cookie

Мы используем файлы cookie для улучшения сервиса. Нажав кнопку «Принять все», вы соглашаетесь с использованием cookies.

avatar

قلــه قاف قلـــم!!!( کانال اختصاصی مهدی کوچک پور )

این منم؛ پریشان گویِ آرمانجویِ نانویسنده ناشاعر نانخبه مدعیِ رسالت نخبگانی و سودایی جامعه برتر موحد. جامعه شناسی خوانده ی مدرسِ جامعه شناسی که در سودای تحقق آرمان تمدن نوین اسلامی _ ایرانی، قیل و قال می کند؛گاه به نظم و گاه به نثر! @mahdi_15201348

Больше
Иран165 896Фарси160 110Категория не указана
Рекламные посты
498
Подписчики
Нет данных24 часа
Нет данных7 дней
Нет данных30 дней

Загрузка данных...

Прирост подписчиков

Загрузка данных...

✅آیا صدای اهل تفکر شنیده می شود؟! ✍دکتر محمد حسن علایی (جامعه شناس و مولف کتاب گفتمان وفاق) قسمی نیهیلیسم هست که کمتر از آن صحبت شده است، نیهیلیسمی که پای اهالی فلسفه و فرهنگ را می گیرد؛ که از آن به "نیهیلیسم بسیط" می توان تعبیر کرد؛ در مقابل نیهیلیسم مرکب! کسانی که در دل یک فرهنگ عمر خویش را مصروف فلسفه ورزی و پژوهش های فرهنگی کرده اند، وقتی در نهایت نتوانسته اند به واقع منشا اثر باشند در دل انواع تباهی ها ابدا بعید نیست که دچار نوعی نیهیلیسم شوند. نیهیلیسم یک پدیده ی فراگیر هست که سرتاسر جهان ما را در نوردیده است، اما هنگام که اهالی تفکری که خود همین مفاهیم را به جامعه می شناسانند با همین سلاح کشنده از پای درآیند جای تاسف بیشتری دارد. بگذارید بی‌مقدمه، تعریفی اجمالی از "اهل تفکر" ارائه دهم، مراد نگارنده از این مفهوم، عبارت است از فئه‌ی قلیلی که سوالات بنیادین خویش را به واسطه‌ی رجوع به منابع اندیشگی و با توسل به متفکران هم روزگار خویش تا سر حد امکان پیگیری کرده و می‌کنند، حال محتمل است گذرشان به آکادمی افتاده باشد، یا نه، هم آنان که با کتاب انس دارند، پای درس اساتید تلمذ کرده‌اند، از شعور متعارف تبعیت نمی‌کنند، زندگی را نااندیشیده گذاشته و نمی‌گذرند، در طبیعت ثانویه خویش بیتوته کرده‌اند، با خود خلوت دارند و صاحب وقت تفکرند تا آنجا که ممکن است... با سنت تاریخی خویش قهر نکرده‌اند و می‌کوشند تا آن را در افق معاصرت فهم کنند، نه اینکه از موضع عقل مدرن منکر آنها شوند، به جهان جدید گشوده‌اند، از فلسفه و هنر بهره‌ها دارند، شعر را می‌فهمند، راه خویش را از توده‌های منتشر جدا کرده‌اند، به مصرف‌گرایی و وراجی روی خوش نشان نمی‌دهند، از ادا و اطوار روشنفکری بیزارند چندانکه از ظاهرگرایان و قشری‌اندیشان، و از ایدئولوژی‌های مسلط دوران و جامعه در فاصله‌ی معناداری می‌ایستند و در کل از راهی نمی‌روند که روندگان آن زیاد است... نگارنده معتقد است چنین فئه‌ی قلیلی در ایران امروز دچار غربت مضاعفی هستند، اولا هم دلسوز دولت و هم خیرخواه ملت هستند اما در میان هیچ کدام مخاطب خویش را نمی‌یابند، و به دنبال نفع شخصی نیستند، ثانیا، درد توسعه‌نیافتگی تاریخی را فهم کرده‌اند و به صورت دو جانبه از سمت افراطیون سنت‌گرا و نوگرا رانده می‌شوند، ثالثا نمی‌توانند به تندروی‌ها و تعصبات غیراصیل رضایت دهند، و رابعا دچارند، به تفکر و تعقل حتی به نحو ناخواسته‌ای دچارند یعنی نمی‌توانند در این شرایط خطیر فرار را بر قرار ترجیح دهند. اینکه معتقدم به نحو مضاعفی غریبند چون با روزمرگی صرف در زیست-جهان جدید هم بیگانه‌اند و سخن آخر اینکه در اثبات مدعای خویش می‌توانم سه گروه را مورد خطاب قرار دهم که آیا به اهل تفکر روزگار خویش وقعی می‌نهند، دولت، ملت و روشنفکران! لابد خواهند گفت که این تمنا از حیطه‌ی این هر سه گروه بیرون است، بله، بیرون است، اما چرا باید دولتی که با بحران‌های ریز و درشت سر و کار دارد سراغ اهل تفکر را نگیرد، ملتی که به لحاظ تاریخی در عقب‌ماندگی بسر می‌برد عزمیتی به سمت اهل تفکر خویش نداشته باشد، و روشنفکری که شوربختانه با همان منطق نخ نمای پیشین از زمین و زمان گله دارد چرا نباید یک سوزن هم به خود بزند و به سمت اهل تفکر روی گردان شود؟! در واقع مسیری که کشور سخت بدان نیازمند است رسیدن به خودآگاهی تاریخی و دریافتن این نکته خطیر از سوی همه ی نیروها و جریانات است که امروز باید دست بر روی اشتراکات بگذاریم خواه از جرگه ی روشنفکران، متفکران یا کارگزاران و سیاست گذاران باشیم خواه از نیروهای گفتمان انقلاب؛ این همان دغدغه ی خطیر "گفتمان وفاق" برای عبور از بحران های ریز و درشت مان در این شرایط دشوار تاریخی و فائق آمدن بر توسعه نیافتگی در بستر این رویکردهای خشونت پرهیز است که شاه بیت همه ی مدافعانش دعوت به اجتناب از دامن زدن به انواع شکافهاست؛ سخت نیست قدری از رویکردهای ایدئولوژیک خویش فاصله بگیریم تا پیام این جستار را وجدان کنیم، می توانیم در مقام روشنفکر با اهل تفکر همدلانه تر مواجهه پیدا کنیم تا خود را از امکانات و سرمایه های محدود خویش برای صلاح و فلاح کشور محروم نسازیم! ✅ بازنشر در کانال تلگرامی قله قاف قلم مهرماه ۱۴۰۱ @gholleye_ghaph 👌در باره دردهای ترکیبی جامعه امروز ایران، گوش عوام و خواصِ عوام تر از عوام!!! سخنان سست و بی بنیان کم مایگانی مانند علی کریمی و وریا غفوری و شاهین نجفی و ... را می شنود اما سخنان عالمانه اندیشمندان فهیم و دلسوخته ای چون استاد علایی را؛ نه !!! آن شنیدن و این نفهمیدن برای توصیف حال و روز اکنون ما کفایت می کند!!!
Показать все...
گفتم وَ گفت ... و .... سوختم!!! در بحبوحه ی الم شنگه های اخیر، در جمعی خودی و خانوادگی: ✅گفتم امشب به خیابان می روم ✳️ گفت: با مردمی یا با پلیس؟! 👌این را جوانکی چهارده _ پانزده ساله که یکی از عزیزترین های ذهن و زندگی من محسوب می شود؛ گفت. گفت و تا مغز استخوانم را سوزاند!!! به خود پیچیدم و در آنی، سخت برآشفتم! او چه گفت؟؛ با پلیسم یا با مردم؟! بدون شک منطقی ترین پاسخ به این نوجوان عزیز ( به عنوان نمونه ای معرّف و قابل تعمیم به اکثریت قاطع نوجوانان و جوانان ایرانِ امروز که یا از نظام جمهوری اسلامی متنفرند و یا هیچ عِرق و علاقه ای به آن ندارند )؛ این بود که: در صف مدافعان نظامی قرار میگیرم که حاصل مردمی ترین انقلاب جهان در قرون اخیر است! این پاسخ شاید دلم را خنک می کرد، اما بی گمان برای اقناع ذهن بی آرام نوجوان قصه ما و میلیون ها چون او، اصلا کفایت نمی کرد! 👌درد و دغدغه این این است که چرا چنین پرسش وحشتناکی در فکر و ذهن این نوجوان و تعداد بیشماری از هم سن و سال های او و کمی بزرگ تر از او شکل گرفته که نظام جمهوری اسلامی و مردم، دو قطب مخالف و متعارض اند؟! شما مخاطب محترم این یادداشت حسرت آمیز، شاید بگویید: کدام سوال وحشتناک؟ او که چیز عجیبی نگفت!!! و باز بگویید: این که در جامعه ی اکنون ما، پلیس ( و حکومت) یک طرف خط قرار می گیرند و مردم در طرف دیگر؛ امر بی تردیدیست! این را کودکان ایرانی نیز می دانند! 👌این سوال شما و واقعیت همراه و موید آن، البته از آن پرسش وحشتناک؛ وحشتناک تر است!!! ... و من همچنان مات و مبهوت و مستاصل و غضبناک از خود می پرسم: 1⃣ مگر نه این است که در طول تاریخ هزاران ساله ایران و ایرانیان، نظام جمهوری اسلامی تنها حکومتی است که از اعمال اراده مردمان این سرزمین، در این کهن بوم استقرار یافته است؟! آیا احدی از آحاد، این حقیقتِ عیان را کتمان، تواند؟! 2⃣ پس چگونه است که درصد فزاینده ای از مردمان ایران معاصر، این قدرت و اعتبار بی مانند خویش آفریده را پاس نمی دارند و از پی تنها چهار دهه، نظام برآمده از اعمال اراده فراگیرشان را، ارج نمی نهند و فرزند خودزائیده را نامشروع می پندارند؟!!! 👌عزلت و خانه نشین کردن بسیاری از نخبگان، اقبال چشم بسته، باورمندانه و فراگیر از رسانه های خارجی همزمان با کاهش اعتماد عمومی به رسانه ملی و دیگر رسانه های داخلی رسمی، گرایش از سرِ اعتمادِ عمومی به فضای یله مجازی، جستجوی آزادی با شعار "رضاشاه روحت شاد"!😳؛، اقبال از ایده مبتذل "چهارشنبه های سفید"، "نقش آفرینی سلبریتی های بی سواد ولی محبوب در قامت افراد و گروه های مرجع برای ملت"! و .... نمونه هایی از واقعیت های تلخ امروز ماست که شدت پریشان فکری حاکم بر گستره ی ایران و عمق فاجعه ی در حال وقوع را عیان می کنند! 3⃣ چرا چنین شد و چرا به "چه فکر می کردیم و چه شد"؛ رسیدیم؟! 4⃣ این درد هستی سوز را درمان کدام است؟! 👌آیا وقت آن نرسیده است که متولیان محترم و بزرگان صاحب منصب، به فرجام سیاه اصرار لجوجانه بر تداوم روند شومِ اکنون، بیاندیشند و پیش از آن که بیش از این دیر شود و امور مُلک و ملت به دلیل نارضایتی های متراکم عمومی از یک سو و شیطنت های خنّاسان خارجی و داخلی از دگر سو، به نابسامانی تدبیرنابردار گرفتار آید؛ به خود آیند و خوی خدایی ادعایی خویش را اثبات نمایند و کار خلق الله را قربه الی الله بسامان کنند؟! 👌چند کلمه با حضرت ولی امر: سید والاتبار خراسانی؛ رهبر عزیز چون جان. خود به حق فرمودید که مشروعیت نظام اسلامی به کارآمدی آن است. تمنای از جان برخاسته این مدافع سینه چاک جمهوری اسلامی راستین ( جمهوری فلاح و رفاه) و بسیاری از دغدغه مندان دین و ملت را بپذیرید و میزان کارآمدی نظام و مقبولیت رویه های حاکم و همچنین جهت گیری های فعلی حاکمیت را از نگاه مردمانی ببینید که خالق و مالکان راستین جمهوری اسلامی محسوب می شوند! آقاجان: تدبیری بفرمایید از آن نوع که بسیار سختش می دانند! باشد تا به یمن این تدبیرِ فرقانی، آب رفته به جوی بازگردد و مردمان، باور نمایند که انقلاب و نظام، همچنان و حتی بیش از آن، از آنِ آنان است! دلداده دل فگارِ آئین و ایران مهدی کوچک پور قله قاف قلم @gholleye_ghaph 🇮🇷نشر حداکثری به عشق آئین و ایران🇮🇷
Показать все...