cookie

Мы используем файлы cookie для улучшения сервиса. Нажав кнопку «Принять все», вы соглашаетесь с использованием cookies.

avatar

Khabgard | خوابگرد

برای بازنشرِ مطالبِ سایتِ خوابگرد و مطالبِ دندان‌گیرِ دیگر جاها | رضا شکراللهی https://twitter.com/khabgard سایت: http://khabgard.com ایمیل: [email protected] ‌‌‌

Больше
Рекламные посты
19 621
Подписчики
-724 часа
-607 дней
-11430 дней

Загрузка данных...

Прирост подписчиков

Загрузка данных...

Repost from N/a
دومین کلاس ویرایش کانون نگارش ایران محتوای این کلاس به‌صورت آنلاین و در پلتفرم گوگل‌میت ارائه می‌شود، به این صورت که مدرس یک روز قبل از هر جلسه، متنی در حدود یک یا دو پاراگراف را با شما به اشتراک می‌گذارد تا شما در حد دانش و مهارت خودتان آن متن را ویرایش کنید. سپس در جلسۀ آنلاین آموزشی، آن متن را پیش چشمتان ویرایش می‌کند و به هر نکته‌ای که می‌رسد، آن نکته را به‌تفصیل توضیح می‌دهد. این کلاس برخلاف روندِ کلاس‌های ویرایشِ متداول و متعارف است؛ چراکه مدرسانِ آن کلاس‌ها ابتدا مباحث را یک‌به‌یک و به‌ترتیب مطرح می‌کنند و برای هر کدام نمونه‌ای می‌آورند، یعنی از مبانی و نکات ویرایش به نمونۀ متن تمرینی می‌رسند؛ اما در این کلاسْ ما اساس کار را بر نمونۀ متن تمرینی می‌گذاریم و مبانی و نکات ویرایش را به‌اقتضای آن متن تمرینی مطرح می‌کنیم. مخاطبان این کلاس: ویراستاران و مترجمان و نویسندگان خبرنگاران تولیدکنندگان محتوای متنی و صوتی داستان‌نویسان نمایش‌نامه‌نویسان و فیلم‌نامه‌نویسان و هر کسی که دستی بر آتش نوشتن دارد. مدرس: معین پایدار ویراستار و دانش‌آموختهٔ زبان‌شناسی ۶ جلسۀ ۹۰دقیقه‌ای: ۷۰ دقیقه آموزش + ۲۰ دقیقه پرسش‌وپاسخ حق‌الزحمۀ این کلاس ۲۵۰ هزار تومان است که به این کارت واریز می‌کنید و بعد از واریز، از طریق ارسال عکس فیش واریز به اکانت تلگرام ما، ثبت‌نامتان را قطعی می‌کنید و ما در گروه مخصوص کلاس عضوتان می‌کنیم: 5892101313954279 بانک سپه، به‌نام معین پایدار تذکر مهم: لطفاً بعد از واریز حق‌الزحمه، همراه عکس فیش واریز، حتماً اسم و فامیلتان و شمارۀ تلفن همراهی را که با آن در تلگرام هستید، به اکانت تلگرام ما بفرستید. کلاس در روزهای زوج و هر جلسه ساعت ۲۱ تا ۲۲:۳۰ برگزار می‌شود. زمان برگزاری: ۰۴ تیرماه ۱۴۰۳ در ضمن، در گروه تلگرامی مخصوص کلاس‌ها، به تمرینات بیش‌تر و سؤالات شما می‌پردازیم. محتوای کلاس به‌صورت فیلم و صوت در اختیارتان قرار می‌گیرد. ضمناً خوش‌حال‌ترمان می‌کنید اگر... ۱. قبل از برگزاری کلاس، سؤال‌ها و پیش‌نهادها و بعد از برگزاری آن، انتقادهایتان را برایمان بفرستید. ۲. این پست را برای دوستانی که گمان می‌کنید ممکن است این کلاس برایشان جالب یا مفید باشد بفرستید. لطفاً برای ثبت‌نام یا هر گونه سؤال، فقط و فقط به این آیدی پیام دهید: @kniranofficial پایدار باشید و برقرار کانون نگارش ایران
Показать все...
Repost from 📢 کشکول
Фото недоступноПоказать в Telegram
نوار کاست تبدیل‌شدۀ نایاب (کوکب‌الشرق اُم کلثوم) سیدة الغناء العربی اُم کلثوم افرح یا قلبی على بلدالمحبوب یا بشیرالانس يا بهجةالعیدالسعيد يا طير يا عايش اسیر یا ما ناديت سلوكووس‌الطلا مقابله بكره السودان سلام‌الله على‌الاغنام @gkash طرف اول طرف دوم
Показать все...
مهرجویی؛ دیوانه‌ی دیوانه‌ی دیوانه . امیر پوریا: این ویدئو که برای من به عنوان یک منتقد فیلم و قبل از آن، به عنوان یک دلداده‌ی سینما، نوعی «حاصل عمر» در رویارویی با زندگی و آثار #داریوش_مهرجویی به حساب می‌آید، به یک ویژگی کمتر بررسی‌شده‌ی مهرجویی در کار حرفه‌ای و حتا زندگی شخصی می‌پردازد: دیوانگی و دیوانه‌بازی‌هایش! @KhabGard 👇 https://youtu.be/AFxe_MbqOMc
Показать все...
مهرجویی ِ دیوانه‌ی دیوانه‌ی دیوانه

امیر پوریا: این ویدئو که برای من به عنوان یک منتقد فیلم و قبل از آن، به عنوان یک دلداده‌ی سینما نوعی «حاصل عمر» در رویارویی با زندگی و آثار داریوش مهرجویی به حساب می‌آید، به یک ویژگی کمتر بررسی شده‌ی او در کار حرفه‌ای و حتی زندگی شخصی می‌پردازد: دیوانگی و دیوانه‌بازی‌هایش! پرسش دیگری در کنار این مبحث، البته در ذهن نقش می‌بندد: آیا قتل جنون‌آمیز و غیر قابل باور او و همسر و همکارش وحیده مخمدی‌فر با این دیوانگی هنرمندانه در طول زندگی، نسبتی داشت؟ 00:00 دل کوچولو و دیوانگی هنرمندانه 00:40 خاطره‌ی خسرو شکیبایی: لاکردار اگه بدونی هنوز چه قدر دوستت دارم 01:35 دیوانه بازی داریوش مهرجویی، گلی ترقی، سهراب سپهری، داریوش شایگان و دیگران 03:09 عینک سیاه روی ملحفه‌ی سفید: درخت گلابی 04:00 مهرجویی به عنوان یک فیلمساز خودافشاگر 04:30 وقتی مهرجویی را خنداندم 05:20 اکبر عبدی دوست داشتنی آن سال‌ها که دیگر نیست 05:48 تمسخر چپ گراها توسط داریوش مهرجویی 06:29 کدام کارگردان مهرجویی را تهدید به قتل کرد 07:13 وقتی مهرجویی با سید بودن خودش شوخی می‌کند 07:40 موتسارت، پیکاسو، ونگوگ، اورسن ولز و دیگر دیوانه‌ها 08:00 وقتی گاو مهرجویی خنده‌آور بود 08:30 عزاداران بیل و غلامحسی ساعدی 09:00 مشد حسن و استحاله در محبوب 09:40 عزت الله انتظامی که ید طولایی در مسخره‌بازی هنرمندانه داشت 10:05 تحلیل بازیگری عرت انتظامی در فیلم گاو 11:00 توصیف احساسات عاشقانه با بد و بیراه 11:58 دایره مینا و فحش در جایگاه قربان‌صدقه رفتن 12:15 موسیقی متن و دیوانه‌بازی‌ ساختاری مهرجویی 12:35 موسیقی فیلم لیلا 12:58 ترانه‌ای با صدای ایرج بسطامی 13:15 همان ترانه با صدای بانو روح‌ انگیز 14:05 تنها خاطره‌ی خوش ما از صدای علیرضا افتخاری 14:25 مهرجویی و موسیقی کلاسیک: یوهان سباستین باخ 15:02 موسیقی متن ناصر چشم‌آذر در فیلم هامون 15:45 موزیک باخ در اجاره نشین ها 16:30 تصنیف لری حسین فرجی و اقتباس چشم آذر 18:00 ترانه‌ای از اندی در موسیقی متن تهران، طهران مهرجویی 18:45 فرق بین جوادپارتی و مهمانی‌ای که واقعاً همان طور است! 19:30 وقتی مهرجویی کارناوال ارواح به راه انداخت 21:10 هیچکاک، فلینی، تارکوفسکی و مهرجویی: تصاویر ذهنی فیلمساز مؤلف 21:38 دختردایی گمشده و سیگار کشیدن از روی ملحفه 22:07 خسرو شکیبایی چند بار نقش کارگردان سینما را برای مهرجویی بازی کرد 22:20 تریاک کشیدن وسط استودیوی فیلمسازی؟! 23:25 رساندن فیلم به جشنواره کوفتی فجر 24:00 تحلیل بازیگری شکیبایی در فیلم میکس 24:56 بمانی، شیرک و گاو: فیلم‌های روستایی مهرجویی 25:40 کمدی سوررئال برای انتقال مضامین اجتماعی 26:41 ارزش‌های تولیدی اجاره نشین ها 27:40 کمدی مهمان مامان و دیوانه‌بازی ساختاری 29:30 سارا، مهرجویی و توی حرف هم پریدن آدم‌ها 29:57 بانو، مهرجویی و تشر زدن آدم‌ها به هم 30:45 هامون، مهرجویی و میزانسن غیرقراردادی 31:06 مهمان مامان و سرپایینی به سمت بالای شهر! 32:20 آیا مهرجویی در یک و نیم دهه‌ی آخر دیگر فیلم خوبی نساخت؟ 33:00 آسمان محبوب: شوخی با عرفان یا فیلم عرفانی به سبک مهرجویی؟ 34:45 سکانس شلنگ‌کشی در چه خوبه که برگشتی 35:20 دختردایی گمشده به سبک فدریکو فلینی 37:15 داستانی از وحیده محمدی فر 37:50 شخصیت سرگشته‌ی علی مصفا 39:50 در رفتن فیلم از معناتراشی 40:30 ترانه‌ی فولکلور دختردایی گمشده 41:40 موسیقی انوشیروان روحانی برای اجرای ترانه توسط مهستی در فیلم مهرجویی 44:20 حاکمیتی که از قتل مهرجویی بهره می‌برد 46:00 زیباترین یادگار مشترک داریوش مهرجویی و وحیده محمدی‌فر

تاریخچه‌ی سانسور حکومتی در ایران گفت‌وگو با امیر احمدی آریان امیر احمدی آریان (متولد ۱۳۵۸) در گفت‌وگو با باربد گلشیری از کانون هنر/فرهنگ/کنش از سانسور آثارش در ایران می‌گوید. او در دوران فعالیت ادبی‌اش در ایران شش کتاب تألیف و پنج کتاب ترجمه کرد. از تألیفی‌ها سه عنوان توقیف و سه عنوان با سانسور منتشر شد. هیچ‌کدام از ترجمه‌ها نیز از گزند سانسور در امان نماند. در پایان گفت‌وگو، او بخش سانسورشده‌ی فصل پنجم از کتاب اوهام نوشته‌ی پل استر را می‌خواند. استر، نویسنده‌ی شهیر امریکایی، سی‌‌ام آوریل امسال درگذشت. @KhabGard کاملِ گفت‌وگو را این‌جا بشنوید: https://soundcloud.com/iranartcultureaction/a53q0ikdkfza
Показать все...
​تاریخچه‌ی سانسور حکومتی در ایران: گفت‌وگو با امیر احمدی آریان

تاریخچه‌ی سانسور حکومتی در ایران: گفت‌وگو با امیر احمدی آریان، نویسنده و مترجم. امیر احمدی آریان (متولد ۱۳۵۸) در گفت‌وگو با باربد گلشیری از کانون هنر/فرهنگ/کنش از سانسور آثارش در ایران می‌گوید. او د

Фото недоступноПоказать в Telegram
داغ کم ندیده‌ام، حتا عمیق، ولی هیچ تصوری نمی‌توانم داشته باشم از عمق دردی که امروز پدر و مادر نیلو می‌کشند. رفتن نیلوفر امرایی، آن هم این‌گونه ناگهانی و بس زود و تلخ، را به رفیقانم اسد و امیلی و نیز مادرش تسلیت می‌گویم. رضا شکراللهی @KhabGard
Показать все...
شوخ‌طبعی چه نقشی در مقاومت مدنی دارد؟ - اریکا چنووت، برگردانِ عرفان ثابتی یک راه برای اینکه به دشمن نشان دهیم نمی‌تواند همیشه همه‌ی مردم را کنترل کند این است که با او شوخی کنیم. جانجیرا سومباتپونسیری، متخصص علوم سیاسی، در کتاب شوخ‌طبعی و مبارزه‌ی خشونت‌پرهیز در صربستان می‌گوید شوخ‌طبعی می‌تواند کارکردهای کاملاً مشخصی در مبارزه‌ی خشونت‌پرهیز داشته باشد. اول اینکه شوخ‌طبعی ــ به‌ویژه طنز و هجو ــ می‌تواند مستقیماً در برابر تبلیغاتِ حکومت‌ها عرض اندام کند و با افشای حقیقت اجازه ندهد پروپاگاندای حکومت به هدف اصلی خود دست یابد. حرف اساسیِ واتسلاو هاول درباره‌ی قدرت‌آفرینی از پایین و به دست مردم این است که باید «در حقیقت زندگی کرد» ــ یعنی، روایت منفعت‌طلبانه و جعلی حکومت از رویدادها را نپذیرفت. دوم اینکه شوخ‌طبعی می‌تواند در وضعیتی وخیم و ناگوار، حال و هوایی شاد و پرنشاط بیافریند. این تغییرِ احساس به‌ویژه وقتی مهم است که حکومت توسل به زور علیه مخالفان را آغاز کرده است. جشن‌ها می‌توانند سرپناهی برای تعداد زیادی از کسانی باشند که می‌خواهند دمی از احساس ملال، بدبختی و خیانت فارغ شوند. برای مثال در سپتامبر ۲۰۱۱ در تظاهراتی علیه بشار اسد، کنشگران غیرمسلح با وسایل آتش‌بازی و دوربین‌های ویدئویی به مصاف نیروهای امنیتیِ مجهز به تانک و خمپاره‌انداز رفتند. تصاویر ضبط‌شده‌حاکی از ناسازگاری مضحک میان قدرت‌نمایی نظامیان و شوخ‌طبعی معترضانی بود که با ترقه‌بازی و پرتاب فشفشه به آسمان قدرت‌نمایی نظامیان را مسخره می‌کردند. این تصاویر به شکل مؤثری نشان داد که واکنش دولت سوریه به هیچ وجه متناسب با اعتراض شهروندان غیرمسلح نیست. سوم اینکه شوخ‌طبعی اغلب می‌تواند به مردم اجازه دهد راه‌های جدیدی برای مبارزه با وضع موجود در نظر مجسم کنند. در واقع شوخ‌طبعی آن‌قدر تهدیدآمیز است که می‌تواند مرگ‌بار باشد. در نظام‌های تمامیت‌خواه بیان لطیفه‌ای در انتقاد از مسئولان می‌تواند جرم بزرگی به شمار رود. علت این امر آن است که تمامیت‌خواهی مبتنی است بر کنترل کامل روایت اجتماعی و تاریخی ــ همان به‌اصطلاح، «یگانه حقیقت» ــ و به طور عام، جریان اطلاعات. در دوران حکومت استالین، صدها شهروند اتحاد جماهیر شوروی به جرم لطیفه‌گویی در انتقاد از رژیم به مرگ یا حبس در اردوگاه‌های کار اجباری محکوم شدند. در فاصله‌ی سال‌های ۱۹۴۲ و ۱۹۴۴، «دادگاه خلق برلین» ۴۹۳۳ نفر را به جرم بیان «لطیفه‌های مأیوس‌کننده» درباره‌ی حزب نازی به مرگ محکوم کرد. در سال ۱۹۴۴، یک کارگر کارخانه‌ی مهمات‌سازی در برلین به جرم تضعیف جنگ «از طریق سخنان مغرضانه» اعدام شد. جرم او چه بود؟ تعریف این لطیفه‌ برای همکارانش در کارخانه‌: «هیتلر و گورینگ بالای برج مخابرات برلین ایستاده‌اند. هیلتر می‌گوید دلش می‌خواهد کاری بکند تا اهالی برلین شاد شوند. گورینگ می‌گوید: خب چرا نمی‌پَری پایین؟» به‌رغم این تلاش‌ها برای کنترل کامل، لطیفه‌های طنزآمیز درباره‌ی مسئولان نازی و حکومت استالین در دوران سلطه‌ی این دو نظام تمامیت‌خواه بر سر زبان‌ها بود. این لطیفه‌ها را معمولاً در مشروب‌فروشی‌ها درِگوشی برای دوستان صمیمی و رازدار تعریف می‌کردند. هدف از این کار خالی کردن و سبک کردن خود بود، نه لزوماً مقاومت فعال. اما رواج انتقاد و طنز حتی در دوران سلطه‌ی حکومت‌های تمامیت‌خواه نشان می‌دهد که هیچ نظامی نمی‌تواند همیشه همه‌ی مردم را به طور کامل کنترل کند و وقتی بسیاری از مردم لطیفه‌گویی را آغاز کنند، ممکن است خودشان به‌تدریج بفهمند که امپراتور برهنه است. به همین علت است که شوخ‌طبعی برای نظام‌های ستمگر فوق‌العاده خطرناک است. به قول خالد القشطینی، نویسنده‌ی عراقی، «شوخ‌طبعی در تاریک‌ترین دوران یک ملت ضروری‌تر است، زیرا در چنین زمان‌هایی است که مردم ایمان به خود را از دست می‌دهند، ناامید می‌شوند و به ورطه‌ی اندوه و افسردگی فرو می‌افتند. در چنین وقت‌هایی زندگی بی‌معنا به نظر می‌رسد و انسان احساس می‌کند وطنش به تار عنکبوت شبیه شده است. مردم ارتباط با یکدیگر را از دست می‌دهند و سرانجام به انزوا تن می‌دهند. در نتیجه، اراده و میل به اتحاد و مقاومت از بین می‌رود. شوخ‌طبعی بهترین دارو برای درمان چنین بیماری‌هایی است. خنده انسان را از دام رخوت و افسردگی می‌رهاند؛ بیان لطیفه‌های سیاسی دوباره شهروندان را با یکدیگر مرتبط می‌کند. حالا دیگر هیچ‌یک از آنها تنها نیستند. به این ترتیب می‌فهمیم دیگرانی نیز هستند که با ما هم‌نظرند و درد و رنج و امیدهای مشترکی با ما دارند. خنده نوعی احساس برادری جمعی می‌آفریند. هیچ‌کس در تنهایی نمی‌خندد». به همین علت است که، به نظر القشطینی، پرورش حس طنز و شوخ‌طبعی سیاسی و استفاده‌ی گسترده از آن برای موفقیت راهبرد مقاومت مدنی ضروری است. @KhabGard کاملِ متن در آسو
Показать все...
شوخ‌طبعی در مقاومت مدنی چه نقشی دارد؟ | آسو

یک راه برای اینکه به دشمن نشان دهیم که نمی‌تواند همیشه همه‌ی مردم را کنترل کند این است که با او شوخی کنیم. جانجیرا سومباتپونسیری، متخصص علوم سیاسی، در کتاب شوخ‌طبعی و مبارزه‌ی خشونت‌پرهیز در صربستان

مرگ دیکتاتور در میانه‌ی تف انداختن و شادمانی . حبیب حسینی‌فرد: در آذر ۱۳۸۵ که اگوستو پینوشه دیکتاتور شیلی درگذشت، دو سه روزی جسد او را در محلی قرار داده بودند تا هوادرانش به او ادای احترام کنند و آخرین وداع. در این مراسم که برای مخالفان و شکنجه‌شدگان و بستگان قربانیان حکومت ۱۸ ساله‌ی پینوشه چندش‌آور و خشم‌انگیز بود، ۶۰ هزار نفری شرکت کردند، اغلب با گریه و زاری و سلام هیتلری (عکس بالا را ببینید). در خیابان‌ها اما بستگان قربانیان و آسیب‌دیدگان از استبداد و شکنجه و کشتار دوران پینوشه به شادی و پایکوبی مشغول بودند. با مرگ پینوشه، خانم میشل باچلت، رئیس‌جمهور سوسیالیست شیلی، در وضعیت مخمصه‌آمیزی قرار گرفت. او امتناع کرد که برای دیکتاتور مراسم دولتی تدفین برگزار کند. پدر باچلت، مقام افسر ارشد وفادار به دولت آلنده، قربانی تعدی و شکنجه‌های حکومت پینوشه شد و جان خود را از دست داد. خانم باچلت نیز مجبور شد با مادرش به خارج بگریزد. با این همه او حالا در مقام ریاست‌جمهوری می‌بایست ضمن ممانعت از برگزاری مراسم دولتی برای رئیس شکنجه‌گران پدر خویش و کسی که باعث شد سال‌ها در تبعید از کشورش به‌سر برد، نماینده‌ای به اجتماع خانواده و بستگان و هواداران پینوشه بفرستد، چرا که بخشی از جامعه که در دوران پینوشه به آلاف و الوفی رسیده بود یا درس لازم را از جنایات دیکتاتوری نگرفته بود و نیز بخشی از ارتش که همچنان به پینوشه ارادات داشتند، انتظار داشتند که دولت چنین اقدامی انجام دهد. باچلت هم درست یا نادرست تصمیمش این شد که وزیر دفاع را نوک‌پایی و تلگرافی به مراسم خانواده و بستگان و هواداران پینوشه بفرستد و قال قضیه را بکند. وزیر دفاع که به مراسم رسید، هوادران پینوشه با هوکردن او نشان دادند که تأملات دولت بی‌مورد بوده و سیروسلوک و ذهن قطبی‌شده ‌یهواداران پینوشه مشکلش بیشتر از آن است که با برخی اقدامات دولت تغییری در آن آنجام شود. در این میان، کوادرودوس پراتس، نوه‌ی ژنرال کارلوس پراتس، فرمانده کل ارتش شیلی در دوران آلنده، هم به صرافت افتاد که از برابر جسد پینوشه عبور کند و به سبک خود به مرگ او واکنش نشان دهد. ژنرال پارتس که سال ۱۹۷۳ با کودتای پینوشه به آرژانتین گریخته بود، یک سال بعد در این کشور همراه با همسرش در جریان انفجار ماشینش به قتل رسید. دادگاهی در آرژانتین سازمان امنیت پینوشه را مسئول این انفجار اعلام کرد. نوه‌ی پارتس وقتی پس از چند ساعت ایستادن در صف به جلوی جنازه پینوشه رسید، در میان چشمان حیرت‌زده‌ی هواداران دیکتاتور آب دهانش را به سوی جنازه‌ی او پرت کرد. سربازان نزدیک به جسد کوادرودوس را بازداشت کردند، که پس از چند ساعتی آزاد شد. کوادردوس، با اشاره به این‌که پینوشه بابت جنایات حکومتش محاکمه نشد و نیز به دلیل خشم از اقدام او و عوامل حکومتش در نابودی پدربزرگ و مادربزرگش، گفته بود که به لحاظ درونی احساس نیاز می‌کرد که چنین اقدام غیرمتعارفی را انجام دهد. کوادردوس در مقام مشاور سیاسی یک انجمن محلی در یکی از محلات ثروتمندنشین سانتیاگو شغل خود را از دست داد. در جامعه اما هواداران اقدام او کم نبودند. نمایندگانی در مجلس پیشنهاد کردند که یک «تفگاه‌ ملی» با نام آگوستو پینوشه ایجاد شود. و هنوز هم جامعه‌ی شیلی درگیر بازخوانی تاریخ استبدادی و جنایات دوران پینوشه است؛ دورانی با دست‌کم سه هزار کشته‌ی سیاسی، ۳۰ هزار مورد شکنجه و ۳۰۰ هزار تبعیدی و گریخته از میهن خویش. @KhabGard
Показать все...
Hosseinifard | گشت‌ها

🖋 نامه‌ای به مخاطبان دوستان و همراهان گازت، سلام من الهه خسروی یگانه هستم و می‌خواهم باز هم بابت تاخیر در انتشار گازت از شما عذرخواهی‌ کنم و البته دلایلش را برایتان توضیح دهم. همان‌طور که می‌دانید گازت به مشروطه رسیده و این یعنی شروع یک فصل طوفانی پرماجرا، چه برای من و چه برای پادکست. اما نکته اینجاست که درست در همین زمان، نه تنها من به خاطر معیشت و البته مشکلات زندگی مجبورم کار کنم که استودیو را هم از دست داده‌ایم و در نبود صادق، استودیو، تدوینگر و... تمام روند تولید گازت از پژوهش، نوشتن متن، اجرا، صدابرداری، تدوین و... بر عهده من افتاده. در واقع گازت به یک کار تمام وقت تبدیل شده که متاسفانه نمی‌تواند از نظر مالی خودش را تامین کند. پیدا کردن اسپانسر برای گازت کار سختی است. جدای از خط قرمز‌های من منوط به دولتی نبودن اسپانسر، محتوای گازت محتوایی نیست که شرکت‌ها یا موسسات مختلفی که در قالب مسئولیت اجتماعی ممکن است اسپانسر پادکست‌ها شوند را جلب کند. طی چند ماه گذشته من تلاش‌های زیادی کردم تا گازت را به کار اصلی خودم تبدیل کنم اما نشد. برای همین به این فکر افتادیم که شاید با حمایت دوستانی که خارج از ایران زندگی می‌کنند بتوانیم انتشار گازت را از سر بگیریم. برای همین یک حساب کاربری در پلتفرم patreon باز کردیم که شما می‌توانید با پرداخت ماهیانه مبلغی اندک حامی در انتشار گازت باشید. جدای از این البته که من هم همه تلاشم را به می‌کنم به قدر وسع بکوشم که در میان همه گرفتاری‌ها و سختی‌های زندگی، روند انتشار گازت را ادامه دهم. همه آرزوی من این است که اگر در دل تاریکی چراغی روشن کنم. این عهد من و صادق با گازت و با مخاطبان آن است. عهدی که امیدوارم بتوانم ادا کنم. قربان شما برای حمایت از خارج از ایران روی لینک زیر کلیک کنید: patreon.com/gazettecast کانال گازت: @gazettecast
Показать все...
Get more from gazettecast on Patreon

مرور تاریخ ایران از میان صفحات مطبوعات

چاقو تأملاتی پس از یک ترور ناکام نویسنده: سلمان رشدی ترجمه: گروه مترجمان پنهان نشر پنهان، ۱۴۰۳ @penhanprint @KhabGard
Показать все...
چاقو - سلمان رشدی.pdf1.64 MB
2_5346281346241152966.pdf1.64 MB