cookie

ما از کوکی‌ها برای بهبود تجربه مرور شما استفاده می‌کنیم. با کلیک کردن بر روی «پذیرش همه»، شما با استفاده از کوکی‌ها موافقت می‌کنید.

avatar

•دخــتـ🎀ـرکــ هـ💦ـات•

ژانر Daddy Little Girl🍼🔞🎀 مثلا حین اسپنک زدناش انگشتشُ تو دهنت عقب و جلو کنه🍓🌸 🔆نویسنده : Tida ❌کپی ممنوع❌ Hi @durov This channel does not go against the law. And it has no pornographic and rough posts. please pay attention!

نمایش بیشتر
پست‌های تبلیغاتی
7 487
مشترکین
-9424 ساعت
+7047 روز
+16330 روز

در حال بارگیری داده...

معدل نمو المشتركين

در حال بارگیری داده...

🔞🎀🔞🎀 🎀🔞🎀 🔞🎀 🎀 دخــتـ🎀ـرکــ هـ💦ـات 🔆نویسنده : Tida #Part_98 •گیسو♨️ _خانم سلطانی شما هر چقدر دیگه هم بخواین من اینجا میام تا راضی بشین... ولی وقتی کاری سوخت و سوز نداره چرا انقدر دیر و زودش کنیم؟! لطفاً قبول کنید... مگه چقدره؟! یک خونست با سه تا ماشین با دوتا زمین!! همین به خدا گنج قارون که نمیخوان برنامتون بزنن!! نگاهی به سعید انداختم که با چشمهای گشاد شده به وکیل اهورا نگاه می کرد: _ احیانا چیزی رو از قلم ننداختین؟ وکیل با شنیدن صدای سعید به سمتش برگشت و با لحنی که انگار داره چیز کمی رو بیان میکنه گفت: _ خوب حالا شاید یکی دوتا حجره و مغازه هم روش بوده... باور کنید اصلاً چیزی نیست... قبول کنید دیگه به خدا عاجز شدم از بس که اومدم رفتم.... و بعد نگاه در موندش رو بهم دوخت! نیم نگاهی به سعید انداختم و بالاخره شروع به حرف زدن کردم: _ باشه قبول می کنم.... هر موقع که وقت داشتین بگین بریم برای قولنامه و ثبت اموال... وکیل اول با تعجب نگاهم کرد و بعد با همون تعجبی که با مقدار زیادی خوشحالی قاطی شده بود گفت: _ جدا؟؟ واقعا میگین؟؟ سری به نشونه ی تایید تکون دادم که دوباره ادامه حرفش رو گرفت: _ اگر براتون مقدوره همین الان بریم!! کار خاصی نداره وقتتون رو هم زیاد نمیگیره... میتونید الان بریم؟! دیگه کم کم داشت از حرکات وکیل خندم میگرفت... _باشه شما از خودتون پذیرایی کنید من الان حاضر میشم برمیگردم خدمتتون. وکیل سری تکون داد و چشمی گفت. _ بیچاره باورش نمیشه قبول کردی! ❌کپی حتی با ذکر نام نویسنده ممنوع❌ 🎀 💦🎀 🎀💦🎀 💦🎀💦🎀
نمایش همه...
37👍 8🍓 2
ددی با دیلد_وی کلفت توی دستش محکم داخلم تلمبه میزد.🫦🍼 این بار هشتم بود که بدنم میلرزید و ارضا میشدم. آبم میخواست بیرون بپاچه ولی دیلدو مانعش میشد.🍑💦🐙 ددی با فشار ضربه ی دیگه ای داخلم زد و دیل_دو رو بیرون کشید که همراه با جیغی آبم روی تخت پاچید🔞🐳🧸 https://t.me/+dTggNqJdWxZhOTRk https://t.me/+dTggNqJdWxZhOTRk با خوندن رمانش خیص میشی🌸👅🍼
نمایش همه...
ددی ماشین سک**س محبوبش رو روی دور تند گذاشت و محکم داخلم فرو کرد که جیغ بنفشم تو تمام اتاق پیچید.🌸🍆💦 -اههههه....اهههه دد...ددی... لطفا!🥺 - لطفا چی؟! بیشتر بگا بدمت دختر کوچولوم؟؟😈 اجازه هیچ گونه مخالفتی بهم نداد. دیلدو کلفتی تو سوراخ پشتم فرو کرد و....🍼🎀🐳 https://t.me/+dTggNqJdWxZhOTRk https://t.me/+dTggNqJdWxZhOTRk ⭕️ ددی خشنی که لیتلش رو زیرماشین سک*س و دیلدو میگاد و....🍒🔞🫦
نمایش همه...
👍 1
ددی با دیلد_وی کلفت توی دستش محکم داخلم تلمبه میزد.🫦🍼 این بار هشتم بود که بدنم میلرزید و ارضا میشدم. آبم میخواست بیرون بپاچه ولی دیلدو مانعش میشد.🍑💦🐙 ددی با فشار ضربه ی دیگه ای داخلم زد و دیل_دو رو بیرون کشید که همراه با جیغی آبم روی تخت پاچید🔞🐳🧸 https://t.me/+dTggNqJdWxZhOTRk https://t.me/+dTggNqJdWxZhOTRk با خوندن رمانش خیص میشی🌸👅🍼
نمایش همه...