروین گنابادی
🕰️زمان: ساعت ۲۰ به وقت ایران
🔗پيوند ثبت نام:
https://zarinp.al/604513
چهارشنبهها ساعت ۲۰:
📘عنوان دوره: ویرایشوپاکیزهنویسی
🎙مدرس: مهدی صالحی
🕰️زمان: ساعت ۲۰ به وقت ایران
🔗پيوند ثبت نام:
https://zarinp.al/604515
⚠️گفتنی است دورهها ضبط میشود و امکان استفاده به صورت آفلاین در هر روز و ساعتی هست.
🔗پيوند ثبت نام همهی کلاسها به صورت یکجا با تخفیف ویژه :🎁
https://zarinp.al/604521
🔸دوستداران می توانند برای اطلاعات بيشتر با شماره09127370885 در تلگرام يا واتساپ پيام ارسال فرمايند.
Repost from بنیاد ایرانشناسی آذربایجان شرقی
گزارش تصویری نشست تخصصی آذربایجان در دوره مشروطیت و برنامه رونمایی از کتاب گل نصرانی؛ درباره هوارد باسکرویل در بنیاد ایرانشناسی آذربایجان شرقی
عصر سه شنبه دوازدهم تیر ماه
👇👇
👏 4👍 1😢 1
Repost from مجلّه سفینه تبریز
صائبِ تبریزی یا اصفهانی؟!
یادداشتی از استاد دکتر مهدی نوریان
هیچ تردیدی وجود ندارد که صائب متولد تبریز بودهاست. بعضی از محققان گفته بودند که صائب در اصفهان به دنیا آمدهاست، اما این سندیت ندارد.
خود صائب هم صریحاً به این مسئله اشاره کردهاست:
ز خاک پاک تبــریـــزست صائب مولد پاکم
از آن با عشقباز شمس تبریزی سخن دارم
[...] از نظر تاریخی هم باید گفت که شاهعباس اول صفوی در سال ۱۰۱۲ عدهٔ زیادی از تاجران و سرمایهداران و شایستگان تبریز را به اصفهان کوچ میدهد. اینها ساکن اصفهان میشوند و در محلهٔ عباسآباد که بهاسم شاهعباس ساخته شده بود، سکنی میگزینند. تولد صائب خیلی جلوتر از سال ۱۰۱۲ است. تاریخ وفاتی که برای صائب مشخص کردهاند، ۱۰۸۷ است. صائب حداقل ۸۰ سال عمر کردهاست. خودش هم به ۸۰ سالگیاش اشاره میکند. اگر ۸۰ را از ۱۰۸۷ کم کنیم، ۱۰۰۷ میشود. درحالیکه سال مهاجرت تبریزیها ۱۰۱۲ است. بنابراین، صائب در آن زمان، پنجسالش بودهاست که همراه با خانواده به اصفهان کوچ میکند.
[...] صائب در اصفهان بزرگ میشود و تحتتأثیر فرهنگ آن قرار میگیرد و به آن تعلق خاطر پیدا میکند. [...] اصفهان در زمان صفویه مرکز قدرت میشود و از همهجا به این شهر آمدند و اصفهان را به این صورت ساختند؛ بنابراین، نباید فکر کنیم که اصفهان فقط متعلق به اصفهانیان است. اصفهان متعلق به فرهنگ تمام ایران است. نباید بگوییم فلانی متعلق به کجاست. فرهنگ ایرانی مجموع فرهنگ تمام این شهرها است.
تبریزیها هم در ساختن اصفهان بسیار نقش داشتند. هنوز هم کوچهٔ تبریزیها در اصفهان مشهور است؛ بنابراین، باید دو نکته را در نظر داشت که صائب هماناندازه که به تبریز وابستگی دارد، به اصفهان هم ابراز علاقه میکند.
اصلاً قدما از اینگونه حرفها که الان میزنیم نمیزدند و این خطکشیها را نمیکردند. اصلاً دیدگاهشان اینگونه نبودهاست.
مندرج در روزنامهٔ اصفهانِ زیبا | ۵ تیرماه ۱۳۹۷
@dr_mehdi_nourian
@safinehyetabriz
❤ 2👍 1
Repost from مرکز فرهنگی شهرکتاب
١٠ تیر؛ نکوداشت صائب تبریزی
عبدالرضا مدرس زاده
بزرگداشت و ارجداشت صائب تبریزی در واقع پاسداشت بخشی بزرگ از شعر و ادب فارسی است که به تحول ساختار و بافت غزل فارسی مربوط میشود.
با همه آنچه در باره سبک صایب و شعر دوره صفویه گفتهاند، راست این است که کار و ابتکار او در بنیاد نهادن این شیوه از غزل، بهترین تدبیر و حتی ترفند برای رهاشدن از مضامین و تصاویر همیشه مکرر و نخنمای شعر فارسی است (مرور شعر دوره تیموری و عهد شاهرخ گواه روشن این سخن است) ضمن این به راه حافظ و سعدی نرفتن امثال صائب تبریزی و کلیم کاشانی، خود گرامیترین خدمت به شعر فارسی است.
شعر صائب آیینه تمامنمای اندیشه و نگرش حاکم بر دربار و جامعه شیعی است و خواص این دوره بهتر از این نمیتوانستهاند رفتار کنند. از این رو همین شعرهای رنگین و خیالانگیز بهترین اسناد جامعهشناسی و روانشناسی است که میتوان روش و منش افراد را در ساحت متنوع جامعه مرور کرد.
شعر و هنر صایب بی آن که ناشی از ناتوانی شاعر باشد؛ رنگین و برجسته و البته کوتاه و فشرده است و به همین سبب است که او ابیات پراکنده را با مضامین متفاوت به صرف وزن و قافیه و ردیف کنار هم قرار میدهد. مگر نه این است که در دوره صفویه؛ میدان چوگان و کاخ عشرت و مسجد و شربتخانه و.... هم در یک مجموعه و در کنار هم هستند؟
این هم که نه صایب سرزمین هند را مناسب حال و هوای شاعری خود دانست و نه شاعران آن دیار او را در حد انتظار گرامی داشتند، بدان معنی است که شاعر ِمضمونسازیهای رنگین پیش از آن که مخاطب برایش مهم باشد، خاستگاه و زادگاه اجتماعی و فرهنگی مضمون را ارج مینهد وگرنه صائب از امثال عرفی شیرازی چیزی کم ندارد که نتواند مضمونسراییهای کشمیری را در شعر خود جای دهد.
با همه انتقادی که به شاه صفوی در کوچدادن ناچاری اقوام ایرانی هست: اما عجالتا در این یک فقره، حضور خاندان صایب در اصفهان موجب شکوفایی شعر این شاعر در شهری شد که پیشهها و اندیشهها زندهتر و روشنتر از همانندان خود در تبریز آن روزگاران بود.
شاید اگر امثال رضاقلیخان هدایت کمی ذهن و ذوق خود را از چارچوب بسته مکررات تذکرهای رها میکردند، مجبور نبودند از دهها هزار بیت صایب به دشواری ده بیت را برگزینند و در عمل کسی چون صائب را به چیزی نشمارند.
این نگرش صاحب تذکره مجمعالفصحا البته تا عهد دایر شدن دانشکده ادبیات هم البته خالی از هوادار نبود، اما این یکسونگریهای آلوده به تعصب ( و شاید کجذوقی) مانع بهرهمندی دوستداران شعر فارسی از سخن صایب تبریزی نیست.
@Bookcitycc
👍 1
Repost from ایراندل | IranDel
Фото недоступноПоказать в Telegram
🔴 نشستِ آذربایجان در دورۀ مشروطیت و رونمایی از کتابِ «گلِ نصرانی» اثری دربارۀ «هوارد باسکرویل»
نشست تخصصی آذربایجان در دورۀ مشروطیت با همکاری بنیاد ایرانشناسی استان آذربایجان شرقی و انجمن ایرانی تاریخ و با حضور و سخنرانی جمعی از پژوهشگران و محققان تاریخ معاصر برگزار خواهد شد.
در این نشست، از کتاب گلِ نصرانی تألیف آقای مجید واعظی با موضوع شناخت احوال هوارد باسکرویل، مبارز دورۀ مشروطیت رونمایی شده و جمعی از پژوهشگران گروه تاریخ دانشگاه تبریز و گروه ادبیات فارسی دانشگاه پیام نور و تنی چند از محققان تاریخ در بخش غیردانشگاهی، سخنرانی خواهند کرد.
زمان:
سهشنبه ۱۲ تیر ماه ۱۴۰۳ خورشیدی، ساعت ۱۷
مکان:
تبریز، خیابان ثقهالاسلام، کوی سرخاب، بنیاد ایرانشناسی استان آذربایجانشرقی
#اطلاع_رسانی
@IranDel_Channel
💢
👍 2
Repost from کاریز
«کشور گلها
تالیف شاهزادهٔ شاعران ترک و پارس»
«عالیجناب، دیرزمانی که در خدمت پادشاه و کشورم «در اقصای عالم بگشتم بسی»، این امکان را یافتهام که سنن و عادات مشرق زمین را، همراه با زبان ترکی، فارسی و عربی بیاموزم. در گشت و گذار و تورّقی که در بین کتب مهمترین کتابخانههای مصر، قاهره کبری و قسطنطنیه داشتم، دریافتم که کتاب گلستان، یعنی کشورِ گلها، از همه آنها ارجمندتر است به جهت ظرافت مقالات، لطافت شاعرانه و فخامت بیان.
این مرا بر آن داشت که پس از بازگشت، ساعاتی از اوقات فراغت خود را صرف آن کنم و بر آن جامهٔ فرانسوی بپوشانم گرچه من آن زبان فرهیخته و ظرافت گفتار عالی را برای بازگرداندن این کلام ساده و روان، و در عین حال سخت و دشوار (سهل و ممتنع)، که نثر او را در فریبندگی و زیبایی همپایه شعر او کرده است، ندارم. معتقدم که بر علاقمندان زبانهای شرقی پنهان نیست که ترجمهٔ معانی دلخواه نویسنده، با (پایه و مایه) زبان من، تا چه حدّ دشوار است.
این ملاحظات، چارهای نمیگذارد تا از شما ضمانتی بخواهم که با چشم رضایت و بزرگواری بر این ترجمه نظر کنید و از خطاهای مترجم چشم بپوشید چرا که (میدانم) شما در سفرهای خود، نه فقط زبانهای ایتالیایی و اسپانیایی را، جدای لاتین، یونانی و عبری، آموختهاید، بلکه این سفرها شناخت خوبی هم از زبان سریانی و عربی برای شما به ارمغان آورده است.
عالیجناب، مرحمت و حمایت شما را تقاضا دارم و امیدوارم که گلستان ذیلِ نام شما در فرانسه دیده شود... (در پایان، تاکید میکنم که) این کتاب (و نویسنده آن) چیزی از دین خود نمیگوید که به هر شکلی اسباب رنجیدگی مومنترین مسیحیان را فراهم کند».
از مقدّمه ترجمه بسیار قدیم فرانسوی گلستان به دست «آندره دو ریه» به سال ۱۶۳۴ میلادی (M.DC.XXXIV)، حدود چهارصد سال پیش! در قدمت این ترجمه همین بس که به واقع فاصلهٔ زمانی این ترجمه با سعدی کمتر است تا فاصله ما با آن! این مقدّمه به واقع نامهایست که دوریه، صاحبمنصب مالزر، خدمتگزار و نماینده پادشاه در ارض مقدّس اورشلیم، اسکندریه، قاهره کبری و ایالت مصر، به امید دریافت حمایت یا تصویب انتشار کتاب، به عالیجناب هاتمن، نماینده پادشاه در پارلمان نوشته است. در آن عهد، انتشار کتاب بدون حمایت یا تصویب شورای سلطنت یا کلیسا میسّر نبوده است و اینجا هم بر روی جلد این نکته را قید کرده است که «با تایید دربار».
مختصر بیاوریم که «عالیجناب دو ریه» از سوی لویی سیزدهم به مشاغل و ماموریتهای بزرگ در شرق میانه گماشته شده بود و همچنین زمانی مترجم پادشاه بود. دو سه سالی پس از مرگ شاه عباس، به عنوان نماینده ویژه به ایران فرستاده شد اما وقتی به عثمانی رسید، سلطان مراد، در اوج رقابتها بین دو کشور همسایه، از او پذیرایی شاهانهای کرد و بعد هم با هدایای زرّین و بهانههای شیرین او را از میانه راه به فرانسه بازگرداند تا پایش به ایران نرسد. دو ریه، مترجم کامل قرآن به زبان فرانسه است و در انتهای آن ترجمه هم حُکم سلطان مراد و دیگر تقدیرنامههایی که خصوصا در تسهیل روابط و مناسبات تجاری بین عثمانی و فرانسه گرفته است را همراه با ترجمه آورده است. فارسی را، مثل ترکی و عربی، خیلی خوب میدانست و گلستان سعدی را پیش از قرآن ترجمه کرده بود.
دو ریه در اینجا هم، مانند ترجمه قرآن، نگران است که کلیسا یا خود عالیجناب هاتمن، که مقام اسقفی هم داشت، به دلایل مذهبی مانع انتشار این ترجمه شود و از این رو تایید میکند که کتاب موجب آزردگی مومنان مسیحی نخواهد بود. در مقدمه همچنین به ترجمه عربی Gabriel Sionite جبرائيل الصهيوني از کتاب مقدس اشاره میکند که باز با حمایت هاتمن صورت گرفته است و میگوید که اینک مسیحیان مشتاق عربزبان آن کتاب را میخوانند و میافزاید که این کتاب نام هاتمن را جاودانه کرده است.
ناگفته نماند که در عنوان «شاهزادهی شاعران ترک و پارس»، مقصود از ترک «مسلمان» است. در دیباچه ترجمه قرآن خود هم فصلی آورده بود به نام «در آیین ترکان» و در آن از عقاید و عادات مسلمانان گفته بود. علّت پیوستگی معنایی دو واژه ترک و مسلمان، در سایه خلافت عثمانی و تعاملات آن با اروپا، پنهان نیست.
در پایان بیفزایم که مقصود یادی از این ترجمه بسیار کهن گلستان بود و خود این متن هم اینک کهن شده است و تلخیص و ترجمه و معادلهایی که آوردهایم جای دقّت و توضیح بیش از این دارد. از این رو من هم مثل دو ریه بگویم که وَ عَينُ الرِضا عَن كُلِّ عَيبٍ كَليلَةٌ...
تصویری از جلد و برگ اول آوردهام.
1- Gulistan ou l’Empire des roses, composé par Sadi, Prince des Poëtes Turcs & Persans. Traduit en François par André Du Ryer, A Paris, M.DC.XXXIV.
K-Images
👍 2
Выберите другой тариф
Ваш текущий тарифный план позволяет посмотреть аналитику только 5 каналов. Чтобы получить больше, выберите другой план.