cookie

Мы используем файлы cookie для улучшения сервиса. Нажав кнопку «Принять все», вы соглашаетесь с использованием cookies.

Рекламные посты
228
Подписчики
-124 часа
-17 дней
-230 дней

Загрузка данных...

Прирост подписчиков

Загрузка данных...

Показать все...
Arman_Garshasbi_Benshin_Tamashayat_Konam_www_AppAhang_com.mp36.67 MB
آدم های خوبِ زندگی من رنگشان آبی ست. هر صبح میشود کنارشان با دلِ گرم چای دارچین نوشید؛ لبخند از صورتشان نمیرود و از جنس آرامش مطلقند. آدم های خوبِ زندگی من مثل ساعتِ ده صبحِ روز آفتابی اند، همانقدر دلنواز و پرانرژی. تُن صدایشان با صداقت آمیخته شده. آدم های خوبِ زندگی من ساده و مهربانند مثل پیراهن گل دار مادربزرگم، انگار هستند برای خوب کردن حال من در روزهای پر از سختی و استرس. همان هایی که برعکس خیلی از مهمانی های اجباری و از چند وقت پیش هماهنگ شده ؛ هروقت دلت تنگ بود خودت را پشت در چوبی خانه شان ببینی... راستی آدم های خوب زندگی شما چه شکلی اند؟ @bestwritings • سحر رستگار
Показать все...
هیچ حرف مهمی در این نوشته وجود ندارد. الکی وقت‌تان را هدر ندهید. ظهر تابستان است. هوا به شکل مجازات‌گونه‌ای داغ و شرجی است. در همین زل آفتاب با خودم لج کردم و چمن‌ها را زدم. حس خرچنگی را دارم که زنده زنده افتاده است توی قابلمه آب جوش برای شامِ زنی زیبا. از تک تک سلول‌های زنده و مرده‌ام عرق می‌زد بیرون. از هر هفت سوراخ بدنم. هدفون‌هایم را چپانده بودم توی گوشم تا لااقل با ریتمی که دوست دارم تبخیر بشوم. چمن‌ها را که زدم، نشستم روی پله‌ی جلوی خانه، زیر یک کف دست سایه‌ی درخت مگنولیا. هیچ خر دیگری توی آن گرما بیرون نبود به جز دختر هفت ساله‌ی همسایه‌مان که نخ بادبادکش را گرفته بود و مثل پره‌ی پنکه دور حیاط می‌چرخید تا شاید برود هوا. یا خودش یا بادکنکش. یکی از هدفون‌هایم را درآوردم تا صدای خنده‌هایش را بشنوم. قشنگ بود. توی گوش چپم علی عظیمی از دل‌درد می‌خواند. گوش راستم هم پر شده بود از صدای خنده‌ی یک دختر هفت ساله که به ساده‌ترین شکل ممکن بلد بود از یک ظهر داغ سگی لذت ببرد. ترکیب خوبی بود. یک قطار مورچه جلوی پایم از سمت خنده به سمت دل‌درد ریسه شده بود که هیچ کدام‌شان هم دانه‌کش نبودند و انگار خیالشان برای زمستان راحت بود. آسمان آبی بود با چهارتا ابر سفید که ول بودند در آن و منتظر که نسیمی بیاید و یک وری ببردشان تا شاید جفت‌شان را پیدا کنند و ببارند. مادر دختر همسایه از پشت پنجره به دخترش گفت که بیا آب بخور که گرمازده نشی. آب را خورد و برگشت توی حیاط و داد زد که مامان، دوستت دارم و برگشت سر وظیفه‌ی پنکه‌ایش. فضا، فضای فیلم یک فیلم‌ساز سهل‌گیر بود که اصرار داشته باشد زندگی همین قدر قرار بود ساده باشد. یک آسمان آبی باشد و یک ریتم خوب و یک قطار مورچه که نگران زمستان نیستند و یک دوستت دارمِ بی‌هوا و حضور یک آدم نگران پشت پنجره. همین. یکی از هدفون‌ها توی دستم بود. از کی هدفون‌ها بی‌سیم شدند؟ هدفون همیشه یک وظیفه‌ی مهم داشت. این‌که یک لنگش برود توی گوش یک نفر و آن لنگش برود توی گوش آن دیگری. آن دیگری‌ای که یک نفر دوست داشت زیبایی ریتم زندگی را باهاش تقسیم کند. وظیفه‌ی سیم این بود که بهانه بدهد به دست آن دو نفر که بیشتر از یک وجب از هم فاصله نگیرند. تف به تکنولوژی. هدفونِ بی‌سیم خیانت بود به آن فیلم ساز سهل‌گیر. حالا این لنگه‌ی ول شده‌ی هدفون در گوشم را بدهم به کی؟ شریک شدن در زیبایی‌ها و شادی‌ها از شریک شدن در غم‌ها هم مهمتر است. چرا که شادی‌ها زودگذرترند و باید در هوا قاپید و تقسیم‌شان کرد. ظهر تابستان است. هوا به شکل مجازات‌گونه‌ای داغ و شرجی است. ابرهای سفید، سیاه شدند و باران تابستانی شروع شد. مورچه‌ها فرار کردند. هواشناسی گفت تمام امشب باران داریم. دل‌درد تمام شده است و دو لنگ هدفون توی دستم است. دختر همسایه بادکنکش را جمع کرد و رفت داخل. خوب شد که قبل از باران به مادرش گفت که دوستش دارد. دوست داشتن را باید داد زد و گفت. بر عکسِ دوست نداشتن‌ها که نباید دادشان زد. دوست نداشتن امری عملی است و لازم نیست به زبان بیاید و فهمیدنش راحت است. اما دوست داشتن عملی است و کلامی. باید جار زده شود. فیلم ساز سهل‌گیر باید حالا به فکر یک فیلم دیگر باشد. یک فریم دیگر پیدا کند تا سادگی را نمایش بدهد. قرار زندگی را نشان بدهد. همین یک فریم کوتاه از یک ظهر گرم شرجی تابستان. @bestwritings #فهیم_عطار
Показать все...
آدم امن کسیه واقعاً بتونی کنارش «خودت باشی». از غصه‌هات بگی، از شادی و موفقیت‌هات بگی. از دغدغه‌هات بگی و باز «گوش شنوا» باشه و به وقتش باهات همدلی بکنه و صحبت سازنده داشته باشین. آدم امن در نظر من کسیه که نیاز نباشه برای داشتنش، هی خودت رو به اون یادآوری بکنی یا توی رابطه باهاش اضطراب بکشی. آدم امن؛ رفتارهاش هم امنه. @bestwritings
Показать все...
🎶 @shima_sobhani channel
Показать все...
Maëlle - Si.mp312.08 MB
Taher Ghoreyshi - Zendegi Khoob Ast.mp35.28 MB
هممون اطرافمون آدم های سمی رو داریم که مدام در حال آزار دادن ما هستند. یونگ در مورد این آدم ها میگه: هيچگاه انسان سالم، دیگری را شکنجه نمی‌کند. این انسان آزار دیده است که آزار می‌رساند. زخم خورده ها علاقه عجیبی به زخم زدن به دیگران دارند، آنها که از عزت نفس پایینی برخوردارند میل عجیبی به تحقیر کردن و گرفتن اعتماد به نفس و عزت نفس دیگران دارند. تو هیچگاه کنار آنها بزرگ نمی شوی، فقط تحقیر می شوي. چون، یک فرد ناسالم، هرچیز در اطرافش را بیمار میکند. @bestwritings - کارل گوستاو يونگ
Показать все...
1
نوستالژى 🥹🫰🏼 @cafeparagraph_mag
Показать все...
emshab-shabe-raghse-ghose-dige-base.mp33.57 MB
3
هر صبح یک روز جدید در انتظار ماست . انسان ها می گویند که اگر خوش شانس باشی بهتر است . اما من ترجیح می دهم که هوشیار باشم .چرا که وقتی شانس به سراغم بیاید، از دستش نخواهم داد ... @bestwritings - ارنست همینگوی
Показать все...
👍 1 1
دیده‌اید بعضی غذاها به قدری از لحاظ طعم و مزه، غنی و خواستنی‌اند که هر چاشنی و مزه‌ای کنارشان قرار بگیرد، اضافه به نظر می‌رسد؟! برای آدم‌ها همان‌قدر کافی باشید، آنقدر که حتی خوش‌طعم‌ترین چاشنی‌ها هم جسارتِ کنار شما قرار گرفتن را نداشته‌باشند! در هر رابطه و معاشرتی، بهترینِ خودتان باشید، جوری که تا شماهستید، هر حضور دیگری، اضافی و خسته کننده باشد! دور بریزید این سمِ "من همینم که هستم" و "تو انتخاب کرده‌ای و موظفی به تحمل کردنِ من!" ، آدم‌ها حق دارند برای کنار شما ماندن و حضورِ شما را خواستن، به قدر کافی انگیزه و دلگرمی داشته‌باشند! تلخ نباشید، تند نباشید، سرد نباشید! جوری باشید که آدم‌ها در کنار شما به قدر کفایت اشباع شوند و در قلب و نگاهشان هیچ فضایی برای ورود و نفوذ باقی نماند. @bestwritings #نرگس_صرافیان_طوفان
Показать все...
Выберите другой тариф

Ваш текущий тарифный план позволяет посмотреть аналитику только 5 каналов. Чтобы получить больше, выберите другой план.