🔞ﭼﺷﻣاﻧ ﺩﻟﺑﺭ🔥
دُختر بایٔد بَلَد باشٰه جٍوری آه آه کُنه پْسر هٰیٓچ کٖار نکّرده آ..بٰش بٖیاد♥🔞🔥
نمایش بیشتر8 585
مشترکین
-31124 ساعت
+9057 روز
+1 01330 روز
- مشترکین
- پوشش پست
- ER - نسبت تعامل
در حال بارگیری داده...
معدل نمو المشتركين
در حال بارگیری داده...
به محض سوار شدن توی ماشین خم شد و شروع کرد به بوسیدن لبهام… مثل یه عروسک کوکی خشکم زده بود.
داغ و نرم میبوسید و من ناخودآگاه چشمام بسته شد. تمام تنم شل شده بود که ازم فاصله گرفت و آروم صدام کرد…
- موژان میشه بازم ببوسمت؟
چشمای خمارم رو بهش دوختم و نفسهام کشدار شده بود. و اینبار با شدت بیشتری شروع به مکیدن لبهام کرد. پر قدرت و خیس…
گردنم رو نوازش میکرد و من چیزی تا ذوب شدنم نمونده بود. سعی کردم باهاش همکاری کنم که با صدای ضربهای به شیشه ماشین، از جا پریدیم…
https://t.me/khakestare_ddagh
100
100
Repost from N/a
- می…میخوای چیکار کنی؟
نگاهِ پر از نفرتش را به چشمهایم میدوزد:
- زبونت چرا گرفت؟ هوم؟
یکی تا همین دو ساعت پیش عین بلبل داشت چه چه چه میزد، تو نبودی احیاناً؟
با انگشت شست زیرِ چانهام را میگیرد:
- چه چه بزن قناری، زبون بریز تا زبونتو از تو دهنت بکشم بیرون! بدو…
لبهایم میلرزد و پلک چپم شروع به پریدن میکند.
نامحسوس تنم را عقب میکشم:
- من حرفامو… زدم! نمیتونی…نمیتونی اذیتم کنی!
ابرو بالا میدهد:
- اذیت؟ از کی تا حالا رابطه جنسی با محرمِ ادم شده ازار و اذیت؟
روی گونهام را نوازش میکند و من تنم میلرزد.
از کلامش نفزت چکه میکرد!
- همون قاضیای که جلوش با جزئیات داشتی ب*گا دادنمو تعریف میکردی، همون میتونه به جرم عدم تمکین برینه رو سر تا پات!
- تم…تمکین؟
تیلههای قیر مانندش روی صورتم میچرخد:
- نگرفتمت که بذارمت رو طاقچه!
نفمیدی هنو؟
تپشهای قلبم انچنان شدید و بلند بود که مطمئن بودم به گوشش رسیده است.
شالِ افتاده روی سرم را بالا میکشد:
- تیرت صاف خورده تو سنگ، اونی که بت گفت زیرِ پای من بخزی ملتفتت نکرده بود شاهکارِ دیوان سالار چه حرومزادهایه!
- من…
میان حرفم میپرد:
- تو زنِ منی، تویِ بی کس و کاری که به زور خودتو به زندگیم چسبوندی زنِ منی! زنِ منم بدون اجازهی من حق نداره نفس بکشه!
https://t.me/+8djilx4iBho4MGJk
https://t.me/+8djilx4iBho4MGJk
ژکان اثر جدید
رایــکا✨
نویسنده :
• غیاث«فایل فروشی»
• نخجیر«فایل فروشی»
ژَکــْـــاٰن
«الهی رخصت🌱» •«ژَکـان به معنی: مردی که با خود دمدمه کند از دلتنگی» نویسنده: رایــکا✨ • ژَکان«آنلاین» • غیاث«فایل فروشی» • نخجیر«فایل فروشی»
100
Repost from N/a
بی هوا روی میز خمش کرد و دستش را زیر دامن کوتاه و پر چین دخترک فرستاد.❗️
_آخ کیوان...آخه اینجا؟...
باسنش را به چنگ گرفت و نفس ماهرو از درد و لذت رفت.
_دقیقا همینجا قشنگ من!یه تنبیه درست و حسابی برای شما لازمه!⚠️💦
انگشتان مردانه اش از روی شورت اندامش را لمس کرد و ماهرو خمار شده گونه اش را به میز چسباند و بی قرار تکان خورد.
_الان نه کیوان...بچم...بچم بیدار می شه...وای...
با دست آزاد هر دو دست دخترک را گرفت و انگشت میانی اش بیشتر درون او حرکت کرد.
_اون بچه صداش در اومده تا حالا که اونو بهونه می کنی؟من امشب امکان نداره از خیر تو بگذرم شیرینکم!⛔️
خم شد و از گردن تا کمر ماهرو را نرم بوسه زد تا بیشتر تحریکش کند و با دست دیگر نقاط حساسش را لمس می کرد.
_اوم کیوان...آروم تر آخ...وای وای...🙈
تکان خوردن های بیش از حدس حواس کیوان را پرت می کرد که بی هوا سیلی محکمی بر دو لپ باسنش کوبید و گفت:
_آروم بگیر توله...آروم بگیر ببینم...❌❌
دخترک ناله کرد و به سختی سعی کرد جلو تکان های بی اختیار تنش را بگیرد.
فاصله زیادی تا ارضا شدن نداشت که کیوان دستش را فوری عقب کشید و ماهرو نالید:
_نه نه کیوان نه...
نیشخند مرد روح و روان دختر را بازی می داد و او با شدت سینه اش بالا و پایین می شد.
_کیوان لطفا...لطفا...
_لطفا چی قشنگم؟چی می خوای طلای ناب من؟
_تو رو...تو رو می خوام...خواهش می کنم...
گفت و هنوز حرفش تمام نشده کیوان چنگ به باسنش زد و بی تعلل خود را درون دخترک ریز اندام کوبید...❌🔞
https://t.me/+dJlopKiVz1U2Y2E0
https://t.me/+dJlopKiVz1U2Y2E0
https://t.me/+dJlopKiVz1U2Y2E0
✨ماهرو🌙
عاشقانه ای متفاوت از یغما پارت گذاری شنبه تا چهارشنبه و هفتگی 5 پارت
100
Repost from N/a
00:05
Video unavailable
دانا...
پسر سکسی و هات یه حاجی حجره دار!💦
پسری که طبق رسم و رسومات باید تا ۴۰ سالگی مجرد بمونه...❗️
اما با دیدن یه دختر ریزه میزه و لوند همه چیز بهم میریزه!🥹
دختری که برای از راه به در کردنش هرکاری میکنه و یک روز توی حجره پسره رو داغ میکنه و....🔞❌
https://t.me/+sPwvDmU7DYZlYTk8
100
Repost from ડꫀ᥊ડꪗ ᧁⅈ𝕣ꪶ🔥💦
#part44
_نظرت راجب ک**یر کلفتم چیه؟
ملیسا #ک*ــیر کلفتمو توی دست گرفت و به شیار کـ**صش مالید
_ا..آخ خیلی خوبه ..همون که می خواستم ک**یر کلفت و گنده..
ممه های کوچیکشو توی دستم گرفتم
_اما ممه های تو کوچیکه!
با همچین سایزی فکر میکنی لایق ک**یرم بودی؟
سر#کـ*ـیرم رو توی کـ**صش فرو کرد و سیلی به ممه هاش زد
_تو به ک**صم دقت کن نه میمیام...🔞👅
درحالی که سینه های کوچیکش تند تند بالاپایین میشد و صدای شلپ شلپ برخورد #کــیرم به کـصش توی اتاق پیچید جیغ میزد پرسیدم
_زیر کی داری جر میخوری؟؟
_زیر پادشاه #کــ*یر کلفت صنعت پورن استار🔞💦
https://t.me/+Op97-3P6Lc43YmFk
بوسـہ شهوتـ
عشق یعنی کنار هم که باشیم نه تو سیر شی از دادن نه من سیر شم از کردنت💦🍓
100
- چرا لختم؟
چشمام رو که باز کردم خودم رو لخت کنار مردی دیدم که اسمش شوهر بود و خودش نه. اون چرا لخت بود؟ سر درد بدی داشتم و سعی میکردم چیزی به خاطر بیارم… تصاویر مبهم و تار. تیکه پاره و پراکنده توی ذهنم نقش میبست…
- صابر بسه… واااای…. نه… آه…
چشمای خمار و به خون نشستهش توی نزدیکترین حالت به من. - آخ بیشتر…
خدای من… یعنی من وا داده بودم؟ چطوری تونستم؟ بازم صداهای توی ذهنم. - دوسش داری موژان؟ حس خیسی لبهاش کنار گوشم. و به یاد آوردم که خودم گفتم - آره هرشب میخوامش صابر… آه
https://t.me/khakestare_ddagh
14300
Repost from ડꫀ᥊ડꪗ ᧁⅈ𝕣ꪶ🔥💦
آیلین یه دختر هات و هورنیه که مردای پولدار رو با بدن سکسیش اغوا میکنه و اونارو تشنه تا لب چشمه میبره و برمیگردونه اما یه شب که با رفیقش شبنم تصمیم میگیرن رفیق باباشو اغوا کنن رفیق باباش ترتیب جفتشونو میده و ارضاشون میکنه آیلین هم از اون شب به پارسا رفیق پدرش دل میبنده تا....🔞💦
https://t.me/+XpXeLr6Bxqk5ZDdk
𝙃𝙤𝙩 𝙈𝙖𝙣 🎀🔞
رابطهی دختر کوچولوی هورنی با رفیق باباش🤤🔞
24210
Repost from ડꫀ᥊ડꪗ ᧁⅈ𝕣ꪶ🔥💦
#part3
_ شل کن که اگر نکنی، بدجور پاره می شی!
نگاه اشکیش رو بهم دوخت و به التماس افتاد دوباره... این بدن کوچولو تاب و توان مردونه بزرگ منو نداشت
به ناچار کمی تف به ورودی سوراخش زدم و با یه فشار کوچولو صدای جیغش بلند شد... پوزخندی زدم و گفتم:
_ هنوز خیلی زوده کوچولو... خیلی زود!
نوک سینه اش رو توی دهنم کشیدم و پرسر و صدا شروع کردم به مکیدن و به سختی تا سر مردونه ام رو فرستادم داخلش....
جیغش بلند تر شد و صداش همه خونه رو برداشته بود! بی اهمیت بهش خودمو بیشتر و بیشتر فشار دادم و یهو تا ته مردونه ام رو کردم داخلش ...
https://t.me/+6VeiLB66L1djNzg0
شُهْرَتِ قٰاضی
خبری های روز دنیا قیمت دلار سکه طلا 😱🔞
👍 1
21900
Repost from ડꫀ᥊ડꪗ ᧁⅈ𝕣ꪶ🔥💦
#سکستومدرسه🔞
#پارت_10
-آه معلم جر خوردم خواهش میکنم تندتررررز
به میز چنگ زدم و تلمبه هاش انقدر تو ک.صم تند بود که پایه صندلی شکست
-تا حالا دختربچه سال نگاییده بودم اوففف عجب ک.ص خیسی داری مادر جنده
از تحقیرهاش لذت میبردم... پسرش که تا الان فقط جق میزد بلند شد و سیلی به سینه های کوچیکم زد
_کون و ک.صشو جررر بدیم که دیگه تو کلاس خرخونی نکنه
_اوممم آهههه پااااره شدمممم ددی هردوتون همزمان بکنید تو ک.صم
باورم نمیشد من خرخون و مظلوم کلاس اینجوری دارم زیر معلمم و پسرش اینجور هرزه بازی در میارم
https://t.me/+N5qY5jYvkBMxZDQ0
دانش آموز سکسی هرروز تو کلاس زیر معلم و پسرش جر میخوره🙈🔞💦
🔞𝗣𝘂𝘀𝘀𝘆 𝗣𝗶𝗻𝗸🍼
شرت توری بپوشم جلوت لوندی کنم، بلدی کنترلتو از دست بدی بزنی جرررم بدی و کبودم کنی؟🤤🔞💦
23100