cookie

ما از کوکی‌ها برای بهبود تجربه مرور شما استفاده می‌کنیم. با کلیک کردن بر روی «پذیرش همه»، شما با استفاده از کوکی‌ها موافقت می‌کنید.

avatar

𝗧𝗘𝗟𝗠𝗔

توآهِ‌مَـنی‌اِشتِباهِ‌مَـنی‌چِگونِه‌هَنوزاَزتـو‌می‌گویَم پَناهِ‌مَـنی‌تِکیه‌گاهِ‌مَـنی‌‌کِه‌زِمزِمه‌اَت‌ماندِه‌دَرگوشم 𝐒𝐭𝐚𝐫𝐭= 𝟏𝟒𝟎𝟐 𝟏 𝟏𝟔

نمایش بیشتر
پست‌های تبلیغاتی
514
مشترکین
+11424 ساعت
+1337 روز
+20030 روز

در حال بارگیری داده...

معدل نمو المشتركين

در حال بارگیری داده...

Repost from N/a
دستشو رو #کمرم گذاشت و خودشو بهم #چسبوند: - ازم نترس #کشیش کوچولو!📿 فقط یه شبو با من باش! ⚡️ _ چی داری میگی؟ بهم نزدیک‌تر شد و با چشمای #قرمز و #خمارش گفت:🩸 + #هاجیمه، تو خیلی #خوشمزه به نظر میای! اون چش شده؟ قرارمون این بود که اون عاشق یه زن بشه نه من!💥😵‍💫 سرشو تو #گردنم فرو‌ برد و #زمزمه کرد: _ چرا زودتر #نفهمیدم؟ تو همونی که ۷۰۰۰ سال #دنبالش بودم‼️ https://t.me/+-L2EUjsHU5VmMWJk https://t.me/+-L2EUjsHU5VmMWJk #شیطان_می‌خواهد_عاشق_شود! • ساعت ۱۵ پاک کن 🩵
نمایش همه...
Repost from N/a
علی یاسینی عشقشو کشته؟😱🩸🔪 عسل:چیشده ماهور د بگو ببینم درست حرف بزن بفهمم چی میگی از آبان #خبری شده؟...😱 ماهور :از #آگاهی زنگ زدن گفتن یه #جنازه پیدا کردن!...☠💀 .... درو با #شدت باز کردم 💥 .. منظورتون چیه جناب سروان؟..😵‍💫 ... متاسفم اما باید برای #شناسایی‌جسد تشریف ببرید داخل!..🩸🩸 صدای ماهور از #سرد‌خونه میومد که می‌گفت نه تو ابان من #نیستی😭😭😭 #علی_تو_چیکار_کردییی_خدا_ازت_نگذرههه🔪🩸 https://t.me/+rd7WMKmfKzxhYmJk https://t.me/+rd7WMKmfKzxhYmJk
نمایش همه...
Repost from N/a
-حق نداری بکشیش... اون زندس... نفس میکشه بابا... جسم بیجون رایانم گوشه‌ا افتاده بود و دیدن پدرم با تفنگ، ان هم بالای سرش قلبم را سرحه‌شرحه میکرد -برو کنار آریانا... من وظیفمه اون حیوونو بکشم -اون حیووون نیستتت... شما حیوونید... شماهایی که به هیچ کس رحم نمیکنین لعنتیااا هق میزنم و جلوی پاش میوفتم. شلوارش رو چنگ میزنم و التماس میکنم -توروخدا بابا... نکشش... اگه طوریش بشه... اگه بخوای بلایی سرش بیاری اول باید من‌و... دخترت‌و بکشیییی!! با اشاره‌ی سر، افرادش منو به زور از محوطه خارج میکنن و تقلاهای من بی فایدس. -ولممم کنینن... دست از سرم بردارین... رایانننن... https://t.me/+hRBsql6tH4IwNmNk رایان، پسری با جسم مُرده اما قلبی که همچنان ضربان داره... قلبی که برای دختر قصه، فرشته‌ی رایان میتپه... ۱۳
نمایش همه...
Repost from N/a
من دلارام رهاوند دختری 18ساله عضو اطلاعات که وارد باند مافیا شده و داره با دشمن همکاری میکنه! من کسی‌ام که پسر رئیس باند رو به خاطر اقدام به تجاوز به قتل رسوندم! آتیش خشم وجودم وقتی روشن میشه که میفهمم همین آدم‌ها مادرم رو به قتل رسوندن و برادر دوقلوم رو دزدیدن! حالا وقت انتقام از این باند رسیده تا دستگیر و روی چوبه دار ببینمشون. 🔥♨️🔞 https://t.me/+ftddv3Y9ByE3OTU0 ۱۰صبح
نمایش همه...
سلام و خوش آمد خدمت عزیزانی که جدید اومدن و به جمعمون اضافه شدن🥹🤍 پارتای اول هر دوتا رمان (برای تو و تلما)پین شده و میتونین به راحتی پیداشون کنین ری اکت هر پارت باید کامل بشه تا پارت بعدی توی چنل قرار بگیره و معمولا اگه کامل شدن ری اکتا خیلی طول بکشه به تمام عزیزانی که توی کامنتا همراهیمون میکنن و حمایت میکنن پارت میدم🤍🙂 اسم من فاطمه توی گپ خدمتتون هستم دوست داشتین میتونین بیاین و کنار همدیگه باشیم و با هم حرف بزنیم🫂🫠 گپمون👇 https://t.me/+FBWEHZkGznJmOTg0
نمایش همه...
👍 3
Repost from N/a
🧧 فن فیک: شیطان می‌خواهد عاشق شود! 🏮ژانر: عاشقانه، درام، فانتزی، یائویی 📜 خلاصه داستان: #معبد هیکارو، سال‌هاست که توسط #شیطانی تسخیر شده و تا به حال هیچ کشیش و راهبی نتوانسته با آن شیطان مقابله کند.🛡 در همین حال #کشیش_جوانی سعی می‌کند با اون ارتباط برقرار کند؛ اما #شرطی که شیطان می‌گذارد برایش غیر قابل درک است!‼️ https://t.me/+-L2EUjsHU5VmMWJk https://t.me/+-L2EUjsHU5VmMWJk • صبح پاک کن 🩵
نمایش همه...
Repost from N/a
امیرمقاره‌، پسری‌که‌جزسختی‌چیزی‌نکشید❌ مادرم به خاطر #غم اعتیادِ پدرم #فوت شد و تو خونه #خرابه‌ای من بودم و خواهر #بیچاره‌م و یه پدر #معتاد. پدرم زیاد #دووم نیاورد و مرد ولی دوستای #معتادش هر روز تو حیاط #خونمون بودن و #اذیت میکردن، منم سرکار میرفتم و از #میوه‌های مونده و کهنه برای شام #خواهرم میاوردم تا اینکه با رهام هادیان مدیر یه شرکت که تو مسابقات رالی شخص معروفی بود آشنا شدم و منو استخدام کرد...🥲👇🏻👇🏻👇🏻🏎 https://t.me/+F9vEggQomxhiYzRk
نمایش همه...
Repost from N/a
_به دروغ به من گفتی این بچه ی من نیست... ترسیدم هر قدمی که جلو میومد عقب رفتم به چشمای قرمزش و صدای خشنش که هر لحظه امکان سکته بودنش بود نگاه کردم... _جواب منووو بده...با اون چشمای بی پدرت به من زل نزن اینجوری _من...دروغ نگفتم فقط نخاستم بچه امو...ازم...بگیری. _توی لعنتی با یه اسم اومدی توی زندگی من، توو قاتل برادر من بودی اما من عوضی اومدم عاشقت شدم حالا بچه ای که از خون منه رو ازم قایم کردییی؟! بعد از هر حرفش https://t.me/+1OM_1KDV2qU4MDY8 ۲۴
نمایش همه...
👍 1
نمایش همه...
¹¹تا دیگه
نمایش همه...
یک طرح متفاوت انتخاب کنید

طرح فعلی شما تنها برای 5 کانال تجزیه و تحلیل را مجاز می کند. برای بیشتر، لطفا یک طرح دیگر انتخاب کنید.