cookie

ما از کوکی‌ها برای بهبود تجربه مرور شما استفاده می‌کنیم. با کلیک کردن بر روی «پذیرش همه»، شما با استفاده از کوکی‌ها موافقت می‌کنید.

avatar

کانال اشعارمحفل شعر اوا

نمایش بیشتر
پست‌های تبلیغاتی
6 036
مشترکین
-2524 ساعت
-4547 روز
+2 48330 روز

در حال بارگیری داده...

معدل نمو المشتركين

در حال بارگیری داده...

دکلمه آدم بودیم. داشتیم زندگی مان را می کردیم. ماشینی تر که شدیم، "سیما"ها یا در نقاب رفتند یا پشت فاصله ها گم شدند. شدیم گاهی دیدار امواج "صدا " ، به "الو ... خوبی؟  چه خبرها"ی هم ، دلمان خوش بود! بعدتر ، صدا هم مثل سیما ، خاموش شد و پشت کلمات کمرنگ و بی روح "چت" ، فرو رفت... حالا، دخترم برای مادر ، یعنی یک صفحه چند اینچی و چند کلمه ساکت: " سلام مامانی. قربونت برم. خوبی؟ دارم میرم سالن. امروزم نمیرسم بیام بهت سر بزنم. قرصاتو بخوری ها . می بوسمت." صبح بخیرها و شب بخیرها هم ، سر به سکوت فرو بردند و حتی قهقهه ها حنجره را ترک و به چندتا "هاهاهاها" بدل شده اند! دلمان برای صداهای هم ، تنگ شده است. یادم نیست صدای مادرم از کی اینقدر پیر و خسته شده که نشنیده ام. قیافه بابا را ، وقتی که پر کشید ، چند ماهی می شد ندیده بودم . از این همه سکوت سرد ، از نگاه های شیک و آهنی قاب عکس ها ، کی دست برخواهیم داشت؟ بچه ها ، در اتاقهایشان آنقدر گوشهایشان را به هندزفری بسته اند که از آشپزخانه پی ام می دهم که: "شام آماده س. بیایید سر میز ؛ !!!" درست نفهمیده م ، کی صدای پسرم دورگه شد!!! گاهی چشمانم را می بندم و صدای مادرم را که اسمم را صدا می کرد در ذهنم می سازم. دلم برای صداها ، تنگ شده است.تارهای صوتی هم دارند یخ می زنند مثل نگاهها ، مثل دستهای سرد دور از هم ، مثل آدم‌های یخی نِتی ... کمی هم به دیدن هم برویم.کمی هم با هم حرف بزنیم. لطفا؛ #محبوبه_احمدی
نمایش همه...
👍 1
ببخش ای عشق اگر دیگر به روی تو نمی خندم به غیر از خود به هر شاخ شکسته دل نمی بندم ببخش ای روزگار بی مروت با تو هم قهرم کشاندی با خودت هر جا مرا آواره در شهرم چشاندی زهر تلخت را به جانم روز و شب هردم مداوم درد میدادی ، عذابم را نکردی کم گمان کردم پس از شبهای تاریک آفتاب آید عزیزی که همیشه می گذارد پا به خواب آید سرابم ، گرگ و میشی خالی از جنبنده ای پیدا زمینی بی تکاپو با مسیری سخت و جانفرسا گذشتم از خودم از شور و احساسم جوانی را بریدم رشته های آرزوهای نهانی را زنی که برنخواهد گشت دیگر لای آدم ها زده مُهر امیدش را به سنگ فتنهٔ غم ها فراری ام از احساسی که بر من راه می بندد از این قایم شدنها پشت این صورت که می خندد ببین بیخوابیِ باد است لای موی من رقصان کنارش آب برکه دورِ خود می پیچد و حیران منم آن ماهی تنها ،  که در مرداب افتاده بدون جفت مانده بیخبر از غصه جان داده در این تابوتِ تنهایی که روی دستها مانده زمانی پیشتر ، واگویه هایم را فلک خوانده شدم یک خاطره ، یک یادِ رفته در جهانی دور که می ریزد به رویم خاک غم تاریکیِ این گور نگاهم خیره بر فنجان بی فالی که باطل شد و این امید واهی ، کشت دل را آه قاتل شد چه ماندی ای دلِ مرده بخواب آسوده تا محشر که قاتل بر نمی گردد محلِ جرم خود دیگر شدم سرباز تنهای زمین خورده در این شطرنج کتابِ قصه ای هستم پُر از مضمونِ درد و رنج پریش و گُم میان سایه های گاه و بی گاهم شبیهِ سوزنی افتاده در انباری از کاهم مرا چون لنگهٔ کفشی اضافی دیدی و تیپا ؛ زدی بر من که یعنی نیستی ، لایق برای پا به پای لنگ خود قاصد شدم بر مرگ خاموشم پس از این با هوای بی کسی هایم هم آغوشم شکستم عهد و پیمانی که اصلا اعتبارش را نبست او که نهاده روی قلبم درد و بارش را و قلبم صخره ی سنگی شده در عمق ویرانی به شانه میکشم تا زنده هستم صدپشیمانی و گاهی پونه ای می رویَد اینجا تا بپوشاند مرا در بستر بی خار و  خوشبختی
نمایش همه...
👍 1
00:07
Video unavailableShow in Telegram
7.01 KB
👍 1
00:05
Video unavailableShow in Telegram
4.23 KB
Photo unavailableShow in Telegram
ماشالله 👌👌🧿🧿🧿🧿
نمایش همه...
1
Photo unavailableShow in Telegram
شروع شعرخوانی گروه
نمایش همه...
1
در دل سنگت اگر جا نشوم می میرم یا به دیدار تو ، امضا نشوم می میرم چشم تو آینه ی، روز و شبم می باشد من اگر ، در تو تماشا نشوم می میرم خواب آشفته ی  شبهای پریشانم اگر من در آغوش تو رویا نشوم می میرم یا اگـر نیم نگاهی ،  به منِ دل مُـرده نکنی و ، به تو احیا  نشوم ، می میرم گم شدم در پسِ گیسوی شبت باورکن بزنی شـانه  و  پیدا  نشوم ، می میرم منم آن ماهی و آغـوش تو شد دریایم عاقبت ، راهیِ دریـا نشوم ،  می میرم کهنه رازم ، کـه میـان دلِ تـو پنهـانم از زبانت اگـر افشـا نشـوم ، می میرم دوستت دارم و ، میدانی و میدانم که؛ نذرِ جـانِ تو ، مُهَیـا نشوم ، می میرم آفتابی که به ، گرمای تو جان می گیرم گیرِ شب باشم و ، فردا نشوم می میرم مثل یک سـروِ خرامان ،دل ما را بردی بوته ی "پـونه" ام  اَفرا نشوم می میرم #افسانه_احمدی_پونه #شماره_ثبت۱۲۶۱۹۹ 🍃🍂🍁🥀❤️🥀🍁🍂🍃 🥀🍂محفل شعر و آواز🍂🥀 🎶دوستان ارجمند همگی دعوتید به 🎶         🎶   محفل شعر و آواز  🎶          👇👇👇👇👇👇👇 @mahfelsheroava                   💞💓💕
نمایش همه...
👏 1
اجازہ هست بگویم ڪہ دوستت دارم؟ اجازہ هست بگویم تویے ڪس و ڪارم؟ اجازہ هست بگویم ڪہ عاشقت شدہ ام؟ ڪہ ناز چشم سیاہ تورا خریدارم اجازہ هست بگویم ڪہ بینواے توأم؟ وَ از فراق جمال تو ماہ بیمارم اجازہ هست ببویم ز عطر گیسویت؟ ڪنون ڪہ در سر ِ زلف تو من گرفتارم اجازہ هست زنم بوسہ جاے پاے تو را؟ تو شاہ شهرے ومن چون گداے دربارم اجازہ هست بگویم ڪہ بے قرار توأم؟ تویے قرار دل من تویے تو دلدارم اجازہ هست؟ ببخشید دوبارہ مے پرسم اجازہ هست بگویم ڪہ دوستت دارم...؟ #مهناز 🍃🍂🍁🥀❤️🥀🍁🍂🍃 🥀🍂محفل شعر و آواز🍂🥀 🎶دوستان ارجمند همگی دعوتید به 🎶 🎶 محفل شعر و آواز 🎶 👇👇👇👇👇👇👇 @mahfelsheroava                   💞💓💕
نمایش همه...
2
🚨🚨🚨🚨🚨🚨🚨🚨🚨🚨🚨 📌سلام سلام دوستان، دوستان بهتر از جان 🎙تنها صداست که میماند🎙🎙🎙 و امان از صدای او که ابدی شد در گوشِ من ❤️❤️❤️❤️ ⚡️⚡️⚡️⚡️⚡️⚡️⚡️⚡️⚡️⚡️⚡️ 📣📣📣کانال محفل شعر وآوا📣📣📣 🧬دعوتین به جرعه‌ایی آرامش در کنار هم ❤️🔥❤️🔥"آوازخوانی"🔥❤️🔥❤️ ❄️🎸 شعر 🎸❄️ 🌈🎧 بزم موسیقی 🎧🌈 ☀️ دکلمه ☀️ 🌍هر روز اجرای آنلاین شعر و دکلمه و آواز🌍 شروع تایم:  0️⃣0️⃣ 🦋 2️⃣2️⃣ پایان تایم:   0️⃣0️⃣ 🦋 4️⃣2️⃣                🌎لیدر برنامه🌎                🔤🔤🔤🔤🔤🔤 🎧🎧🎧زیر صدا🎧🎧🎧      🔤🔤🔤🔤🔤🔤 ❤️از دوستانیکه اهل "شعر" و"آواز" هستند،و شعر و دکلمه دوست دارن   دعوت میکنیم تا از اجرای زیباشون لذت ببریم🔣✈️🔣✅ 🌐حضور شما مزین این محفل خواهد بود 1️⃣4️⃣0️⃣3️⃣🔤0️⃣3️⃣🔤2️⃣5️⃣ 1403/03/26 لینک گروه محفل آوا ⬇️⬇️⬇️⬇️⬇️⬇️ https://t.me/+G4Ux-vMn2Qw4NGVk
نمایش همه...