خورزوق سیتی
🔺مجله فرهنگی خورزوق سیتی عکس ها و مطالب خود را برای مابه آدرس مدیر کانال بفرستید 👈👈ارتباط با مدیرکانال 🆔 @khorzooghcity1 آدرس ما در پیام رسان سروش http://sapp.ir/khorzoghcity 7be 7th to آدرس ما در پیام رسان ایتا https://eitaa.com/khorzoghcity
Больше5 987
Подписчики
-824 часа
-57 дней
-330 дней
- Подписчики
- Просмотры постов
- ER - коэффициент вовлеченности
Загрузка данных...
Прирост подписчиков
Загрузка данных...
Фото недоступноПоказать в Telegram
📸آلبوم خاطرات سال ۱۳۶۳
🔹جمعی از دانش آموزان کلاس دوم تجربی دبیرستان خورزوق
👈ضمنا نفر دوم ایستاده سمت چپ شهید جمشید صداقت می باشند.
♦️ایستاده از چپ به راست
هاشمیان-شهید جمشید صداقت- اکبرصابری-حسن اقاتقی- حسین قاسمیان-محمدی-احمد قدیری- حمید بابایی-مختار بابایی-علیرضا جعفری
از چپ به راست نشسته
دبیر ورزش اقای نوید نیا- عباس طالبی- ناصر خدادادی- محمدرضا عسگری- زمانی- عبدلحمید صابری- حمزه سلطانی
🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹
🔹کانال مردمی شهر خورزوق
⭕ @khorzooghcity 👈👈
👍 7❤ 5
🔻آب حیات و قنات پیری ۲
همانطور که گفتیم آب قنات پیری برای مردم آبادی مقدس محسوب میشد حتی کسی به خود اجازه نمیداد لباسهای کثیف بچهها را در این آب بشوید .
اعتراضات مردم به چاه آقای زرگر که داشت رفته رفته قنات مقدس چند هزار ساله را میخشکاند به جایی نرسید ، قناتی که یادگار نیاکان باستانیشان بود .
آدمهایی که چند هزار سال پیش به این منطقه آمده و دشت هموار و حاصلخیزی را در اختیار گرفته بودند .
سپس به کوههای اطراف نگاهی کرده بودند و با کمک علم آن روز مقنیها ، آب را از بالا دست به وسیله قنات به زمین های خشک خود رسانده بودند .
حالا این تمدن چند هزار ساله داشت از بین میرفت .
مردم وحشت زده شده بودند ، فکر میکردند دیگر حتی آب برای خوردن هم نخواهند داشت چه برسد به کشاورزی! از همان اوایل دهه ۴۰ شمسی با کم شدن آب و از رونق افتادن کشاورزی جوانهای ده دسته دسته راه مهاجرت در پیش گرفتند گروهی به کویت عدهای به اهواز و گروه بیشتری راهی آبادان و خرمشهر شدند .
حالا جوانهای زیادی در آبادی نبودند اما مردهای مسنتر، زنها ، بچهها که بودند !
شور و مشورتی با حاج شیخ رضا روحانی معتبر محل شد و او هم به طور ضمنی موافقت خود را برای مقابله با آقای زرگر و چاه ایشان اعلام نمود.
در آن دوران هم مثل همیشه تاریخ ثروتمندان و آدمهای با نفوذ هر کاری میخواستند میکردند و مردم عامی دستشان از همه جا کوتاه بود.
قانون هم ظاهراً همیشه برای ضعفای جامعه نوشته میشود و اغنیا با روشهای خود و اعمال نفوذشان قوانین را دور میزنند .
همیشه به این مردم اینقدر در رنج و سختی فشار وارد میشود تا بالاخره تحملشان تمام شود .
وقتی میبینند از راههای قانونی و مسالمت آمیز کاری پیش نمیبرند در نهایت به اقدامات خشونت آمیز متوسل میشوند، اقداماتی که بعداً باید بهای سنگینی برای آن بپردازد .
حالا با خبر کردن همه اهالی محل ، زن و بچه ها و پیران و معدود جوانها، همه با چوب و چماق و برخی پرچمهایی در دست به سمت چاه آقای زرگر حرکت کردند.
درست مثل یک شورش و یا قیام بزرگ ، گرد و خاک زیادی برپا شده و سیل خروشان جمعیت در حال حرکت بود.
تا خبر شدن پلیس و نیروی انتظامی مردم به آن محل رسیده بودند و کار از کار گذشته بود و چاه ویران شده بود .
البته در این گیرودار عدهای از رعیتها و گماشتگان آقای زرگر که از مالکین منطقه بود زخمی شده بودند.
ناگفته نماند که بیشتر این زخمی شدگان از اهالی شهر گز بودند که در خدمت ایشان قرار داشتند.
🔹روایتگر :حسن حدادی
🔹نویسنده : مانی آقاجانی
🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹
🔹کانال مردمی شهر خورزوق
⭕ @khorzooghcity 👈👈
👍 9
♦️آسمان غروب امروز خورزوق
🔹عکاس: اتوسا سلطانیان رشته گرافیک
🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹
🔹کانال مردمی شهر خورزوق
⭕ @khorzooghcity 👈👈
👍 15❤ 7🤔 3🥰 1
🛎 معلمان #حق_التدریس طبق قانون تعیین تکلیف میشوند
🏮وزیر آموزش و پرورش درباره
#جذب_معلمان حق التدریس گفت:
✅ همه چیز را قانون تعیین تکلیف کرده است. ما جذب گستردهای داریم و در این جذب گسترده،
افراد متناسب با #تواناییهای خود جذب آموزش و پرورش میشوند و کسانی که از گذشته در آزمونها شرکت میکردند یا #سابقه حق التدریس دارند، قانونگذار برایشان تعیین تکلیف کرده است./مهر
🅾⏺🅾 #شاهین_شهرزیبا🕊👇
https://t.me/joinchat/AAAAAEDrovhBGv_PTyZPXg
🦅 @shahinshahreziba
01:26
Видео недоступноПоказать в Telegram
♦️این کشف، گوشی هوشمند شما را به یک کارت اعتباری تبدیل میکند!
🔹پژوهشگران مواد جدیدی کشف کردند که میتواند برای ساخت گوشیهای هوشمند بسیار کوچک حتی در ابعاد یک کارت اعتباری مورد استفاده قرار گیرد، البته مزایای این کشف فقط به کوچک شدن اندازه گوشیهای هوشمند محدود نمیشود، بلکه عمر باتری دستگاههای مبتنی بر این فناوری طولانیتر خواهد بود.
@AkhbareFori | Link
👍 2
🌷 ســـــلام
صبحتون بخیر
🌷امیدوارم
دنیاتون سرشار از
مهر و لبخند باشه
🌷و به هرچیزی که تو
زندگیتون میخواهید برسید
🌷و همون جایی باشید
که دلتون می خواد
🌷صبح آدینتون تون زیبا و شاد🌷
🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹
🔹کانال مردمی شهر خورزوق
⭕ @khorzooghcity 👈👈
👍 5👎 1
آب حیات و قنات پیری ۱
اوایل دهه ۱۳۴۰ خورشیدی است و دنیا در حال تغییر . ایران هم از این قاعده مستثنا نیست. موتورهای آبکشی دارند جای دلو و طناب را میگیرند و افتادهاند به جان سفرههای آب زیرزمینی.
دیگر کسی نمیخواهد معطل قنات باشد .
اگر از رجال آن دوران باشی اجازه حفر چاهی میگیری و موتور آبکشی بر سر آن نصب میکنی و شروع میکنی به شیره زمین را مکیدن ! غافل از اینکه آب را از سرچشمه میخشکانی .
آن سالها کم بارشی هم سهم مردم ایران شده بود و این دو ، دست به دست هم داده بودند تا قناتهای خورزوق یکی یکی کم آب و سپس خشک شوند اول از قناتهای کم آبتر شروع شد جوهری ، حسن آباد ،صادق آباد و....... تا رسید به قنات پیری که در آن روزگار نه تنها پرآبترین قنات آبادی بود بلکه آب بسیار شیرین و خنکی هم داشت .
قنات پیری از وسط آبادی میگذشت و در محلهایی که به آن ویراب میگفتند امکان دسترسی به آب برای اهل محل وجود داشت.
قنات پیری ماهی هم داشت ولی مردم آنها را نمیگرفتند زیرا برای این مردم قنات پیری قناتی مقدس محسوب میشد و احترام خاصی برای آن قائل بودند چرا که آب شربشان را نیز تامین میکرد در آن روزگارانی که هنوز آب لوله کشی تصفیه برای آبادی نیامده بود .
اواسط دهه ۴۰ است و شخصی به نام زرگر در محلی که امروزه حدود آن بین منطقه سنگبریهای محمودآباد و گز میباشد با مجوز دولت چاهی حفر کرد این چاه در نزدیکی مسیر قنات پیری به سمت خورزوق بود حالا تصور کنید که چه اتفاقی افتاد؟ خشکسالی این چند سال ، موتورهای آبکش در مناطق دیگر و حالا این چاه درست در مسیر قنات پیری چه بلایی بر سر آن آورد.
آن موقعها چاههایی هم در حیاط خانهها حفر شده بود که هر چند وقت یکبار مجبور بودند کمی پایینتر بروند تا به آب برسند البته
آب چندان جالبی هم نداشتند و بیشتر به کار شستشو میآمدند ، اما آب قنات پیری برای نوشیدن بسیار عالی بود.
حالا مردم شاهد بودند که هر روز دارد سطح آب قنات پایین و پایینتر میرود و به قول حضرت سعدی :
« در رفتن جان از بدن ، گویند هر نوعی سخن
من خود به چشم خویشتن ، دیدم که جانم میرود »
روایتگر : حسن حدادی
نویسنده : مانی آقاجانی
👍 16👎 6😢 5🥰 1
آب حیات و قنات پیری ۱
اوایل دهه ۱۳۴۰ خورشیدی است و دنیا در حال تغییر . ایران هم از این قاعده مستثنا نیست. موتورهای آبکشی دارند جای دلو و طناب را میگیرند و افتادهاند به جان سفرههای آب زیرزمینی.
دیگر کسی نمیخواهد معطل قنات باشد .
اگر از رجال آن دوران باشی اجازه حفر چاهی میگیری و موتور آبکشی بر سر آن نصب میکنی و شروع میکنی به شیره زمین را مکیدن ! غافل از اینکه آب را از سرچشمه میخشکانی .
آن سالها کم بارشی هم سهم مردم ایران شده بود و این دو ، دست به دست هم داده بودند تا قناتهای خورزوق یکی یکی کم آب و سپس خشک شوند اول از قناتهای کم آبتر شروع شد جوهری ، حسن آباد ،صادق آباد و....... تا رسید به قنات پیری که در آن روزگار نه تنها پرآبترین قنات آبادی بود بلکه آب بسیار شیرین و خنکی هم داشت .
قنات پیری از وسط آبادی میگذشت و در محلهایی که به آن ویراب میگفتند امکان دسترسی به آب برای اهل محل وجود داشت.
قنات پیری ماهی هم داشت ولی مردم آنها را نمیگرفتند زیرا برای این مردم قنات پیری قناتی مقدس محسوب میشد و احترام خاصی برای آن قائل بودند چرا که آب شربشان را نیز تامین میکرد در آن روزگارانی که هنوز آب لوله کشی تصفیه برای آبادی نیامده بود .
اواسط دهه ۴۰ است و شخصی به نام زرگر در محلی که امروزه حدود آن بین منطقه سنگبریهای محمودآباد و گز میباشد با مجوز دولت چاهی حفر کرد این چاه در نزدیکی مسیر قنات پیری به سمت خورزوق بود حالا تصور کنید که چه اتفاقی افتاد؟ خشکسالی این چند سال ، موتورهای آبکش در مناطق دیگر و حالا این چاه درست در مسیر قنات پیری چه بلایی بر سر آن آورد.
آن موقعها چاههایی هم در حیاط خانهها حفر شده بود که هر چند وقت یکبار مجبور بودند کمی پایینتر بروند تا به آب برسند البته
آب چندان جالبی هم نداشتند و بیشتر به کار شستشو میآمدند ، اما آب قنات پیری برای نوشیدن بسیار عالی بود.
حالا مردم شاهد بودند که هر روز دارد سطح آب قنات پایین و پایینتر میرود و به قول حضرت سعدی :
« در رفتن جان از بدن ، گویند هر نوعی سخن
من خود به چشم خویشتن ، دیدم که جانم میرود »
روایتگر : حسن حدادی
نویسنده : مانی آقاجانی
آب حیات و قنات پیری ۱
اوایل دهه ۱۳۴۰ خورشیدی است و دنیا در حال تغییر . ایران هم از این قاعده مستثنا نیست. موتورهای آبکشی دارند جای دلو و طناب را میگیرند و افتادهاند به جان سفرههای آب زیرزمینی.
دیگر کسی نمیخواهد معطل قنات باشد .
اگر از رجال آن دوران باشی اجازه حفر چاهی میگیری و موتور آبکشی بر سر آن نصب میکنی و شروع میکنی به شیره زمین را مکیدن ! غافل از اینکه آب را از سرچشمه میخشکانی .
آن سالها کم بارشی هم سهم مردم ایران شده بود و این دو ، دست به دست هم داده بودند تا قناتهای خورزوق یکی یکی کم آب و سپس خشک شوند اول از قناتهای کم آبتر شروع شد جوهری ، حسن آباد ،صادق آباد و....... تا رسید به قنات پیری که در آن روزگار نه تنها پرآبترین قنات آبادی بود بلکه آب بسیار شیرین و خنکی هم داشت .
قنات پیری از وسط آبادی میگذشت و در محلهایی که به آن ویراب میگفتند امکان دسترسی به آب برای اهل محل وجود داشت.
قنات پیری ماهی هم داشت ولی مردم آنها را نمیگرفتند زیرا برای این مردم قنات پیری قناتی مقدس محسوب میشد و احترام خاصی برای آن قائل بودند چرا که آب شربشان را نیز تامین میکرد در آن روزگارانی که هنوز آب لوله کشی تصفیه برای آبادی نیامده بود .
اواسط دهه ۴۰ است و شخصی به نام زرگر در محلی که امروزه حدود آن بین منطقه سنگبریهای محمودآباد و گز میباشد با مجوز دولت چاهی حفر کرد این چاه در نزدیکی مسیر قنات پیری به سمت خورزوق بود حالا تصور کنید که چه اتفاقی افتاد؟ خشکسالی این چند سال ، موتورهای آبکش در مناطق دیگر و حالا این چاه درست در مسیر قنات پیری چه بلایی بر سر آن آورد.
آن موقعها چاههایی هم در حیاط خانهها حفر شده بود که هر چند وقت یکبار مجبور بودند کمی پایینتر بروند تا به آب برسند البته
آب چندان جالبی هم نداشتند و بیشتر به کار شستشو میآمدند ، اما آب قنات پیری برای نوشیدن بسیار عالی بود.
حالا مردم شاهد بودند که هر روز دارد سطح آب قنات پایین و پایینتر میرود و به قول حضرت سعدی :
« در رفتن جان از بدن ، گویند هر نوعی سخن
من خود به چشم خویشتن ، دیدم که جانم میرود »
روایتگر : حسن حدادی
نویسنده : مانی آقاجانی