Brandabout ® | Branding

💠ایّام ز دیدار شمایند مبارک 💠نوروز بمانید که ایّام شمایید! 🔹فرا رسیدن نوروز و آغاز سال ۱۴۰۰ را به جنابعالی تبریک عرض می نمایم. با آرزوی حیات همیشگی در روزهایی که هنوز از راه نرسیده ... ارادتمند پاکدامن

تحلیل شرایط اقتصادی پنج سال آینده کشور. @brandabout

درخت بازاریابی چه اجزایی دارد؟ https://www.aparat.com/v/3bqyS/%D8%AF%D8%B1%D8%AE%D8%AA_%D8%A8%D8%A7%D8%B2%D8%A7%D8%B1%DB%8C%D8%A7%D8%A8%DB%8C_%DA%86%D9%87_%D8%A7%D8%AC%D8%B2%D8%A7%DB%8C%DB%8C_%D8%AF%D8%A7%D8%B1%D8%AF%D8%9F

◾️برشی از کتاب «هر برند یک قصه است» که از فردا در کتابفروشی‌هاست بتمن بدون وجود جوکر، هری پاتر بدون ولدمورت و سوپرمن بدون کریپتونیت چقدر می‌توانستند همدلی مخاطب را برانگیزند؟ اگر می‌خواهیم موقع حرف زدن از محصولات و خدمات‌مان گوش مشتری‌ها تیز شود، باید محصولات و خدمات‌مان را مانند سلاح‌هایی معرفی کنیم که مخاطب‌ها می‌توانند برای شکست شخصیت شرور قصه به کار بگیرند. لازم نیست شخصیت شرور حتماً آدم باشد، ولی قطعاً باید ویژگی‌هایی انسانی داشته باشد. اگر نرم افزار مدیریت زمان می‌فروشیم، می‌توانیم از عوامل موجب حواس پرتی بدگویی کنیم. آیا می‌توانیم محصول‌مان را مثل سلاحی عرضه کنیم که مشتری‌ها برای مبارزه با حواس‌پرتی از آن استفاده کنند؟ یک جورهایی دراماتیک شد، نه؟ حواس‌پرتی مانع شکوفا شدن ظرفیت خرید، باعث از هم پاشیدن خانواده، از بین رفتن سلامت روانی و هدر رفتن پول و زمان مشتری می‌شود. پس حواس پرتی، شخصیت‌های شرور کوچک اما مهمی را وارد قصه می‌کند. حالا که به روش ترسناک جلوه دادن مشکلاتِ مشتری اشاره کردم، از این به بعد همیشه متوجه حضور آن در آگهی‌های تبلیغاتی تلویزیون خواهید شد. کسی چه می‌دانست که گلوله‌ی کرک و غبار کف اتاق می‌تواند به حرکت در آید و به خلافکاری با لباس‌های چرمی تبدیل شود که نیروی اهریمنی‌اش کفپوش اتاق را خراب می‌کند؟ تا اینکه با حریفش مواجه می‌شود: زمین شوی جدید از شرکت تولیدی محصولات پاک کننده‌ی آکمه. تبلیغاتچی‌ها به مشکلات مشتری‌ها شخصیتی انسانی می‌دهند تا تخیل‌شان را به کار بگیرند و حس استیصال‌شان را به کانون قصه تبدیل کنند. تکه‌های زرد جرم بین دندان‌ها جا خوش کرده‌اند و زندگی می‌کنند، نفس می‌کشند و حرف می‌زنند؟ اینها نسخه‌هایی از کشمکش‌اند که انسان‌انگاری شده‌اند. همه‌شان شخصیت‌های شرور قصه را در خود دارند. #نشر_اطراف #روایت_در_کسب_و_کار @atrafpublication

✅سعی نکن بهترین باشی! یکی از مهم ترین نکاتی که مایکل پرتر بر آن تاکید دارد این است که استراتژی به معنای بهترین بودن نیست. بهترین بودن یعنی در همه ابعاد بالاتر از رقبا باشیم. بهترین انتخاب برای همه! بلکه وی معتقد است که استراتژی به معنای متفاوت بودن است. قرار نیست ما در همه ابعاد بهترین باشیم بلکه باید برای بخشی از مشتریان، یک ارزش منحصر به فرد تولید کنیم که قابل تکرار و تقلید نیز نباشد. این عدم قابلیت تکرار و تقلید نیز حاصل انتخاب های ما در زنجیره تولید ارزش ماست. به اپل نگاه کنید. اپل بهترین نیست. چرا که قیمت خیلی بالایی دارد. کار کردن در برخی جهات با آن ساده نیست (فلش خور نبودن، عدم تطبیق کامل با آفیس فارسی و …) اما سودآور و موفق است. بی ام دبلیو نیز بهترین نیست اما برای مشتریان هدف خود ارزشی منحصر به فرد به شیوه ای غیر قابل تقلید و تکرار فراهم می کند. نکته برای زندگی شخصی: قرار نیست ما بهترین در همه ابعاد باشیم. بلکه بسته به استعدادی که خداوند به ما داده است در یک یا دو زمینه باید بهترین باشیم و در بقیه ابعاد استانداردهای لازم را رعایت کنیم. مثلا رانندگی ما می تواند متوسط باشد اما نوازندگی ما می تواند استثنائی باشد. این جمله فیلسوفان ناظر به همین معنا است: سعی نکن دیگری باشی. سعی نکن بهتر از دیگران باشی. سعی کن بهترین خویشتن خویش باشی. #مجتبی_لشکربلوکی #برندسازی #برندسازی_شخصی

#فرصت_شغلی #استخدام 🔶 کارشناس_فروش در شرکت تولیدکننده محصولات صنعتی روابط عمومی و فن بیان مناسب، آشنا به فروش و بازاریابی ، توانمند در متقاعد سازی و پیگیری مشتریان ،یادگیرنده ، پیگیر، آشنا با فرآیند های فروش ، حداقل تجربه کاری : 3 سال 🔸مهارت های رفتاری تاثیر گذاری / مذاکره ارتباطات مسلط به تکنیک های فروش توسعه فردی (خود توسعه ای) مسئولیت پذیری و پاسخگویی مشتری مداری تهیه و تنظیم گزارشات کاری مربوطه دارای خلاقیت و روحیه کار تیمی ارسال رزومه به : [email protected]

‍ قهرمانی قطر نتیجه #سرمایه_گذاری برای به خدمت گرفتن دانش بین‌المللی بود برای ایجاد ساختار و نظامی حرفه‌ای و نه صرفا رهگذر نام‌های بزرگ! مربی خارجی صاحب ِ دانش، یک پازل از ده‌ها پازل یک برنامه جامع و حرفه‌ای فوتبال است نه همه چیز آن. اینکه این روزها دوباره نام‌های بزرگ برای سرمربی فوتبال ایران مطرح می‌شود بدون توجه به رویکردهای حرفه‌ای در زیرساخت‌ها و توجه به نوآوری‌ها، باز هم یک فرار رو به جلوست برای پنهان شدن پشت نام‌های بزرگ! یا عدم درک الزامات یک رویکرد حرفه‌ای! مربی خارجی به طور مطلق نه خوب است و نه بد! نحوه #مدیریت ما برای جذب دانش بین‌المللی ملاکی است برای سرمایه‌گذاری خوب یا دور ریختن میلیون‌ها دلار پول!!ا @ecocalture

✅ رقابت برای بدبخت شدن ✍️ حامد زرندی پژوهشگر اقتصاد رفتاری در تحلیلی برای #تجارت_فردا نوشته است: 🔸 کریس اندرسون (Chris Anderson) بنیانگذار مجموعه تد (TED) در گفت‌وگو با خانواده گیتس سوالی جالب را طرح کرد. او پرسید: شما به عنوان پولدارترین خانواده دنیا، چطور بدون هیچ الگویی فرزندان خود را تربیت می‌کنید؟ آقا و خانم گیتس جواب‌های تامل‌برانگیزی نسبت به این سوال دادند. بیل گیتس جواب داد: «ما قصد داریم کاری کنیم که آنها نسبت به کار و تلاششان احساس معنا پیدا کنند. آنها آموزش خوبی داشته‌اند و به آنها کمک می‌کنیم که به دنبال علاقه‌شان بروند. به آنها آنقدر پول نخواهیم داد که فکر کنند فقط کافی است بزرگ شوند و هیچ تلاشی نکنند.» 🔸 اگر بخواهیم با خودمان صادق باشیم، احتمالاً موارد زیادی را پیدا می‌کنیم که در طول عمرمان به دلیل مقایسه خودمان با دیگران تصمیم‌هایی گرفته‌ایم. از همان زمان تحصیل که می‌خواستیم نمره 20 بگیریم، چون دوست صمیمی‌مان همیشه نمره‌اش 20 می‌شد تا زمانی که بچه‌دار شده‌ایم و خیلی زود فرزندمان را در کلاس موسیقی ثبت‌نام می‌کنیم چون بقیه فرزندهای فامیل موسیقی بلد هستند. 🔸 اقتصاد رفتاری در آزمایش‌های زیادی نشان می‌دهد که این خطاهای مغز سیستماتیک هستند. چه دوست داشته باشید، چه دوست نداشته باشید، مغز شما مقایسه می‌کند و دفعات زیادی نیز در مقایسه‌هایش اشتباه می‌کند. مقایسه کردن فقط به زندگی اجتماعی افراد برنمی‌گردد. همان‌طور که گفتیم این یک خطای سیستماتیک است. تاکنون کارفرماهای زیادی را دیده‌ام که به دنبال کارهای تبلیغاتی بزرگی هستند و تمام علت تبلیغات‌شان را عقب نیفتادن از یک برند رقیب عنوان می‌کنند. به احتمال زیاد تبلیغات مرتبط به اپراتورهای مخابراتی را دیده باشید. به نظر می‌رسد که دام مقایسه با دیگران نیز در اندازه بزرگ و هزینه‌های کلان تبلیغات اتفاق می‌افتد. 🔸 پروفسور آریلی معتقد است؛ تصمیم بر اساس نسبیت برای افراد مشکل‌ساز می‌شود. برای آنکه دقیقاً یکی از نابخردی‌های مغز را در ارتباط با نسبیت متوجه شوید به این مثال دقت کنید. فرض کنید خودکاری به قیمت 20 هزار تومان در فروشگاهی وجود دارد. متوجه می‌شوید که یک خیابان پایین‌تر، فروشگاهی همین خودکار را با قیمت 13 هزار تومان می‌فروشد. آیا از مغازه بیرون می‌آیید و به دنبال خرید خودکار 13 هزارتومانی می‌روید؟ فرض کنید در شرایط دیگری قصد دارید یک ماشین 35 میلیون‌تومانی بخرید. به شما می‌گویند که یک خیابان پایین‌تر هفت هزار تومان این ماشین را ارزان‌تر می‌دهد. آیا شما برای خرید این ماشین به فروشگاه دوم می‌روید؟ 🔸 این روزها با گسترش شبکه‌های اجتماعی، مقایسه کردن راحت‌تر شده و در نتیجه احتمالاً خطاهای تصمیم‌گیری افراد افزایش پیدا خواهد کرد. مساله شبکه‌های اجتماعی و مقایسه افراد با دیگران آنقدر اهمیت دارد که چند سالی است اصطلاح FOMO یا ترس از جا ماندن رواج یافته است. 👈 منبع: هفته‌نامه تجارت‌فردا

فصلنامه اقتصاد و بازاریابی اُسلوب شماره چهارم- پاییز 97 به کانال تلگرام #اسلوب بپیوندید: t.me/osloubmag