cookie

ما از کوکی‌ها برای بهبود تجربه مرور شما استفاده می‌کنیم. با کلیک کردن بر روی «پذیرش همه»، شما با استفاده از کوکی‌ها موافقت می‌کنید.

avatar

Bloom🌸

در ستایش گذاشتن و گذشتن. پیام ناشناس👈🏻 https://telegram.me/BiChatBot?start=sc-1266798-TXFVZN5

نمایش بیشتر
پست‌های تبلیغاتی
440
مشترکین
-324 ساعت
-47 روز
-1430 روز

در حال بارگیری داده...

معدل نمو المشتركين

در حال بارگیری داده...

دارم روش درست کردن کارامل یاد میگیرم اگه اینا بذارن یه ویدیو چار دقیقه ای رو صدبار پاز زدم. نفهمیدم چی دیدم عصن
نمایش همه...
4
کاشکی میشد تو مرکز بهداشت یه کاغذ به در اتاقم میزدم مینوشتم لطفا اگر کار کصشر دارین نیاین داخل الکی. دیوانه شدم از بس دو دقیقه میخوام تمرکز کنم پذیرش میره دارویار میاد. ماما میره بهورز میاد. همشم کارای دو قرونی. اون لیست درخواستیا رو امضا کن. بهداشت محیط باید بره جلسه ماشین نداریم دهگردشی چیکار کنیم. به بهورز خبر ندادیم. جی پی اس ماشین خرابه. وای دیگه. بعد که همشون تموم شدن، یه دفعه درو باز میکنن همشون باهم میان داخل که عاره میخوایم فلان کارو بکنیم بیا. مرض خب😭
نمایش همه...
5
دیشب یه سردرد و حالت تهوع شدیدی رو تجربه کردم که لیترالی داشتم میمردم. گر گرفته شدید بودم. تاثیر فشارهای عصبی این مدت اینجوری بیرون زد. یه دوش گرفتم و موهامو خشک کردم و ساعت ۹/۵ رفتم تو تخت خواب و تا ساعت ۶ صبح خوابیدم. صبح بلند شدم دیدم هوا ابریه و باد خنکی میاد. چای خوردم و حالم کمی بهتر بود.
نمایش همه...
2
من اینطوریم که وقتی بیرونم با خودم میگم یادم باشه مسیر برگشت اداره بیمه هم برم فلان برگه رو هم پرینت کنم از فلان مغازه هم خوراکی بخرم، بعد که میشینم تو ماشین که برم این کارارو بکنم همشو کنسل میکنم و یه راست میام خونه. فکر کنم برای انجام کارای اپشنال خیلی پیرم دیگه.
نمایش همه...
6
دیروز با کلی اصرار و خواهش از خواهرم خواستم تو خونه بمونه تنها و گریه نکنه بهونه گیری نکنه که کسی پیشش نیس و ما بیمارستانیم. البته با رشوه اینکه میریم برات لوازم تحریر می‌خرم. حالا بزرگوار از بعدازظهر یک بند داره میگه کی میریم بخریم؟ حالا من با دندون دردم فقط سعی میکنم پرخاشگر نباشم. بعضی روزا زندگی واقعا سخته.
نمایش همه...
10
بعد تو همین اوضاع میبینم اون یکی بهورز هی میگه کی ناهار مهمون خانوم دکتر باشیم؟ دکتر کی صبونه میدی؟ مگه اینکه حلوای مردنمو بدم بهتون.
نمایش همه...
9👍 1
واقعا بعضی وقتا انقدر از شغلم و کاری که دارم هرروز قسمت عمیق روزم انجامش میدم بیزارم که با خودم غریبه میشم. از خودم میپرسم چیکار میکنم؟ هی دارم با پیرزن پیرمردا انقدر سر و کله میزنم که چی؟اینا که آخرش قراره حالتو بگیرن دیگه. بعد پنجاه تا مریض دیدن میری توی روستاهاشون، هی غر میزنن به جونت، چرا هفته پیش نیومدین، چرا فلان دارو نداری چرا سیستم ندارین چرا آمپول نمیدین، وقتی هم میای مرکز غر میزنن که ما دوساعته اینجا وایسادیم مارو علاف کردی. شبیه دیوونه خونه س نه؟
نمایش همه...
9👍 1
وقتی همزمان چندتا کار از بخشای مختلف زندگیت داری که به هیچکدومشون نمیتونی نه بگی، نتیجه ش میشه به ملغمه ی پر از گه. زمانی که داری میری کارای بیمارستان بکنی، از تعذیرات زنگ میزنن برای فلان مشکل باید بری. به هیچکدوم هم نمیتونی بگی صبر کن الان فلانجا گیرم. از اداره زنگ میزنن که امروز مرخصی هستی دهگردشی رو کی میره؟ ریدم تو دهگردشی خب. بذارین بمیرم من.
نمایش همه...
5
از دندونپزشکی رفتن هم بیزارم. از اینکه بعد هزارتا برنامه جابجا کردن و صبح نمیتونم بیام عصر وقت بدین و فلان میرم اونجا، بعد برای صدمین بار میفرستنم عکس بگیرم هم بیزارم. بعد که عکس گرفتم میبینم ساعت کارب مطب تموم. حالا کی دوباره تشریف میارن؟ سه روز دیگه.
نمایش همه...
2👍 1
امروز ازون روزایی بود که زندگی خیلی بهم سخت گرفت. ظهر توی مسیر از شدت استیصال و گرما و سردرد شدید اشکام بی اختیار ریخت. بابام از بیمارستان مرخص شد ظهر و من دیروز استرس ماژوری رو پشت سر گذاشتم. داشتم با خودم فکر میکردم که به یه سنی رسیدم که دیگه ازین به بعد همش باید شاهد مریض بودن عزیزام باشم و اینجوری نیست که بگم این اتفاق به خیر بگذره بعدش دیگه همه چی خوبه. نه چون یه دفعه ای اوت آو نو ور یه چیزی میپره وسط زندگی و به تو و همه برنامه های خوبی که برا خودت ریخته بودی فاک نشون میده.
نمایش همه...
5
یک طرح متفاوت انتخاب کنید

طرح فعلی شما تنها برای 5 کانال تجزیه و تحلیل را مجاز می کند. برای بیشتر، لطفا یک طرح دیگر انتخاب کنید.