cookie

Мы используем файлы cookie для улучшения сервиса. Нажав кнопку «Принять все», вы соглашаетесь с использованием cookies.

avatar

ارزیابی شتابزده

یادداشتهای محمدرضا اسلامی - - - - در ادامۀ یادداشتهای ژاپن و وبلاگ ارزیابی شتابزده؛ اینجا تلاشی است برای دیدن آمریکا و ثبت مشاهدات. تحلیل و مقایسۀ الگوی توسعه هر دو کشور آمریکا و ژاپن و مستندنگاریها، در حد امکان. ارتباط: @Mohammadreza_Eslami2

Больше
Рекламные посты
13 246
Подписчики
-224 часа
-237 дней
-1530 дней

Загрузка данных...

Прирост подписчиков

Загрузка данных...

سخنرانی آقای جیمز مَلی مدیرعامل مهندسین مشاور Degenkolb در کلاس مهندسی زلزله تحت عنوان: Seismic Upgrade of a 15-Story Steel Moment Frame Building - Satisfaying Performance Criteria with Aplication of Experimental and Analytical Procedures 🔵 در این گفتگو با دانشجویان آقای ملی توضیح می دهد که برای «مقاوم سازی» ساختمان 15 طبقه مرکز مدیریت حمل و نقل منطقه Bay Area چه سلسله اقداماتی را انجام داده اند. مجموعه ای از مطالعات آزمایشگاهی (هر تست حدود 200 هزار دلار در دانشگاه کالیفرنیا سان دیگو) و مطالعات مدلسازی که عددی برای این سازه انجام شده است. 🔵 هدف اصلی جیمز از این بحث با دانشجویان این بود که مفهوم Performance (عملکرد) در سازه را روشن کند (با یک پروژه واقعی و مهم). توضیح می دهد که «سطح عملکرد» در چنین ساختمانی باید به نحوی باشد که وقتی زلزله رخ می دهد نه تنها سازه آسیب نمی بیند بلکه کامپیوترهای کنترل ترافیک هم دچار آسیب نشوند. در بحث مهندسی زلزله و سازه جیمز چهره ای شناخته شده و مورد احترام در جامعه مهندسی آمریکاست. او پروژه های مهمی را مدیریت کرده و نسل توانمندی از مهندسین محاسب و مدیران پروژه را طی چهار دهه فعالیت تربیت کرده است. شرکت Degenkolb هر پروژه ای را قبول نمی کند و عملا فقط در پروژه های فنی خاص و ویژه درگیر می شود. https://t.me/solseghalam/2340
Показать все...
ارزیابی شتابزده

👍 21 8🙏 3👏 1👌 1
1:32:27
Видео недоступноПоказать в Telegram
20240606_160100_Recording_cutfile_20240611035442478_1920x1080.mp4353.01 MB
1🙏 1👌 1
🔺ترمی که گذشت - گزارش شماره ۸ (بخش دوم🔻) ... زنگ زده بود و پرسیده بود: از میان دانشجویان ممتازِ چندسال اخیر چند گزینه را معرفی کن، قطعا پیشنهاد از میان همین دانشجویان می بود. این امر با اینکه ساده به نظر می رسد ولی نشان از وجود یک لوپ موفق (کارآمد) است. شرکتهای مهندسی صاحب برند، به دلیل داشتن نیروهای فنی توانمند، برند شده اند ولی به دلیل سازوکار گزینش دانشجویان قوی، همچنان قله نشینی خود را حفظ می کنند. اینها مهندس استخدام نمی کنند بلکه یک «شخصیت» منظم، باسواد، و با قابلیتِ «حل مسئله» را استخدام می کنند. نمی خواهم درباره این چند دانشجو اغراق شود، ولی عملا مشاهده پنج سال عملکرد خوب دانشجو و بعد مشاهده جذب شدنش در SGH یا KPFF نشان از این است که سیستم دانشگاه و صنعت چطور خوب با هم اندرکنش دارند. 7️⃣- نکته دیگر درباره این درس اینکه «هیچ یک» از دانشجویان ارشد در این کلاس «پایان نامه» برنداشته بودند. طی سه سال گذشته فقط پارسال یک دانشجو بود که با پایان نامه فارغ التحصیل شد و عملا امسال هم همه دانشجویان با آزمون جامع یا Comprehensive Exam فارغ التحصیل شدند. این نکته مهمی است که قبلا به آن در اینجا + پرداخته شده بود. اینکه دانشگاه نباید وقتِ دانشجوی ارشد را با پایان نامه تلف کند و به شکل «واقع بینانه» نمی توان انتظارِ یک «کار کیفی» را از پایان نامه ارشد داشت. بله در گذشته پایان نامه یک مولفه مهم از پروسه تحصیلات تکمیلی ارشد محسوب می شده ولی با تغییراتی که در سالهای اخیر در رویکرد دانشگاههای برتر آمریکایی رخ داده، دانشجوی ارشد دو گزینه قابل انتخاب دارد: اینکه پایان نامه انجام دهد یا اینکه در آزمون پایانی شرکت کند. (که عموم دانشجویان دومی را انتخاب می کنند) در ژاپن اینگونه نبود و انرژی زیادی از دانشجوی ارشد روی پایان نامه و پژوهش گرفته می شد. هیچ اغراق نیست که گفته شود وزنِ پایان نامه های ارشد ژاپنی گاه شانه به شانه پایان نامه دکترا در دانشگاههای رتبه دو/سه آمریکایی می زند. این گزاره را می توانید صحت سنجی کنید و مثلا الان از کتابخانه دانشگاه کیوتو چند پایان نامه ارشد را با پایان نامه دکترا در مثلا دانشگاه آکرون آمریکا (در همان رشته) مقایسه کنید. بدون شک از حجم کار دانشجوی ارشد در کیوتو، اوساکا یا توکیو شگفت زده خواهید شد. لذا این دو رویکرد متفاوت است. عملا دو Set up متفاوت در امر آموزش عالی و ساختار دانشگاه و به گمان من رویکرد آمریکایی صحیح تر است. دانشجوی ارشد قرار است که در «صنعت» مشغول به کار بشود و لذا بهتر است که وقت و انرژی اش روی گذراندن واحدها صرف بشود. الان مثل ۳۰ سال پیش نیست که کسی پس از فارغ التحصیلی با مدرک ارشد، در دانشگاه تدریس کند یا در مراکز پژوهشی برای امر تحقیقاتی استخدام شود. 8️⃣- در مجموع سه سخنران از صنعت دعوت شدند. آقایان کیت میاموتو، جیمز ملی و دکتر بهزاد رافضی. (ویدئوها ذیلا آپلود می شود) 9️⃣- درباره درس آزمایشگاه مصالح قبلا در گزارش ترم قبل صحبت شد (اینجا+). این ترم سر جمع ۹۰ سیلندر بتنی و ۸ تیر بتنی با دانشجویان ساختیم و شکستیم. پنج تیمِ چهار نفره که هر تیم طرح اختلاط بتن را برای مقاومت متفاوتی تهیه کردند. علاوه بر بتن، مشخصات مکانیکی فولاد و چدن را تحت کشش تست کردیم تا رفتار چدن با فولاد مقایسه شده و دید روشنی از «شکل پذیری فولاد» برای دانشجویان حاصل شود. نهایتا در پایان ترم بر روی آزمایش چوب درخت داگلاس (از گونه کاج سانان) متمرکز شدیم و یکبار دیگر این شگفتی را دسته جمعی اذعان(Acknolwedge) کردیم که حبذا! یک قطعه چوب ۲ اینج در ۲ اینچ داگلاس تحت بار فشاری از یک سیلندر بتنی با قطر ۵ اینچ قوی تر است! چوب داگلاس دارای ساختار سلولی پیچیده‌ای است که شامل الیاف، تراکئیدها و سلولهای پارانشیمی می‌باشد. این ساختارها به چوب داگلاس مقاومت و استحکام بالایی می‌بخشند. اگر بخواهیم با عدد و رقم گفتگو کنیم، بیشترین مقاومت "بتن" دانشجویان در این ترم حدود 6 Ksi بود در حالی که در تست نمونه های چوب داگلاس حتی مقاومت 9 Ksi هم به دست آمد. سرجمع حدود شصت ساعت کار آزمایشگاهی (Hands-on) و انجام تستهای مکانیکی با این نسل زد از این جهت مهم است که اینها بچه هایی هستند که سر در موبایل بزرگ شده اند و بخشی از دوره دبیرستان هم در کرونا بوده اند. اما این نسل زد برای آزمایشهای «عملی» و خارج شدن از فضای «مجازی» مهیا تر از انتظار است و عموما در کار تیمی با هم خوب همکاری می کنند. ▪️▪️به پایان آمد این دفتر. برنامه ترم پائیز آینده شامل این درسها خواهد بود: طراحی سازه فولادی، مکانیک جامدات ۲، برنامه نویسی کامپیوتر. تا چه بازی رخ نماید… #حافظ تا چه بازی رخ نماید، بِیدقی خواهیم راند/ عرصه شطرنج رندان را مجال شاه نیست بندۀ پیر خراباتم که لطفش دائم است/ ورنه لطف شیخ و زاهد گاه هست و گاه نیست
Показать все...
👍 62 20👏 4🙏 2
✍️ ترمی که گذشت – گزارش شماره ۸ سرانجام آخرین روز سال تحصیلی ۲۰۲۴-۲۰۲۳ هم سپری شد و پرونده این سال هم بسته شد اما حکایت همچنان باقی است. به روال گزارشهای گذشته، درباره اتفاقات این ترم می توان به ذکر این موارد پرداخت: 1️⃣- درسهای این ترم شامل دو کلاس بود: مهندسی زلزله (برای کارشناسی ارشد) تحت عنوان CE 557 Seismic Analysis and Design و آزمایشگاه مصالح با عنوان CE 259 Materials Laboratory (برای دوره کارشناسی). 2️⃣- چند کلامی درباره درس مهندسی زلزله: تقریبا نیمی از دانشجویان این کلاس بچه هایی بودند که از سال دوم دوره لیسانس با هم بودیم و حال در انتهای سفرشان در دانشگاه، این ترم فارغ التحصیل می شدند و در آستانه شروع فصل جدیدی از زندگی (و لذا این جزء آخرین واحدهای دوره ارشد برایشان به شمار می آمد). طی این سالها سِیر تغییرات روحی-اخلاقی دانشجو را می توان شاهد بود. با برخی از این دانشجویان در سال دوم کارشناسی درسهای مکانیک جامدات (مقاومت مصالح) و آزمایشگاه مصالح را با هم داشتیم؛ سپس در سال سوم درس طراحی سازه فولادی، در سال چهارم درس دینامیک سازه، سپس در سال اول دوره ارشد درس طراحی سازه های چوبی و نهایتا اکنون در پایان سال دوم دوره ارشد این درس مهندسی زلزله را با هم داشتیم! یعنی آنها به خوبی مدرس را می شناختند و مدرس هم به خوبی آنها را می شناسد! عملا این سومین باری بود که با یک گروه دانشجو چنین اتفاقی می افتاد. 3️⃣- برنامه کلاس مهندسی زلزله به این شکل بود که تا حوالی میان ترم روی ضوابط استاندارد ASCE-7 و تحلیلهای خطی متمرکز شدیم و نیمه دوم ترم را روی تحلیلهای غیرخطی سازه کار کردیم که استقبال دانشجویان در نیمه دوم ترم جالب توجه بود. برای آشنایی با تکنولوژیهای نوین سازه، در قسمتِ دوم ترم یک قاب فولادی با دمپرهای ویسکوز طراحی شده و رفتار آن قاب تحت رکورد زلزله نورتریج با نرم افزار ETABBS مدلسازی شد. سپس در هفته بعد، همان قاب به جداساز لرزه ای مجهز شد و مجدد رفتار قاب تحت زلزله نورتریج مدلسازی شد. عملا این امکان برای دانشجویان فراهم شد تا رفتار یک قاب فولادی «معمولی» را با حالتی که سازه به این فناوریهای نوین مجز می شود «مقایسه» کنند. 4️⃣- نکته ای که درباره این کلاس قابل ذکر است اینکه تقریبا عموم دانشجویانی که این ترم از دانشگاه فارغ التحصیل می شوند از ابتدای این ترم Job Offer (پیشنهاد شغل) مشخص در دست داشتند. یعنی از ابتدای ترم مشخص است که این دانشجو قرار است به محض فارغ التحصیلی در کجا و در کدام شرکت مشغول به کار شود! چند سال قبل و نخستین باری که این درس را داشتم این امر برایم محل تعجب بود ولی اکنون تقریبا دید روشنی از علت این موضوع وجود دارد: دانشجویان در سالهای دوره کارشناسی در چند تابستان، دوره کارآموزی (Internship) را در چند شرکت مختلف طی می کنند و سپس در دوره ارشد هم شانس یک اینترنشیپ تابستانه دیگر وجود دارد. عملا بسیاری از شرکتها، استخدام «نیروی جدید» را از میان کارآموزان تابستان انجام می دهند. نکته دیگر اینکه دائما در دانشگاه برنامه هایی تحت عنوان ارتباط صنعت و دانشگاه (Company Day) برگزار می شود که باعث می شود دانشجویان شانس ارتباط مستقیم با مهندسین شرکتها را پیدا کرده و بتوانند در حوالی زمان فارغ التحصیلی «اپلای» کنند. سرجمع در پایان دوره کارشناسی ارشد، دانشجوی ممتاز یک یا حتی دو آفر شغلی مشخص در دست دارد. 5️⃣- زمانی که در دفتر طراحی در سانفرانسیسکو مشغول به کار بودم همکاری داشتیم به نام سارا که لیسانسش را در همین دانشگاه و ارشدش را در دانشگاه کورنل گذرانده بود. آن زمان به سازوکار پیچیده آموزش عالی در این کشور آشنا نبودم و درکی از Value او برای شرکت نداشتم. یکبار در میان حرفها سارا گفت: «گذراندن دوره ارشد برای من (و خانواده ام) هفتاد هزار دلار هزینه برداشت آنهم با قیمت دلار آن زمان (دلار قبل از تورم کرونا)»... عملا شرکتها برای یک دانشجوی ارشد ممتاز «ارزش» قائل هستند چون این جوانی است که در دوره دبیرستان درگیر مواد مخدر و مسائل متعددِ دبیرستان آمریکایی نشده و در دوره شش ساله دانشگاه را هم با تحمل آنهمه مشکلات و مصائب مالی، با موفقیت به پایان رسانده. 6️⃣- در میان دانشجویان ممتاز این کلاس، دو دانشجو بودند که شرکت SGH آنها را برای اشتغال در دفتر سانفرانسیسکو در تیم آقای کِوین مور انتخاب کرده بود. یک نفر هم آفر کار در دفتر لس آنجلس شرکت KPFF را داشت. این نکته از این جهت برایم جالب توجه بود که این دو دفتر جزء بهترین دفاتر محاسبات سازه در آمریکا محسوب می شوند و این امر نشان می دهد که «مکانیزم مصاحبه-گزینش» در این شرکتها چقدر «کارآمد» است. یعنی اگر کوین مور زنگ زده بود و پرسیده بود... ادامه گزارش (بخش دوم)🔻
Показать все...
👍 12 5🙏 1
✍️ ایده‌های غیرمنطقی و غیرعقلانی در گفتگو با تجارت فردا (داستان‌های عامه‌پسند) 🔵 یک نفر پیدا شده و گفته «اگر مسئولیت اقتصاد را به من بدهید قیمت دلار را می آورم زیرِ بیست هزار تومان». مگر قیمت ارز یک "دکمه" دارد که فشار بدهیم و قیمت دلار جابجا بشود؟ اگر چنین دکمه ای وجود داشت که با فشار دادنش قیمت ارز یک سوم می شد چطور در ترکیه #اردوغان و لشکر مشاوران و برنامه ریزانش نتوانسته اند مشکل برابری ارزش دلار و لیره ترکیه را حل کنند؟ 🔵 چرا شینزو آبه در ژاپن (در کشوری که تویوتا، هوندا، سونی، پاناسونیک، نیسان، میتسوبیشی، هیتاچی و ... دارد) برای حل مشکل ارزش ین ژاپن در برابر دلار آنهمه مصائب و مشکلات را متحمل شد؟ اگر یک دکمه وجود داشت که با ابلاغیه و بخشنامه می شد قیمت ارز را در #ژاپن جابجا کرد چرا شینزو آبه مجبور شد که یک سلسله اقدامات اقتصادی گسترده با هزاران برنامه ریزی و زمانبندی رت به کار ببندد؟ (اقدامات شینزو آبه در دنیا تحت عنوان آبه نومیکس نام گرفت). شگفت آور و بهت آور است که کسی مقابل دوربین رسانه ملی بنشیند و اینگونه به اعتماد به نفس سخن بگوید. 🔵در این گفتگو با تجارت فردا به بحث «داستان‌های عامه‌پسند» پرداخته شده است. در این روزها که بازار وعده و وعید برای حل مشکلات کشور داغ است به این مباحث پرداخته شده است: ✔️ تعریف مشخص (Definition) از مفهوم ایده غیرعقلانی و تخیلی چیست؟ ✔️ چرا این ایده‌ها طرفدار پیدا کرده است؟ ✔️کاربست این ایده‌های تخیلی و فضایی چه بلایی بر سر اقتصاد می‌آورد؟ ✔️چرا افرادی که مدعی راهکارهای تک‌پارامتری و مبتنی بر ساده‌سازی هستند می‌توانند فضای طرح ایده خود را پیدا کنند؟ لینک پی دی اف گفتگو در تجارت فردا https://t.me/solseghalam/2336 لینک در وب سایت + محمدرضا اسلامی 🌐t.me/solseghalam
Показать все...
ارزیابی شتابزده

داستان‌های عامه‌پسند

👍 36 5👎 2🙏 2👏 1
42-45.pdf9.01 KB
00:17
Видео недоступноПоказать в Telegram
IMG_0333.MP41.45 MB
👎 11😢 5🤔 2 1👌 1
✍️ آنچه که مهدی تدینی نمی گوید (بحثی در تخفیف و تحقیر اصلاح طلبان) محمدرضا اسلامی پس از اینکه مشخص شد مسعود پزشکیان امکان حضور در رقابتهای انتخابات ریاست جمهوری 1403 را داراست، مهدی تدینی در قالب 2 یادداشت مطالبی را با جریان اصلاحات و اصلاح طلبان کشور طرح کرده است (این+ لینک و این+). با اینکه این سلسله سوالات از جریان اصلاحات صحیح است اما اینگونه سخن گفتن با اصلاح طلبان ماهیت تحقیری/تخفیفی دارد. لذا ذکر چند نکته اضافه بر یادداشت مهدی تدینی محل ضرورت دارد: 🔵 1- شورای نگهبان در انتخابات 1392 صلاحیت #رحیم_مشائی را رد کرد. این در شرایطی بود که محمود احمدی نژاد دستان مشائی را مقابل دوربین و رسانه ها بالا برده بود و روشن و مشخص گفته بود: مشائی یعنی احمدی نژاد و احمدی نژاد یعنی مشائی. قلَّ و دلّ، واضح و روشن. در جریان رقابتهای 1392 سعید جلیلی نتوانست اقبال عموم مردم را به خود جلب کند (و قالیباف نیز هم). با اینکه حسن روحانی برنده ریاست جمهوری شد ولی امثال مهدی تدینی با تخفیف/تحقیر اصلاح طلبان این را نمی گویند که: «می شُد که کشور چهار/هشت سال دست مشائی باشد، و سپس مجدد هشت سال دیگر دست احمدی نژاد». عملا مدلی که در #روسیه اتفاق افتاد و «دمیتری مِدودف یعنی پوتین، پوتین یعنی مدودف» در ایران اتفاق نیفتاد. این را مهدی تدینی (و امثال تدینی مانند حسین دهباشی) نمی گویند. 🔵 2- اینکه در 1392 چنین شد محصول چه بود؟ اینکه مشابه بلایِ «کمپلکس مدودف-پوتین» در یک بازه 25 ساله بر سر کشور نازل نشد محصول چیست؟ در این باره نه مهدی تدینی سخنی می گوید و نه حسین دهباشی (و افراد مشابه) بلکه از سر غرور و تحقیر درباره جریان اصلاحات سخن می گویند. بدیهی است که علت به صدر «ننشستنِ» مشائی فقط به جریان اصلاحات مرتبط نیست ولی باید توجه کرد که در 1396 مجددا خود «محمود احمدی نژاد» کاندیدای ریاست جمهوری شد! یعنی امثال تدینی و دهباشی طوری حرف می زنند که گویی ایران کشوری در قلب اروپاست و انگار نه انگار که در همین همسایه شمالی 25 سال کشور روسیه چطور به بلای پوتین مبتلا شده؟ 🔵3- در اینکه روحانی بد عمل کرد و خاطره آن خنده های زشتش که گفت «من هم صبح جمعه فهمیدم بنزین گران شده» از خاطرها محو نمی شود بحثی نیست، ولی حرفی که گفته نمی شود این است که می شُد به جای آن چهار سال دوم و ناموفق حسن روحانی، 8 سال + به علاوه 8 سال کمپلکس مشائی(بهار)-احمدی نژاد متولی دولت و امور کشور شوند. سوال مشخص این است: چرا امثال مهدی تدینی و حسین دهباشی در این خصوص حرفی نمی زنند؟ 🔵 4- ممکن است گفته شود که رد صلاحیت ها کار شورای نگهبان بوده و ربطی به «جریان اصلاحات» ندارد و لذا امثال مهدی تدینی و حسین دهباشی ها «حق دارند» اینچنین از موضع تحقیر به جریان اصلاحات سخن بگویند. پاسخ این است که بله! با اینکه رد صلاحیتها کار شورای نگهبان بوده ولی اینکه به جای سعید جلیلی و حمید رسایی کشور در دست حسن روحانی و جواد ظریف باشد محصول همان اندک سرمایه اجتماعی و کنشِ جمعی جریان اصلاحات بوده است. ▪️صریح سخن بگوییم؟ آنچه که امثال مهدی تدینی نمی گویند این است که «اگر» در دور دوم حسن روحانی آن کازینودار مونارنجی به ریاست جمهوری آمریکا نرسیده بود و اگر که دونالد ترامپ آنگونه برجام را (به علاوه سایر کارهای اوباما) هوا نکرده بود، با همان نیم بند جریان اصلاح طلبی (و با همان حضور جهانگیری و جواد ظریف) کشور در چه وضعیتی می بود؟ آیا غیر از این است که از نقشِ پارامترِ «ترامپ» در نابودی دولت حسن روحانی هیچ سخنی نمی گویند؟ کشوری که سالیانه حدود 60 میلیارد دلار هزینه جاری دارد به جایی رسید که کمتر از 20 میلیارد دلار فروش نفت و درآمد نفتی داشت. 🔵5- این جملات مهدی تدینی را ببینیم: «هیچ پیوند ارگانیکی میان پزشکیان و اصلاح‌طلبان وجود ندارد. دوباره چک سفیدی تحویل نامزدی می‌دهند و فردا آن نامزد هر چرخشی بخواهد می‌کند و دلیلی هم برای پاسخگویی ندارد» پیوند ارگانیک؟ چک سفید؟! اشتباه کلیدی امثال مهدی تدینی و حسین دهباشی ها این است که سیاست را یک امر «غیروحشی» فرض می کنند و در یک نگاه فانتزی به امر سیاست گمان می کنند در منطقه بلازده خاورمیانه باید یک ارتباط "ارگانیک" ! میان نامزد ریاست جمهوری و جریان اصلاح طلبی باشد. به گونه ای ناامیدانه سخن می گویند که انگار تفاوتی بین آن رئیس جمهوری که می گوید: «آنقدر قطعنامه بدهید تا قطعنامه دانتان پاره شود» و رئیس جمهوری که با جهانگیری/جواد ظریف دغدغه خرید بوئینگ و ایرباس جدید دارد «نیست»! جوری سخن می گویند که انگار تفاوتی بین مسعود پزشکیان و این اسماعیلی وزیر ارشاد نیست. انگار که چک غیرسفید امضا در امر سیاست تعریف شده. 🔴 چنین نگاه فانتزی به امر سیاست از کجا نشات می گیرد؟ سیاست خواندن و مشق سیاست در میان سطور کتابها و نه در میدان عمل.
Показать все...
ارزیابی شتابزده

👍 139👎 49👌 9 8👏 5🤔 1🙏 1
Фото недоступноПоказать в Telegram
👍 2 1
رفقایت کو؟ (همراهان محمود احمدی نژاد در ثبت نام وزارت کشور) محمدرضا اسلامی 🔵 در روز ثبت نام احمدی نژاد در وزارت کشور توجه رسانه ها و خبرنگاران به حرکات و چیزهایی معطوف شد که او متخصص آن است. اینکه این «شناسنامه ساخت ایران» هست یا نیست، و سایر «رفتارهایِ جلب توجه کننده» ای که او متختصص آن است؛ اما یک سوال طرح نشد: چرا بسیاری از یاران و رفقای قدیمی احمدی نژاد همراهش نبودند؟ همراهان احمدی نژاد در روز ثبت نام اینها بودند: عبدالرضا شیخ الاسلامی، مجتبی هاشمی ثمره، علی اکبر جوانفکر، احمد علیرضا بیگی و مرتضی تمدن. بجز اینها هیچ یک از معاونین احمدی نژاد و همچنین هیچ یک از وزرایش او را همراهی نکردند. ✔️ در اسامی بالا فقط شیخ الاسلامی در مقطعی وزیر بوده و نقش اصلی او مسئول دفتری احمدی نژاد بوده است. ✔️هیچ یک از سایر آن چهار نفر دیگر وزیر احمدی نژاد نبوده اند. ✔️بجز بیگی، در ثبت نام 1400 هم همین چند نفر در کنار احمدی نژاد بودند. ✔️عملا تمدن و بیگی (و حتی جوانفکر) جزء «حلقه دوم» دوستان احمدی نژاد در دوره مسئولیتش بوده اند و از افراد «حلقه اول‌» دوستان قدیمی احمدی نژاد (که از زمان شهرداری به او چسبیده بودند) هیچ یک از این اسامی حضور نداشتند: ▪️ محمد علی آبادی از سال ۱۳۸۲ که احمدی نژاد با چهره ارزشی شهردار پایتخت شد، علی آبادی دستِ راست او بود. معاون فنی و عمرانی شهرداری تهران یعنی متولی تمام پروژه های عمرانی کلان شهر و پیمانکاران. علی آبادی در آن دوسال با احمدی نژاد یار غار بود. سپس او در دولت به عنوان گزینه وزارت نیرو به مجلس معرفی شد. و سالها معاون ریس جمهور شد و متولی ورزش کشور. امروز علی آبادی کجاست؟ او این سالها کجا نهان گشت؟ علی آبادی گمان می کند که از دیده ها نهان شدن، باعثِ فراموش شدن از خاطرها و خاطره ها می شود. ▪️غائب دیگر: علی سعیدلو برای چهرۀ ارزشیِ قصۀ ما، سعیدلو «معاون مالی» بود در دوران شهرداری تهران. کلیددار خزانۀ شهرداری پایتخت. بودجه خرما و افطاری پخش کردن سر چهارراههای تهران به هنگام اذان، و کمک به مساجد و هیاتهای مذهبی در آن زمان از مسیر اداری دفتری می گذشت که سعیدلو متولی آن بود. سپس سالها در دولت، او دست چپ محمود احمدی‌نژاد بود و معاونِ "اجرایی" رییس جمهور، و گزینه «وزارت نفت»! چند سال هم متولی ورزش کشور بود با عنوان رییس سازمان تربیت بدنی ایران. سالهاست که او هم از دیده ها نهان شده، هیچ صدایی (حتی خفیف ترین صدا از او در نمی آید) و او هم گمان می کند که یارِ غار بودنش از خاطرها رفته است. ▪️سایر غائبین؟ به این لیست اگر بخواهیم بپردازیم مجال تلگرام اجازه نمی دهد. افرادی مانند: کامران دانشجو (رئیس ستاد انتخابات وزارت کشور در ۸۸ و وزیر سابق علوم)، علیرضا علی احمدی، مسعود زریبافان، کامران باقری لنکرانی و... 🔵 آیا این نکته مهمی است؟ نباید گمان کرد که احمدی نژاد فقط با هاشمی رفسنجانی دچار مشکل شد. همچنین نباید گمان کرد که او امروز فقط با آیت اله خامنه ای دچار مشکل است؛ بلکه «مساله اصلی» در تحلیل پدیده احمدی نژاد این است که او حتی با دوستانِ قدیمی‌خود نیز رشته دوستی و «رابطه» را نگه نداشته است. از لشکر یاران احمدی نژاد که در آن شبِ مناظره با میرحسین او را همراهی کردند و برایش هلهله می کردند و از منکوب کردن شیخ کروبی و میرحسین توسط او بینهایت خوشحال بودند، هیچ کدام در کنارش نمانده اند. مسئله اصلی در واکاوی پدیده احمدی نژاد تحلیل ذهنی است که او از امر «رابطه» برای خودش دارد. او معتقد است که من مسیر خودم را می روم و در طی این مسیر حتی اگر «برادرم» هم همراهم نشد ایرادی نیست چرا که تا زمانی که مستظهر به پشتیبانی «بخشی از توده مردم» هستم برگ برنده در دستان من است. روابط و رفاقت ها به قدر دستمال بی ارزش است. 🔵 بی اصالت بودنِ رابطه مسئله اصلی در تحلیل احمدی نژاد «بی اصالت بودنِ رابطه» است. برای تیپولوژی احمدی نژاد فرقی نمی کند که به صورت هاشمی رفسنجانی پنجه بکشد (که قبلا در زمان استانداری او را تحسین می کرده) یا اینکه از رفقای قدیمی اش عبور کند یا اینکه برادر را به ثمن بخس به کناری بیندازد. «بی اصالت بودنِ رابطه» از آن جهت اهمیت دارد که در دنیای مدرن هیچ «ساختار توسعه ای» بدون استقرار بر روی روابط انسانی پایدار شکل نمی گیرد. #تویوتا بر بستر تکنولوژی شکل نگرفته بلکه مجموعه ای از روابط انسانیِ پایدار در خانواده مرحوم Shoichiro Toyoda باعث شده که چندین دهه تویوتا به موفقیت اداره شود. شرکت اپل لبه مرز دانش و فناوری است ولی اپل بر روی یک «ساختار رابطه انسانی» مستقر شده است. احمدی نژاد هشداری است به من و به ما ایرانیان که می خواهیم دنیا را عوض کنیم (و دائما دیگران را نصیحت) ولی خود با رفقا و برادرمان توان حفظ یک رابطه متوازن و پایدار را نداریم. به نام خدای بهار ولی تمامی روابطم دائما در خزان.
Показать все...
👍 116👎 18 11👌 5🙏 2😢 1
Выберите другой тариф

Ваш текущий тарифный план позволяет посмотреть аналитику только 5 каналов. Чтобы получить больше, выберите другой план.