ایران بوم
3 128
Подписчики
Нет данных24 часа
+37 дней
-1830 дней
- Подписчики
- Просмотры постов
- ER - коэффициент вовлеченности
Загрузка данных...
Прирост подписчиков
Загрузка данных...
در شعر زیستن، با شعر ماندن - معرفی کتاب «گلچینی از اشعار استاد #لایق_شیر_علی »
شادروان #نادره_بدیعی
نام کتاب : گلچینی از اشعار استاد لایق شیر علی
نویسنده : لایق شیر علی
نوبت چاپ : اول 1372
ناشر : انتشارات بینالمللی الهدی
خواندم، شعرها را، شورها را خیالها را و زبان پرستی ها را و.. اندیشه ها را با سری پر شور و چشمی نگران، دلی سرسان و روانی که کنج ها را می کاود.
خواندم تا از درون شعر که آیینه روح تاجیکان است، روان خود را با تازگیها و لطافتها و نرمی تاجیک وار آنان پیوند زنم، خواندم یک شبه و با نرمشی تاجیک سان که به فرموده پیر بلخ:
یک حمله و یک حمله کامد شب و تاریکی / چستی کن و ترکی کن، نی نرمی و تاجیکی
خواندم با نرمشی تاجیک سان، می خواستم از چهره ای که در این آیینه هویدا است، خاک سرزمین تاریخ نشان و تاریخ ساز تاجیکستان را ببویم و بوی یاران مهربان را بشنوم. می خواستم میان رهی دیگر به درون فرهنگ کهن و زبان پارسی بزنم، خواندم با نرمشی تاجیک سان و یک شبه، شبی که از درون آن سپیده سر زد و مرا با خود به روشنان سپیده شعر، به دشت ناپیدا کرانه سغد برد. گویی جهشهای آهوی کوهی را در آن دشت جاودانه، بر رگهای اندیشهام حس می کردم. گویی سخن رودکی بزرگ را در سپیده دمان آغازین شعر پس از اسلام می شنیدم و سر انجام چهره ای لایق را از درون شعرهای استاد لایق می دیدم که میراث دار سرزمین فرهنگ خیز بو حفص و رودکی است و چه خوش، زبان فارسی و واژه های خوش آهنگ آن را به کار گرفته تا از تاریخ بگوید، از مادر و زبان مادری بگوید، از عشق و انسان بگوید و از آرمان خواهی انسان نیز، و من در این نوشتار، آهنگ آن دارم تا اندیشه ای را که در تار و پود واژههای این کتاب نهان است بکاوم و در این باره جستاری را به دست دهم تا شاید اهل نظر و صاحبدلان را بر دل نشیند که شعرهای استاد لایق را در این کتاب می توان به چند گروه کاملاً مشخص بخش کرد و درباره هر کدام از آنها نوشت و بسیارهم :
گروه اول: عاشقانهها و سرمستیها و از خویش گفتنها، که بیانگر عاطفهها، مهر ورزیها، جوانیها و حس و ذهن شاعر است و با عاطفههای جوانیهای شاعران همه سرزمینها، انباز و مشترک. همان در حلقه زلف پیچیدنها. همان بیم موجهای شب هجران و سبکباریهای ساحلهای وصل، همان سنگدلی های یار و از عشق گفتن. از کودکی گفتن از یار گفتن، از خویش گفتن که بیشتر این گروه از شعرهای استاد لایق را باید در دوبیتیهای او جویید و پسانتر در برخی از غزلوارهها که در کتاب زیر سر نام «ریزه باران» آمده است وبسیاری از آنها سرشار از تشبیههای نو و تازه و گاه بیسابقه و لبریز از واژههای ناب فارسیاند.
این گونه غزلوارههای عاشقانه و دوبیتیها زبانی نرم و روان و سنجیده دارند که با سادگی بسیار، از مفاهیم عادی زندگی روزانه، تشبیههای نو و تازه را پدید آورده است. هم چون دلی که به یک سنجاق طلایی مانند شده و بوی عطر و ادکلن که در برابر بوی وفا جای گرفته و دیگر واژههای ناب فارسی هم چون کافتن، پاچین، خاکستان و از این دست نوگوئی ها و نوجوئیها:
دریغ و درد از دست جدایی / دریغ دیگری از نارسائی
دل من ناگهان افتاد و گم شد / زگیسوئی چو سنجاق طلایی
زعشقت گر صفا آید چه خوبی / مراد جان ما آید چه خوبی
ز گیسویت بجز عطر فرنگی / اگر بوی وفا آید چه خوبی
ز خود بی خود شدم یاد تو کردم / به خود باز آمدم یاد تو کردم
به خاکستان دنیا چه هر خاکی است / همه بر سر زدم یاد تو کردم
و یا در غزلواره ای که می گوید :
در این محل که پاچین باغها مانده است / یگانه میوه امید و آرمان منی
در این جهان جزای «زماست که بر ماست» / تو هم بهار منی، تو هم خزان منی
در گیسوان بی غمت عطر بهارها / در دیدگان روشنت نور بقای من
گیسوی بی غم! کنایه ای لطیف و زیبا،
گروه دوم : اشعار میهنی شاعر است که از درون هویت تاریخی و فرهنگی شاعر جوشیده و با نیاخاک تاجیکان پیوند یافته است.
تاجیکستان، مظهر من، سرزمین کم زمین
تو سراسر کوهساری، تو سراسر سنگزاری
چون که فرزندان تو در طول تاریخ دراز
هر کجا رفتند مشتی خاک با خود برده اند
خاک تو با سر پرشور دیواشتیج تا بغداد رفت
خاک تو با سر رخشانه تا یونان رسید
برد سینا تا همدان خاک تو ...
خاک در شعر استاد لایق، اشارتی است به آرامش، آرامشی که از درون آن توفان بیداد و ستمهای فرنگ و ترک و تازی بر نیاخاک تاجیکان رخ می نماید و تاریخ ورارودان را با آن همه فراز و نشیبش با آن همه آرامش و پریشانی اش پر از رویداد و ماجرا می سازد.
شعرهای میهنی استاد لایق، اشارتی آشکار است به هویت تاریخی و فرهنگی سرزمین ماوراء النهر و نقشی را که این سرزمین در درازنای سده های دور تاریخ بر دوش کشیده است.
دنباله نوشتار:
http://www.iranboom.ir/ketab-khaneh/ketab/11775-dar-chame-zistan.html
https://t.me/iranboom_ir
اندیشهٔ فرهنگی لایق شیرعلی
دکتر هوشنگ طالع
لایق شیرعلی، یکی از بزرگترین شاعران ملیگرای زبان و ادب فارسی، روز دهم تیرماه سال ۱۳۷۹ خورشیدی در شهر دوشنبه (پایتخت تاجیکستان)، درگذشت. بسیاری بر این باورند که لایق شیرعلی، در این زمینه از شعر معاصر فارسی، پهلو به پهلوی شاعرانی چون میرزاده عشقی، عارف، بهار، مهدی حمیدی، اخوان ثالث، نادر نادرپور، فریدون مشیری، توران بهرامی، و... (از ایران)، خلیلالله خلیلی، بیرنگ کوهدامنی و... (از افغانستان)، میزند. اما، آن چه در این میان بهکار لایق شیرعلی، ارزش والایی میدهد، عبارت است از:
نخست آنکه، او در اوج حاکمیت نظام بلشویکی، آن هم از دل یک جمهوری کوچک آسیایی صدای ملیگرایی سر میدهد و آنهم به زبان فارسی. از یاد نبریم که حاکمان شوروی با به کارگیری سیاست «تبر تقسیم»(1) به گفتهی تاجیکان، با ایجاد مرزبندیهای دروغین در سرزمینهای خوارزم و فرارود، در پی زدودن زبان فارسی و در نتیجه مسخ شخصیت تاریخی فارسیزبانان و ایرانیتباران مناطق مزبور بودند. باید گفت که در این زمینه موفقیتهایی را هم به دست آوردند و قلب «ایرانویج» یعنی سرزمینهای سمرقند و بخارا را به زیر یوغ ازبکان درآوردند.
دوم آنکه، لایق شیرعلی از مفاهیم تنگنظرانه فراتر رفته و به «زلال» وحدتخواهی و یگانگیجویی و بازگشت به اصل، رسیده است. آنهم در نظامی که اساس سلطهی خود را بر تجزیه و زدودن یادمانهای ملی، خاطرهی ملی و جعل و تحریف تاریخ گذارده بود.
این دو ویژگی، به شعر لایق شیرعلی نسبت به شاعران ملیگرای ایران، افغانستان و... جلوهی دیگری میدهد. از اینرو شعر لایق، پژواک فریاد مردمی است که پس از گذر سدهها، هنوز روزگار وصل را فراموش نکردهاند. لایق با درک ژرف از این خواست تودهها میسراید:
تاجک و ایرانی و افغان چرا؟
ما در این دنیا که از یک مادریم!
لایق شیرعلی، پردههای ضخیمی را که حاکمان شوروی بر روی حقایق تاریخ ملتهای اسیر کشیده بودند، میدرد و به سرچشمهی حقیت تاریخ راه مییابد. او - با افسوس و آه - از سرفرازیهای از دسترفته در اثر پراکندگیهای تحمیلشده بر مردمان ایران بزرگ، از خود و ما میپرسد:
ما، کیانیم؟ از کیانیم، ای دریغ!
تاجداران، گدای افسریم.
در اینجا، باید نکتهای را دربارهی شعر شاعران تاجیک - چه در سرزمین تاجیکستان، چه در ازبکستان و یا در جمهوری قرقیزستان و... - به یاد داشته باشیم. حاکمان شوروی، برای بلندتر کردن دیوار جدایی و یا ژرفتر کردن گودال تجزیه، «خط» مردمان خوارزم و فرارود و همچنین منطقهی آران را تغییر دادند. از سوی دیگر، آنان کوشیدند تا با دستکاری در «آوانگاریِ» خط جدیدی که بر تاجیکان تحمیل کرده بودند، میان زبان آن مردمان و دیگر فارسیزبانان فاصله افکنند. از اینروست که در برخی اشعار شاعران تاجیک، قافیهها از نظر ما سست مینماید. این امر، زاییدهی آوانگاری در خط کریل است، نه دلیل ضعف شاعر.
امروز، سخت جای «لایق» در میان مردم ما خالی است. امروز کدامین شاعر - در پهنهی سرزمینهای ایرانی - رسالت وی را به دوش خواهد کشید؟ این سخنان، پس از «لایق» از زبان کدام شاعر فارسیگوی باید به گوش برسد: «... اگر ما میدانستیم که خاک اجداد ما، یعنی فرارودیان و ایرانیانِ امروز، از یک سلسله است به حرف آنهایی که ایران، افغانستان و تاجیکستان را ممالک همجوار میگویند، باور نمیکردیم».
لایق شیرعلی، در سال 1320 خورشیدی (1941 میلادی) در روستای «مزار شریف» از توابع شهرستان پنجکند در جمهوری تاجیکستان به جهان آمد. وی تحصیلات عالی را در سال 1342 (1963 میلادی) در دانشگاه دوشنبه به پایان برد. از سال 1345 (1966)، چند مجموعه از اشعار وی به چاپ رسید که از آن میان میتوان «سرسبز»، «الهام»، «خاک وطن»، «ریزههای باران»، «ورق سنگ»، «خانهی چشم» و «مرد راه» را نام برد.
مجموعهی «مرد راه» که در سال 1351 خورشیدی (1972 میلادی) منتشر شد، از این نظر که با الهام از شاهنامه، آن هم در سالهای اقتدار نظام بلشویکی سروده شده، از اهمیت ویژهای برخوردار است.
شعر زیر نمونهای گویا از اندیشهی فرهنگی شادروان لایق شیرعلی است.
تاجک و ایرانی و افغان چرا؟
تاجک و ایرانی و افغان چرا؟ / ما، در این دنیا که از یک مادریم
روز و شب بیدار شمس خاوران / ما ز خوابآلودگان خاوریم
حضرت «اقبال»، بر ما بد مگیر / ما اگر در خواب سکته، اندریم
خیز از خواب گران گفتی، (2) ولی / در سمرقند آنچنان بیمنبریم
در بخارایی که درگاه دری است / با دری گفتن، بیرون از دریم
دنباله نوشتار:
http://www.iranboom.ir/nam-avaran/49-bozorgan/11287-andishe-farhangi-layegh-shir-ali.html
https://telegram.me/joinchat/BTli7Dy87gKr4Pr7-2LhsA
Фото недоступноПоказать в Telegram
امروز دهم تیرماه، سالروز آسمانی شدن زندهیاد استاد لایق شیرعلی، شاعر ملی تاجیکستان است.
روانش در مینو
آرامگاه استاد لایق شیرعلی
عکسبردار: شادروان نادره بدیعی
@iranboom_ir
خوشا روزى که منزل در سواد اصفهان سازم
ز وصف زنده رودش خامه را رطب اللسان سازم
نسيم آسا به گرد سر بگردم چار باغش را
به هر شاخى که بنشيند دل من آشيان سازم
شود روشن دو چشمم از سواد سرمه خيز او
ز مژگانْ زنده رودِ گريهی شادى روان سازم
ز شکر بشکنم خسرو صفت بازار شيرين را
به ملک اصفهان، شبديز را آتش عنان سازم
صلاى آب حيوان مى زند تيغ جوانمردش
چرا چون خضر کم همت به عمر جاودان سازم
به مژگان خواب مخمل مى دهد جا جسم زارم را
چرا آرامگاه خويش از تيغ و سنان سازم
به اين گرمى که من رو از غريبى در وطن دارم
اگر بر سنگ بگذارم قدم ريگ روان سازم
ميان آب و آتش طرح صلح انداختم اما
نمى دانم ترا بر خويشتن چون مهربان سازم
بلند افتاده صائب آنقدر طبع خدادادم
که شمع طور را خاموش از تيغ زبان سازم
«صائب تبریزی»
@iranboom_ir
Repost from ایران بوم
00:46
Видео недоступноПоказать в Telegram
سراینده: روانشاد لایق شیرعلی
خواننده: جانی بیک
همتباران فرارود (تاجیک).
@iranboom_ir
5.16 MB
۱۰ تیرماه، روز بزرگداشت صائب تبریزی، گرامی باد.
@iranboom_ir
میرزا محمدعلی صائب تبریزی از شاعران نامدار عهد صفویه در حدود سال ۱۰۰۰ هـ.ق در اصفهان متولد شد.
صائب خود شاگرد حكیم شفایى بود. كلیات اشعارش شامل: قصیده و غزل و مثنوى است، اما آنچه از شعرش مایه شهرت وى شده، غزل است كه قسمت اصلى و اكثر دیوانش را پدید آورده است. از آثار وى می توان به «دیوان» شعر، كه تعدا ابیات آن را از بیست هزار تا سیصد هزار برآورد كرده اند، منتخباتى از «دیوانش» تحت عناوین: «مرآت الجمال»، «آرایش نگار»، «میخانه» و «واجب الحفظ»، مثنوى «قندهارنامه»، كه به امر شاه عباس ثانى در فتح قندهار سرود، «سفینه بیاض»، منتخبى از اشعار شعراى عصر اول شعر تا زمان خویش اشاره کرد.
***
«نگاه کج» نتوانند سوی « ایران » کنند
ز بیم تیغ کجش، خسروان ملک ستان !
سر به سر سجده شکرست ز پل « زرین رود »
که مقام طرب « خسرو ایران » شده است
شکستگی نرسد خامه ترا صائب !
که سرخ کرد ز گفتار ، روی ایران را
دگربار از جلوس شاه دوران
دو چندان شد نشاط اهل ایران
_
کانال تلگرامی ایرانبوم
https://t.me/iranboom_ir/43700
ایران بوم
۱۰ تیرماه، روز بزرگداشت صائب تبریزی، گرامی باد. @iranboom_ir
Фото недоступноПоказать в Telegram
۱۰ تیرماه، روز بزرگداشت صائب تبریزی، گرامی باد.
@iranboom_ir
استاد منوچهر مرتضوی (۶ تیر ماه ۱۳۰۸ - ۹ تیرماه ۱۳۸۹)
استاد منوچهر مرتضوی، ششم تیر ماه ۱۳۰۸ شمسی در محله ششگلان تبریز دیده به جهان گشود. وی پس از گرفتن دکترای زبان و ادبیات فارسی دست به تحقیق و مطالعه در ادبیات ایران زد.
علاوه بر آن که کتاب ”مکتب حافظ“ او درزمره کتاب های جریان ساز عرصه حافظ شناسی کشور است وی به عنوان فردوسی شناس برجسته ای نیز شناخته می شود. استاد مرتضوی از آخرین بازمانده های شاگردان استاد فروزانفر، سعید نفیسی و ملک الشعرا بهار بود که با تربیت چهره های ادبی و دانشگاهی زیادی، نام خود را در عرصه ادبیات معاصر ایران زمین جاودانه کرد.
وی درسالهای 1356 تا 1357 رئیس دانشگاه تبریز بود که در اعتراض به سرکوب دانشجویان، استعفا کرد و پس از این اقدام وی، استادان دیگر دانشگاههای ایران نیز استعفای دسته جمعی خود را تحویل مسوولان آن دوران دادند. از آثاری که به قلم این استاد زبان و ادبیات فارسی به رشته تحریر درآمده می توان به کتابهای ”فردوسی و شاهنامه“، و مجموعه اشعار ”چراغ نیمه مرده“ اشاره کرد.
انتشارات توس دو کتاب فردوسی و شاهنامه و مکتب حافظ از این چهره شناخته ادبیات فارسی را منتشر کرده؛ همچنین مجموعه مقالاتی نیز از این استاد درباره مثنوی معنوی به زودی زیر چاپ میرود. مرتضوی در یادداشتی که بر چاپ سوم فردوسی و شاهنامه نگاشته، از عشق و علاقه شدید خود به حماسه ملی ایران سخن گفته و این اثر سترگ را از دیگر حماسههای بزرگ جهان برتر و والاتر برشمرده و آورده است: عظمت جوهری و قبول و استقبال خاطر عوام و خواص، تاثیر حماسه ملی ایران را به جایی رسانید که از عرصه شعر و ادب و فرهنگ عمومی تجاوز کرد و در پهنه ناپیداکردن عرفان و حکمت نیز اثر بخشید. دکتر مرتضوی در بخشی دیگر از این پیشگفتار مینویسد:
کتاب حاضر کوششی است برای اثبات این نظر که شاهنامه فردوسی نهتنها یک حماسه بزرگ یا بزرگترین حماسه ایرانی یا یک اثر بزرگ و شایان ستایش ادبی و حماسی و ملی بلکه بزرگترین حماسه ملی دو جهان محسوب میشود و میتوان یقین داشت زبان و ادب اساطیر ایران و هویت فرهنگی و ملی ایرانی بقا و استمرار خود را در یک هزاره پرآشوب تا حد زیادی مدیون فردوسی و شاهنامه است.
استاد منوچهر مرتضوی روز چهارشنبه، نهم تیرماه ۱۳۸۹ ساعت ۱۱ صبح به علت بیماری و کهولت سن در ۸۱ سالگی در منزل شخصی اش در تبریز از دنیا رفت.
@iranboom_ir
Фото недоступноПоказать в Telegram
شادروان همایون خرم، آخرین یادگار «ابوالحسن صبا»
http://www.iranboom.ir/nam-avaran/49-bozorgan/11491-homayon-khoram-saba.html
@iranboom_ir
Выберите другой тариф
Ваш текущий тарифный план позволяет посмотреть аналитику только 5 каналов. Чтобы получить больше, выберите другой план.