کانال شعر وحیده تقی پور

عید خجسته غدیر عید ولایت بر شیعیان مبارک الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی جَعَلَنَا مِنَ الْمُتَمَسِّکِینَ بِوِلاَیَهِ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ وَ الْأَئِمَّهِ عَلَیْهِمُ السَّلاَمُ* فرا رسيدن ، عيد سعيد غدير خم ، به سادات گرامی و همه رهروان ولايت و امامت تبريك و تهنيت باد . #فقط_حیدرامیرالمومنین_است #لعنت_براهل_سقیفه @Vahidehtaghipour

یاد دستی که سردو لرزان بود، چشمهایی اسیرو دل نگران از تو در خاطرم به جا مانده ، در مسیر شمالی گیلان میله هایی به روی پیرهنت ، باخطوطی موازی و تاریک چشمهایی که قهوه میخوردند ، توی فنجان کوچک و باریک برق چشمت نگاه مسئله دار ، روی لبهات حرف تکراری بَهْ ! چه زیباست رقص شعر شما ، مِن مِن و واژه های اجباری بین لبخندهای مشکوک و قلب شعری که تندتر میزد من غزل را سپید میخواندم ، در دل تو ترانه پَر می زد دردل تو کبوتری عاشق ، هی خودش را به لانه می کوبید باهزاران دری که در من بود، او به در عاشقانه می کوبید بین افکارمان هزاران سد، بین چشمانمان هزاران راه راههایی غریب و یکطرفه ، فصل پاییزو روزها کوتاه مثل شخصی که توی اتوبان ، تازه فهمیده اشتباهش را هی عقب رفت باز ترمز کرد ، بغض سد کرد بین راهش را باد پیچید سمت روسری و لای موهای شعر توفان شد ابرها هی تلو تلو خوردند ، شعرهایم اسیر باران شد .... سال ها از تو دورم و اما ! چشم هایت هنوز یادم هست چشم هایی اسیر و دلنگران ، در مسیری حوالی بـن بســـت #وحیده_تقی_پور #بندرانزلی ازمجموعه چاپ شده #شعرتنهاسلاح_شاعرهاست @Vahidehtaghipour

یاد دستی که سردو لرزان بود، چشمهایی اسیرو دل نگران از تو در خاطرم به جا مانده ، در مسیر شمالی گیلان میله هایی به روی پیرهن ، باخطوطی موازی و تاریک چشمهایی که قهوه میخوردند ، توی فنجان کوچک و باریک برق چشمت نگاه مسئله دار ، روی لبهات حرف تکراری بَهْ ! چه زیباست رقص شعر شما ، مِن مِن و واژه های اجباری بین لبخندهای مشکوک و قلب شعری که تندتر میزد من غزل را سپید میخواندم ، در دل تو ترانه پَر می زد دردل تو کبوتری عاشق ، هی خودش را به لانه می کوبید باهزاران دری که در من بود، او به در عاشقانه می کوبید بین افکارمان هزاران سد، بین چشمانمان هزاران راه راههایی غریب و یکطرفه ، فصل پاییزو روزها کوتاه مثل شخصی که توی اتوبان ، تازه فهمیده اشتباهش را هی عقب رفت باز ترمز کرد ، بغض سد کرد بین راهش را باد پیچید سمت روسری و لای موهای شعر توفان شد ابرها هی تلو تلو خوردند ، شعرهایم اسیر باران شد .... سال ها از تو دورم و اما ! چشم هایت هنوز یادم هست چشم هایی اسیر و دلنگران ، در مسیری حوالی بـن بســـت #وحیده_تقی_پور #بندرانزلی ازمجموعه چاپ شده #شعرتنهاسلاح_شاعرهاست @Vahidehtaghipour

✋🏻درود بر یاران شیدا توجه_📢📢 شنبه ۱۹تیر ۱۴۰۰ اعلام شد که بخاطر وضعیت قرمز کرونا در بندرانزلی برگزاری جلسات شعر تا اطلاع ثانویه مقدور نمی باشد و متاسفانه با وجود اینکه قرار بود در چهارشنبه ۲۳ تیر دررونمایی_ کتاب خون بهای سکوت به قلم شاعر خوب شهرمان مهربانو مهسا طایری _ دور هم جمع شویم و این تولد راجشن بگیریم با این شرایط فعلا امکان برگزاری وجود ندارد. اگر قرار باشد در فضای مجازی این رونمایی انجام بگیرید حتما به سمعتان خواهد رسید . با تشکر از توجه شما وحیده تقی پور دبیر انجمن شعر و ادب شیدا بندرانزلی 💐💐💐 @shear_shida_anzali‌

دلم گرفته از این ازدحام خسته شدم چه کرده اید که من از سلام خسته شدم چه سرنوشت غریبی که زن شدم بعدش، درون این قفس از اتهام خسته شدم به سجده هاو رکوع همیشگی سوگند که از سلام و قنوت و قیام خسته شدم از این نقاب ،نقاب هزار توی غریب و دانه پاشی تان روی بام خسته شدم چه قدر عصر حجر تووی غار می چسبید ! از این تمدن ِ بی اصل و نام ، خسته شدم من از تفاهم ِ پاییز و چشمهای خودم که شاعرانه ببارد مدام ، خسته شدم زدی به ساقه و مرهم گذاشتی هر بار بزن به ریشه ! از این التیام خسته شدم #وحیده_تقی_پور #مجموعه_غزل #ازدحام_بی_کسی #کانال_تخصصی_غزل_گیلان_مازندران @pguilang

دیدار فرماندار محترم شهرستان بندرانزلی جناب میرغضنفری و ریاست فرهنگ و ارشاد اسلامی جناب فرهاد رحمان زاده با همراهانشون به بهانه🌼 روز قلم 🌼از بنده در منزل در کنار استاد شوریده گیلانی پدر بزرگوارم

به روی دار غزل خواندو امتحان پس داد در این سماع قلم ؛ جاودانه شد شاعر #وحیده_تقی_پور فرخنده و پرصلابت باد #قلم در دست #راست_مداران