cookie

Мы используем файлы cookie для улучшения сервиса. Нажав кнопку «Принять все», вы соглашаетесь с использованием cookies.

avatar

دكتر معيني

تازه هاي روان پزشكي و غیره

Больше
Иран358 322Язык не указанКатегория не указана
Рекламные посты
154
Подписчики
Нет данных24 часа
Нет данных7 дней
Нет данных30 дней

Загрузка данных...

Прирост подписчиков

Загрузка данных...

Video from Ali
Показать все...
VID-20210514-WA0048.mp410.73 MB
▪️هرچه بیش‌تر زندگی می‌کنم و سال‌های بیش‌تری را پشت سر می‌گذارم نسبت به هر جدی‌نگری و جزمیتی بیش‌تر دچار تردید می‌شوم و در این جدی نگری و جزمیت نه همیشه بلکه غالبا پوششی از فریب و نیرنگ و ریا می‌بینم. ‌ ‌▪️‌آن‌چه در این جهانِ امروزی، جایش خالی است مهروزی، نیک‌طبعی و شکیبایی است و آن چه دشمن‌ترین نسبت به این جهانِ مدرن است اخلاقیاتِ خشن و متعصبانه‌یی است که اکثریتِ نوعِ بشر را تحت عنوانِ اعمالِ قبیح و زشت محکوم می‌کند. ‌ ‌▪️دربرابرِ جدی بودن، بهترین سلاح شوخ طبعی است. بیش‌ترِ سلاح ها و ابزار هایِ دیگر خود موجبِ عصبیت و فرقه‌گراییِ خشک و جدی می‌شود. ‌ ‌(#راسل، گزیده آثار راسل، رابرت اگنر، ترجمه مهدی افشار، نشر مصدق) ‌ ‌‌‌‌‌🧠 @PHILOSOPHI_ZER
Показать все...
Audio from A M
Показать все...
AUD-20210411-WA0000.mp35.64 MB
در 19 آوریل 1995 شخصی به اسم مک‌ آرتور ویلر روی صورت‌ش آبِ لیمو می‌ماله و به یه بانک دستبرد می‌زنه، دلیل این کارش هم این بوده که می‌بینه رنگ لیمو رو کاغذ نامرئیه و فکر می‌کنه اگه بماله رو صورت‌ش اونم نامرئی می‌شه، ‏اما به محض اینکه پلیس فیلم دوربین‌های امنیتی رو تو اخبار ساعت 11 پخش می‌کنه، بلافاصله آرتور رو پیدا و دستگیر می‌کنن. وقتی می‌گیرنش براش باور کردنی نبوده و می‌گفته من که ماسک آب لیمو داشتم!! ◼‏این استدلال یه‌کم عجیب و غریب بود و چون خیلی سر زبون‌ها افتاد، دو تا روان‌شناس به نام‌های دیوید دانینگ و جاستین کروگر شروع به مطالعه این کیس می‌کنن و به نتایج جالبی می‌رسن. ◼نتیجه مطالعه این بود، افرادی که تو یه کاری توانایی ضعیفی دارن، برعکس خودشون رو خیلی دست بالا می‌گیرن ، خودشون رو بزرگ می‌دونن. ‏این سوگیری شناختی 'اثر دانینگ-کروگر' نام‌گذاری شد. ◼اگه بخوایم به شکل گرافیکی به این سوگیری نگاه کنیم، وقتی ما تو یه زمینه‌ای کمی دانش یا مهارت به دست میاریم اعتمادبه‌نفس و تصورمون از دانش خودمون به شدت بالا می‌ره و فکر می‌کنیم تو این زمینه همه چیز رو کامل بلدیم، ‏این سطح اسم‌ش قله حماقته و کسایی که تو این نقطه دست از یادگیری میکشن همچنان تو دنیای تصورات اشتباه خودشون سِیر میکنن، اما افرادی که یادگیری رو ادامه میدن متوجه میشن که مسائل اونقدرها هم آسون نیست و وقتی با پیچیدگی‌ها مواجه می‌شن نا امیدی به سراغشون میاد تا جاییکه به دره یأس میرسن ، ‏افراد اینجا انگیزه و اعتمادبه‌نفس شون رو کامل از دست می‌دن و هرچه قدر دانش و مهارت‌شون افزایش پیدا می‌کنه انگیزه‌شون هم کمتر میشه ، خیلی از افراد هم اینجا دست از یادگیری برمی‌دارن. ◼اما اگه شخص بتونه تو یادگیری ثبات داشته باشه و به ناامیدی غلبه کنه ‏می‌تونه دوباره از لحاظ اعتمادبه‌نفس به قله‌ای که قبلا بلافاصله بعد از شروع آموزش بهش رسیده بود برسه، اما این بار نه تنها اعتمادبه‌نفس داره، بلکه دانش و مهارت بالایی هم داره و به هیچ وجه توخالی نیست. ◼‏مثال‌های خیلی خوبی می‌شه برای این سوگیری تو همین فضای مجازی آورد. برای این کار باید افراد رو به سه دسته تقسیم کرد؛ ◾دسته اول درباره یه موضوع دانش خیلی سطحی‌ای دارن و همیشه همه جا پر از ادعا هستند و سر و صدای مجلس با اون‌هاست ‏و متاسفانه بیشترین فالوور و مخاطب رو همین افراد به خاطر اعتماد به نفس کاذب و بی پشتوانه‌شون دارن. ◾دسته دوم دانش بیشتری دارن ولی اعتمادبه‌نفس خیلی پایین اجازه دیده شدن بهشون نمی‌ده. ◾در نهایت دسته سوم که بیشترین دانش رو در اختیار دارن ولی به خاطر بیان منطقی و واقع‌نگرانه مسائل ‏دنبال کننده و مخاطب زیادی ندارند، حداقل نه به اندازه دسته اول. ◼ سلیقه مخاطب هم اینجا مهمه و تحقیقات نشون داده افراد بی‌پروا ولو بی‌منطق مردم روبیشتر تحت تاثیر قرار می‌دن مثل ترامپ و احمدی‌نژاد. ◼‏آشنایی با این سوگیری به ما یاد می‌ده که همیشه برای انتخاب منبع یادگیری و مراجع‌مون حواس‌مون رو بیش‌تر جمع کنیم و صرفا افراد رو به‌خاطر معروفیت و سر و صدای زیاد به عنوان منبع انتخاب نکنیم. @drmoini
Показать все...
4_5990151713334496594.mp42.76 MB
آنچه که سلامت روان بیشتر ما را حفظ می کند داشتن معنایی فراتر از منافع خود در زندگی است. مثلاً اعتقاد به خیر و نیکی در حق دیگران یا احساس غرور و عزت نفس از احترامی که اطرافیان و در معنایی گسترده تر جامعه برای ما قائل است. شخصی که عادت به رفتار جاه طلبانه ، ریاکارانه و تناقض آمیز (سیستم ارزشی غیر یکپارچه) دارد. مستعد از دست دادن احترام دیگران و در نتیجه افسردگی است و افسردگی در بیشتر موارد علت خودکشی
Показать все...
▫️▫️▫️▫️ 🔷 دانشجویی یک بار از "مارگارت مید" جامعه شناس و انسان شناس (آنتروپولوژیست) آمریکائی پرسید که وی اولین نشانه تمدن در یک فرهنگ را چه می داند؟🔹 دانشجو انتظار داشت که انسان شناس در مورد قلاب، کاسه های سفالی یا سنگ تراشی صحبت کند، اما خیر. مارگارت مید گفت که اولین نشانه تمدن در یک فرهنگ باستانی شواهد وجود فردی است که استخوان ران (فمور) وی شکسته ولی بعد بهبود یافته است. مید توضیح داد که در دنیای حیوانات، در سایر پستانداران، اگر پای خود را بشکنید می میرید. نمی توانید از خطر فرار کنید. اگر برای نوشیدن آب به رودخانه بروید یا به دنبال غذا بروید شما برای شکارچیان گوشت تازه می شوید. هیچ حیوانی از ران شکسته آنقدر زنده نمی ماند که استخوانش بهبود یابد. استخوان ران شکسته و بهبود یافته ثابت می کند که کسی زمانی را برای ماندن در کنار آن که افتاده بوده گذاشته، جراحت را التیام بخشیده و فرد را در امان نگه داشته و از او مراقبت کرده تا بهبود یابد. مید توضیح داد: "کمک به کسی در رفع سختیهایش نقطه شروع تمدن است." 🔹 Margaret Mead (1901-1978) @psychoanalysiseducation @AnalyticTherapy
Показать все...
نقدی بر شیوه اثبات نظرات شخصی در فضای مجازی ✍️محمد حسین ادیب و متخصص روان شناسی بازار تیم تحقیق ما چگونه باید درستی نظرات خود را اثبات کنیم ؟ تحقیق انجام شده در دانشگاه توکیو نشان می دهد در ٧٢ درصد موارد خانواده های ژاپنی ، از متد اقلیدسی برای اثبات درستی نظریه خود استفاده می کنند در متد اقلیدسی ، با رد نظریه رقیب ، فرد حکم به درستی نظریه خود می دهد در تحقیق دانشگاه توکیو آمده ، ١٩ درصد از عامل طلاق در خانواده‌ای ژاپنی متد اقلیدسی است ، یعنی مرد با رد نظرات زوجه خود ، حکم به درستی نظریه خود می دهد رد نظریه رقیب ، به معنای اثبات درستی نظریه گوینده نیست در فضای مجازی هلند ١٠ هزار شیوه اثبات درست بودن یک نظریه آنالیز شده است در ٣٧ درصد موارد از روش اقلیدوسی استفاده شده است رمز موفق بودن در بیزینس ، آمادگی برای کار تیمی است اما جانسون استاد روش تحقق در هلند می نویسد انسان در کار تیمی ؛ وقتی موفق است که با اثبات نادرست بودن نظریه رقیب، حکم به درستی نظریه خود ندهد ؛ چنین فردی آمادگی روانی کار تیمی ندارد چرا تعدادی از ایرانیان از شراکت با دیگران در بیزینس ارزیابی به شدت منفی دارند ؟ چون به اظهار جانسون کسی که با روش اقلیدسی خود را اثبات می کند در کار تیمی ضعیف خواهد بود ؛ به گفته این محقق استفاده کنندگان از روش اقلیدسی در ٧۵ درصد موارد قادر به ایجاد ارتباط صمیمانه با اطرافیان خود نیستند اینکه دیگران چقدر آدم بدی هستند نشان نمی دهد که گوینده چقدر آدم خوبی است از تیم تحقیق خواسته شد ١٠٠ تحلیل در اینستاگرام محمد حسین ادیب را آنالیز کنند و متد اثبات درستی کاربر استخراج شود در ٨۵ درصد موارد از روش اقلیدسی استفاده شده بود کاربری که از روش اقلیدوسی برای اثبات نظرات خود استفاده می کند در واقع نشان نمی دهد که نظرات اش درست است ؛ بلکه دارد اعتراف می کند در کار تیمی ضعیف است و دارد اثبات می کند در ٧۵ درصد موارد قادر به ایجاد ارتباط صمیمانه با نزدیکان خود نیست کسانی که اینسان خود را به دیگران معرفی می کنند از اینکه این طور دیده شوند خوشحال نمی شوند اما طراحی خودشان است جانسون در تحقیق دیگری نشان می دهد از ١٠٠ فعال اقتصادی ورشکسته ، ۶۵ نفرشان برای اثبات نظرات خود نشان می دهند که چقدر نظرات دیگران اشتباه است @adibmh
Показать все...
تحلیل روانشناختی داستان "شنل قرمزی" : طبق بعضی از تئوری های روانشناسی، داستان‌های اسطوره‌ای، اهمیّت بسزایی در آشکار ساختن محتویات ناخودآگاه دارند. در میان داستان‌های عامیانه، ماجرای «شنل قرمزی» به دورة بلوغ و خطرهایی اشاره دارد که دختری فاقد آمادگی را در جامعه‌ای جنگل‌گون تهدید می‌کند. این قصّه می تواندفرایند درونی دوران بلوغ کودک را بیان کند. شنل قرمزی بدون اطلاع ازخطرات محیطی که می خواهد پا درآن گذارد، خانه امن خودرا ترک می کند و بسوی خانه مادربزرگ (رسیدن به امنیت و پختگی) به راه می افتد.او لباس قرمز برتن و سبدی غذا در دست دارد(شرایطی که اورا نسبت به خطر مستعدتر می کند). شنل قرمزی با هشدارهای پدر و مادر ر مورد خطرناک بودن گرگ مخالفت می‌ورزد وبا سادگی و زودباوری اغوا از سوی دیگران را تجربه می‌نماید.او بدون اینکه متوجه باشد فریب خورده در کار چیدن گل غرق می شود(لذت) و از راه اصلی دور می افتد و به بیراهه می رود. هنگامی که شنل قرمزی فریب گرگ را می‌خورد و به جای پیروی از اصل واقعیّت، بر اساس اصل لذّت رفتار می‌کند، در قصّه به صورت ضمنی اشاره می‌شود که کودک به یک شکل ابتدایی‌تر و بدوی‌ترِ زندگی (توجه به اصل لذت به جای واقعیت) بازگشته است.او وقتی به خانه مادر بزرگ(هدف) می رسد باز فریب هدفی دروغین (گرگی در لباس مادربزرگ) را می خورد. پس از آنکه شنل قرمزی در شرایطی ناشی از تاریکی درون قرار می‌گیرد، توانایی آن را می‌یابد تا فهم بهتری از تجربه‌های عاطفی خویش تحصیل کند و پاره‌ای از رخدادهای عاطفی را تجربه نماید. لذا به درک و فهمی می‌رسد که «تولّد دوباره»‌ای برای او در پی دارد؛ تولّد دوباره‌ای که نه تنها او را توانا می‌سازد تا بر مرحله بحران رشد خویش غلبه کند، بلکه او را به این آگاهی می‌رساند که طبیعت او، زندگی اش را در خطر بحران قرار داده است. زمانی ناآگاهی وی از میان می‌رود که گرگ طبیعت واقعی خود را به او نشان می‌دهد و او را می‌بلعد. هنگامی که شنل قرمزی از شکم گرگ بیرون می‌آید، در سطح عالی‌تری از وجود دوباره متولّد می‌شود. youtube.com/c/PsychologyandLife
Показать все...
Выберите другой тариф

Ваш текущий тарифный план позволяет посмотреть аналитику только 5 каналов. Чтобы получить больше, выберите другой план.