ایران مهدشیران
189
Подписчики
Нет данных24 часа
-47 дней
-1330 дней
- Подписчики
- Просмотры постов
- ER - коэффициент вовлеченности
Загрузка данных...
Прирост подписчиков
Загрузка данных...
06:38
Видео недоступноПоказать в Telegram
بگرد زمین بازی خودتو پیدا کن...
مجتبی تمسکی...
@IR_mahdeshiran
00:16
Видео недоступноПоказать в Telegram
ولی چقدر این سکانس حرف واسه گفتن داشت❤️
همیشه خوشگل ترش هست ولی عشق
بهت یـ..ـاد میده که نبینی👌
@IR_mahdeshiran
00:38
Видео недоступноПоказать в Telegram
امیدوارم کسی این رو د.ر.ک نکرده باشه...
@IR_mahdeshiran
01:00
Видео недоступноПоказать в Telegram
وقتی از حرف از انسانیت میزنیم🥲❤️
@IR_mahdeshiran
Фото недоступноПоказать в Telegram
دکتر باستانیپاریزی :
وﻗﺘﯽ ﻓﺮﻣﺎﻧﻔﺮﻣﺎ ﺣﺎﮐﻢ ﮐﺮﻣﺎﻥ ﺷﺪ، ﺣﺴﯿﻦ ﺧﺎﻥ ﺑﻠﻮﭺ را دستگیر ﻭ به همراه ﻓﺮﺯﻧﺪ ﺧُﺮﺩﺳﺎﻟﺶ ﺑﻪ ﺯﻧﺪﺍﻥ ﺍﻧﺪﺍﺧﺖ.
ﻓﺮﺯﻧﺪ حسین خان ﺩﺭ ﺯﻧﺪﺍﻥ ﺑﻪ ﻣﺮﺽ ﺩﯾﻔﺘﺮﯼ ﺩﭼﺎﺭ ﺷﺪ.
حسین خان به وزیر فرمانفرما ﮔﻔﺖ:
ﺑﻪ ﻓﺮﻣﺎﻧﻔﺮﻣﺎ ﺑﮕﻮ ۵۰۰ ﺗﻮﻣﺎﻥ میدهم و بهجای آن فقط ﭘﺴﺮ خُردسالم ﺭﺍ ﺍﺯ ﺯﻧﺪﺍﻥ ﺁﺯﺍﺩ ﮐﻨﺪ ﺗﺎ ﺩﺭﻣﺎﻥ ﺷﻮﺩ و نمیرد.
ﻓﺮﻣﺎﻧﻔﺮﻣﺎ وقتی پیشنهاد حسین خان را شنید ﮔﻔﺖ:
من نظم و ﺍﻧﺘﻈﺎﻡ ﻣﻤﻠﮑﺖ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺑﻪ پانصد ﺗﻮﻣﺎﻥ ﺭﺷﻮه ﻧﻤﯽﻓﺮﻭشم.
ﻓﺮﺯﻧﺪ حسین خان ﺩﺭ ﺯﻧﺪﺍﻥ جلوی پدر جان داد.
اتفاقاً سال بعد ﭘﺴﺮ ﺧﻮﺩ ﻓﺮﻣﺎﻧﻔﺮﻣﺎ ﺑﻪ ﻣﺮﺽ ﺩﯾﻔﺘﺮﯼ ﺩﭼﺎﺭ ﺷﺪ.
فرمانفرما ﺑﺮﺍﯼ شفای پسرش پانصد ﮔﻮﺳﻔﻨﺪ ﻧﺬﺭ ﮐﺮﺩ ﻭ ﺑﻪ ﻓﻘﺮﺍ ﺩﺍﺩ ﺗﺎ فرزندش ﺷﻔﺎ ﯾﺎﺑﺪ ﻭﻟﯽ سودی نبخشید ﻭ ﻓﺮﺯﻧﺪ وی ﻫﻢ جان داد!
ﺭﻭﺯﯼ ﻓﺮﻣﺎﻧﻔﺮﻣﺎ به وزیرش ﺃﻓﻀﻞﺍﻟﻤﻠﮏ ﮔﻔﺖ
ﺍﮔﺮ ﺧﺪﺍ ﻭ ﭘﯿﻐﻤﺒﺮﯼ در کار ﻧﯿﺴﺖ، ﻻﺍﻗﻞ ﺑﻪ ﺩﻋﺎﻫﺎﯼ ﺧﺎﻧﻮﺍﺩهﻫﺎﯼ ﻓﻘﯿﺮ و گرسنهای ﮐﻪ ﺁﻧﻬﺎ ﺭﺍ ﺑﺎ ﺁﻥ ﮔﻮﺳﻔﻨﺪﻫﺎ ﺍﻃﻌﺎﻡ ﮐﺮﺩﻡ ﺑﺎﯾﺪ ﺑﭽﻪاﻡ ﺧﻮﺏ میﺷﺪ ﻭ زنده ﻣﯽﻣﺎﻧﺪ.
ﺍﻓﻀﻞﺍﻟﻤﻠﮏ ﮔﻔﺖ
ﺍﯾﻦ ﺣﺮﻑ ﺭﺍ ﻧﺰﻧﯿﺪ ﻗﺮﺑﺎﻥ، ﻓﺮﻣﺎﻧﻔﺮﻣﺎﯼ ﮐﻞّ ﻋﺎﻟﻢ، ﺍﻧﺘﻈﺎﻡ و نظم ﺟﻬﺎﻥ ﺭﺍ ﺑﻪ پانصد گوﺳﻔﻨﺪ ﺭﺷﻮهی ﻓﺮﻣﺎﻧﻔﺮﻣﺎﯼ ﮐﺮﻣﺎﻥ ﻧﻤﯽﻓﺮﻭﺷﺪ
@IR_mahdeshiran
اگر بدانید که مردم هرگز نصایح شما را قبول
نمیکنند، هیچگاه پرگویی نخواهید کرد.
مگر وکیل و یا دکتر باشید... و آنها برای
شنیدن صحبت هایتان پول خرج کرده باشند.
هر چند وقت یکبار اطرافیانتو
عصبانی کن تازه میفهمی چه
حرفای نگفته ای دارن بهت بزنن.. 😁