((میگون در گذر زمان )) هرچه در فهم تو آيد آن بوَد مفهوم تو #عطار
پیشنهادات و ارسال نظرات ، فیلم ، عکس ، اخبار ، اشعار ، متون ادبی و ... @kambizbahrammeygooni @Mortezamiresmaeili ادمین بانوان👇 @Mar765 اینستاگرام👇 https://www.instagram.com/meyguon?r=nametag
Больше2 763
Подписчики
Нет данных24 часа
+67 дней
+4030 дней
- Подписчики
- Просмотры постов
- ER - коэффициент вовлеченности
Загрузка данных...
Прирост подписчиков
Загрузка данных...
01:53
Видео недоступноПоказать в Telegram
بداهه نوازی #تینا_علیزاده نوه مرحوم حاج #یزدان_الهوردی میگونی
@meyguon
Фото недоступноПоказать в Telegram
بنمای رُخ که باغ و گلستانم آرزوست
بگشای لب، که قندِ فراوانم آرزوست
ای آفتابِ حُسن برون آ، دمی ز ابر،
کان چهرهء مشعشعِ تابانم آرزوست..
#مولانا
🌸🌺صبحتون بخیر 🌸🌺
شمیران ، کوه زرد ، لالون
۲۸ اردیبهشت #بهار۴۰۳
@meyguon
فرهاد قنبری
شاهنامه
«آفرین بر روان فردوسی
آن همایون نژاد فرخنده
او نه استاد بود و ما شاگرد
او خداوند بود و ما بنده»
(انوری)
◀️ یکی از ملاکهای ارزیابی سطح فکر اهالی اندیشه و هنر، دقت در قدرت تمیز و تشخیص آنها در مواجهه با متفکران و هنرمندان درجه یک با متفکر و هنرمند درجه دو و درجه دو با درجه سه و... الی آخر است. برای مثال کسی که خود را اهل فلسفه میداند باید به راحتی متوجه تفاوت جایگاه افلاطون و ارسطو و کانت با مثلا برتراند راسل باشد و اگر کسی هنگام سخن گفتن از فلسفه، راسل را هم پا و هم شأن هایدگر و هگل معرفی میکند، را نباید چندان جدی گرفت. در عالم هنر و شعر و ادب هم چنین است. کسی که متوجه جایگاه داستایوفسکی با (مثلا) کامو نیست یا تفاوت جایگاه فردوسی و حافظ و مولوی را با (مثلا) منوچهری و صائب و بیدل را متوجه نمیشود، شناخت عمیقی از ادبیات و شعر ندارد.
◀️ هنگامی که از فردوسی و شاهنامه سخن میگوییم باید متوجه باشیم که از یک هنرمند درجه یک و یک اثر کلاسیک بزرگ درِ سطح اول جهانی سخن میگوییم.
◀️ اینکه حسین هینکل و یا شرق پژوهان غربی از فردوسی ستایش کردهاند در جای خود ارزشمند است اما به خاطر داشته باشیم که جایگاه فردوسی نه به خاطر سخنان ستایشآمیز دیگران بلکه به واسطه هنر عظیمی است که در مقابل دیدگانمان قرار دارد. فردوسی بزرگ است به خاطر اینکه اگر کسی یک بار شاهنامه را با دقت و تامل از اول تا آخر مطالعه کرده باشد، دیگر آن آدم سابق نخواهد شد. (و به خاطر داشته باشیم در تاریخ اندیشه و هنر کتابهایی با چنین حجم تأثیرگذاری چندان زیاد نیست)
◀️ در تاریخ این سرزمین نامهای درخشانی به چشم می خورد که حیات خود را وقف رشد و اعتلای نام ایران در جهان کرده اند، نامهایی که در زمینه علوم مختلف مایه فخر و مباهات ایرانیان و جهانیان بوده اند. در تاریخ این سرزمین نام شاعران و هنرمندان بسیاری به چشم می خورد که "یادشان زمزمه نیمه شب مستان" و خاک تربتشان "زیارتگه رندان جهان" است، اما در این میان یک نام هست که به حق باید او را بزرگترین خادم فرهنگ و زبان و هویت و تاریخ ایران نامید و آن، نام بزرگِ ابوالقاسم فردوسی است.
◀️ فردوسی در زمانه ای که در یک سو تازیان آخرین ضربات خود را بر پیکر نحیف و لاغرشده ایران و فرهنگ و هویت ایرانی وارد می کردند و در سوی دیگر بیابانگردان هوای تُرکتازی در سر می پرورانند، طلوع می کند و چون جغد مینروآ که در تاریکترین ساعت شب به پرواز درمی آید، بالهای خود را بر روی این گستره پهناور و عظیم فرهنگی می گشاید. فردوسی از شمشیر شکسته و به زمین افتاده ایرانیان سلاحی به صَلابت قلم جاودان خویش ساخته و نبرد را به میدان فرهنگی هدایت کرده و درفش کاویانی را غبار قرنها از چهره بزدوده و برمی افرازد.
◀️ اگر تمام دستاورد ادبی یک قرن اخیر ایران (که اتفاقا کم هم نیست) چه در شعر، چه داستان، چه نمایشنامه و چه در رمان را در یک کفه ترازو قرار دهیم و در کفه دیگر آن شاهنامه را قرار دهیم. شاهنامه به تنهایی از کل دستاورد ادبی یک قرن اخیر ایران وزن به مراتب سنگینتری دارد.
◀️ در میان چهره های ادبی معاصرمان بودند کسانی که با چاپ چند دفتر شعری و چند داستان کوتاه چنان دچار توهم خودبزرگبینی شدند که فردوسی و شاهنامه را مورد تمسخر قرار می دادند و یکی فردوسی را «آسید ابوالقاسم» و مدیحه سرای شاهان و جباران و اشراف تاریخ می نامید و آن دیگری (که تا پایان عمر از بیماری خودشیفتگی رنج میبرد) فردوسی را روستایی روزمزدی که نظم سرایی می کرد و چیز چندانی از شاعری نمی دانست، معرفی میکرد.
◀️ گذر زمان بزرگترین ملاک سنجش اثر هنری است و گذشت زمان نشان خواهد داد که یک یا چند قرن دیگر نگاه مردم به داستان کوتاه های فلان نویسنده قرن بیستم ایران (و می دانیم که امروز با اینکه هنوز چندسال از حیات ادبی ایشان نمی گذرد، شاید کمتر از یک درصد جامعه شاید نام ایشان و آثارش را شنیده باشد) و یا شعرهای فلان شاعر چه شرایطی خواهد داشت و شاهنامه در چه جایگاهی خواهد بود.
◀️ شاهنامه با حیات هزار ساله امتحان بزرگش را پس داده است و از طوفانهای سهمگینی چون بلای تازی و غُز و مغول و تیمور و...، در امان مانده و سرفرازانه به امروز ما رسیده است.
◀️ شاهنامه طی حیات هزار سالهاش سینه به سینه و دست به دست در میان روانهای پاکیزه و زیبایی جوی ایرانیان حفظ شده و هنوز که هنوز است روشنی بخش دلهایی است که در پس آینه غبارگرفته این سرزمین چیزی درخشان و روحی غنی و زیبا را مشاهده می کنند.
◀️ ابن اثیر ادیب مشهور عرب در قرن هفتم هجری قمری می گوید:
«شاهنامه قرآن ایرانیان است و امروز که از همگسیختگی اجتماعی در ایران فراگیر شده است، تنها و تنها کتابی که میتواند همبستگی اجتماعی را در ورای قومها و زبانها و عقاید مختلف در محدودۀ قلمرو ایران تقویت کند، شاهنامه است»
@meyguon
02:06
Видео недоступноПоказать в Telegram
نوازنده :وویسنه آمیگو
و موسیقی تلألو نوری ست در دل تاریکی!
@meyguon
Фото недоступноПоказать в Telegram
آقای رئیسی و عموم همفکران ایشان شناخت صحیحی از جهان جدید و مناسبات حاکم بر آن ندارند و چون شناخت صحیحی از آن ندارند، زبان آن را هم متوجه نمیشوند.
جهان فکری آقای رئیسی و طرافدران ایشان در ایران ماقبل مشروطه سیر میکند و هنوز تفاوت «تکلیف و حق»، «رای و عهد»، «شهروند و رعیت» و «ملت و امت» و امثالهم را متوجه نمیشوند و چون مولفههای زیستی جهان جدید (از جمله قدرت رسانه و چرخش اطلاعات آزاد و همگونی اجتماعی و جهانی شدن فرهنگ و...) را هم نمیشناسند، روز به روز بر تشدید دوقطبی پررنگی که از مشروطه در کشور ایجاد شده و امروز به مرحله خطرناکی رسیده است، دامن میزنند.
✍️ فرهاد قنبری
@meyguon
برخی چنیناند که بلندیِ خود را در پستی دیگری، میجویند.
به هزاران زبان فریاد می زنند که:
تو نرو تا ایستاده من، بر تو پیشی داشته باشد!
این گونه آدمها،
از آن رو که درنقطهای جامد شده و ماندهاند؛ چشم دیدن هیچ رونده و هیچ راهی را ندارند.
کینه توز، کینه توز؛ مارِ سر راه!
ای بسا که راه، همان فرجامی را بیابد که ایشان پیشگویی کردهاند اما نمی توان به گفت و نگاه ایشان خوشبین بود.
گفتِشان از بخلشان برمیخیزد، گرچه برخوردار از پارهای حقایق هم باشد.
پس در همه حال کینه است
که در دلهاشان سر میجنباند، هراسِ از دست دادنِ جای خود...
#محمود_دولت_آبادی
@meyguon
.
تاریخِ بعد از اسلام را باید به پیش و پس از سرایشِ "شاهنامه" تقسیم کنیم؛ چون ایران پیش از شاهنامه مانند لختهای بود که شکل نگرفته بود و فردوسی مانند یک پیکرتراش آن را شکل داد، این هزار ساله ترکیبش را از شاهنامه گرفته است، باید قبول کنیم که چه خوب و چه بد، پروردهی این کتاب هستیم که راهنما و نشانهی هویّتِ ماست.
ایرانی برای آنکه بتواند از نو قد راست کند و به عنوان یک ملّتِ قابلِ احترام، خود را بنمایاند، احتیاج به چنین کتابی داشت و آن را به دست آورد. شاهنامه آغازگرِ دورانِ تازهای در زندگی ایرانی است، با این کتاب است که اقتدارِ سیاسیِ ایرانزمین تبدیل به «اقتدار فرهنگی» میشود. شاهنامه، ایرانِ پیش از اسلام را به ایرانِ بعد از اسلام پیوند زد و کاری کرد که او هم چنان در صحنهی جهانی، یک کشورِ برجسته و تأثیرگذار باقی بماند. سرایشِ این اثرِ بدیع، واکنشی بود در برابرِ رفتارِ تحقیرآمیزِ خلفای دمشق و بغداد، یعنی اگر زبان فارسیِ دَری و شاهنامه نیامده بودند، ایرانی هرگز ایرانی باقی نمیماند و چیز دیگری میشد.
#دیروز_امروز_فردا
.............................
دکتر #محمدعلی_اسلامی ندوشن
@meyguon
#صدای_شهروند
#شورا #شهرداری
در لزوم بازگشایی مسیر دسترسی از داخل شهر میگون به جاده اصلی نیاز به هیچگونه تشحیذ و دلیل آوری نمی باشد زیرا نیازی بدیهی و لازم می باشد اما آن چیزی که نیاز به پیگیری و هم اندیشی دارد اتمام طرح های ناتمام و نیمه کاره می باشد آن طور که ظاهرا ناتمام ماندن طرح های عمرانی تبدیل به رویهای ناصواب در جامعه ما شده شروع هر طرحی با استدلال زیبا و علمی آغاز میگردد اما پایانی نامعلوم و مبهم برای آن تعریف میگردد ، از باب امتثال همین طرح بازگشایی مسیر دسترسی به جاده اصلی از داخل شهر میگون از مسیر تعریف شده تنگهبن و خیابان بهارستان ۳ که بعد از کارشناسی های لازم و انجام عمده طرح فوق و تحمل هزینه های فراوان و حل مشکل مالکیت املاک معارض به ناگاه در پایان کار گویی به فرجام دیگر پروژه های ناتمام منطقه رودبارقصران پیوست ، جا دارد از مسئولین شهری تقاضا شود در اتمام مسیر فوق که در مراحل پایانی قرار دارد اهتمام لازم را داشته باشند و از بررسی مسیرهای جایگزین که در نهایت نه تنها برتری نخواهد داشت بلکه مستلزم هزینه های هنگفت و زمان زیادی خواهد بود که در نهایت نیز به فرجام دیگر طرح های ناتمام خواهد انجامید اجتناب نمایند.
یکی شهر آباد به از صدهزار...
@meyguon