The moon and me!
خُنُک آن قمار بازی که بباخت آنچه بودش بنماند هیچش اِلّا هوس قمار دیگر... . تبادل نداریم. واسه حرف زدن: https://t.me/BluChtBot?start=60a0af09b8d5aa818941
نمایش بیشتر689
مشترکین
+224 ساعت
+137 روز
+12630 روز
توزیع زمان ارسال
در حال بارگیری داده...
Find out who reads your channel
This graph will show you who besides your subscribers reads your channel and learn about other sources of traffic.تجزیه و تحلیل انتشار
پست ها | بازدید ها | به اشتراک گذاشته شده | ديناميک بازديد ها |
01 "حقیقت این است: فرودگاه ها، بوسه های بیشتری از سالن های عروسی به خود دیده اند! و دیوار بیمارستان ها، بیشتر از عبادتگاه ها دعا شنیده اند. به راستی چرا اینگونه ایم؟ همه چیز را موکول میکنیم به زمانی که چیزی در حال از دست رفتن است." | 1 146 | 31 | Loading... |
02 Hold my hand
In other words
Baby, kiss me. | 110 | 1 | Loading... |
03 Media files | 115 | 4 | Loading... |
04 بعدا؟ بعدا دیگه این آهنگا قدیمی شدن تا برام بفرستی. | 137 | 5 | Loading... |
05 بعدا؟ بعدا دیگه اونقدر جوون نیستم که این ذوق و اشتیاق رو برای دوست داشتنت داشته باشم. | 136 | 4 | Loading... |
06 بعدا؟ بعدا دیگه برام مهم نیستی و دلم نمیخواد باهات حرف بزنم. | 145 | 7 | Loading... |
07 درسته از ماهیا میترسم، ولی کاش یک ماهی کوچک توی یک اقیانوس بزرگ بودم. رها و آزاد و بیغم و غصه. | 176 | 1 | Loading... |
08 ^-^ | 178 | 2 | Loading... |
09 «بعضی چیزها نمیتوانند ادامه داشته باشند؛ اما هیچگاه نیز به پایان نمیرسند.»
آلبر کامو | 159 | 10 | Loading... |
10 شاید دلم بخواد یک زبان هم یاد بگیرم، بدون اینکه بخوام تو اون کشور زندگی کنم. | 181 | 0 | Loading... |
11 کاش انقد مضطرب نشم برای بعضی چیزایی که گذشته.🙏🏼 | 181 | 1 | Loading... |
12 میخوام یک تصمیم ناگهانی هم بگیرم وسط بحثم: میرم درس بخونم. | 191 | 1 | Loading... |
13 یکی از فکرایی که چنددقیقه پیش اومد به ذهنم هم جالب بود. داشتم فکر میکردم نیاکان من (نیاکانی که دیگه تو غار زندگی میکردند😂) شغلشون چی بوده بیشتر؟ شکار یا نگهبانی یا نمیدونم. شاید همه رو با هم انجام میدادن؟ | 180 | 0 | Loading... |
14 مثلاً اینکه: دلم میخواد دوباره لباس سفارش بدم ولی چون حس میکنم فری سایزش ممکنه برام گشاد باشه یا خیالِ اینکه میرم حضوری میخرم، دارم طولش میدم. | 179 | 0 | Loading... |
15 مثلاً اینکه من توی قسمت سرچهام، چنل های مورد علاقه ام رو داشتم تا به محض اینکه خواستم چنل ها رو چک کنم، اونا جزء اولین ها باشن. | 166 | 0 | Loading... |
16 دلم میخواد راجع به رندوم ترین موضوع دنیا صحبت کنم. و خب نمیدونم چی میتونه باشه. | 164 | 1 | Loading... |
17 هنوزم میتونم زندگی ای بسازم که تا ابد بخوام تکرارش کنم. | 155 | 2 | Loading... |
18 پیام نیچه به ما این بود که زندگی را به گونه ای زندگی کنیم که تا ابد بخواهیم آن را تکرار کنیم؛ زندگی را با کمال زندگی کنید و در وقت مناسب بمیرید؛ هیچ جایی از زندگی را بدون زیستن پشت سر نگذار.
-اروین د یالوم | 975 | 15 | Loading... |
19 تصمیم گرفتم واسهی دوران بازنشستگیم برم توی یک روستای سرسبز و آروم زندگی کنم. | 186 | 1 | Loading... |
20 - | 187 | 0 | Loading... |
21 اپیزود آخری که از جافکری منتشر شده، حسابی من رو با اون رفتارم که هربار از خودم میپرسیدم "آخرش که چی؟" رودررو کرد. | 184 | 1 | Loading... |
22 اپیزود آخری که از جافکری منتشر شده، حسابی من رو با اون رفتارم که هربار از خودم میپرسیدم "آخرش که چی؟" رودررو کرد. | 1 | 0 | Loading... |
23 داشتم فکر میکردم که جنس دوست داشتن خودم رو چطوری توضیح بدم که چشمم خورد به بک گراندم؛ یک آسمانِ پر از ستاره و سیاره که یک شهاب سنگِ(؟) پرنور داره ازش گذر میکنه. من اون شهاب سنگم تو زندگیم. پرنورتر، مشخص تر و در حال گذر. خودم رو دوست دارم چون کاراکتر اصلی زندگیمم. چون خودم رو مثل یک ماجراجویی میبینم که باید کشفش کنم، خوشحالش کنم، همراهش باشم. بشناسمش و شناخت منجر به دوست داشتن از جنس خاصی میشه و بله، من خودم رو دوست دارم.( حتی اگر بعضی روزا بهش سخت گرفتم و عصبی شدم، این چیزی رو تغییر نمیده.) | 39 | 1 | Loading... |
24 چقدر از خودت خوشت میاد و چرا؟ | 33 | 0 | Loading... |
25 داشتم فکر میکردم که جنس دوست داشتن خودم رو چطوری توضیح بدم که چشمم خورد به بک گراندم؛ یک آسمانِ پر از ستاره و سیاره که یک شهاب سنگِ(؟) پرنور داره ازش گذر میکنه. من اون شهاب سنگم تو زندگیم. پرنورتر، مشخص تر و در حال گذر. خودم رو دوست دارم چون کاراکتر اصلی زندگیمم. چون خودم رو مثل یک ماجراجویی میبینم که باید کشفش کنم، خوشحالش کنم، همراهش باشم. بشناسمش و شناخت منجر به دوست داشتن از جنس خاصی میشه و بله، من خودم رو دوست دارم.( حتی اگر بعضی روزا بهش سخت گرفتم و عصبی شدم، این چیزی رو تغییر نمیده.) | 1 | 0 | Loading... |
26 اومدم بهتون خبر بدم ماه امشب خیلی قشنگه. :) | 238 | 0 | Loading... |
27 remember to stop
comparing yourself to
others because no one
can play your role
better than you. | 271 | 2 | Loading... |
28 جریان زندگی رو توی این عکسا میبینم. | 280 | 0 | Loading... |
29 Media files | 273 | 0 | Loading... |
30 آنچه انکار میکنی، تو را شکست میدهد؛
آنچه می پذیری، تو را تغییر میدهد.
-کارل گوستاو یونگ | 1 402 | 57 | Loading... |
31 یه کوچولو که به هر آدمی نزدیک میشی، میبینی که هر کسی حداقل با یه ترومای عمیق داره میجنگه. آدمها واقعا گناه دارن.
:Pandasapiens | 262 | 5 | Loading... |
32 خب منم نمیفهمم الانت رو، ولی اگر توضیح میدادی و یا از خودم میپرسیدی، شاید شرایط جور دیگه ای پیش میرفت. و من مسئول سوءتفاهمهات نیستم. | 284 | 8 | Loading... |
33 دوست خوب خیلی مهمه. همونجا که دارید تبدیل به اون هیولا میشید دستون رو میگیره و برمیگردونه به زندگی. بهتون یادآوری میکنه چی بودید و چی میتونید بشید. و درست می شه همون مهتاب توی یک شب تاریک. | 444 | 17 | Loading... |
34 نوشته بود، مواظب باشید در جنگ با هیولاها، شما هم به هیولا تبدیل نشید. | 305 | 10 | Loading... |
35 خودمم حس میکنم همینطور باشه ولی با این حال دلم میخواد تا اون مرحلهی پرآرامشش برسم و تجربه کنم. (: | 349 | 0 | Loading... |
36
https://t.me/themoon_me/1281
به عنوان کسی که ۷ساله دارم تنهایی زندگی میکنم میخوام بگم که آره اولش اونجور که فکر میکنی جذابه ولی بعد کمکم سخت میشه، خیلی هم سخت میشه ولی بعد از یکی دوسال که بهش عادت کردی دیگه اصلا سخت نیست، بلکه پر از آرامشه؛ منتها دیگه بیرون اومدن ازش خیلی خیلی سخته...
البته این فقط یک تجربهی شخصیه | 353 | 1 | Loading... |
37 خب نظرتون چیه حرف بزنیم؟
https://t.me/BluChtBot?start=60a0af09b8d5aa818941 | 312 | 1 | Loading... |
38 من وقتی دارم با یکی از آدم های مهم زندگیم حرف میزنم اینطوریه که "هی بیا یک کشف جدید راجع به خودم انجام دادم:)"
عجیبه که اینجا رو هم امن دونستم و اینطوری صحبت کردم. (درحالی که آدمایی که توجه نمیکنند یا حرف نزدم باهاشون، ناامنند برام.) | 315 | 0 | Loading... |
"حقیقت این است: فرودگاه ها، بوسه های بیشتری از سالن های عروسی به خود دیده اند! و دیوار بیمارستان ها، بیشتر از عبادتگاه ها دعا شنیده اند. به راستی چرا اینگونه ایم؟ همه چیز را موکول میکنیم به زمانی که چیزی در حال از دست رفتن است."
بعدا؟ بعدا دیگه اونقدر جوون نیستم که این ذوق و اشتیاق رو برای دوست داشتنت داشته باشم.
درسته از ماهیا میترسم، ولی کاش یک ماهی کوچک توی یک اقیانوس بزرگ بودم. رها و آزاد و بیغم و غصه.
Repost from دِژاوو
«بعضی چیزها نمیتوانند ادامه داشته باشند؛ اما هیچگاه نیز به پایان نمیرسند.»
آلبر کامو
شاید دلم بخواد یک زبان هم یاد بگیرم، بدون اینکه بخوام تو اون کشور زندگی کنم.