cookie

Мы используем файлы cookie для улучшения сервиса. Нажав кнопку «Принять все», вы соглашаетесь с использованием cookies.

avatar

رسول جعفریان

Рекламные посты
14 328
Подписчики
+6524 часа
+2537 дней
+24230 дней

Загрузка данных...

Прирост подписчиков

Загрузка данных...

Фото недоступноПоказать в Telegram
تاریخ گرفتن دولت روس ترکستان را در ماه ربیع الاولی فی 20 سنه 1298 که دو سه برج و باره ها و خاکریز او را نغم [؟ نقب] زده بود. باروت در میان نغم جا داده بود، از بیرون شهر آق تپه تا به میان شهر، و یک روز دو شب دعوای شدید کرده بود و شلنیگ توپ و نغم ها را با هم آتش زده بود که یک مرتبه طایفه ظالمه که ترکمان باشند، به یک مرتبه دیدند سه دامنه شهر آتش گرفت. همه فرار کرده بودند. طایفه روس ... [ظفر] یافته به میان قلعه ریخته، هر چه ذکور کشته شد، و هرچه گریخت و زن های ترکمان اسیر شده مال و جای آنها به سرقت بردند. جهت یادداشت قلمی شد. این چند کلمه یادداشت که ان شاءالله بعد از مردن حقیر، باقی ماندگان از حالت، مسبوقیت داشته باشند. تاریخ حکومت بیکا خداوندگار اعظم افخم روحی فداه در خبوشان در سنه 1286 که حکمران به قوچان شد در کمال عزت و شوکت خداوند برقرار و پایدار بدارد. بحق محمد و آله اجمعین. تاریخ تخت نشستن السلطان ابن السلطان ابن السلطان ناصر الدین شاه قاجار در سنه 1265 هزار و دویست و شصت پنج.. در تخت سلطنت برقرار شد. خداوند ان شاء الله پادشاه اسلام را تیغش را برّا و دشمنش را فنا گرداند، بحق محمد و آله اجمعین
Показать все...
خوابگردها و تأثیرش در فرهنگ انسانی شاید یکی از قوی ترین و ریشه دار ترین اندیشه های بشری، تصورات و توهمات او در باره ستارگان باشد، تصوراتی که منشأ باورهای او در باره هستی، طبیعت، انسان و تقدیرات و سرنوشت آنهاست. «بالا» بودن، «نور» داشتن، «حرکت» کردن، «نظم» و بسیاری از ویژگی های دیگر، سبب توجه به آنها و تأثیرشان بر زندگی خود و جهان اطرافش روی زمین بود. نور خورشید، حیات می آورد، چنان که نور ماه، راه را روشن می کرد، ستارگانی چند موقعیت او را مشخص می کردند، و در سفرها به کمکش می شتافتند، و به هر روی، اعجاب و شگفتی، از همه جای آن آشکار بود. این که ستارگان چیستند، موجوداتی زنده، ارواحی معلق، خدایانی بزرگ و قدرتمند که کارها را میان خود تقسیم کرده اند، و این که چگونه و با چه سازوکاری روی زمین و در مقدرات ما سرنوشت سازند، مسائلی بود که در بیشتر اقوام قدیمی و تا به امروز، پاسخ هایی به آنها داده شده که تا به امروز در فکر مردمان باقی مانده است. شهرت دارد که بابلی ها عقاید کهن در این زمینه را سامان دادند، بعدها مصری ها از یک طرف و هندی ها از طرف دیگر، سامانه های خود را در این زمینه تعریف کردند. در این میان، حتی ریاضی و هندسه هم به کار آمد و صورت علمی به پاره ای از اینها دارد. شاید اول تنجیم بوده و بعد نجوم. یونانی ها هم از دست این باورها خلاص نشدند و داستان احکام نجوم تا دنیای پیشامدرن باقی ماند. دین های خاورمیانه ای تا حدی این باورها را به نفع خدا تعدیل کردند، اما عقاید مزبور، صورتش را عوض کرد و سعی کرد با خدا واحد هم سازگارش کند. میراث تنجیمی مسلمانان که همان عقاید کهن است و تغییراتی به حسب حال و هوای موجود در آن داده شده، در هزاران نسخه خطی در کتابخانه های ما باقی مانده است. این آثار را تا دوره قاجار داریم تا آن که نجوم و فیزیک جدید، پنبه آن مطالب را می زند و همه را باد هوا کرد. اما راستش، نفوذ افکار نجومی قدیم، از روزگاری که ستارگان خدایان بودند تا وقتی که به نوعی دیگر تأثیر در زندگی انسانها داشتند، به قدری عمیق است که تا به امروز نیز امکان خلاصی از آنها نیست و مثل «بخت» به «وقت» چسبیده است. اینها را گفتم تا یادی از کتاب کفایة التعلیم فی صناعة التنجیم کرده باشم و صفحه ای از آن را هرچند نه دقیق بیاورم، تا با نمونه ای از تفسیرهای رایج در نسلهای قدیم ما برای تفسیر عالم بالا و پایین، آن هم به سبک «دکتر نصر» یعنی کل حساب کردن عالم و در هم تنیده کردن زمین و آسمان، آشنا شویم. برخی از کلمات را با تردید آورده ام، اما به هر حال کلیت متن روشن است. نیاز داریم تا دانشمندان تاریخ علم توضیح دهند که این گونه تصورات چگونه در همه زندگی ما نفوذ کرده و چه آثاری از خود و بر پیشرفت یا عدم پیشرفت علم برجای گذاشته است. [عالم صغیر و عالم کبیر] اتفاق کردند حکمای اوایل و اواخر که انسان عالم صغیر است و عالم، انسان کبیر، از روی تمثیل صناعی و تشبیه اقناعی؛ و آن تمثیل و تشبیه اساس احکامست و بنای احکام بر آن است؛ و بدین سبب مقتضای احکام آن است که، چنان که مدار احکام عالم بر کواکب علوی است، و کواکب سفلی در آن تَبع اند، همچنان، مدار احکام انسان بر کواکب سفلی است، و کواکب علوی در آن تبع اند. لکن شمس چنان که در احکام عالم، مقصود و متبوع است، بدان سبب که او دلیل دون است، و دولت ثمره سعادت است، و سعادت چون جان عالم است، همچنان در احکام، انسان متبوع و مقصود است، بدان سبب که او دلیل حیات است و حیات ثمره روح است، و روح جان انسان است؛ و بدین سبب است که چون شمس برآید، نشان حیات در کل انسان پدید آید از جهت استعمال حس و حرکت، و چون فرو شود نشان مرگ در همه پدید آید از جهت استعمال نوم و سکون. و اما قمر چنان که در احکام عالم عدیل و بدیل شمس است، همچنان در احکام انسان نیز عدیل و بدیل شمس است، و از این جهت قوّت طبیعت، به قمر مفوّض است، چنان که قوّت حیات به شمس؛ برای آن که طبیعت در انسان عدیل حیات است، و در نبات بدیل وی. و اما مریخ چنان که در احکام عالم تَبع است آن دو علوی را، زحل و مشتری، در احکام انسان هم تبع است این هر دو سفلی را: زهره و عطارد؛ بدان سبب که فضول حاجت بقای عالم وانسان بدو مفوّض است و فروض بدیشان، [حاشیه: یعنی حاجتهای فرضی و واجبی مثل سته ضروریه،) از آن جهت که حرب عالم بدو مفوّض است و غضب انسان، و هر دونیست حاجات اصلی برای بقای فضول است؛ و برای این معنای بطلیموس حوالت اخلاق موالید و صناعت ایشان که سبب بقاست بدین کواکب می کند در آخر آن کلمه، و مریخ را پست تر همه می دارد و می گوید: و لذلک یکون الزهرة و عطارد و المریخ فی المولود ادلاّء علی اخلاق صاحبه و صناعته. [حاشیه: یعنی چون مریخ دلیل حاجتها فضلی است چنان که گذشت، او را پست تر داشته]. و هر که خواهد تا این باب به شرح و بسط بداند باید که در بیان قوّت های آن کواکب از کتاب اصطلاح طبی تأمل کند.
Показать все...
در باره راز حج جلال - رسول جعفریان.pdf4.98 MB
Фото недоступноПоказать в Telegram
36:11
Видео недоступноПоказать в Telegram
119.92 MB
سخنرانی شب سفرنامه ها 17 تيرماه 1403.pdf7.06 KB
سفرنامه_منظوم_حج_ازبانوی_اصفهانی_از_عصر_صفوی.pdf87.84 MB
Фото недоступноПоказать в Telegram
سفرنامه_مکه_نیر_الدوله_فهرست_و_مقدمه.pdf7.88 KB
Показать все...
Выберите другой тариф

Ваш текущий тарифный план позволяет посмотреть аналитику только 5 каналов. Чтобы получить больше, выберите другой план.