Xeberler

... خواستگاه سومریان و زبان گفتاری آنها ساموئل هوك در كتاب "تاريخ اوسانه در خاورميانه" ريشه نژادي سومريان را با ساكنين قديم آذربايجان قوتتي ها، لولوبي ها، سابير ها، گيلانكاسپي ها و غرب ايران کاسسي ها، ايلاميان يكي مي داندַ هنري فيلد در كتاب "مردم شناسي ايران ، صفحه 175" سكونت سومر ها در آذربايجان و جنوب خزر را ثابت مي كند. پروفسور ذهتابي (تاريخ قديم تركان ايران ، جلد 1) و محمد تقي سياه پوش (پيدايش تمدن در آذربايجان) نيز با تحقيقات خيلي ارزنده ثابت ميكنند كه خاستگاه سومريان آذربايجان بوده است. فريتز هومئل "Hommel، Fritz"در ترجمه لوحه هاي سومري، بيش از 300 كلمه تركي پيدا كرد، كلماتي كه اكثرا به همان شكل قديمي اش در تركي امروزي هنوز هم به كار برده ميشود، و لذا هومئل با استناد به كشفيات علمي خود از كتيبه ها و لوحه هاي سومري، زبان سومري را به عنوان ريشه زبان تركي و "پروتو ترك" معرفي كرد. ... برگرفته از کانال تلگرامی تاریخ واقعی @Rashtturkleri

نامه رسول رضوی از فعالین سرشناش و زندانی حرکت ملی - مدنی آزربایجان به کمیسیون حقوق بشر سازمان ملل و کمیسیون حقوق بشر اسلامی 🔹خبرلر

✳️ «گمیچی» به جشنواره بروکلین راه یافت فيلم سينمايي «گميچي» ساخته مجيد اسماعيلي پارسا بعد از درخشش در جشنواره كودك همدان، در اولين حضور بين‌المللي‌ خود به بخش مسابقه نوزدهمين جشنواره «بروكلين» آمريكا راه يافت. هدف از جشنواره «بروكلين» آمريكا كه توسط انجمن فيلم بروكلين تأسيس شده، فراهم كردن گفتمان عمومي در بروكلين به‌منظور پيشبرد منافع عمومي فيلم‌ها و توليدات مستقل فيلم و جلب‌ توجه سراسر جهان به بروكلين به عنوان يك مركز سينمايي است. اين جشنواره فيلم‌ها را در 6 بخش بلند داستاني، مستند بلند، كوتاه داستاني، مستند كوتاه، انيميشن و تجربي به رقابت مي‌گذارد و در اين دوره فيلم «گميچي» در بخش مسابقه بلند حضور خواهد داشت و با فيلم‌هايي از امريكا، كانادا، هند و... رقابت خواهد كرد. همچنين حضور اين فيلم در بخش مسابقه جشنواره فيلم‌هاي ايراني زوريخ نير قطعي شده است. گميچي روايتگر داستان نوجواني به نام حسن است كه سعي دارد كشتي به گل نشسته پدرش كه در درياچه اروميه قرار دارد را براي روز تولد او احيا كند كه در اين راستا با معضلات و مشكلات بسياري مواجه مي‌شود. در اين فيلم هنرمنداني چون مهدي مهاجري، مجيد دريس، يوسف خداپرست، يوسف بختياري، حميده مقدس زاده به ايفاي نقش مي پردازند. ديگر عوامل ساخت اين فيلم عبارت‌اند از كارگردان: مجيد اسماعيلي پارسا؛ تهيه‌كننده: جواد قلي زاده؛ نويسندگان: مجيد اسماعيلي و امير عبدي؛ تدوينگر: اسماعيل منصف؛ مدير تصويربرداري: محمد فكوري؛ صدابردار: مهدي اكبريان پور؛ طراحي و تركيب صدا: آرش قاسمي؛ موسيقي: مسعود سخاوت دوست. 🔹خبرلر

جشن نیمه شعبان، ترکهای رشت- هیئت حسینیه ارشاد آذربایجان با حضور جعفرزاده نماینده رشت و فرماندار رشت 🔹خبرلر

nadirşh turkçe daş yazısı-kelat şehirinde نادیرشاه تورکجه داش یازیقی-کلات شهرینده @xorasanturku

🔴 نگاهی گذرا به خرداد 85 ❗️ ۱۰ سال پيش بود كه در همين روزها روزنامه_ايران كه يك روزنامه دولتي است با چاپ يك كاريكاتور گستاخانه 35 مليون نفر از مردم ايران را كه همان ترك ها هستند مورد تمسخر قرار داد. در ابتدا كه هنوز خبر در آذربايجان پيچيده نبود و كشور آرام بود هيچ صدايي از مسئولين در نمي آمد اما به تدريج كه با نشر اين خبر در آذربايجان صداي اعتراض مردم بلند شد مسئولين نيز به يادشان افتاد كه چنين اهانتي در يك روزنامه دولتي انجام شده و بايد آن را محكوم كنند و اعلام شد كه روزنامه ايران تحت تعقيب قضايي ميباشد ولي هيچ كس نبود كه بپرسد در اين فضاي خفقان كشور كه با انتشار كوچك ترين مقاله انتقادي از يك روزنامه غير دولتي بلافاصله درش تخته ميشود چگونه ممكن است در يك روزنامه دولتي چنين كاريكاتوري با اين شدت توهين بدون هيچ مشكلي منتشر شود؟ در ان طرف نيز اعتراضات با شدت هرچه تمام تر درحال سركوب بود. بلافاصله پس از سركوب كامل اعتراضات و بازگشت فضاي كشور به وضعيت عادي ديگر خبري از تحت تعقيب بودن روزنامه ايران و بانيان اين جريانات نبود. خرداد 85 صحنه اعتراض تمام اقشار مردم بود . دامنه اين اعتراض تا حدي وسيع بود كه حتي در خود حكومت نيز نفوذ كرد. اكبر اعلمي تنها نماينده محبوب تبريز يا بهتر است بگويم آذربايجان در مجلس شوراي اسلامي صداي عتراض مردم را در مجلس منعكس نمود و اين اعتراض حتي به قيمت ردصلاحيت شدن وي از انتخابات دور بعدي مجلس تمام شد. نكته جالب ديگري كه در اعتراض آقاي اعلمي در مجلس ديده ميشود اين است كه ايشان شعر « الا تهرانیا انصاف می کن خر تویی یا من؟» استاد شهريار قرائت نمود كه با واکنش تند حداد عادل روبه رو شد. عليرغم وجود سابقه سركوب اعتراضات در كشور مردم آذربايجان هيچگاه انتظار چنين سركوب و تا اين حد را نداشتند چرا كه گمان ميكردند خود دولت نيز به خاطر اين گستاخي از مردم پوزش خواهد خواست ولي اينگونه نشد و معتراضان تلفات جاني و مالي بسياري دادند و همين امر نيز موجب بيداري بيش از پيش مردم و انزواي حكومت شد كه بازتاب آن را ميتوان در تاريخ هاي بعد از خرداد 85 از جمله اول مهر و دوم اسفند همان سال ديد كه مردم براي مطالبه حقوق اوليه خود كه در قانون اساسي نيز گنجانده شده است به خيابان آمده و دوباره تظاهرات كردند. در وقايع خرداد85 پس از اعتراضات مليوني مردم آذربايجان در تمام شهرها ( تهران، تبریز، اردبیل، اورمیه، زنگان، سولدوز و...) كه چند هفته به طول انجاميد دهها تن شهید، صدها نفر مجروح و هزاران تن نیز بازداشت شدند. در این بین نیز عده ای با تظاهرات چند نفره اغلب اين شعار را سرميدادند:‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ "آذربايجان اوياقدي انقلابا داياقدي" يعني : " آذربايجان بيدار است پشتيبان انقلاب است" در بيداري ملت آذربايجان و پشتيباني آنان از انقلاب هيچ شكي نيست يا به عبارت ديگر مردم آذربايجان نه پشتيبان انقلاب بلكه صاحب و وارث آن هستند اما هر سخن جايي و هر نقطه مكاني دارد. مردم آذربايجان در 29بهمن 56 و 8 سال جنگ تحميلي نشان دادند كه صاحبان واقعي انقلابند. اين بر هيچ كسي پوشيده نيست كه جرقه اصلي انقلاب اسلامي ايران در تبريز زده شد اما پشتيباني آذربايجان از انقلاب ايجاب نميكند كه مردم اين ديار در مقابل چنين گستاخي هايي سكوت نمايند. شهر سولدوز (نقده) در خرداد 85 نقش مهمی ایفا کرد طوریکه خونین ترین اعتراضات در این شهر بود که منجر به شهادت و زخمی شدن دهها نفر انجامید. ⭕️ برگرفته از متن انتشاری کانال حقایق تلخ

ملت دلیر آزربایجان، قیامتان مبارک اول خرداد 85، سرآغاز خیزش توده های ملیونی ترک در آزربایجان ایران است. روز قیام علیه نژاد گرایی هشتاد و چند ساله، روز قیام علیه حاشیه رانی ملیون ها ترک و غیر فارس در جامعه چند ملیتی ایران، روز اعتراض علیه تحقیر، اهانت و نژاد پرستی ساری و جاری در حاکمیت - بل در بدنه جامعه ایران - است. اول خرداد، یک روز نیست یک تاریخ است، تاریخی تابناک در جغرافیایی به وسعت آزربایجان و به سرخی خون جان باختگان اش. وقتی چهل سال پیش، با یک دانشجوی ترک آزربایجانی دوست شدم فکر نمی کردم روزی برسد که توده های مردم عرب در اهواز شعار دوستی با مردم آزربایجان را پلاکارد کنند. اکنون اما دل های مبارزان - بل و توده های ملت عرب در ایران - باشماست. با شما فرزندان هیئت، ستار، باقر، ثقة الاسلام، خیابانی و حیدر عمواغلی است . دل های ما با شما برادران عباس لسانی، محمود فضلی،لطیف حسنی، اکبر آزاد و دیگر رادمردان وشیرزنانی است که یا در زندان ستمکاران محبوس اند یا در زندان بزرگ نژاد گرایان از حقوق ملی خود محروم. کمتر کشوری در جهان است که به یک سوم جمعیت اش اجازه تحصیل به زبان مادری اش ندهد و با شما چنین کرده اند و با یک چهارم دیگر نیز. تاریخ انتظار بیشتری از شما دارد، می دانم که از پای نخواهید نشست. باز هم می گویم، بدون حرکت گسترده شما همدردان ترک، امیدی به رهایی دیگر خلق های ایران نیست. تحرک گسترده شما مردم آزربایجان، می تواند کفه را در جامعه ایران، نه تنها به سود دموکراسی بلکه به نفع برابری میان همه ملیت های ایرانی تغییر دهد. درود بر شما و بر پیکار شما. یوسف عزیزی بنی طرف 21/5/2016 🔹خبرلر

✅ وقایع اول خرداد 1385 از 22 اردیبهشت ماه سال 1385، به دنبال درج یک کاریکاتور و متن بغایت متعفن و کثیف علیه زبان و ادبیات تورکی، دانشجویان آذربایجانی دانشگاههای آذربایجان و نیز سایر نقاط ایران عکس العملهای شدیدی از خود نشان دادند. در این اهانت نامه، نویسنده فارس زبان و کاریکاتوریست سمنانی الاصل روزنامه، تورک را به سوسک، زبان تورکی را به زبان سوسکها و آذربایجان را به توالت فارسها تشبیه کرده بودند و با ارایه 9 روش متعفن، در کل از همزبانان خود میخواستند که از قضای حاجت در توالتها اجتناب کنند تا مگر به این طریق، نسل رو به گسترش این سوسکهای زبان نفهم منقرض شود!!! در برابر این اهانت نفرت انگیز قرن، نخست دهها هزار دانشجو در شهرهای تبریز، اردبیل، قزوین، خوی، مرند، مراغه، بناب، اورمیه، خلخال، میانه، قیدار، زنجان، موغان شهر، تهران، توفارقان، قوچان، بیرجند، رشت، آمل، کرمان،همدان، سراسکند، سویوق بولاق، اهر... اقدام به برگزاری میتینگهای مستمر و جسورانه ای کردند. در این تجمعات اعتراض آمیز، آپارتاید فارس به شدت مورد هجوم قرار گرفت و دانشگاهیان خواستار رفع مظالم ملی علیه آذربایجان مظلوم شدند. آنها با صدای بلند، پروژه هشتادو پنج ساله شوونیسم فارس در تحقیر، تحریف، تقتیل، تضعیف و تقسیم آذربایجان را عمیقا محکوم کردند. بدنبال این اعتراضات وسیع و اولیه روزنامه ایران توقیف شد و عوامل فارس زبان آن که به دروغ آذری زبان معرفی شده بودند راهی زندان شدند! متعاقب اعتراضات دامنه دار دانشجویان، مردم رشید آذربایجان نیز به امواج دانشگاهیان پیوستند. نخستین قیام شهری در خوی برگزار شد.هزاران نفر در یک میتینگ بدون مجوز، در خیابانهای اصلی شهر تجمع کرده و به تظاهرات پرداختند. در پی حمله نیروهای ضد شورش جمع کثیری از مردم زخمی و مجروح شدند. اهالی خوی یک صدا خواهان نابودی سیستم آپارتاید و برابری حقوق ملی تورکها با فارسها و رسمی شدن زبان تورکی آذربایجانی بودند. در این قیام دهها نفر بازداشت و زخمی شدند. قیامیون شعار می دادند: هارای هارای من تورکم.... آذربایجان میللتی چکمز بئله ذیللتی. قیام خوی به منزله طلیعه انقلاب سراسری ملت آذربایجان بود. سپس خلخال و میانه به پا خاستند. تجمعات مسالمت آمیز مردم بدون درگیری به پایان: رسید.اما اعتراضات به سرعت گسترش می یافت. شهرستان مرند آتش بجان شد. هزاران جوان مرندی اعم از زن و مرد به خیابانها ریختند. نیروهای سرکوبگر به انها حمله ور شدند. مردم ایستادند و قهرمانانه از شرف و غیرت آذربایجانی و تورکی خویش دفاع کردند. گفته می شود مرند نیز در راه دفاع از ناموس ملی شهید یا شهیدانی را تقدیم آذربایجان نموده است. فوتوشکیل: خوی - آذربایجان http://l1l.ir/4-u

✳️ بيانيه جمعي از زنان آذربايجان درخصوص دستگيري سهيلا كارگر: وقتی خبر دستگیری سهیلای عزیر رسید تاثر ما بیش از هر کسی بود که در جریان حرکت ملی با سهیلا آشنا بود و خصوصیاتش را میشناخت. ما متاثر شدیم چون سهیلا زن هست و زن بودن در این اجتماع و اشرافیت واژه ی زن به امور اجتماعی شایان تقدیر و قدردانی است. سهیلا فردیت و حرکت کلمه ی زن در اجتماعی است که اکثر مردمانش در حالتی ایستا و به دور از هر حرکتی تنها تحمل رنج را یاد گرفته اند. سهیلا کارگر عزیز بی باکی و صراحت انتلکتوال را دارد. همه ی ما نوشته هایش حول جریان اصلاح طلبی را یادمان است. همه ی ما رمش توده ی انسانی پر ادعا را یادمان هست. یادمان هست که سهیلای عزیز وقتی پا به عرصه ی انتخابات گذاشت خيلي ها از او روی گرداندند. سهیلا کارگر مدلی جدید از زن آذربایجان ارایه داد در هر نقطه ای که باشی فرقی نمیکند. چه در قزوین و چه در هر کجای سرزمینمان، از این پس همه جا «سهیلا کارگر»هایی خواهند بود که چون اساطیر خودشان بورلا خاتون، نیگار و هجر بار زندگیشان را به دوش بکشند و در تغییر تقدیرشان دست داشته باشند. ما زنان آذربايجان یک صدا میگوییم ما هم سهیلا کارگر هستیم و زنانگی تغییر با تمام ظرایفش را با کثرتمان در بطن جریان حرکت ملی آذربایجان به نمایش خواهیم گذاشت و باتمام وجود آزادي سهيلاي عزيزمان را يك صدا فرياد خواهيم كشيد... بيز قادينلار ... 1.بهناز حاجیلو 2.مريم قنبري 3.افسانه نوری 4.فاطیمه حاجیلو 5. آیسو مختاری 6. ائلنار علي دوست 7. تبسم عبدالّه زاده 8.سمیه طالب زاده 9.مهدیه علیلو 10.سیما جباری 11.سونیا خانعلیلو 12.فاطمه حامدی 13.سمیه بی غم 14.پينار شاكر 15.ريحانه حسن خاني 16.آيسان زماني 17.لاله حقيقي 18.پريسا جبرييلي 19.نفس جبرييلي 20.ندا ولي زاده 21.فاطمه مشمول 22.دنيز تبريزلي( قرباني) 23. سنبله برنجی 24.مريم زينالي 25.آیسو اسماعیلی 26.اوماي كاراتورك( سحر اورمولو) 27.فريبا حقيقي 28. نفیسه عابدی 29.سولماز موسوي 🔹خبرلر

بسمه تعالی مینو خالقی منتخب مردم اصفهان پس از انتخابات رد صلاحیت شد، با بی قانونی هم رد صلاحیت شد. چه بسیار انسانهای معمولی و افراد سرشناسی که به این رد صلاحیت اعتراض کردند. تعداد زیادی از مردم آزربایجان و شخصیتهای شناخته شده اش هم به این اقدام اعتراض کردند. چند روز هست سهیلا کارگر فعال ملی مدنی، مدافع حقوق زنان و کاندیدای رد صلاحیت شده از شهر قزوین با ضرب و شتم از خانه اش در قزوین دستگیر شده و به زندان اوین تهران منتقل شده است. چند ماه قبل این خانم کاندیدای نمایندگی مجلس از شهر قزوین بود که توسط شورای نگهبان به بهانه ی واهی رد صلاحیت شد که مردم قزوین و آزربایجان از داشتن نماینده ای شجاع و مدبر و کاردان و ساعی محروم گشتند. حال صحبت اینجاست: سهیلا کارگر زنی باسواد و با لیاقت رد صلاحیت شد از کسی صدا در نیامد، شاید برایمان این مقدار از ظلم عادی شده باشد اما اینک همان زن از آزادی محروم شده و دخترش ائلای از داشتن مادر مهربانش محروم شده است. چرا کسی اعتراضی نمیکند، چرا روزنامه و مجله ای مطلبی از ظلم وارده به ایشان چاپ نمی کند، چرا شخص سرشناسی جرات اعتراض ندارد؟! برای ملت و رسانه های ایران، مردم آزربایجان مهم نیست و کسی حرفی نمی زند اما مردم آزربایجان چطور؟! چرا برای اوف شدن دست غریبه ها پیراهن پاره میکنیم و برای سلب آزادی خودیها خفه خون گرفته ایم؟! خلاف میل باطنی از خودی و غریبه استفاده میکنم، چرا که رسانه های منتقد مرکز نشین و حتی اپوزسیون فارسی خارج نشین همیشه فعالان مدنی آزربایجان را غریبه حساب کرده و خبر سلب آزادی شان را بایکوت می کنند. "ملتی که قدرشناس آزادی خواهانش نباشد محکوم به تحمل اسارت هست." http://l1l.ir/4w-