عارفان

🌟فلسفه يوگي يا روش جوكيان： @arefaan💠 به عقيده هندوان، دستيابي به حقيقت يا اتحاد با خداي توانا از طريق يوگا(Yoga) يعني يوغ نهادن حاصل مي شود. 💠 يوگا به رياضت هاي سخت و طاقت فرسا دلالت مي كند و معمولا با نشستن آرام و پيوسته به شكل چهار زانو و همراه با تأمل انجام مي گيرد، اما شيوه هايي ديگر نيز معمول است، مانند ايستادن، وارونه ايستادن، خم شدن و آويختن دست ها و زيستن بر روي تختي كه در سراسر آن ميخ هاي تيزي سر بر آورده است. اين عمليات چه بسا براي ده ها سال ادامه يابد و با مشقت هايي ديگر مانند در پيش رو نهادن آب و تشنه به سر بردن همراه باشد. با آن كه هدف از رياضت وصول به حقيقت است، گاهي كشف و كراماتي را پديد مي آورد. يوگي(Yogin) معمولا آن امور را مانع كمال خود مي داند و بسيار مي شود كه به آن خوارق عادت ابدا توجهي نكند و از اظهار آن روي بگرداند. @arefaan💠 حبس دم به گونه اي است كه بر اثر تمرين هاي سخت تنفس كاهش مي يابد و يوگي در طول سال به چند نفس بسنده مي كند. هم چنين ضربان نبض و ساير كارهاي بدن را مي توان با يوگا در اختيار گرفت. در همه اين حالات بدن شيوه هاي نوي را بر مي گزيند و زنده مي ماند. چه بسا يك يوگي را به مدت شش ماه دفن كنند و پس از اين مدت قبر او را بشكافند و او را بيرون آورند و وي با يك بار تنفس زندگي را از سر گيرد. توانايي هاي ديگري نيز براي برخي از آنان ميسر مي گردد، مانند رهايي از جاذبه زمين، متوقف كردن قطار، به جوش آوردن آب با يك نگاه و غيره. دانشمندان مغرب زمين به تكرار، آزمايش هاي علمي گوناگوني روي يوگيان انجام داده و واقعي بودن اين حالات را به اثبات رسانده اند. از جمله يك هيات علمي فرانسوي به رهبري دكتر بروس(Brosse) در 1936 تحقيقات و آزمايش هايي در باب يوگيان انجام داد و دستاوردهاي خود را منتشر كرد. @arefaan💠 حسین توفیقی، آشنایی با ادیان بزرگ، بخش ادیان ملل گذشته، هندوستان

✍️ اصلاحِ خود، هدف است و اصلاح جامعه، نتیجه. من به همان اندازه‌ای که اگر معلم‌ هستم، معلم خوبی‌ام و اگر نجّارم، نجار خوبی‌‌ام و اگر مکانیک اتوموبیل هستم، مکانیک خوبی‌ام، در اصلاح جامعه‌ام سهم دارم. فساد در جامعه یا ناشی از این است که کسانی عهده‌دار کاری شده‌اند که آگاهی و اطلاع لازم را ندارند یا مطابق آگاهی و علم خود، عمل نمی‌کنند. یا کاری را که بلد نیستند بر عهده می‌گیرند یا کاری را که بر عهده‌ گرفته‌اند چنان که بلدند انجام نمی‌دهند. همه‌ی فسادها از درون خودِ ماست و هر یک از ما فرعونی در درون داریم که برخی مجال پیدا کرده‌اند و برخی نه. مصطفی_ملکیان 🆔 @arefaan

✍️ اصلاحِ خود، هدف است و اصلاح جامعه، نتیجه. من به همان اندازه‌ای که اگر معلم‌ هستم، معلم خوبی‌ام و اگر نجّارم، نجار خوبی‌‌ام و اگر مکانیک اتوموبیل هستم، مکانیک خوبی‌ام، در اصلاح جامعه‌ام سهم دارم. فساد در جامعه یا ناشی از این است که کسانی عهده‌دار کاری شده‌اند که آگاهی و اطلاع لازم را ندارند یا مطابق آگاهی و علم خود، عمل نمی‌کنند. یا کاری را که بلد نیستند بر عهده می‌گیرند یا کاری را که بر عهده‌ گرفته‌اند چنان که بلدند انجام نمی‌دهند. همه‌ی فسادها از درون خودِ ماست و هر یک از ما فرعونی در درون داریم که برخی مجال پیدا کرده‌اند و برخی نه. 👤 #مصطفی_ملکیان 🆔 @arefaan

صحنه، صحنه بسیار روشنی است برای کسانی که می خواهند رای بدهند و آینده بهتری را برای کشور رقم بزنند من نگویم که کنون با که نشین و چه بنوش که تو خود دانی اگر زیرک و عاقل باشی #حافظ حاکمان و روحانیون و روشنفکران ما با این ۶۰ درصد عدم مشارکت مردم باید متنبه شوند و من نیز شدم و بیاموزند که جامعه ما بعد از سرکوب‌ها و کشتارها دیگر آن جامعه پیشین نیست بحق جوانان ما قهر کرده‌اند با این حکومت، دلشان آشتی نمیکند و نمی‌توانند چشم بپوشند از خونهای که به ستم ریخته شده است و مظالمی که آشکارا برآنها روا شده است هر کس که بر مسند ریاست جمهوری می‌نشیند باید این واقعیت تاریخی ( عدم مشارکت ۶۰درصدی) را  به چشم حاکمان بیاورد که اکثریت جامعه به آنها پشت کرده‌اند از بس دروغ گفته و ستم کرده‌اند روحانیت ما هم خوب عمل نکرده، یا سکوت کرده و یا با دستگاه ظلم همراهی کرده است، آنها هم باید درس بگیرند و به خود آیند. زنهار از مصباحیون بپرهیزید که فتنه دین و دنیایند. کار را باید بدست اصلاح‌گران پاکدست سپرد که دل برای مردم می‌سوزاند و آلوده نیستند و کاردان‌اند. راهی به سوی عاقبت خیر می‌رود راهی به سؤِ عاقبت؛ اکنون مخیری #سعدی @arefaan

#سه_بیت_سه_نگاه_سه_برداشت : @arefaan موسی خطاب به خداوند در کوه طور: اَرَنی ( خود را به من نشان بده) خداوند: لن ترانی ( هرگز مرا نخواهی دید) @arefaan💠 برداشت سعدی: چو رسی به کوه سینا ارنی مگو و بگذر که نیرزد این تمنا به جواب "لن ترانی" @arefaan💠 برداشت حافظ: چو رسی به طور سینا ارنی بگو و بگذر تو صدای دوست بشنو، نه جواب "لن ترانی" @arefaan💠 برداشت مولانا: ارنی کسی بگوید که ترا ندیده باشد تو که با منی همیشه، چه "تری" چه " لن ترانی @arefaan💠 سه بیت، سه نگاه، سه برداشت مثل سعدی ، عاقلانه 👌 مثل حافظ ، عاشقانه👌 مثل مولانا ، عارفانه👌

... خواسته‌های دنیاییِ انسان همیشه روی خدا و بهشت فرافکن می‌شود. اگر به توصیفات «بهشت» توسط مذاهب مختلف و کشورهای مختلف نگاه کنی، تعجب خواهی کرد: آنان آنچه که می‌خواهند را فرافکن کرده‌اند. برای نمونه، بهشتِ تبّتی‌ها جایی گرم توصیف شده است ـــ روشن است، زیرا تبّتی‌ها از سرما در رنج هستند و می‌خواهند بهشتشان پر از آفتاب و گرما باشد تا بتوانند دست‌کم هر روز حمام بگیرند. در کتب مقدس تبّتی‌ها آمده است که وظیفه‌ی شماست که سالی یک بار حمام بگیرید! در هندوستان، بهشت جایی خنک است، در واقع، تهویه مطبوع air-conditioned دارد! آنان در آن زمان این واژه را نمی‌شناختند، بنابراین از “هوای خنک” استفاده شده است. باید که چنین باشد ـــ هندوستان از گرمای هوا رنج برده است. و اینک توسط تجربه‌ی خودتان می‌دانید که ذهن هندی خواهان قدری سایه و خنکی است. پس بهشت هندوستان همیشه پر از نسیم‌های خنک‌کننده و درختان بزرگ و تنومند است ـــ درختان چنان بزرگ هستند که هزار گاری می‌توانند زیر سایه‌ی یک درخت استراحت کنند. مفهوم هندی از سایه و خنک‌بودن در بهشتِ آنان فرافکن شده است. [و همچنین] جهنم تبّتی‌ها مطلقاً یخبندان است و جهنم هندی پر از آتش است. حالا، تعداد بهشت‌ها و جهنم‌ها نمی‌تواند زیاد باشد! همه‌ی اینها فرافکنی ذهن انسان است. ما هر آنچه را که «می‌خواهیم» در بهشت فرافکن می‌کنیم و از هر چه «وحشت داریم» در جهنم فرافکن می‌کنیم. و جهنم برای دیگران است، برای کسانیکه ایدئولوژی ما را باور ندارند! و بهشت پاداشی است برای کسانی که ایدئولوژی ما را باور دارند ـــ همان چیزهای دنیایی! اینها مردمانی با دیانت نیستند. در بهشت محمدی‌ها نهرهایی پر از شراب وجود دارند. این عجیب است: در اینجا شراب نهی شده است ـــ گناه است ـــ و در آنجا قدیسان شما با شراب پاداش می‌گیرند! تمام بهشت‌ها در تمام کشورها پر از زنان زیبا است زیرا تمام اینها [تمام این تصورات] توسط مردها خلق شده، پس من هرگز به توصیفی از مردان زیبا برخورد نکرده‌ام…. البته بزودی زنانِ طرفدار فمینیسم در مورد بهشت‌ خودشان خواهند نوشت! آنان در مورد زنان زیبا چیزی نخواهند نوشت، در مورد مردان زیبا می‌نویسند ـــ شوهران زن‌ذلیل، مطیع و خدمتکار که همیشه مانند سایه دنبال زنان خود هستند! این چیزی است که مردان در بهشتِ خود از زنان توصیف کرده‌اند. و این زنان همیشه جوان هستند، هرگز پیر نمی‌شوند. این عجیب است! و اگر به مفهوم خدا نگاه کنی، تمام مذاهب خدا را همچون مردی بسیار بسیار پیر انگاشته‌اند. آیا هرگز به خدا همچون یک مرد جوان فکر کرده‌اید: هیچ کشوری هرگز خدا را همچون یک مرد جوان تصور نکرده است؛ زیرا نمی‌توانی به مردمان جوان اعتماد کنی؛ آنها خطرناک و قدری احمق هستند! انسان خردمند باید بسیار پیر باشد، پس خدا بسیار پیر است! ولی زنانی که او را احاطه کرده‌اند همگی بسیار جوان هستند، در واقع، در شانزده سالگی گیر کرده‌اند؛ بیشتر از این رشد نمی‌کنند! بسیار راکد! آنها باید از اینکه میلیون‌ها سال است که شانزده ساله هستند خسته شده باشند! ذهن انسان اینگونه است: مردان در اینجا از زنان دوری می‌کنند، سکس را ترک می‌کنند، سکس را محکوم می‌کنند و زندگی مجرّدی را تحسین می‌کنند ــــ و البته، امیدوارند که پاداش خوبی دریافت کنند! [تمام این فرافکنی‌های ذهنی به دلیل سرکوب‌کردن است؛ هر آنچه که سرکوب کنی، به صورت ناخودآگاه در جایی دیگر نمایان خواهد شد.] اینها همان خواسته‌های دنیایی هستند که از ناخودآگاه بازمی‌گردند؛ نمی‌توانی آنها را از خودت دور کنی. تا وقتی که با آنها رویارو نشده باشی، تا وقتی که آنها را مشاهده نکرده باشی، نمی‌توانی فقط آنها را سرکوب کنی. #اشو 📚«تائو: دروازه‌ی طلایی» جلد اول در حال ترجمه: م.خاتمی / تیرماه ۱۴۰۳ ویرایش در کانال توسط داوید @arefaan

✳️داستانهای مثنوی #طوطی_و_بازرگان(14) @arefaan 1706 ✅ یا جوابِ من بگو، یا داد دِه یا مرا ز اسبابِ شادی یاد دِه 🍃ای زبان، یا پاسخم را بده که علاج و چاره‌ات چیست. و یا بر سرِ عدل و انصاف بیا. و یا اسباب شادی را به من بیاموز تا بدان مشغول شوم و این اندوه را فراموش کنم. @arefaan 1707 ✅ ای دریغا، صبحِ ظلمتْ‌سوزِ من ای دریغا، نورِ روزْ افروزِ من 🍃(در اینجا مولانا مطالب مربوط به گزند زبان را که از قول بازرگان بیان داشته پایان می‌دهد و مجدّداً به ادامه داستان طوطی و بازرگان باز می گردد.) بازرگان خطاب به طوطی در قفس مرده ی خود ادامه داد: ای دریغ و افسوس از تو که صبح تاریکی زُدای من بودی. همان صبحی که پردهٔ ظلمت را با شعاع نورت می‌سوزاندی و محو می کردی. ای دریغ از تو که روشنی بخشِ روز من بودی. (در اینجا بازرگان، طوطی خود را به نور و بامداد تشبیه می‌کند.) شرح جامع مثنوی معنوی، دفتر اول_استاد کریم زمانی 1708 ✅ ای دریغا مرغِ خوشْ پروازِ من ز انتها پَرّیده تا آغازِ من 🍃دریغ بر پرندهٔ بلند پروازِ من، همان پرندهٔ قدسیِ روح که پرواز درآمده است و از نزولی‌ترین مرتبت که مرتبهٔ ناسوت است تا عالی‌ترین مرتبت که مرتبهٔ لاهوت است با عنایت خاصّهٔ الهی سیر کرده است. (روح، ابتدا سیر نزولی دارد. یعنی از مرتبهٔ اعلای هستی به مرتبهٔ اسفلِ هستی هبوط و نزول می‌کند و سپس به سیر صعودی می‌پردازد و دوباره به آغاز و اصل خود واصل می شود.) @arefaan 1709 ✅ عاشق رنج است نادان تا ابد خیز لٰااُقْسِم بخوان تا فیٖ کَبَد 🍃آدم نادان هماره به رنج خود عشق می‌ورزد، یعنی انسان بی‌عقل همیشه برخلاف مصالح خود گام بر می‌دارد. گویی که او عاشق رنج و بدبختی است. اگر در این مورد، شاهدی می‌خواهی بلند شو سورهٔ: بلد را بخوان که می‌فرماید: «سوگند بدین شهر» تا آنجا که می‌فرماید: «همانا آدمی را در رنج بیافریدیم.» @arefaan ادامه دارد ...