cookie

Мы используем файлы cookie для улучшения сервиса. Нажав кнопку «Принять все», вы соглашаетесь с использованием cookies.

avatar

شهر اصطلاحات انگلیسی

﷽ ⚜️کانال آموزش زبان انگلیسی @EnglishTreasure_Channel 📝ثبت‌نام کلاسهای انلاین|خصوصی|پکیج‌های آموزشی @InfoChannel ✍️سفارش ترجمه|تحقیق @Translator24 🌐گروهها و کانالهای انگلیسی @EnGroups 🤖ربات مترجم @Engliishbot 👤ارتباط با ادمین|تبلیغات @My_English_Treasure

Больше
Страна не указанаЯзык не указанКатегория не указана
Рекламные посты
10 085
Подписчики
Нет данных24 часа
Нет данных7 дней
Нет данных30 дней

Загрузка данных...

Прирост подписчиков

Загрузка данных...

Repost from My English Treasure
Фото недоступноПоказать в Telegram
⏪ ترجمه متون انگلیسی به فارسی و فارسی به انگلیسی ⏪ ترجمه کتاب، مقاله، پایان‌نامه، پروژه دانشجویی، فیلم و فایل صوتی در زمینه‌های مختلف ⏪ با بهترین کیفیت و نازلترین قیمت و در سریع ترین زمان ممکن همراه با بازخوانی و ضمانت متن ⏪ لیست‌ قیمت‌ها و نحوه سفارش ترجمه ↙️ 🔄https://telegram.me/joinchat/CrEgST3mthLrxwkz6lWPyg ⏪ جهت سفارش ترجمه ↙️ 🆔 @My_English_Treasure
Показать все...
Drop 🔷 Drop out of 👉 To stop attending; to withdraw from. 🔶 کنار کشیدن از، انصراف دادن، ترک تحصیل کردن ✳️ Two more baseball teams have dropped out of the youth league due to a lack of players. ✳️ دو تیم بیسبال دیگر هم به علت نداشتن بازیکن از لیگ جوانان کنار کشیده‌اند. ✳️ Some students drop out of secondary school early in order to get job. However, such dropouts often regret their decision later in life. ✳️ بعضی از دانش‌آموزان در مقطع راهنمایی ترک تحصیل می‌کنند تا شغلی پیدا کنند، اما این افراد ترک تحصیل کرده بعدها در زندگی اغلب از این تصمیم خود پشیمان می‌شوند. 🔎 #Idiom #Drop #Out #D #O 🌠 @Idiiom 🌠 🌠 @EnglishTreasure_Channel 🌠
Показать все...
Drop 🔷 Drop off 👉 To fall asleep; to take to a certain location; to decrease. 🔶 ۱- چرت زدن، کسی خوابش بردن؛ ۲- (جدا شدنی) رساندن، بردن؛ 3- کاهش یافتن، افت کردن، کار شدن ✳️ Business has been dropping off rapidly recently, but fortunately it hasn't been failing off as quickly as for our competitors. ✳️ اخیرا کار و کاسبی خیلی سریع افت کرده است، اما خوشبختانه به اندازه رقبای ما کساد نشده است. ✳️ My mother dropped off during the boring television show; her head was nodding up and down. ✳️ مادرم هنگام تماشای نمایش تلویزیونی خسته‌کننده چرت میزد طوریکه سرش را به زور بالا می‌گرفت اما پایین می‌افتاد. ✳️ I don't mind dropping you off at the store on my way to work. ✳️ می‌توانم سر راهم به اداره، شما را تا فروشگاه برسانم. 🔎 #Idiom #Drop #Off #D #O 🌠 @Idiiom 🌠 🌠 @EnglishTreasure_Channel 🌠
Показать все...
✳️ دوره انلاین آموزش زبان انگلیسی با اخبار ⏪ با 90 خبر ویدیویی انگلیسی همراه با زیرنویس ⏪ لهجه بریتیش British ⏪ تقویت لغات و اصطلاحات کاربردی ⏪ مناسب برای سطوح مقدماتی تا پیشرفته ⏪ + مجموعه ویدیوهای آموزشی BBC و VOA ⏪ هزینه دوره انلاین: 60 هزار تومان ⏪ هزینه پکیج دوره: 75 هزار تومان ⏪ نمونه درسهای دوره ↙️ 🔄https://t.me/InfoChannel/3204 ⏪ جهت کسب اطلاعات بیشتر ↙️ 🔄https://t.me/InfoChannel/3202 ⏪ جهت ثبت نام در دوره ↙️ 🆔 @My_English_Treasure
Показать все...
Dry 🔷 Dry out 👉 To lose, or cause to lose moisture gradually; to stop drinking alcohol in excess. 🔶 ۱- (جدا شدنی) خشک کردن، خشک شدن؛ ۲- (مشروبات الکلی) ترک کردن ✳️ Martha hung the towel outside on the clothes line in order to dry it out. ✳️ مارتا حوله را بیرون روی طناب لباس آویزان کرد تا خشک شود. ✳️ Some people go to alcohol recovery centers in order to dry out. ✳️ بعضی افراد جهت ترک مشروبات الکلی به مراکز ترک الکل مراجعه می‌کنند. 🔎 #Idiom #Dry #Out #D #O 🌠 @Idiiom 🌠 🌠 @EnglishTreasure_Channel 🌠
Показать все...
Dry 🔷 Dry run 👉 Rehearsal, practice session. 🔶 تمرین، دست گرمی، پیش اجرا ✳️ Before the manager presented the reorganizational plans to the board of directors, he did several dry runs of his presentation. ✳️ مدير قبل از اینکه طرح‌های ساماندهی مجدد را به هیئت مدیره ارائه کند، چندین بار اجرایش را تمرین کرد. ✳️ The college president requested a dry run of the graduation ceremony in order to ensure that all aspects went smoothly. ✳️ رئیس دانشکده در خواست کرد مراسم فارغ‌التحصیلی از قبل تمرین شود تا مطمئن گردد همه چیز روبراه است. 🔎 #Idiom #Dry #Run #D #R 🌠 @Idiiom 🌠 🌠 @EnglishTreasure_Channel 🌠
Показать все...
[In reply to Ed] سلام، Set off چند تا کاربرد داره: 1- سفری را آغاز کردن، حرکت/عزیمت کردن، راه افتادن، عازم/راهی/روان/رهسپار شدن They just set off on an around-the-world trip. آنها به‌تازگی عازم سفری به دور دنیا شدند. What time do we have to set off for the airport tomorrow? فردا چه زمانی باید عازم فرودگاه شویم؟ 2- آغاز/شروع کردن It set off a chain reaction. واکنش زنجیره‌ای را آغاز کرد. 3- منفجر کردن، ترکاندن A gang of boys were setting off fireworks in the street. یک گروه پسرها داشتند در خیابان تیروترقه منفجر می‌کردند. He set off a bomb in Berlin last night. او دیشب در برلین یک بمب منفجر کرد. 4- باعث (گریستن، خندیدن، حرف زدن و...کسی) شدن، موجب شدن Every time I think about it, it sets me off laughing. هربار که به آن فکر می‌کنم، باعث خندیدن من می‌شود. She's finally stopped crying - don't set her off again. او بالاخره دست از گریه کردن بداشت؛ دوباره به گریه‌اش نینداز. 5- (آژیر) به صدا درآوردن 6- راه انداختن، به کار انداختن 7- به وراجی واداشتن 8- جلوه دادن به
Показать все...
Dry 🔷 Dry run 👉 Rehearsal, practice session. 🔶 تمرین، دست گرمی، پیش اجرا ✳️ Before the manager presented the reorganizational plans to the board of directors, he did several dry runs of his presentation. ✳️ مدير قبل از اینکه طرح‌های ساماندهی مجدد را به هیئت مدیره ارائه کند، چندین بار اجرایش را تمرین کرد. ✳️ The college president requested a dry run of the graduation ceremony in order to ensure that all aspects went smoothly. ✳️ رئیس دانشکده در خواست کرد مراسم فارغ‌التحصیلی از قبل تمرین شود تا مطمئن گردد همه چیز روبراه است. 🔎 #Idiom #Dry #Run #D #R 🌠 @Idiiom 🌠 🌠 @EnglishTreasure_Channel 🌠
Показать все...
✅ دوره آموزش و تقویت مهارت لیسینینگ (Listening) با مکالمه در سه سطح پایه، متوسط و پیشرفته ⏪ تقویت همزمان مهارت شنیداری و گفتاری ⏪ پوشش مباحث و موضوعات روزمره زبان انگلیسی ⏪ ارائه ویدیوهای جذاب برای تقویت لیسینینگ ⏪ با لهجه آمریکایی ⏪ هزینه هر سطح 45 هزار تومان ⏪ هزینه کل دوره (هر سه سطح) 120 هزار تومان ⏪ نمونه درسهای دوره 🔄https://t.me/InfoChannel/2427 ⏪ جهت کسب اطلاعات بیشتر 🔄https://t.me/InfoChannel/2424 ⏪ جهت ثبت نام در دوره 🆔 @My_English_Treasure
Показать все...
animation.gif.mp40.46 KB
Dry 🔷 Dry up 👉 To lose or cause to lose all moisture; to be depleted. 🔶 (جدا شدنی) 1- خشک کردن، خشکاندن 2- ته کشیدن، کاهش یافتن ✳️ All funds for the project dried up when the local government faced a budget crisis. ✳️ هنگامی‌که دولت محلی با بحران بودجه مواجه شد، تمام اعتبارات پروژه کاهش یافت. ✳️ Every summer the extreme heat in this valley dries the stream up. ✳️ گرمای شدید تابستانی این دره، جویبار را می‌خشکاند. 🔎 #Idiom #Dry #Up #D #U 🌠 @Idiiom 🌠 🌠 @EnglishTreasure_Channel 🌠
Показать все...