cookie

Мы используем файлы cookie для улучшения сервиса. Нажав кнопку «Принять все», вы соглашаетесь с использованием cookies.

avatar

فلسفه علم

مطالب فلسفه تحلیلی و موضوعات فلسفه علم این کانال تلاشی برای عمومی کردن مفاهیم فلسفه علم در جامعه ایرانی است. برای ارتباط با Admin با آیدی @mmasiha و درج تبلیغات میتوانید با کانال @adsphilosophy1 در ارتباط باشید.

Больше
Рекламные посты
6 127
Подписчики
+324 часа
+47 дней
+5030 дней

Загрузка данных...

Прирост подписчиков

Загрузка данных...

📔📕📗📘📙 سخنرانی جناب اقای دکتر ابراهیم آزادگان درباره: جهان غیر فیزیکی ما در همایش علوم انسانی برای نخبگان دانشگاه صنعتی شریف @jorateandishidan
Показать все...
دکتر ابراهیم آزادگان.mp33.95 MB
🎥 کارگاه انتشار مقاله‌ی فلسفی در مجله‌های بین‌المللی (How to publish) 🔺در این کارگاه درباره‌ی انتشار مقاله فلسفی در مجلات بین المللی صحبت خواهیم کرد. مخاطب این کارگاه دانشجویان سال‌های آخر دکتری، محققان پسادکتری، و استادیاران تازه استخدام‌شده‌ای است که انتشار مقاله در مسیر شغلی‌شان نقشی مهم ایفا می کند.   ✅ سوالاتی که به آنها خواهیم پرداخت:  - چرا باید مقاله بنویسیم؟ - موضوع مقاله باید چه ویژگی هایی داشته باشد؟ - طول مقاله چه اندازه باشد؟  - مقاله چه ساختاری داشته باشد؟  - به چه مجله ای مقاله را ارسال کنیم؟ - چطور پاسخ داوران را بدهیم؟  - از ابزارهایی چون ChatGPT چطور استفاده کنیم؟  ✒️مهدی خلیلی: پسادکتری پژوهشگاه دانش‌های بنیادی و برگزیده‌ی فرصت مطالعاتی موسسه‌ی حامی علوم انسانی در سال ۱۳۹۸، دانشگاه آزاد آمستردام ✒️علیرضا کاظمی: استادیار پژوهشگاه دانش‌های بنیادی 🔻فیلم قسمت اول این کارگاه را از کانال یوتیوب حامی ببینید: https://youtu.be/R2TwfB2iGpI?si=KpoGNtLohN8kvRZ4
Показать все...
کارگاه انتشار مقاله‌ی فلسفی در مجله‌های بین‌المللی

در این کارگاه درباره‌ی انتشار مقاله فلسفی در مجلات بین المللی صحبت خواهیم کرد. مخاطب این کارگاه دانشجویان سال‌های آخر دکتری، محققان پسادکتری، و استادیاران تازه استخدام‌شده‌ای است که انتشار مقاله در مسیر شغلی‌شان نقشی مهم ایفا می کند.   سوالاتی که به آنها خواهیم پرداخت:  - چرا باید مقاله بنویسیم؟ - موضوع مقاله باید چه ویژگی هایی داشته باشد؟ - طول مقاله چه اندازه باشد؟  - مقاله چه ساختاری داشته باشد؟  - به چه مجله ای مقاله را ارسال کنیم؟ - چطور پاسخ داوران را بدهیم؟  - از ابزارهایی چون ChatGPT چطور استفاده کنیم؟  همچنین، در این کارگاه دو تمرین عملی درباره انتخاب موضوع و ساختاربندی مقاله انجام خواهیم داد.  مدرس های کارگاه:  مهدی خلیلی: تجربه انتشار مقاله در مجلاتی چون Philosophy of Science، European Journal for Philosophy of Science، Perspectives on Science،  AI and Ethics، Acta Analytica، داوری برای مجلاتی چون Philosophy of Science، British Journal for the Philosophy of Science، Foundations of Science، و سردبیری (مهمان) در مجله Foundations of Physics.  علیرضا کاظمی: تجربه انتشار مقاله در مجلاتی چون  Synthese, Philosophical Exploration, The Southern Journal of Philosophy, Acta Analytica, Dialogue, Sophia، داوری برای مجلات Synthese و Dialogue. #اندیشه #حامی #فلسفه #مقاله #مهدی_خلیلی #علیرضا_کاظمی #ipm

Repost from نطقیات
Фото недоступноПоказать в Telegram
▫️ نطقیات برگزار می‌کند: ثبت‌نام دوره کامل فن ترجمه انگلیسی ( تابستان ١٤٠۳) 👤 مدرس: دکتر عبدالرسول کشفی (استاد دانشگاه تهران) 🔴 لینک رزومه دکتر کشفی در سایت دانشگاه تهران 🔺 اهداف این دوره آموزشی: ۱. توانایی درک و ترجمه‌ی متون عمومی و تخصصی انگلیسی ۲. آشنایی با دستور زبان (گرامر) پیشرفته‌ی انگلیسی ۳. آشنایی با مبانی نوشتن (رایتینگ) آکادمیک به زبان انگلیسی 🗓 زمان: هفته‌ای سه جلسه: (شنبه، دوشنبه و چهارشنبه) ⏰ ساعت برگزاری کلاس: ۱۷ تا ۱۹ 🔴 مجموع جلسات: ۲۰ جلسه (۴۰ ساعت) 🗓 شروع دوره: شنبه ۳۰ تیرماه ۱۴۰۳ 🌐 کلاس‌ها به صورت برخط (آنلاین) و در اسکای روم برگزار می‌شود. ❌❌❌ دوره با تخفیف ویژه نطقیات برگزار می‌شود. نکاتی در خصوصی دوره: ۱) این دوره مفصل ( ۴۰ ساعت ) می‌تواند شما را به سطح قابل توجهی در مهارت ترجمه برساند. ۲) دوره برای تمام رشته‌ها مفید است و اصول کلی ترجمه در این دوره تدریس می‌شود. 📞 برای ثبت‌نام و مشاوره در خصوص دوره لطفا با آیدی زیر تماس بگیرید: t.me/nutqiyyat_admin ♦️♦️♦️ 🔮 t.me/nutqiyyat 🔮 Instagram.com/Nutqiyyat 🔮 https://youtube.com/@nutqiyyat
Показать все...
🔥 2🥰 2👏 1
✅ تبلیغات
Показать все...
Insight into one of life's earliest ancestors revealed in new study https://phys.org/news/2024-07-insight-life-earliest-ancestors-revealed.html @Philosophyofscience
Показать все...
Insight into one of life's earliest ancestors revealed in new study

An international team of researchers led by the University of Bristol has shed light on Earth's earliest ecosystem, showing that within a few hundred million years of planetary formation, life on Earth ...

❇️ اطلاعیۀ برگزاری سیزدهمین مدرسۀ تابستانی فلسفۀ تحلیلی عنوان: «مباحثی در معرفت‌شناسی اجتماعی» 🔹زمان ثبت‌نام: ۱ مرداد تا ۱ شهریور 🔹لینک ثبت‌نام: https://forms.gle/gWLVGwupWSZAGM7t6 هزینۀ ثبت‌نام و اطلاعات تکمیلی متعاقباً اعلام خواهد شد.
Показать все...
اطلاعیۀ اولیه.pdf1.22 KB
آیا انسان بدذات است؟! هابز می‌گفت «انسان گرگ انسان است». در مقابل روسو سرشت پیشافرهنگی ما را همانند اورانگ‌اوتان آرام می‌دید. روان‌شناسی تکاملی در داوری میان این دو چه می‌گوید؟ اخیراً در مقاله‌ای در روان‌شناسی روز همنوا با هابز، به ده مورد از وجوه تاریک روان‌شناختی ما، که ریشه‌های تکاملی یا تبیین‌های تکاملی دارد، اشاره شده است. ۱. جنگ‌طلبی امروز سیاستمداران ریشه‌های تکاملی دارد. پژوهشی نشان می‌دهد که در تمامی ادوار تکاملی انسان جنگ‌ها وجود داشته‌اند. ۲. خیانت‌کردن و صادق نبودن نیز ریشه‌های تکاملی عمیقی دارد. ۳. جاه‌طلبی مردان در جهت جلب جفت‌های بالقوه، به قیمت پا گذاردن بر دوش دیگران در جهت کسب موقعیتی بالاتر، در نیاکان ما رایج بوده است. ۴. «سندروم مرد جوان» نیز ریشه‌های تکاملی دارد: برخی پسران نوجوان برای نشان دادن اینکه مرد شده‌اند رفتارهای خشونت‌آمیزی نسبت به زنان و مردان انجام می‌دهند. بسیاری از درگیری‌های خیابانی خشونت‌آمیز پسران جوان که به زخمی و کشته‌شدن دیگران می‌انجامد ریشه‌ای تکاملی دارد. ۵. نیاکان ما در گروه‌های کوچکی از آشنایان زیست می‌کردند. در شهرهای بزرگ کنونی که آشنایی‌ها بسیار اندک است و امکان پنهان‌کردن هویت وجود دارد، رفتارهای روان‌پریشانه‌ی ضداجتماعی به‌وفور یافت می‌شود. ۶. برخی هیجان‌های ناخوشایند از جمله اضطراب نیز ریشه‌های تکاملی دارد. ۷. نادیده‌گرفتن خطاهای خودی‌ها، و خوبی‌های غیرخودی‌ها، ریشه‌های تکاملی در جهت افزایش انسجام گروه داشته است. ۸. نیاکان ما در گذشته‌های دور با خطراتی دائم و غیرمترقبه مواجه بوده‌اند و بنابراین عدم‌اطمینان و حس درخطربودن ریشه‌های تکاملی عدم‌ثبات روانی را شکل می‌داد که امروزه در قالب خصیصه‌ی روان‌رنجورخویی در ما نهادینه شده و در برخی افراد پررنگ‌تر است. ۹. افسردگی نیز ریشه‌های تکاملی قوی دارد: تأمل زیاد درباره‌ی علل شکست، به‌ویژه در زمانی که کار چندانی نداشته‌ایم، مثلاً زمانی‌که زمستان را در غاری در انتظار شروع گرما سپری می‌کردیم، فایده‌های زیادی داشته است. ۱۰. عدم اطمینان به جفت، حسادت، و انتساب خیانت جنسی به او نیز ریشه‌های تکاملی دارد که علت یک‌سوم قتل‌های خانگی‌ست. بنابراین ما وارث برخی گرایش‌های رفتاری منفی هستیم. اما این بخشی از داستان است. ویژگی‌های مثبتی مانند همدلی و همکاری نیز ریشه‌های تکاملی عمیقی در انسان دارند. ویژگی‌های عموماً مثبتی نیز هست که در شرایطی منفی به‌شمار می‌آید. احترام به بزرگ‌تر از این جمله است. این ویژگی مثبت می‌تواند به نادیده‌گرفتن و عدم نقادی خطاهای افراد بزرگ‌تر گروه و تقویت زورگویی در آنها بیانجامد که از منشأهای ایجاد دیکتاتوری‌ در سطوح مختلف، از خانواده تا جامعه است. همچنین وفاداری به گروه را ویژگی مثبتی می‌دانیم. اما با ایجاد تغییراتی در زمینه، همین ویژگی می‌تواند تبدیل به ویژگی‌ای منفی شود. مثلاً جوانان حزب نازی به هیتلر وفادار بودند. وقتی گروه اهداف غیراخلاقی و برتری‌طلبانه داشته باشد دیگر وفاداری به آن ویژگی مثبتی نیست. با اتخاذ چنین نگاهی متوجه می‌شویم که بسیاری از خصیصه‌های منفی یادشده نیز می‌تواند در زمینه‌هایی مثبت باشد. مثلا نادیده گرفتن خطای خودی‌ها در هنگامی که مشغول کاری گروهی مانند ساخت یک پناهگاه هستیم می‌تواند خصیصه‌ای مثبت باشد اما افزایش همین خصیصه در گروهی مانند حزب نازی به فجایع بزرگی انجامید. با این نگاه گرایش‌های رفتاری ما را نمی‌توان یکسره مثبت یا منفی نامید. بسیاری از آن گرایش‌ها در محیط نیاکان ما سازگاری بوده اما امروزه در برخی شرایط جدید دیگر سازش‌دهنده نیست. نیاکان ما مطالعه نمی‌کردند درحالیکه امروزه کتاب‌خوانی را فضیلت می‌شماریم. از سوی دیگر نیاکان ما برای هزاره‌ها گوشت زیادی مصرف می‌کرده‌اند اما امروزه مصرف زیاد گوشت برای‌مان خوب نیست. بنابراین خصیصه‌ی تکاملی را با "ویژگی خوب" یکی نگیریم. با آگاهی از وجوه سرشتی انسان، بهتر می‌توان برای به‌زیستی انسان برنامه‌ریزی کرد. هابز و روسو می‌دانستند که نسخه‌هایی که در علوم سیاسی می‌پیچند باید مبتنی بر برداشتی از سرشت انسان باشد. اگر انسان را همچون گرگ درنده بدانیم کارکرد سیاست متفاوت از حالتی خواهد بود که او را مانند اورانگ‌اوتان آرام درنظر بگیریم. در عمده‌ی قرن بیستم علوم سیاسی کاملاً از روانشناسی و زیست‌شناسی جدا شد. اما امروزه مجدد دسته‌ای از اندیشمندان علوم سیاسی، همانند بنیان‌گذاران این رشته، به این درک رسیده‌اند که علوم سیاسی را باید بر علوم تجربی مبتنی کرد و به همین دلیل به سراغ تکامل رفته‌اند. به‌علاوه خارج از عالم سیاست نیز می‌توان از روان‌شناسی تکاملی ‌در شکوفایی انسان‌ها بهره گرفت. نویسنده‌ی این مقاله، گِلِن گِهِر نویسنده‌ی کتابی است باعنوان روان‌شناسی تکاملی مثبت‌گرا: راهنمایی‌های داروین در راستای بهره‌مندی از یک زندگی غنی‌تر. هادی صمدی @evophilosophy
Показать все...
10 Evolved Traits That I Can't Stand

Evolutionary psychologists often uncover ugly things about human nature, some of which are nearly universally repulsive. Here are 10.

نگاهی تکاملی به اصلاح‌گرایی (reformism) و محافظه‌کاری (conservatism) در انتخابات اخیر بحث پیرامون جایگاه اصلاح‌طلبی و اصول‌گرایی در جامعه داغ بود. اکنون که انتخابات به پایان رسیده، بد نیست از منظری تکاملی نگاهی به ماجرا بیاندازیم. دو حالت مختلف از دسته‌ای از گیاهان را که در حاشیه‌ی بیابانی رویده‌اند تصور کنید: حالت نخست. فرض کنید وضعیت بیابان مورد اشاره هزاره‌ها به همان شکل مانده است. در این حالت، از منظری زیستی، حفظ وضعیت موجود در گیاهان یک جمعیت بهترین راهکار بقاء است. زیرا هر تغییری ممکن است اوضاع را بدتر کند. البته در همان شرایط نیز همواره تغییرات جزئی رخ می‌دهد زیرا اولاً تضمینی نیست که اوضاع به همین شکل بماند و ثانیاً، چه بسا برخی تغییرات جزئی اوضاع را بهتر کند. (در این حالت آلل‌های جهش‌یافته در خازن ژنتیکی گیاه ذخیره می‌شوند تا در شرایطی که تغییرات محیطی رخ داد آزاد شوند به امید آنکه برخی به راه‌حلی کارآمد بیانجامد.) مثالی اقتصادی: مغازه‌داری را در نظر آورید که مدت‌هاست فروش بسیار مناسبی دارد به نحوی که همسایگانش حسرت برخورداری از کسب‌وکار او را دارند. آیا معقول است تغییراتی در کسب‌وکار خود انجام دهد؟ خیر. چه بسا تغییرات به شکست بیانجامند. در اینجا بدون آنکه سخنی از «محافظه‌کاری» در معنای سیاسی آن گفته باشیم قابل درک است که حفظ شرایط موجود، و مخالفت با تغییرات فقط در شرایطی مطلوب است که شرایط پیرامونی نسبتاً ثابت باشند. چنین پدیده‌ای تا قبل از دوران مدرن تقریباً در تمامی جوامع در جریان بوده است. اگر کاسب مثال ما، ۱۰ قرن قبل مشغول به کار بوده به احتمال زیاد تا چند نسل بعد فرزندان و نوادگان او نیز عیناً همان مسیر را ‌پیموده‌اند. این جهانی بود که سنت‌ها راهنمای رفتارهای ما بودند و بدون آنکه از محافظه‌گرایی سخنی گفته شود، پس‌زمینه‌ی ذهنی همه‌ی انسان‌ها بود. حالت دوم. این‌بار محیطی را در نظر بگیرید که در حال تغییر است. مثلاً با کاهش بارندگی، افزایش دما، یا افزایش شوری خاک مواجه هستیم؛ یا با ورود گیاهی رقیب به اکوسیستم که از منابع غذایی گیاه نخست تغذیه می‌کند. هر گونه تغییراتی در محیط نیازمند افزایش تغییراتی در گیاه است. در این حالت نیز از آنجا که همه‌ی بخش‌های اکوسیستم تغییرات یکسانی را تجربه نمی‌کنند لذا نادرست است که گمان کنیم تمامی بخش‌ها به نحو «یکسانی» نیاز به اصلاح در جهت سازگاری با محیط دارند. کاسب مورد اشاره نیز وقتی در مواجهه با تغییرات محیطی متوجه شود که کسب و کارش رو به افول است نیاز به تغییرات را احساس می‌کند. این‌بار نیز ممکن است فقط در نحوه‌ی فروش تغییراتی را ایجاد کند و نه مثلاً در بسته‌بندی محصولات؛ هرچند که به دلیل همبستگی‌های ارگانیک تغییرات در هر بخش درجاتی از تغییرات در سایر بخش‌ها را می‌طلبد. در اینجا نیز بدون آنکه اشاره‌ای به «اصلاح‌گرایی» در معنای سیاسی کرده باشیم می‌توان پیامدهای این دو تمثیل در ساحت سیاست را حدس زد. مقایسه دو حالت:    با این مثال‌ها مشخص می‌شود که اولاً ثبات‌خواهی یا تغییرخواهی بسته به شرایط می‌توانند کارآمد یا ناکارآمد باشند و یکی از آنها یکبار و برای همیشه کارآمدترین شیوه‌ی سازگاری نیست. ثانیاً از آنجا که جوامع انسانی در بخش‌هایی ثابت‌تر و در بخش‌هایی متغیرترند بنابراین نیاز به تغییرات در همه‌ی بخش‌ها یکسان نیست، اما عموماً به دلیل وجود همبستگی‌های ارگانیک، تغییرات سراسری‌تر از حدی هستند که در بدو امر به نظر می‌رسد، و در سطح سیاسی همین امر باعث نگرانی محافظه‌کاران است. هرچه میزان تغییرات در محیط بیشتر باشد، در وجوه بیشتر، و با شدت بیشتری نیاز به اصلاحات وجود دارد. اکنون وارد دورانی شده‌ایم که ۱. از یکسو تغییرات اقلیمی بسیار شدیدی جهان، و بیش از سایر نقاط جهان، ایران را تحت تأثیر قرار داده و تغییرات بزرگ‌تر در راه‌اند؛ ۲. تغییراتی که هوش مصنوعی و اتوماسیون ایجاد کرده است عموم شغل‌ها را تحت تأثیر قرار داده و تغییراتی بس بزرگ‌تر در آینده‌ی نزدیک رخ خواهند داد؛ ۳. اکوسیستم سیاسی ایران با تغییرات بزرگی که در همسایگی‌مان، به ویژه در کشورهای عربی رخ داده، تغییرات اساسی داشته است (کافی‌ست نگاهی به تغییرات در این کشورها در نیم قرن اخیر بیاندازیم)؛ ۴. شکاف میان‌نسلی و شکاف طبقاتی هر چه بیشتر در حال عمیق شدن است. در حالیکه سیاستمداران ما سرگرم اموری کاملاً فرعی هستند (مناظرات انتخاباتی را به یاد آوریم که به هیچکدام از این ابرتغییرات اشاره‌ای نداشت)، اکوسیستم سیاسی و اجتماعی جهان تغییراتی بسیار شدید را تجربه می‌کند. بخشی از کسانی که از اصلاح‌طلبی سنتی فاصله گرفته‌اند با توجه به شدت تغییرات، تفاوتی میان میزان تغییرات پیشنهادی ایشان و آنچه محافظه‌کاران در نظر دارند نمی‌بینند، و متوجه شده‌اند که نیازمند تغییراتی بس بزرگ‌تر از تغییر یک یا چند عضو دولت هستیم. هادی صمدی @evophilosophy
Показать все...
👍 5
درس‌هایی از "نظریه‌ی بازی تکاملی" برای افزایش همکاری اجتماعی (نمونه‌ای از فلسفه‌ورزی طبیعت‌گرایانه) شاخه‌ای از نظریه‌ی بازی تکاملی، توصیفی از چگونگی تکامل همکاری‌های اجتماعی عرضه می‌کند. اما از این توصیف‌ها می‌توان تجویزهایی برای بهتر زیستن استنباط کرد. هدایت جامعه بر اساس شواهد به این معناست که در ایدئولوژی‌های سیاسی و اقتصادی رایج بازبینی کنیم و اجازه دهیم علم راهنمای تصمیمات ما باشد. به برخی از پژوهش‌ها نگاهی بیاندازیم. ۱. نتایج پژوهشی نشان می‌دهد اگر خواهان افزایش رواداری در جامعه هستیم باید با افزایش نابرابری مقابله کنیم. در این پژوهش نشان داده شد بازتوزیع عادلانه‌تر ثروت در جامعه به افزایش رواداری می‌انجامد. ۲. اما پژوهش‌های دیگری نشان می‌دهند که برابری کامل نیز از کارآمدی همکاری می‌کاهد. به عبارتی، از یکسو نباید بگذاریم شکاف نابرابری‌ها در جامعه گسترش یابد و از سوی دیگر نباید به نحوی تصنعی همه‌ی افراد جامعه را برابر کنیم. این پژوهش همگام با پژوهش قبلی نشان می‌دهد افزایش نابرابری سدی بر سر راه همکاری است اما از سوی دیگر برای افزایش کارآمدی همکاری باید به برخی از افراد جامعه که قابلیت‌های بیشتری دارند منابع بیشتری در جهت افزایش کارکرد گروه اختصاص داد. ۳. در همین راستا پژوهش سومی نشان می‌دهد که باید تنوع را در جمعیت‌ها و گروه‌ها به رسمیت بشناسیم تا همکاری افزایش یابد. ۴. قبلاً نیز ژاپنی‌ها در سال ۲۰۱۷، نشان داده بودند که هرچه میزان تنوع هنجارها در سطح جامعه بیشتر باشد میزان همکاری بیشتر خواهد شد. (به عبارتی همکاری در جوامع چندحزبی که تنوعی از هنجارها را نمایندگی می‌کنند بیش از جوامع دوحزبی یا تک‌حزبی است. این ایده‌ی شایع که اگر همه‌ی مردم جامعه سخنان واحدی را بگویند به افزایش وحدت، و همکاریِ متعاقبِ آن می‌انجامد کاملاً نادرست است.) ۵. اما چگونه می‌توان شهروندانی تربیت کرد که تنوع هنجارها را در جامعه پذیرا باشند و در نتیجه همکاری افزایش یابد؟ ساده‌ترین پاسخ این است که باید همدلی را میان افراد جامعه افزایش دهیم. هنر بهترین ابزار در رسیدن به این هدف است. ۶. واضح به نظر می‌رسد که انسان‌ها با افرادی همکاری می‌کنند که اعتبار اجتماعی بالاتری داشته باشند. اما افراد جامعه به ندرت یکدیگر را می‌شناسند. پژوهشی که در ۲۰۲۱ نتایج آن در نیچر منتشر شد با بهره‌گیری از مدل‌های ریاضیاتی نشان داد که وجود نهادهایی که به نحوی شفاف اعتبار افراد را ارزیابی ‌می‌کنند بر همکاری اجتماعی می‌افزاید. (کارکرد نظام‌های شفاف‌سازی مالی و روزنامه‎های آزاد، روشن ساختن اعتبار شهروندان و سیاستمداران است.) ۷. وقتی نهادهایی برای افزایش همکاری تعبیه شود افراد حتی بدون تأمل در مورد پیشینه‌ی دیگران می‌توانند وارد همکاریِ کارآمدی با آنها شوند. در پژوهشی نشان داده شد که با سطح محدودی از حافظه، و بدون بررسی سوابق کامل افراد، نیز امکان همکاری وجود دارد. ۸. در پژوهش دیگری نشان داده شد که برای شکار جمعی نیازی به ساختارهای ذهنی پیچیده نیست و اگر شرایط یادگیریِ تقویتی فراهم شود موجوداتی با ذهنیت ساده نیز می‌توانند شکار جمعی کنند. اگر با ذهنیتی ساده نیز امکان همکاری پیچیده وجود دارد، احتمالاً باید موارد بیشتری از چنین پدیده‌هایی را در جهان طبیعت شاهد باشیم. پژوهش دیگری نشان می‌دهد که موجوداتی با ذهنیت بسیار ساده، همچون ماهی‌های سیکلید، با بهره‌گیری از تنبیه خاطیان سطح همکاری در حفظ قلمرو را افزایش می‌دهند. ۹. وقتی جانورانی ساده موفق به انجام یک کار گروهی جمعی می‌شوند انسان‌ها نیز می‌توانند. اگر نهادهایی در جهت افزایش همکاری طراحی شوند با سرعت بالایی می‌توان بسیاری از مشکلات امروز بشر را حل کرد. علم راه‌حل‌هایی دارد. به عنوان نمونه‌ای عملی از کاربست نظریه‌ی بازی تکاملی در حل مسائل اجتماعی، بکارگیری آن را در شبکه‌ی حمل‌ونقل جاده‌ای شهری ببینید. خلاصه: با توجه به داده‌های مورد اشاره، جامعه‌ای در مسیر به‌زیستی عمومی است که: شکاف نابرابری اقتصادی در آن کاسته شود؛ قابلیت‌های منحصربه‌فرد انسان‌ها به رسمیت شناخته شود؛ تنوعی از هنجارها در جامعه وجود داشته باشد؛ پروژه‌های یکسان‌سازی افراد کنار نهاده شود؛ نهادهای اعتبارسنجیِ شفاف در جامعه برقرار باشند؛ شرایط یادگیری تقویتی برای افراد در جامعه فراهم باشد؛ و خاطیان همکاری اجتماعی نیز تنبیه شوند. آنچه در اینجا بیان شد استنباطِ توصیه‌هایی عملی از علوم تجربی و ریاضیات بود. این نمونه‌ای از فلسفه‌ی طبیعت‌گرایانه‌‌ی تجویزی‌ست: اینکه توصیه‌های به‌زیستی مبتنی بر آخرین داده‌های علمی باشند. برگرفتن داده‌هایی علمی به سان مهره‌های یک گردن‌آویز و به رشته درآوردن آنها در عرضه راهکارهایی برای خوب‌زیستن؛ و نه آنکه بدون توجه به داده‌های تجربی نسخه‌هایی برای هدایت جوامع و به‌زیستی انسان عرضه کنیم. هادی صمدی @evophilosophy
Показать все...
Dynamics of collective cooperation under personalised strategy updates

Nature Communications - Collective cooperation is found across many social and biological systems. Here, the authors find that infrequent hub updates promote the emergence of collective cooperation...

👍 1
افزایش نقش ریاضیات در برنامه‌ی پژوهشی تکامل داروین ریاضی‌دان خوبی نبود. به واقع، در نقطه‌ی مقابل، اعتراف کرده بود که از ریاضیات سر در نمی‌آورد. از علل اصلی مخالفت دانشمند-فیلسوفانی مانند هرشل و هیوئل با او همین فقدان وجه ریاضیاتی نظریه‌ی انتخاب طبیعی در کتاب منشاء انواع بود. از دید هرشل و هیوئل حسن نظریه‌ی نیوتن این بود که نیوتن سخنان خود را به زبان ریاضیات عرضه کرده بود. بدتر آنکه، نظریه‌ی تکاملِ داروین مملو از وجوه آماری و احتمالی بود و بنابراین حتی اگر داروین ریاضی‌دان خوبی بود باز هم احتمال پذیرش یک نظریه‌ی آماری در زیست‌شناسی توسط هرشل و هیوئل، که استاندارد بالایی همچون قوانینِ کلی و ضروری نیوتن را برای علمی بودن یک نظریه درنظر داشتند، کم بود. تا قبل از ظهور مدل‌های آماری از نظریه‌ی انتخاب طبیعی در نیمه نخست قرن بیستم توسط پیرسون، وِلدون، رایت، هالدین، و به ویژه رونالد فیشر، آماردان معروفی که داوکینز او را بزرگ‌ترین جانشین داروین می‌داند،‌ نظریه‌ی انتخاب طبیعی در حاشیه ماند. از آن پس ریاضیات نقش روزافزونی در برنامه پژوهشی تکامل بر عهده گرفت تا جایی‌که امروزه در بخش‌های مختلفی از نظریه‌ی تکامل مدل‌های بسیار پیچیده‌ی ریاضیاتی به وفور یافت می‌شود. با این حال محدودیت‌هایی نیز در خودِ ریاضیات وجود داشته که مانعی بر گسترش کاربرد ریاضیات در زیست‌شناسی تکاملی بوده است. یکی از محدودیت‌ها فقدان راه‌حلی برای معادلاتی بوده است که در آنها عوامل تصادفی وجود دارند. در بخش‌های مهمی از فرایندهای تکاملی و فرایندهای اقلیمی شاهد وجود چنین عوامل تصادفی هستیم و عدم وجود راه‌حلی برای این معادلات، امکان مدل‌سازی ریاضیاتی این بخش‌ها را از بین می‌برد. اما حالا ریاضی‌دان‌ها موفق به عرضه‌ی راه‌حل‌هایی برای برخی از این معادلات شده‌اند. این خبر خوبی برای تکامل‌دانان است و برایشان به این معنی‌ست که کاربرد ریاضیات در علومی از این دست رو به فزونی خواهد گذاشت. این مثال می‌تواند نشانی باشد که چگونه پیشرفت در شاخه‌ای از معرفت، حتی در شاخه‌ای مانند ریاضیات که کاملاً پیشینی است، می‌تواند به پیشرفت علمی تجربی مانند زیست‌شناسی کمک کند. باید قدری صبر کنیم تا شاهد تأثیرات آن باشیم. از سال ۱۹۷۰، که جورج پرایسِ ریاضی‌دان، با درآمیختن دو تعریف ریاضیاتی ساده، یعنی تعریف میانگین عددی و تعریف کوواریانس، معادله‌ی پرایس را به زیست‌شناسان تکاملی معرفی کرد ساختار مفهومی نظریه‌ی تکامل نیز به یکباره پیشرفت فوق‌العاده‌ای را شاهد بود. زیست‌شناسی نظری و بیوانفورماتیک نیز از این تاریخ به بعد بود که گسترشی شگرف داشتند. تاریخ نشان می‌دهد که درخواست هرشل و هیوئل از داروین برای عرضه‌ی قوانینی کمّی در نظدیه‌ی تکامل بیجا نبوده است. این درخواست از داروین، حکایت از شم قوی آنها دارد و امروزه دیگر نباید مخالفت‌های آنها با داروین را یکسره مبتنی بر ایدئولوژی آنها بگذاریم. افزایش نقش ریاضیات همچنین به معنای افزایش بهره‌گیری از هوش‌مصنوعی در حل مسائل زیستی نیز خواهد بود؛ زیرا با توجه به اثبات عرضه‌شده برای معادلات مربوطه، امکان تهیه‌ی الگوریتم‌هایی فراهم می‌شود که می‌توانند نقشی در طراحی الگوریتم‌های بزرگ‌تر بازی کنند، که قرار است فرایندهای تکاملی را بازنمایی کنند.   پررنگ شدن هرچه بیشتر  مدل‌های ریاضیاتی در زیست‌شناسی پرسش‌های فلسفی مهمی را در پی دارد که برخی از آنها هم اکنون نیز با توجه به کاربست ریاضیات در تکامل مطرح است. اما فعلاً به جای پرداختن به این بحث فلسفی به جاست به چند پژوهش بدیع که اخیرا منتشر شده‌اند، و به واقع نوآوری‌های کم‌نظیری در برنامه‌ی پژوهشی تکامل هستند، نگاهی بیاندازیم. در این پژوهش‌ها ریاضی‌دانانی که در "نظریه‌ی بازی تکاملی" (Evolutionary Game Theory) مشغول فعالیت هستند (که فقط یکی از شاخه‌های کاربست ریاضیات در برنامه‌ی پژوهشی تکامل است که اکنون ۵۰ ساله شده) به راه‌حل‌های بدیعی در تکامل همکاری در جوامع انسانی رسیده‌اند و به این ترتیب راه را بر علوم اجتماعیِ ریاضیاتی-تکاملی باز کرده‌اند. این یافته‌ها مسیر جامعه‌شناسی و علوم سیاسی را تغییرات اساسی خواهند داد و بنابراین دانشجویان رشته‌های مختلف علوم اجتماعی را به پیگیری آنها دعوت می‌کنم. در پست‌ بعدی چند پژوهش در حوزه نظریه‌ی بازی تکاملی معرفی می‌شوند که اخیراً در نشریه‌ی نیچر منتشر شده‌اند و نشان می‌دهند چگونه از همکاری ریاضیات و تکامل می‌توان در جهت افزایش همکاری اجتماعی برای بهبود به‌زیستی عمومی انسان بهره گرفت. به این ترتیب وجه هنجاری داروینیسم بسیار قوی‌تر از پیش شده است. هادی صمدی @evophilisophy  
Показать все...
New mathematical proof helps to solve equations with random components

Whether it's physical phenomena, share prices or climate models—many dynamic processes in our world can be described mathematically with the aid of partial differential equations. Thanks to stochastics—an ...

👍 3
Выберите другой тариф

Ваш текущий тарифный план позволяет посмотреть аналитику только 5 каналов. Чтобы получить больше, выберите другой план.