چکیده احساسات

اونی که به شما حس ناکافی بودن میده خودش سرشار از کمبوده ..

I mean, we walked so much that you are a stranger again?

How can I forgive you? You will never understand how much you embarrassed me in front of the people I told you about.

متاسفانه به حقیقتی دردناک پی بردم. آدم بده‌ی رابطه‌ها تا حدود زیادی من بودم. رفتارهایی که بر اساس تروما و زندگی نامساعدم داشتم، وابستگی بیمارگونه‌م، اولویت قرار دادن اون، رها کردن خودم، صادق نبودن درمورد چیزایی که خجالت میکشیدم بگم چون فکر میکردم طرد میشم. خیلی لحظه سختیه پذیرشش.

زمان کمکى به فراموش کردن نمى‌کند، اما کمک مى‌کند عادت کنیم. درست مثل چشمانى که به تاریکى عادت مى‌کنند

چیزایی رو با خنده تعریف می‌کنم که‌ واسه ثانیه‌به‌ثانیه‌ش گریه کردم.

میخوام بدونم چرا نمی خوابم دقیقا😐💔