2 108
مشترکین
اطلاعاتی وجود ندارد24 ساعت
+337 روز
+13930 روز
- مشترکین
- پوشش پست
- ER - نسبت تعامل
در حال بارگیری داده...
معدل نمو المشتركين
در حال بارگیری داده...
Repost from N/a
00:02
Video unavailable
#گی_تریسام_پلیسی_مافیایی
همه دور میز نشسته بودیم و داشتیم درباره ی ماموریت جدید بحث میکردیم که دست فراز رو روی رونم حس کردم و و بعد با روتا انگشت روی رونم حرکت کرد و در یک آن دستشو رو عضوم گذاشت🔞🔞✨✨
و شروع به نوازش کرد که نفس تو #سینم حبس شد🔥 و هر کاری میکردم دست برنمی داشت و حالم رو خراب می کرد🔞🔥 نزدیک #ار.ضا بودم که جلسه تموم شد و سریع دستشو گرفتم و سمت دفتر کارم بردمش سریع در رو قفل کردم و روی میز درازش کردم🔞
https://t.me/+9E7P9-2bm2UwMGE0
https://t.me/+9E7P9-2bm2UwMGE0
۸ صبح پاک شه 🌞
0.37 KB
100
Repost from N/a
00:15
Video unavailable
جیغ کشیدم که #سرنگو از گردنم دراورد. برای اینکه نفسم قطع نشه #دستگاه اکسیژن رو روی دهنم گذاشت.💉🫧
ــ آروم #نفس بکش!
با بغض نگاهش کردم که دونه به دونه لباس هام رو دراورد. با ملایمت دستی روی #شکم برهنم کشید.
بدن کرختم رو صاف کرد و سرنگ بزرگ تری اورد و از اسپرم خودش #پرش کرد. با التماس نگاهش کردم که لباس زیرم رو دراورد.🥺🔞
نوازش وار دستی به رونم کشید و با لحن #خشن و خشداری زمزمه کرد
ــ وقتی از رابطه میترسی مجبورم این طوری #حاملت کنم!♨️💦
میخواستم التماسش کنم، نمیخواستم از یه خلافکار حامله بشم!
با #فرو رفتن سرنگ تو رحمم...
#part_38_hot🔥🍃 #serch_kon❌
https://t.me/+MW2C5tBxSspmNjNk
۸ صبح پاک شه🌞
!!2323445video.mp49.34 KB
100
Repost from N/a
00:03
Video unavailable
#مافیایی 💦 #ارباب_برده 👙 #خشن 😈
گیره های ویبراتور رو به نوک سینه هاش زد و روی آخرین درجه گذاشتش.
با #لذت بهش نگاه کرد.
بدنش میلرزید و کمرش رو محکم به تخت میکوبید.
#سینه هاش تکون میخوردن.
+خوبی کوچولو؟
-لعنت.. لعنت بهت.. اههه..
#دیلدو رو برداشت و روشنش کرد.
صداش که بلند شد دایانا ترسیده سرش ر و تکون داد
-صدای چی بود؟
دیلدو رو داخلش کرد.
+خیلی خوشم نمیاد که چیزی به غیر از خودم داخلت باشه.. ولی خب تنبیهه دیگه.
-لعنت بهتتت.. اذیتم نکن.. لط.. لطفااا
دایانا هق هقی کرد. #اشکاش از شدت لذتی که بهش وارد میشد پشت هم پایین میریخت. متیو بی طاقت بوسیدش. پیچ و تاب بدن سفیدش، صدای ناله هاش. لبهای قرمزش. واقعا دلتنگش بود..
+کوچولوی #هورنی!
+بیبی گرل.. دختر خوب من.
کی میدونست دختری که گروگانش گرفتم تا پولم رو پس بده، من رو.. رئیس مافیا رو اینطوری به زانو دربیاره؟https://t.me/+Tf1S8rWR6gwxYmRk https://t.me/+Tf1S8rWR6gwxYmRk
tumblr_7a6065ab29b072a8ab89468363987989_a0b556ee_400.gif.mp40.33 KB
300
Repost from N/a
00:11
Video unavailable
مردی قدرتمند قاتل دخترشو میندازه دیونه خونه و یکی و اجیر میکنه تا باهاش بازی کن‼️🔥
#گی_خشن🏳️🌈❤️🔥
با #ترس خودش و عقب کشید
_تو...تو کی هستی؟...
حرفش با #خیمه زدن مرد رو #تنش نصفه موند 😰
_#عوفف #کرد*نی تر از اون چیزی که فکرش و میکردم هستی #کوچولو😈💦
#دست و پا زد خودشو نجات بده اما با #پاره شدن لباسش #نفسش حبس شد😭💢
_انرژیت و نگهدار که تا صبح قرار #زیرم #جر بخوری جن*ده😏🔞
صدای #جیغش با #کوبیده شون #لبای مرد رو #لباش خفه شد...با #خشونت به جون #لباش افتاد
#لبش و گاز گرفت تا ولش کنه که با یهوی وارد شدن #عضو بزرگش تو #سور*اخ #تنگش #ناله ی بلندی سر داد😨🍆
https://t.me/+lxgjOSUreWFkNTQ0
https://t.me/+lxgjOSUreWFkNTQ0
6.08 KB
300
Repost from N/a
سکـ. ـس هـ. ـات دختر پولدار با پسر فقیر🤤💢
https://t.me/+WfPyFHVT_iw1ZDU0
دختره هر شب از خونه فرار میکنه تا با پسره سکـ.ـس کنه😈💦💦
1200
Repost from 🐇گسترده نگاره( دومی)🐣
-امشب من نه.. قراره دیلدو ارضات کنه...
تا میان فرار کنم دست #پاهامو به تخت میبنده و ویبراتورو با واژنم تنظیم میکنه
-تا صبح #ارضا میشی... مفهمومه؟؟
جیغ میکشم و تقلا میکنم که سیلی بهم میزنه
-صدات در بیاد دهنتم پر میکنم #بیشرف... برو خداتو شکر کن نمیدمت زیر سگام
دکمهی ویبراتورو میزنه و با برخوردش به جوچولم آهی میکشم که...
https://t.me/+8jIoySllIxkyMGE0
https://t.me/+8jIoySllIxkyMGE0
دختره رو تا صبح، با دستای بسته به ویبراتور میبده تا ارضا بشه، ولی...💦🔞
1100
Repost from N/a
00:12
Video unavailable
#پارت_1 👅💦
-- اووووف ببین چقد نوک ممه هات سیخ شده واسم!
نوک ممه هامو فشار داد که ک**یز بزرگش کم کم سیخ شد.
خم شد روی میز و به بهشت ابدارم که حسابی خیسه خیس بود دستی کشید.
- اووووم چقدر خیس شدم اوووف
اروم اروم انگشتمو وارد هلوم کردم و چوچلمو مالیدم که تو یه حرکت کاری کزد که جیغ بلندی کشیدم و....🔞💦❌
https://t.me/+jZ4ESLJD6oYwYjg0
https://t.me/+jZ4ESLJD6oYwYjg0
1پاک✅
1.24 MB
900
Repost from گسترده نگاره سومی😍🧿
#وانشات💦🔥
انگشت هام روی #باسن خوش تراش مایک لغزیدن و راه خودشون رو پیدا کردن. #دستم رو محکم دور سوراخ باسنش چرخوندم و تفی روی #انگشت فاکم انداختم.
دیکم هر لحظه #بزرگتر می شد. انگشت فاکم رو #داخل باسنش گذاشتم. ناله ریزی از دهنش بیرون اومد.
لیسی به باسنش زدم. #زبونم رو دورانی دور باسنش چرخوندم آب دهنم کل #باسنش رو خیس کرده بود.
بی طاقت آه کشید.
مایکل: - شروع کن.
پوزخندی روی لبم نشست. داگ استایل شد و از دیدن باسن بزرگش که مقابل چشمم هست خودم رو بهش مالیدم.....
https://t.me/+w3V20-IUUS0xMGU8
https://t.me/+w3V20-IUUS0xMGU8
1000
Repost from تبادل (اکانت بزرگه)💖
#گی. #هات🔥💦
محکمتر توی #سوراخ اراد ضربه زد که اراد از درد و لذت ملافه رو چنگ زد و اهی کشیدکه غیاث صورت اراد رد برگردوندسمت خودش و لبشو روی لب اراد گذاشت و تند تر ضربه زد.
#سوراخ اراد دور #دیک غیاث تنگ تر شد د غیاث اهی کشید و اراد که نزدیکاومدنش بود نفساش تند تر شد و غیاث گردن اراد رو بوسید و ....🔞💦
https://t.me/+lCO2IgPVEgkzZDg0
https://t.me/+lCO2IgPVEgkzZDg0
700
Repost from N/a
دوست دخترش رو توی باشگاه ارضا میکنه🙈💋
https://t.me/+Yyawj06l-wViNWY0
🤍💋🤍💋🤍💋🤍💋🤍💋🤍💋🤍
با حس #درد زیر #شکمش، لب پایینی اش را #گاز گرفت. نگاهی به سوگند انداخت و گفت
+ آییی سوگند
#انگشت سوگند با #سرعت بیشتری #جلو و #عقب شد که پاهای سودابه بیشتر به #لرزش افتاد.
+ ایی.. الان... الان #ارضا میشم
_ جان... بیا... بیا عزیز سوگند
با صدای قدم های کسی که به رختکن نزدیک میشد، هر دو با ترس وارد یکی از #حمام ها شدند.
https://t.me/+Yyawj06l-wViNWY0
لزبینلاو♡ مجموعه گوزن ♡ پارت واقعی
۱۲ شب پاک شه 🌞
1800