Patriot | وطنخواه

📣کانال تلگرامی سایت‌ «کشور» آغاز به کار کرد: 🔺بپیوندید: 🆔@Keshvar_net 🔺آدرس سایت: 🌐 www.Keshvar.net #First_Iran #نخست_ایران #اول_ایران 👈لینک پیوستن https://t.me/keshvar_net

🏆🥇 هادی چوپان، قهرمان وطن‌پرست شیرازی کشورمان، ساعاتی پیش، قهرمان مسابقات جهانی کانادا شد. 🔸 شادباش به همه‌ی هموطنان گرامی صدای وطنخواهی هستیم @Irvatan 📢🗣👤👥

#ترانه_میهنی: آی ایرانیم، اولسون سنه قوربان جانیم خواننده احمد نایی صدای وطنخواهی هستیم @Irvatan 📢🗣👤👥

📻#ترانه_میهنی با صدا علیرضا عصار: هر که بما شاخه گلی هدیه داد ملت ما باغ گلش تحفه داد ملت ما ملت بخشایش ست صلح طلب ،طالب آرامش ماست رافت ما یکسره در خون ماست عرق #وطن مسلک و قاموس ماست 📍صدای وطنخواهی هستیم @Irvatan 📢🗣👤👥

ببینید: سرودی میهنی از ادیب الممالک فراهانی با صدای امیر آرام @Irvatan 📢🗣👤👥

سنگ مزار میرزاده عشقی، شاعر وطنخواه دوره قاجار مزین به یکی از شعرهای میهنی اوست. @Irvatan 📢🗣👤👥

بخش هایی از خاطرات امیرشاپور زندنیا/۲ 📍در صبح 25 مرداد حزب توده نیروهای خود را به خیابان ها فرستاد. در حالی که در دسته های 40-50 نفری روزنامه مردم می فروختند مجسمه ها را پایین می کشیدند. اسم خیابان ها را عوض می کردند، به حزب نیروی سوم، حزب ملت ایران و پان ایرانیست ها حمله کرده و آنجا را آتش زده و غارت نمودند. حتی میخواستند در محل حزب در صفی علیشاه سر افراد حزب «فروهر» را با حلبی ببرند. 📌دکتر «مصدق» دید که گروههای هوادار او نمی توانند در مقابل نیروهای حزب توده ایستادگی کنند. با آن مقدماتی که مادر «داریوش همایون» فراهم کرده بود [مادر داریوش همایون از خویشاوندان مصدق بود] دستور داد «منشی زاده» را آزاد کنند و منشی زاده عصر 25 مرداد آزاد شد. وقتی از شرکت نفت به حزب آمدم، دیدم «منشی زاده» در حزب است و اعضای حزب هم در اطراف او. «منشی زاده» گفت که دکتر «مصدق» ما را آزاد کرده و سرتیپ اشرفی یا مدبر که فرمانده نظامی بود به من گفت شما بروید و مبارزه با توده ای ها را شروع کنید. ما هم از شما پشتیبانی می کنیم... 📌به هر حال حرکت‌کرده و از خیابان‌ها و جاهای مختلف شهر از جمله جنوب خیابان شاهپور و سندیکای راننده ها و کارگران دیدن کردیم. گفتیم بروند به تهرانچی که محل بزرگ توده ای ها بود. به آنجا حمله کرده و سنگ باران نمودیم. بعد به خیابا استانبول و لاله زار رفتته و به روزنامه فروشی آنها حمله کردیم... در روز 26 و 27 مرداد هم این زد و خوردها ادامه داشت. توده ای ها یکبار هم حزب سومکا حمله کردند ولی آنها را شکست دادیم و چند نفر از آنها را گرفتیم و تحویل شهربانی دادیم. 📌در خیابان اکباتان یک کفاش توده ای با درفشی بر سر برادر «داریوش همایون» زد. بعد من عده ای را به آنجا برده و آن کفاشی را به آتش کشیده و آن آقای آرام هم که از خوزستان آمده بود با تبر بر کله آن کفاش زد و او را کشت و بعد به حزب برگشتیم. این اتفاق روز 26 مرداد اتفاق افتاد. برادر همایون را به درمانگاه بردیم و سرش را پانسمان کردیم. 📝خاطرات امیرشاپور زندنیا،صص134-135 https://telegram.me/joinchat/BiOiODwJN5ytuGDolPWx7w

بخش هایی از خاطرات امیرشاپور زندنیا منشی زاده در هنگام اقامت در آلمان با عده ای ایرانی در حدود 50-60 نفر در زمان جنگ دوم جهانی و بعد از اشغال ایران توسط متفقین،داوطلبانه وارد ارتش آلمان شد. آلمان‌ها در دانشکده نظامی از آن‌ها یک گروه کماندویی ویژه به اسم «زوندر کوماندو» می سازند. این عده قرار بود برای ایجاد بلوا و آشوب به قسمت های داخلی ایران فرستاده شوند و یکی دو نفر آنها به منطقه نفوذ قشقایی‌ها می آیند ولی برنامه آنها عملی نمی شود و شکست می‌خورند. تعدادی از این افراد بعد از عملی نشدن برنامه هایشان داوطلبانه وارد ارتش آلمان می‌شوند و در عملیات پشت جبهه بر ضد پارتیزان ها شرکت می‌کنند. اسم های بعضی از این افراد را به خاطر دارم: مثل مهندس منوچهر امیرمکری،داود منشی زاده،آقای مهندس صدر که از دوستان نزدیک من است. آقای دکتر شباهنگ که کارمند عالی رتبه سازمان برنامه و بودجه بوده و الان هم حیات دارد. آقای پروفسور آریاپارت باوند، آقای حمزوی که در دوران نخست وزیری زاهدی نماینده کرج در مجلس شورای ملی بود، پسر آقامیر قفقازی، آقای مهندس اعتمادی که نوه مارشال فشفشه معروف زمان ناصرالدین شاه بود که اولین دستگاههای آتش بازی را در ایران به راه انداخت. آقای مهندس اعتمادی بعد از بازگشتس از آلمان رئیس کارخانه ذوب آهن کرج شد. عده دیگری هم بودند که اسم هایشان به خاطرم نیست. این عده به ارتش آلمان ملحق شدند. وقتی منشی‌زاده به ایران آمد تعدادی از این افراد که دارای عقاد ناسیونال سوسیالیستی بودند پیرامونش جمع می شوند: مرحوم امیرمکری، دوستش آقای حسین ضرابی که از مدیران وزارت دارایی بود، چند نفر زرتشتی مثل آقای منوچهر فروتن و برادرش که یکی از معاونان وزارت نیرو بود که در کانادا زندگی می‌کند. آقای منوچهر بازرگان که زرتشتی بود،آقای منوچهر فرهنگی که شهرک ساحلی انزلی را ساخت و بعد از انقلاب با همکاری مرحوم فرهنگ مهر یک دانشگاه بین المللی و یک مدرسه بین المللی برای ایرانی ها ساخت. آقای مهندس محمودیان که رئیس کارگاه تعمیرات کارخانه سیمان بود و بعدا معاون وزارت نیرو و وزارت راه و ترابری و رئیس راه آهن شد. آقای منوچهر البرزی، آقای هوشنگ سپهر که برادر آقای هادی سپهر رئیس حزب آریا بود. ایشان هم در وزارت دارایی بود. ادامه دارد... https://telegram.me/joinchat/BiOiODwJN5ytuGDolPWx7w

خاطرات «امیرشاپور زندنیا» از اعضا و رهبران حزب سومکا که شاهد بخشی از تحولات تاریخ معاصر مانند ملی شدن صنعت نفت، مبارزات دوران نهضت ملی، مبارزه با توده ای ها، وقایع 28 مرداد و همچنین فعالیت های تیمور بختیار نخستین رئیس ساواک پس از فرار از ایران بود. 👇👇 @Irvatan

هنگامی که در سایت نقشه های تاریخی، نقشه ایران دوره هخامنشی را در افق نقشه جهانی قرار داده و تطبیق می دهیم، این منظره به وجود می آید. کجا شد دل و هوش و آیین تو توانایی و اختر و دین تو؟ کجا رفت آن جام گیتی نمای؟ کجات آن همه خسرو پاک رای؟ کجا رفت آن اختر کاویان کجا رفت اورنگ فر کیان؟ @Irvatan 📢🗣👤👥