cookie

Мы используем файлы cookie для улучшения сервиса. Нажав кнопку «Принять все», вы соглашаетесь с использованием cookies.

avatar

شفیعی کدکنی

معلّمِ فرهنگ و ادبیاتِ ایران ◾ادمین اداره می‌کند. ◾اینستاگرام: https://www.instagram.com/shafiei_kadkani/ ارتباط با ادمین: [email protected]

Больше
Рекламные посты
42 405
Подписчики
+12624 часа
+1937 дней
+20430 дней

Загрузка данных...

Прирост подписчиков

Загрузка данных...

00:13
Видео недоступноПоказать в Telegram
گویند دل ز عشق تو برگیرم ای دریغ کاری که خود ز دست من و دل نمی‌رود شفیعی کدکنی
Показать все...
Фото недоступноПоказать в Telegram
و این جهانِ گذرنده دارِ خلود نیست و بر کاروانگاهیم و پسِ یکدیگر می‌رویم، هیچ‌کس را اینجا مُقام نخواهد بود، چنان باید زیست که پس از مرگ دعایِ نیک کنند. و تعجب بمانده‌ام از حرص و مناقَشت با یکدیگر و چندین زر و مال و حساب و تَبَعت، که درویشِ گرسنه در محنت و زحیر، و توانگرِ با همه نعمت چون مرگ فراز آمد از یکدیگر باز نتوان شناخت. مرد آن است که پس از مرگ نامش زنده ماند. تاریخ بیهقی مناقَشَت: بر کسی سخت‌گیری کردن و او را به تنگنا انداختن تَبَعت: عاقبتِ بَد زَحیر: دم سرد یا ناله برآوردن، نالهٔ هنگام زایمان
Показать все...
02:03
Видео недоступноПоказать в Telegram
@shafiei_kadkani نغمه سر کُن که جهان تشنهٔ آوازِ تو بینم. چشمم آن روز مبیناد که خاموش درین سازِ تو بینم. نغمهٔ توست، بزن! آنچه که ما زنده بدانیم. اگر این «پرده برافتد» من و تو نیز نمانیم، اگر چند بمانیم و بگوییم همانیم. ۲۹ اردیبهشت، سالروز درگذشت هنرمند خراسانی و نوازندهٔ برجستهٔ دوتار، استاد عثمان محمد‌پرست که دوتار می‌نواخت و برای فرزندان خراسان مدرسه می‌ساخت. #عثمان_محمدپرست
Показать все...
00:34
Видео недоступноПоказать в Telegram
+ اگر یک رباعی بخواهید بخونید که چکیدهٔ خیام باشه، کدوم رباعیشه؟ _ جامی‌ست که عقل‌آفرین می‌زنَدَش... #خیام
Показать все...
01:29
Видео недоступноПоказать в Telegram
خیّام عارف نیست. خیّامیّات را با خیّام اشتباه نکنید!
Показать все...
04:34
Видео недоступноПоказать в Telegram
جمال و میمنت [در شاد‌باش تولد معلمِ نوشتن و ستایش نام بلند داستان ایرانی، جمال میرصادقی] برای نوجوانان دست به قلم و بچه‌های دههٔ هشتاد و نود: جمال میر‌صادقی فارغ التحصیل دانشکدهٔ ادبیات دانشگاه تهران، صاحب آثار ارزنده و ماندگار داستانی ماست. علاوه بر این، میرصادقی چندین کتاب در زمینهٔ فن داستان و هنر نویسندگی دارد که سالهاست منبع بسیاری از نویسندگان و علاقه‌مندان هنر نوشتن شده است. کتاب راهنمای داستان‌نویسی و فرهنگ داستان‌نویسان از معروف‌ترین کتاب‌های آموزشی ایشان است. همسر ایشان بانو میمنت میر‌صادقی (ذوالقدر) دانش‌آموختهٔ همان دانشکده‌ای‌ست که جمال میرصادقی در آن دانشکدهٔ نام‌آشنای جهان در ادب فارسی، روز‌های جوانی‌اش را گذراند. میمنت میرصادقی ادیب و شاعر برجسته عصر ماست. محمدرضا شفیعی کدکنی در جایی دیگر دربارهٔ ایشان گفته است: شعرِ میمنت، نمونۀ معتدلِ شعرِ مترقّی فارسی در عصرِ ماست. اگر شعرِ زنان ایران را در صدسالِ اخیر غربال کنیم، شعرهای میمنت از نمونه‌های ممتازِ شعرِ زنان ایران در عصرِ حاضر است. با سپاس از خانم نسرین اسدی #میمنت_میر_صادقی #جمال_میر_صادقی
Показать все...
00:42
Видео недоступноПоказать в Telegram
@shafiei_kadkani ننازم به سرمایهٔ فضلِ خویش به دریوزه آورده‌ام دست، پیش خدایا، به عزت، که خوارم مکن به ذلّ گنه شرمسارم مکن [بوستان سعدی] ویدیو: در شبِ یک‌صد‌ سالگی پیر فرزانه و باغبان مثنوی، دکتر محمدعلی موحد به همت مجلهٔ بخارا @bukharamag موسیقی: تار پرشرافتِ استاد فرهنگ شریف #محمد_علی_موحد
Показать все...
@shafiei_kadkani ـــــــــــــــــــــــ غزل فارسی مادرِ همهٔ غزل‌های جهان ▪️بیماری اصلی شعرِ روزگارِ ما از همین‌‌جا شروع می‌شود که خودش نه‌تنها فُرمی –جز کار نیما– به وجود نیاورده است، بلکه فرم‌های شگفت‌آوری را که محصولِ نبوغِ خیّام و فردوسی و حافظ و مولوی و سعدی است، به یک سوی نهاده و در فرمِ بی‌فرمی ربعِ قرنی است که در جا می‌زند (چند کار منثور شاملو، آن هم نه همهٔ کارهایش را استثنا باید کرد که در بی‌فرمیِ ظاهری آنها نوعی فرم، اما نه فرم نهایی وجود دارد.) به عقیدهٔ من بُن‌بستِ شعر معاصر به دست کسانی خواهد شکست که یا فرم تازه‌ای ابداع کنند –کاری که نیما کرد و شاگردانش کمال بخشیدند– یا یکی از فُرم‌های تجربه‌شدهٔ قدیم یا جدید را با حال‌و‌هوایِ انسان عصرِ ما انس و الفت دهد و در فضای آن فرم‌ها، تجربه‌های انسانِ عصر ما را شکل دهد. می‌توان غزل گفت و غزل را به عنوان یک فرمِ باز، یک قالب گسترده و یک قاب پذیرفت؛ قابی که همه نوع تصویر –از منظره گرفته تا انواع پُرتره‌ها، در هر سبکی از سبک‌های نقاشی– در آن می‌تواند جای بگیرد، آن هم در زبانی که مادرِ همهٔ «غزل»‌های جهان است و هیچ زبانی نمی‌تواند بگوید برای «غزل» امکاناتی بیشتر از زیان فارسی دارد. من این حرف‌ها را به عنوان دفاع از غزل، به آن معنیِ احمقانهٔ «غزل‌های انجمنی» نمی‌گویم. می‌خواهم این مطلب بسیار ساده را یاد‌آور شوم که ادبیات و هنر، مجموعه‌ای از فرم‌های خاص‌اند و تحوّلات هریک از این فرم‌ها، به معنی نفی و انکار یا به کنار نهادن دیگر فرم‌ها نیست. ما در شعرِ سنّتی خویش قوالبی داریم و در داخلِ این قوالب فرم‌های بسیاری؛ فرم‌های ضعیف، نیرومند، راحت و دشوار. پیدایش قالب شعر آزاد، یا عروضِ نیمایی، به هیچ روی نفی مطلق آن قوالب نیست. آن قوالب می‌توانند آبستنِ فرم‌های خلّاق، برای بعضی از حال و هواهای عصر ما و عصر‌های آینده باشند. محمدرضا شفیعی کدکنی با چراغ و آینه، ۶۷۶–۶۷۳ اگرچه هیچ گل مُرده، دوباره زنده نشد، اما بهار در گُلِ شیپوری، مدام گرم دمیدن بود #حسین_منزوی ۱ مهر ۱۳۲۵ ۱۶ اردیبهشت ۱۳۸۳
Показать все...
Фото недоступноПоказать в Telegram
غزل فارسی مادر همهٔ غزل‌های جهان ▪️می‌توان غزل گفت و غزل را به عنوان یک فرمِ باز، یک قالب گسترده و یک قاب پذیرفت؛ قابی که همه نوع تصویر –از منظره گرفته تا انواع پُرتره‌ها، در هر سبکی از سبک‌های نقاشی– در آن می‌تواند جای بگیرد، آن هم در زبانی که مادرِ همهٔ «غزل»‌های جهان است و هیچ زبانی نمی‌تواند بگوید برای «غزل» امکاناتی بیشتر از زیان فارسی دارد. محمدرضا شفیعی کدکنی #حسین_منزوی ۱ مهر ۱۳۲۵ ۱۶ اردیبهشت ۱۳۸۳
Показать все...
00:29
Видео недоступноПоказать в Telegram
سالروز خاموشی حضرت استاد، عالی‌جناب بدیع الزمان فروزانفر رحمة الله علیه محمدرضا شفیعی کدکنی: استادی که مانند ندارد بدیع الزمان فروزانفر است‌. او هر وقت می‌خواست از شاعر مطلق صحبت کند می‌گفت: سعدی! من یادم هست سر کلاس صحبت می‌کرد که هر کسی باید خلاقیّت ذاتی خودش را داشته باشد. یک‌مرتبه گفت: گیرم شدی سعدی! وجودِ مکرّری خواهی بود. #سعدی فیلم: رامتین نظری‌جو
Показать все...