cookie

Мы используем файлы cookie для улучшения сервиса. Нажав кнопку «Принять все», вы соглашаетесь с использованием cookies.

avatar

کانال روستای اندرات

بنام خدا به کانال مردمی روستای اندرات خوش آمدید(به یاد ۱۶شهید اندرات) @enderat16 ارسال آثار : 📸 عکس 🎥 فیلم 📚 متن و.... جهت انتشار در کانال از طریق id ادمینها @dr_Mohammad_s @jaberbdp1975 @Roliano0108 پیج اینستاگرامی روستای اندرات @enderattt

Больше
Рекламные посты
466
Подписчики
-124 часа
+27 дней
-130 дней

Загрузка данных...

Прирост подписчиков

Загрузка данных...

Фото недоступноПоказать в Telegram
هم اکنون مراسم شهدای خدمت در مسجد روستای اندرات
Показать все...
دلنوشته خواهر شهید ذکریا مهدوی گفتنشم سخته چه برسه به این که فقط شش سالت باشه و روی شونه ی داداشت جا داشته باشی و یهو بره به سفر بی بازگشت و مادر هر روز جلوی چشمات آب بشه و انقدر به سرو سینه بزنه که بشه بیمار قلبی و هر چی دکتر ببرنش نفهمن مشکلش چیه...فقط خود خدا میدونه که این بیماری زخمیه که به دل نشسته و با چشمای عادی دیده نمیشه...ترکی هست که روی قلب میفته و با چشمای هیچ پزشکی دیده نمیشه...بزرگ و بزرگتر بشی و هی دلت کوچیک و کوچیکتر از فراق پدرو مادری که غم دوری جانی برای زندگی براشون نزاشت ...ذکریا جان داداش گلم حالا که تو دامنم یه پسر بزرگ میکنم و شب و روز واسش ته دلم آرزوهای دورو دراز میچینم و با فکر کردن به خوشبختیهاش دلم غنج میره از حال دل مادرم خبردار میشم...تو پسر اول بودی و همه ی عشق مادر ...آخه خیلی مظلوم بودی و همش فقط آرامش بود توی نگاهت و محجوب و پر تلاش واسه این انقلاب...بعضیا میگن میخواستن نرن ولی پسرای این دوره هم که ادعای زیادی تو غیرت ندارن اگه بدونن ناموس و وطن تو خطرن رگ غیرتشون ورم میکنه اگر چه بگن اینطور نیست...داداااش رفتی و فقط یه روز بین آموزش اومدی مرخصی...شرایط جنگ بود و خونواده ی پر جمعیت ما شامل چندین نفر غیر عضو اصلی بود از خانمی که همسرش جبهه بود تا خونواده ای که هنوز نتونسته بود خونه داشته باشه با بچه ...و خرج روزانه ی اینا خدا میدونه  شرایط جنگی چقدر سخت بود و مامان با دستای پر مهرش چقدر باید کار میکرد لحاف میدوخت یا کشاورزی...کاش ننویسم که دلم پاره میشه از دل مادری که بچش فقط یه روز اومدو اون سرکار بود و ناهار رو مهمون همسایه ی پر مهرش  شد...بمیرم وقتی داداش رفت و خرمشهر مارش پیروزی زدن دل مادر شاد شد اما هر کار کرد لبخند به دلش نیومد که در رفتن جان از بدن گویی که جانم میرود...مادر همونجا مردو نفس نکشید دیگه ..مرده ی متحرک بود اما به حکم فرمان پروردگار با خبر شهادت و رسیدن به آرزوهات که توی کتابای درسیت مکتوب کرده بودی نماز شکر خوند و با حال خرابش رفت سردخونه ای که لبات اگر چه نیمه باز بود اما حرفی براش نزد چشات اگر چه نیمه باز بود امافروغش رفته بود...یخ و سرد ...منم بوسیدمت ...شش ساله بودم داداش ولی هنوز سرماش تو وجودمه...حالا  که خرداد نزدیک شده  هوای دلم داغونه مادرو پدر که رفتن پیشش خوشا بحالشون و بدا به حال ما که موندیم...داداش تو رو به حرمت هم خونیمون برای دل همه ی مردم ایران دعا کنین حالشون خوب باشه غصه نباشه تو وجودشون...کسی شرمنده ی زن و بچش نشه....اگه قابل دونستی مارو هم شفاعت کن...خواهر کوچیکت ...دوست دارم برادر شهیدم نرگس مهدوی @enderat16
Показать все...
Фото недоступноПоказать в Telegram
شهیدابراهیم رئیسی در خاک آرام گرفت @enderat16
Показать все...
من از پشت کوه آمده ام ..سالهاست از تولدم  میگذرد..اما افتخار میکنم از جایی آمده ام که زمینش آبایی و اجدادی و آدمهایش همه صاف و ساده و صمیمی بودند ...سفره هایشان اگر چه نان نداشت اما معرفت سر سفره های همه شان بود و قندداق محبت شیرین کننده ی لبخند همه ی کودکانش بود ... مادران پای در رکاب با مردان برای نان مردانه جنگیدند و صبح با صدای خروسش بیدار شدند و سر به سجده گذاشتند و خمیر کردند آردی را که خودشان در زمینهایشان گندمش را کاشته بودند .. که بوی نان تنوری و چای داغ آتشی و سفره ی راه راه دستبافتشان رویاییست برایم...صدای گله گوسفند و گاوهایی که به چرا میبردشان چوپان نوای موسیقی بیدارباش صبحگاه کودکان بود و بازی با گل و لای خیابان و سوار بر اسب چوبین دویدنشان  نشاط را در دل خیابان جاری می کرد...چشمه هایش همه  جاری و سرود رود بر لب آسمان دلهای مردمان جاری ...کاش همه پشت کوهی باشند و به پهنای قلب ساده شان مهربان و به وسعت زمینهایشان غنی از نعمات خداوندی و گشاده دست چون کردگار مهربانی...شکرت خدایا که از پشت کوهی برآمده ام که آفتاب از آنجا کرانه می پیماید و باز به شوق دیدنش صبح چشمها را مینوازد...دلم سکوت شبانه ی کوه و زمزمه ی دوستی سپیده دم روستا را طلب میکند و نان تنوری و چای داغ آتشینش را وقتی عکس زیبای روستای آبا و اجدادیم اندرات را در کانال روستا می بینم. نرگس مهدوی @enderat16
Показать все...
Фото недоступноПоказать в Telegram
Фото недоступноПоказать в Telegram
🌹 اَللّهُمَّ اغفِر لِلمُومِنینَ وَ المُومِنَاتِ وَ المُسلِمینَ وَ المُسلِمَاتِ اَلاَحیَاءِ مِنهُم وَ الاَموَاتِ ، تَابِع بَینَنَا وَ بَینَهُم بِالخَیراتِ اِنَّکَ مُجیبُ الدَعَوَاتِ اِنَّکَ غافِرَ الذَنبِ وَ الخَطیئَاتِ وَ اِنَّکَ عَلَی کُلِّ شَیءٍ قَدیرٌ بِحُرمَةِ الفَاتِحةِ مَعَ الصَّلَوَاتِ در اولین پنج شنبه تابستون بیاد همه عزیزان خفته در خاک فاتحه ای بخوانیم. روحشان شاد یادشان گرامی @enderat16
Показать все...
Show comments
Фото недоступноПоказать в Telegram
Фото недоступноПоказать в Telegram
#سوم_خرداد روز مقاومت و پیروزی و سالروز آزادسازی خرمشهر گرامی باد بیاد #شهید_ذکریا_مهدوی دلاور مرد #اندراتی  که در عملیات آزاد سازی #خرمشهر آسمانی شد @enderat16
Показать все...
Show comments
01:07
Видео недоступноПоказать в Telegram
Фото недоступноПоказать в Telegram