cookie

Мы используем файлы cookie для улучшения сервиса. Нажав кнопку «Принять все», вы соглашаетесь с использованием cookies.

avatar

کانال کانون ادبی بهمن

برگزاری سلسله جلسات نقد و بررسی شعر و ترانه با حضور کارشناسان و شاعران برجسته هر چهارشنبه از ساعت ۱۶:۳۰ الی ۱۹ فرهنگسرای بهمن،تالار مبارک،کانون ادبی بهمن

Больше
Иран362 043Язык не указанКатегория не указана
Рекламные посты
151
Подписчики
Нет данных24 часа
Нет данных7 дней
Нет данных30 дней

Загрузка данных...

Прирост подписчиков

Загрузка данных...

قاصدک! هان، چه خبر آوردی؟ از کجا، وز که خبر آوردی؟ خوش خبر باشی، امّا، امّا گرد بام و در من بی ثمر می گردي. انتظار خبری نيست مرا نه زياری نه ز ديّاری ، باری، برو آنجا که بود چشمی و گوشی با کس، برو آنجا که ترا منتظرند. قاصدک! در دل من همه کورند و کرند. دست بردار از اين در وطن خويش غريب. قاصدک تجربه های همه تلخ، با دلم می گويد که دروغی تو، دروغ که فریبی تو، فريب. قاصدک! هان، ولی ... راستی آيا رفتی با باد؟ با توام، آي کجا رفتی؟ آی...! راستی آيا جايی خبری هست هنوز؟ مانده خاکستر گرمی، جایی؟ در اجاقی- طمع شعله نمی بندم - اندک شرری هست هنوز؟ قاصدک! ابرهای همه عالم شب و روز در دلم می گريند ... #مهدی_اخوان_ثالث ۱۰ اسفند زادروز مهدی اخوان‌ثالث (امید) گرامی باد. @kanoon_adabi_bahman
Показать все...
✅بعد از ظهر روز 24بهمن 1345 در یک حادثه رانندگی در شمیران کشته شد حادثه در رو ساعت چهار و نیم بعد از ظهر در خیابان لقمان الدوله ادهم دروس چهار راه مرو دشت روی داد. ▫️شدت تصادف به حدی بود که درب سمت راننده ی استیشن فروغ باز شد و فروغ که سرش به شیشه ی جلو برخورد کرده بود به بیرون پرت شد و سرش با برخورد به جدول آسیب جدی دید. ▫️وی فورا به بیمارستان پهلوی تجریش انتقال داده شد ولی پیش از رسیدن به بیمارستان جان سپرد. ▪️امروز مصادف است با سالمرگ فروغ فرخزاد. @kanoon_adabi_bahman
Показать все...
🎼 «سووشون» - اثر جدید همایون شجریان ✨آواز: همایون شجریان ✨آهنگساز: تهمورث پورناظری ✨شعر: پوریا سوری ✨ هم‌آوایان: سحر محمدی و دنیا کمالی ✨داغ تو را جنون کنم دیده ز اشک خون کنم با تن پاره چون کنم جان پدر کجاستی؟ ✨شعر به خون نشسته ام ساز دل شکسته ام سوی من آ که خسته ام جان پدر کجاستی؟ ✨این دل مبتلا شده با غمت آشنا شده خون به دل خدا شده جان پدر کجاستی ✨پرده‌ی غم را بدرم سوختی‌ و شعله‌ورم حاصل خون جگرم جان‌ پدر کجاستی ✨خون جوانان وطن ریخت به دست اهرمن وا دل من وا دل من جان پدر کجاستی ✨ظلم نشسته بر تنت بسته کمر به کشتنت وای به حال میهنت جان پدر کجاستی ✨سیلِ غمِ کمرشکن دور شو از جوان من زخم به جان من بزن جان پدر کجاستی ✨لاله‌ی واژگونِ دل با دل خون و خون دل خواندمت از درون دل جان پدر کجاستی؟ @kanoon_adaboi_bahman
Показать все...
Souvashoun - Homayoun Shajarian & T.Pournazeri.mp311.61 MB
جزوه جامع آرایه‌های ادبی کنکور، نسخه ۲، ویرایش آذر ۹۹ تالیف: دکتر ابوذر احمدی #آرایه‌های_ادبی #رایگان @adabiyat_ahmadi @package_adabiyat
Показать все...
آرایه‌های_ادبی_جامع_کنکور_نسخه_2،_رنگی.pdf4.78 MB
جزوه جامع عروض و قافیه کنکور، نسخه ۲، ویرایش آذر ۹۹ تالیف: دکتر ابوذر احمدی #عروض_و_قافیه #رایگان @adabiyat_ahmadi @package_adabiyat
Показать все...
جزوه_جامع_عروض_و_قافیه،_نسخه_2،_رنگی.pdf11.37 MB
جزوه جامع دستور زبان فارسی کنکور، نسخه ۲، ویرایش آذر ۹۹ تالیف: دکتر ابوذر احمدی #دستور_زبان_فارسی #رایگان @adabiyat_ahmadi @package_adabiyat
Показать все...
دستور_زبان_فارسی_جامع_کنکور،_نسخه_2،_رنگی.pdf5.42 MB
دستهایم را در باغچه میکارم سبز خواهم شد، میدانم، میدانم، میدانم و پرستوها در گودی انگشتان جوهریم تخم خواهند گذاشت #فروغ_فرخزاد ▫️امروز، ۸ دی زادروز #فروغ_فرخزاد، شاعر و کارگردان ایرانی است.از او به عنوان یکی از مهم‌ترین شاعران شعرنوی فارسی یاد می‌شود. یادش سبزسبز 🌱 @kanoon_adabi_bahman
Показать все...
5.52 KB
نام تمامی پرنده‌هایی را که در خواب دیده‌ام برای تو در این جا نوشته‌‌ام نام تمامی آنهایی را که دوست داشته‌ام نام تمامی آن شعرهای خوبی را که خوانده‌ام و دستهایی را که فشرده‌ام نام تمامی گلها را در یک گلدان آبی برای تو در این‌جا نوشته‌ام وقتی که می‌گذری از این‌جا یک لحظه زیر پاهایت را نگاه کن من نام پاهایت را برای تو در این‌جا نوشته‌ام و بازوهایت را ـ وقتی که عشق را و پروانه را پل می‌شوند، و کفترها را در خویش می‌فشرند برای تو در این جا نوشته‌ام یک دایره در باغ کاشته‌ام که شب آن را خورشید پر می‌کند، و روز، ماه و یک ستاره‌ی آزاد گشته از تمامی منظومه‌ها می روید از خمیره‌ی آن آن را هم برای تو در این‌جا نوشته‌ام مرا ببخش من سالهاست دور مانده‌ام از تو اما همیشه، هر چه در هر همه جا، در شب ، یا روز، دیده‌ام و هر که را بوسیده ام برای تو در این جا نوشته‌‌ام تنها برای تو در این جا نوشته‌ام در دوردستی و ، با دلبستگی؛ حجم پرنده‌ی درشتی، در آشیانه مانده، از خستگی؛ روح تمامی نگرانی، در چشمهای منتظر، متمرکز؛ من رازهای اقوام دربدر را برای تو در این‌جا نوشته‌ام افسوس رفته‌اند جوانهایی که دوش به دوشم از جاده‌های خاکی بالا می‌آمدند من نام یک‌یک آنها را می دانم و داغ می شوم وقتی که نام یک‌یک آنها را می خوانم آنها همه فرزند خوابهای جهان بودند تعبیرهای من از خوابهایشان ورد زبان مردم دنیاست تعبیرها را هم برای تو در این جا نوشته‌ام در باغها بعضی درختهای میانسال سالهاست که می‌گریند زیرا که آشیان چلچله‌هاشان را توفان ربوده است من گفته‌ام که شمعهای جوان را دور درختها روشن کنند نام درختهای میانسال را نام تمام چلچه‌ها را برای تو در این جا نوشته‌ام و مردگان دو گونه بودند تا من کنار می زنم این پرده را از روی مرگ تو چشم خویش را ورزیده کن که ببینی یک دسته از این مردگان انگار هیچگاه نمی‌مردند بلکه، با قبرهای فسفری از راه قبرستانها بر می‌گشتند و شهرها را روشن می‌کردند نور چراغهای آینده‌های زمین بودند؛ و دسته‌ی دیگر مظلوم بودند انگار هرگر نبوده بودند؛ از بدو زندگانی، انگار مرده بودند یک جاروی بزرگ زیرزمینی می روفت خاکه‌اره‌ی تن‌های آنها را و در چاههای بی ته می‌ریخت این رُفت و ریخت ذات طبیعت بود من نامهای هر دو گونه مرده را برای تو دراین جا نوشته‌ام من دوست داشتم که صورت زیبایی را بر روی سینه‌ام بگذارم و بمیرم اما چنین نشد و نخواهد شد هستی خسیس‌تر از اینهاست بنگر به مرگ و زندگی « حافظ » «حافظ» چگونه زیستنش نسبی است ما هیچگاه نمی فهمیم « حافظ» چگونه مرد انگار مشت بسته‌ی مرگش را همچون فریضه‌ی مکتومی با خویش برده است حالا از راهها که می‌گذری بنگر به چاههای عمیقی که من از آنها پایین خزیده‌ام این چاهها دهان دایره‌ای دارند از آسمان که بنگری انگار هر دهانه دفی کهنه است که انگشتهای دفزن آن را سوراخ کرده است اما پشت جداره ی این چاهها هم دف می‌زنند دفهای کُردی اینگونه من از این جهان به رؤیت خورشید رفته‌ام از توی یک دف کهنه وقتی که اطراف من دف می‌زدند دنیا برای من معنی ندارد من دوست داشتم که صورت زیبایی را بر روی سینه‌ام بگذارم و بمیرم اما نشد هستی خسیس تر از اینهاست دردی که آدم حسی احساس می‌کند بی‌انتهاست من این چکیده‌های اول و آخر را هم برای تو در این جا نوشته‌ام گرچه روحم تبلور ویرانی است اما، ذهنم غریب ترین چیز است هر روز گفتنِ این چیزها برای من از روز پیش دشوارتر شده است من حافظ تمامی ایام نیستم اما حتی اگر بمیرم چیزی نمی‌رود از یادم عمری گذشته است و نخواهد آمد عمر همه نه عمر من ِ تنها من خاطرات عالم و آدم را در دایره در باغ کاشته‌ام آن دایره در باغ محصول حسّ زندگانی من بود هر میوه‌ای که می‌افتد از شاخه‌ی درخت می‌افتد در دایره تکرار می‌شود در دایره تکرار و فاصله، تکرار و دایره، تکرار دایره‌ها در میان فاصله‌ها محصول حسّ زندگانی من بود من این نگاه دایره ای را هم برای تو در این جا نوشته‌ام حالا نزدیک‌تر بیا و، کلید در باغ را از من بگیر من سالهاست دور مانده‌‌ام از تو و می‌روم که بخوابم من پرده را کنار زدم حالا تو با خیال راحت پروانه‌وار در باغ گردش کن من بالهای پروانه‌ها را هم با رنگهای تازه برای تو در این‌جا نوشته‌ام - ۲۱ آذر زادروز #رضابراهنی @kanoon_adabi_bahman
Показать все...
آدم ها همه می پندارند که زنده اند؛ برای آنها تنها نشانه ى حیات، بخار گرم نفس هایشان است! کسی از کسی نمی پرسد: آهای فلانی! از خانه دلت چه خبر گرم است چراغش نوری دارد هنوز؟ ۲۱ آذر زادروز #احمد_شاملو @kanoon_adabi_bahman
Показать все...
Показать все...
Выберите другой тариф

Ваш текущий тарифный план позволяет посмотреть аналитику только 5 каналов. Чтобы получить больше, выберите другой план.