cookie

ما از کوکی‌ها برای بهبود تجربه مرور شما استفاده می‌کنیم. با کلیک کردن بر روی «پذیرش همه»، شما با استفاده از کوکی‌ها موافقت می‌کنید.

avatar

჻ᭂ࿐𝄟📚𝑬𝒙𝒄𝒆𝒍𝒍𝒆𝒏𝒕 𝑫𝒊𝒂𝒍𝒐𝒈𝒖𝒆🦋𝄟჻ᭂ࿐

((شعر، دکلمه، آهنگ، کلیپ ..))

نمایش بیشتر
إيران197 563فارسی183 860دسته بندی مشخص نشده است
پست‌های تبلیغاتی
246
مشترکین
اطلاعاتی وجود ندارد24 ساعت
-177 روز
-8530 روز

در حال بارگیری داده...

معدل نمو المشتركين

در حال بارگیری داده...

#بیکلام @Excellent_Dialogue
نمایش همه...
Majid Entezami _ Boye Pirahan Yousef (128).mp38.81 MB
#بیکلام @Excellent_Dialogue
نمایش همه...
اهنگ_غمگین_بیکلام_مشهور_1pEVJvaTk0E_140.mp35.19 MB
#بیکلام @Excellent_Dialogue
نمایش همه...
08. Shadmehr Aghili - Gole Gandom.mp315.95 MB
سهمِ قلبم بعد تو، دلشوره‌ی بسیار شد.. حال و روزم گريه و شب‌ناله‌های زار شد.. رفت از باغم بهار و بی صدا آمد خزان.. غنچه‌ام پژمرد و خشکید و اسیر خار شد.. از لب بامِ دلم حتی خیالت پر کشید.. همدم تنهایی‌‌ام خشت و گِل دیوار شد.. بغضهایم درگلو زنجیری از دردوسکوت.. آسمان چشمهایم ابری و نم‌دار شد.. آنقدر از تو نوشتم در میان دفترم.. از ردیف غصه‌هایم هر غزل طومار شد.. قاب عکس یاد تو بر روی پلک خاطرات.. انعکاسش در میان اشکهایم تار شد.. همزمان با قلبِ بیمارم میان هر تپش.. ذکر نامت بر لبم نجوای طوطی‌‌وار شد.. راز ناآرامیِ دل را نمیفهمم ولی.. چاره‌ی این بی‌قراری‌ها طناب دار شد.. گفته بودم بعد تو از غصه می‌میرد دلم.. گفتم و باور نکردی، مرگِ دل تکرار شد.. با من از حال و هوای عاشقی دیگر مگو.. چون دلم از عشق و از دلدادگی بیزار شد.. @Excellent_Dialogue
نمایش همه...
‍ عشق یعنے ڪہ دلم براے تو تنگ  شود طپش قلبِ  منم  بـا تو هماهنگ شود عشق یعنے ڪہ من صاحب قلبت بشوم  بین عقـل و دل من برسر تو جنگ شود عشق یعنے ڪہ یڪ روح ولے در دو بدن دل تو با دل من سادہ و یڪ رنگ شود عشق یعنے بـہ ڪنار تو بہ سامان برسم همہ آواز جهان با تو خوش آهنگ شود عشق یعنے تـو نباشے و دلـم دق بڪند زندگے ڪردن من بے تو بہ من ننگ شود عشق یعنے بڪشے دست نوازش بہ سرم هرصدا درنظرم جز تـو بد آهنگ شود عشق یعنے بشوے سنگ صبـور دل من غم من شیشہ و مِهرتو بہ آن سنگ شود... #جواد_الماسے @Excellent_Dialogue
نمایش همه...
ای با من و پنهان چو دل از دل سلامت می‌کنم تو کعبه‌ای هر جا روم قصد مقامت می‌کنم هر جا که هستی حاضری از دور در ما ناظری شب خانه روشن می‌شود چون یاد نامت می‌کنم گه همچو باز آشنا بر دست تو پر می‌زنم گه چون کبوتر پرزنان آهنگ بامت می‌کنم گر غایبی هر دم چرا آسیب بر دل می‌زنی ور حاضری پس من چرا در سینه دامت می‌کنم دوری به تن لیک از دلم اندر دل تو روزنیست زان روزن دزدیده من چون مه پیامت می‌کنم ای آفتاب از دور تو بر ما فرستی نور تو ای جان هر مهجور تو جان را غلامت می‌کنم من آینه دل را ز تو این جا صقالی می‌دهم من گوش خود را دفتر لطف کلامت می‌کنم در گوش تو در هوش تو و اندر دل پرجوش تو این‌ها چه باشد تو منی وین وصف عامت می‌کنم ای دل نه اندر ماجرا می‌گفت آن دلبر تو را هر چند از تو کم شود از خود تمامت می‌کنم ای چاره در من چاره گر حیران شو و نظاره گر بنگر کز این جمله صور این دم کدامت می‌کنم گه راست مانند الف گه کژ چو حرف مختلف یک لحظه پخته می‌شوی یک لحظه خامت می‌کنم گر سال‌ها ره می‌روی چون مهره‌ای در دست من چیزی که رامش می‌کنی زان چیز رامت می‌کنم ای شه حسام‌الدین حسن می‌گوی با جانان که من جان را غلام معرفت بهر حسامت می‌کنم #مولوی @Excellent_Dialogue
نمایش همه...
در دل سنگت اگر جا نشوم مے میرم یا بہ دیدار تو ، امضا نشوم مے میرم چشم تو آینہ ے، روز و شبم مے باشد من اگر ، در تو تماشا نشوم مے میرم خواب آشفتہ ی  شبهاے پریشانم اگر من در آغوش تو رویا نشوم مے میرم یا اگـر نیم نگاهے ،  بہ منِ دل مُـرده نڪنے و ، بہ تو احیا  نشوم ، مے میرم گم شدم در پسِ گیسوے شبت باورڪن بزنے شـانه  و  پیدا  نشوم ، مے میرم منم آن ماهے و آغـوش تو شد دریایم عاقبت ، راهیِ دریـا نشوم ،  مے میرم ڪهنہ رازم ، ڪـہ میـان دلِ تـو پنهـانم از زبانت اگـر افشـا نشـوم ، مے میرم دوستت دارم و ، میدانے و میدانم ڪه؛ نذرِ جـانِ تو ، مُهَیـا نشوم ، مے میرم آفتابے ڪہ بہ ، گرماے تو جان مے گیرم گیرِ شب باشم و ، فردا نشوم مے میرم مثل یڪ سـروِ خرامان ،دل ما را بردی بوتہ ے "پـونه" ام  اَفرا نشوم مے میرم... @Excellent_Dialogue ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
نمایش همه...
یک طرح متفاوت انتخاب کنید

طرح فعلی شما تنها برای 5 کانال تجزیه و تحلیل را مجاز می کند. برای بیشتر، لطفا یک طرح دیگر انتخاب کنید.