نیمه مست
-یعنی اگر نباشی، کارِ دلم تمام است... ژانر: گی، معمایی، اجتماعی من اینجام؛ https://t.me/harfmanrobot?start=5534690070 جواب ناشناس @patoqmaskut به قلم: مسکوت
نمایش بیشتر3 197
مشترکین
-724 ساعت
-907 روز
+47730 روز
- مشترکین
- پوشش پست
- ER - نسبت تعامل
در حال بارگیری داده...
معدل نمو المشتركين
در حال بارگیری داده...
Repost from 🐇گسترده نگاره( دومی)🐣
داشت یخو رو بدن داغم دور میداد و وقتی آب میشدن اونارو همونجور لیس میزد .💦
میتونستم چیزی که میخوادو تو چشماش ببینم ولی نباید به این راحتی میذاشتم انجامش بده ..
یهو بلند شدم و گفتم :
_نه نباید انجامش بدیم ..
اومدم برم لباس بپوشم که منو کشید عقب و چسبوند بیخ دیوار :
_خودت خواستی دختر کوچولو ..
و ابنبات گندشو از تو شلوارش بیرون کشید و...🍭🔞
https://t.me/+uUj3WJeenos4YjM0
https://t.me/+uUj3WJeenos4YjM0
2700
Repost from تبادل (اکانت بزرگه)💖
به خوابگاه پسرا خوش اومدین... فقط یه چیزی... اینجا س.ک.س آزاده!!!🔞🫣
#لالهی گوشمو لیس زد و با صدای جادوییش لب زد:
- میخوای برات #س*اک بزنم؟💦
تند گفتم "نه" ولی اون خم شد و #آ*لت #شق شدهمو تو دستش گرفت.
- سهیل باباجانیان قراره #دراز کوچولوتو لمس کنه... این افتخاریه که نصیب هر کسی نمیشه!
اینو گفت و همونطور که بهم زل زده بود #آل*تمو تو دهنش کرد...
آه عمیقی کشیدم که...
https://t.me/+MSbZGby4duljMjY8
https://t.me/+MSbZGby4duljMjY8
3000
00:02
Video unavailable
از #درد🩸 زیاد پشتم چنگی به ملافه زدم. اون خاطرات 😈لعنتی مثل اسید داشت مغزم رو از بین میبرد. 🔞همون درد، همون حس... بازهم داشت بهم #تجاوز میشد.🔞
نگاه دردمندم 🥲رو به در دوخته بودم. هنوزم امید داشتم مثل دفعات قبل محمد نجاتم بده. 🔞هق زدم: محمد...
دستی دور گلوم حلقه شد. احساس #خفگی کردم. گاز محکمی از سرشونم گرفت و جدا شد.🔞
_میدونی چیه #خرگوش؟ خودت میدونی من #افعیم🐍. اگر میخوای با زهرم ☠️فلجت نکنم دفعه بعدی که زیرمی و دارم #میکنمت اسممرد دیگهای رو نیار فهمیدی.❌
به خسخس افتادم. گلوم رو ول کرد.
_تنها اسمی که از این به بعد از دهن خوشگلت بیرون میاد فقط باید #شاکو باشه.❗️❗️
https://t.me/+kwoup4KkKr40NGI0
4800
Repost from N/a
00:08
Video unavailable
تو مهمونی برای #آلفا ی گله #دلبری♥️ میکنه و اونم...
#امگاورس🌈
#عاشقانه😍
#اکلیلی✨
به #زور اولین انگشتش رو داخل #سور*اخم🍑 کرد که بدنم بی اختیار منقبض شد. همونطور که انگشتش رو داخلم حرکت میداد و با سرعت برام #هندجاب میکرد🤤 "هیش"زمزمه و بقیه ی انگشتای کلفتش رو هم واردم کرد.🍆💦 "عـــــــــــــــــعاحــــــــــــح"بلند و غلیظ از دهنم بیرون جست🫢، برای اینکه مبادا کسی بیرون اتاق متوجه نشه دست هاش رو محکم رو دهنم گذاشت. لبخندی شیطون تحویلم داد و انگشتاش رو توم عقب جلو کرد که باعث شد هرتلاشی برای خوابوندن صدام به هیچ مبدل بشه. به سختی گفتم: داری...انتقام چشم... چرونیم رو میگیری #آلفا؟🫦🥵
🔞 https://t.me/+mDMEZpfeePdjYWVk
🔞 https://t.me/+mDMEZpfeePdjYWVk
۳ پاک شه 🌞
6100
Repost from 🐇گسترده نگاره( دومی)🐣
00:06
Video unavailable
شروع رمان هات و جذاب #عروس_افسونگر🔞💯
یزدان اشراف زاده مردی ثروتمند و قدرتمند که روحیه خشن و به شدت سردی داره که منشا اون یک اختلال روانی هست که به شدت خطرناکه و این بین پای ایلماه دختری ساده و مهربون رو وسط می کشه و یزدان عاشق اون میشه و برای به دست آوردنش دست به هرکاری می زنه حتی ...🔞💦
https://t.me/+uUj3WJeenos4YjM0
https://t.me/+uUj3WJeenos4YjM0
ورود افراد زیر 20 سال به شدت ممنوع❌🚫
3800
Repost from N/a
00:02
Video unavailable
_ حالا کارت به جایی رسیده که از دست من قرار میکنی هرزه کوچولو؟♨️❌🔞
بین پام نشست و #کاکتوس کلفتیو رو ب*شتم تنظیم کرد.
_ آقا گوه خوردم
قلم پاهامو میشکونم...نکن تورخدا میمیرممم🌵🍑💦
نیشخندی زد و به زیر دستش اشاره کرد. دیلدو کلفتی تو حلقم رفت و چسبی رو دهنم گزاشته شد.👄
خیره به صورت کبودم، تو یه حرکت کل کاکتوسو #داخلم فشار داد و بدون معطلی محکم و جنون وار تو ک*م عقب و جلو میکرد.🍓🍆💧
_ میبینی جنده ک..ص*ت دیگه بدرد کردن نمیخوره
اووففف ببین چه خونی راه انداختی⛓🩸🧸
خنده کریحی کرد و حرکت دستاش #تند تر شد
https://t.me/+fdl05oSu1WM2YjZk
https://t.me/+fdl05oSu1WM2YjZk
جانان دختری که از داخل مهمونی دزدیده میشه و گیر یه خلافکار روانی میوفته که......😱❌
#فیتیش_دردناک🔞 #تریسام_تحقیری🔞
۱۲ ظهر پاک شه🌞
👍 1
5000
#نیمه_مست
#پارت۱۵۸
دست روی گردن میلاد گذاشت و سرش رو به پایین خم کرد.
اونقدر این کار رو کرد تا کامل سرش رفت داخل تایر ها و دیگه عملاً همون دید محدودش هم ازش گرفته شد.
پاش رو برد بالا و کف کفشش رو روی باسـن میلاد دایره وار کشید و ضربه های آرومی روی همون محیط دایره مانندی که درست کرده بود یا کفشش میزد.
روی زانو نشست و دست روی لمبره های میلاد کشید و دو دستش رو بالا برد و با شدت اسپنک محکمی بهش زد و باعث شد میلاد توی جاش بپره.
دست دو طرف کش شورتش گذاشت و تا زانو به ضرب کشیدش پایین.
دوباره یکمی نوازش وار دستش رو روی پوستش کشید و بعد دوباره اسپنک های محکمش رو زد.
دوباره بلند شد و شلاق چند رشته رو برداشت و اولین ضربه رو که زد صدایی از میلاد بلند نشد.
- نشنیدم!
اخطار داد و میلاد با صدایی که از اون زیر خفه به گوش میرسید براش شمرد.
- یک..
هومی برای تأیید و این که نشون بده راضیه کشید و ده ضربه رو هم اینجوری و به همون ترتیب قبلی زد.
❤ 42❤🔥 6👍 1🔥 1💯 1🍓 1
29802
Repost from " تبادل شبانه "🎀
00:03
Video unavailable
#گی #گی #گی #گی
شیاطین بخاطر مشکلی که با پدرِ پسره دارن، اونو گروگان میگیرن و بهش تجاوز میکنن....
#پارت_اینده
صدای ترسناک مرد توی گوش پسر جوان پیچید:
_از پذیراییمون لذت میبری هرزه؟
اون بابای عوضیت میدونه پسرش چطور توی توی کامِ شیاطین غرق میشه و لذت میبره؟
تن پسر جوان لرزید و جرات نکرد حرفی بزنه و شیطان بزرگ پشت سرش قرار گرفت و خودش رو با یه ضرب وارد پسر کرد و پسر از درد فریاد زد و شیطان خندید:
_لذت ببر هرزه، این تازه شروعشه، سو'راخت باید منتظر یه ارتشِ دی*ک کلفت باشه....
🔞🔞🔞🔞
https://t.me/+N-l2pLpZZl84Zjg0
https://t.me/+N-l2pLpZZl84Zjg0
5400
Repost from " تبادل شبانه "🎀
00:01
Video unavailable
دوتا برادر حشرى كه بعد از مدتها عشق بچگيشونو ميبينن و مجبورشون ميكنن تا ليتلشون بشه و….🧸🎀
پاهای آرتا رو باز میکنم و زبونمو روی کشاله رون پسر کوچولوی بیناجنسم میکشم
_دکتر کوچولومون پریود شده؟😈🍆
با خجالت پاهاشو بهم فشار میده که نوار بهداشتیشو باز میکنم و انگشتمو لای ک*ص ورم کردش میکشم
_نکن ددی پریودم
سیلی به بهشتش میزنم و زبونمو روی کی*رش میکشم که...🔞💦
https://t.me/+WxFbGM5mAB01MzRk
https://t.me/+WxFbGM5mAB01MzRk
پسر کوچولوی بیناجنسی که هربار پریود میشه ددی هاش...🍑🏳️🌈
5400