عشق پاڪ❤️🌈•انحلالــ🧸🍼

هـاتــــ ‌🔥تــریــن ناول سال 2024

امگاش سرکشی میکنه اونم دستور میده نگهبانا روش تریسام بزنن💦🤤

تمام بدنش بخاطر سکس با #سه نفر 🙈 آن هم همزمان درد داشت؛ باید یک جوری می‌فهماند که #پشیمان‼️ است... که فقط میخواهد با خودش باشد... _ م... میخوام... میخوام فقط با #خودت باشم. لطفا!

#گی #BDSM #امگاورس🫄

آرام و با حالتی #بدجنسانه میخندد و پشت انگشتش را روی گونه‌ مرطوبش میکشد. _ اگه از اول به حرفام گوش میدادی بهتر نبود؟🫦 https://t.me/+2BhXkRM5RUNjY2Fk https://t.me/+2BhXkRM5RUNjY2Fk

گيج نشين قيمه هارو ريختم تو ماستا خوشمزه س ولى

بدبختى هاى بچه هام شروع شده

عشق پاكــ💖🌈 #فصل_سوم🧸🍼 #پارت_چهل_شيشم ارش صداى زنگ گوشيم بلند شد و با ديدن اسم اون روانى دكمه ى تماسو زدم كه صداى نجستش توى گوشم پيچيد ايليا:به به اقا ارش گل صدامو بردم بالا كه با تحكم گفتم ارش:حروم زاده ى روانى با هامين چيكار كردييييى؟؟؟ ايليا:بهتره اروم باشى، حال همسرت كاملا خوبه خودمم دلم نميخواد بهش اسيب بزنم ارش:تو گوه ميخورى بهش دست بزنى ببين بيناموس يه تار مو از سر هامين كم بشه چنان بلايى سرت ميارم كه مرغاى اسمون به حالت گريه كنن!!! ايليا:بسه ديگه زيادى كُرى ميخونى ببين فقط يچيز ميخوام ارش:انتظار دارى با تويه حروم لقمه معامله كنم؟؟؟واقعا فكر كردى اينجا فيلمى چيزيه؟؟؟؟ ايليا:فعلا كه مجبورى به حرفم گوش بدى اگه نميخواى بلايى سر دختر و همسرت بياد نميدونستم چى بگم چاره اى جز قبول كردن نداشتم ارش:چـ…چى ميخواى حيوون؟ ايليا:فقط يك چيز كه مال منه، ارتا رو بهم برگردون ارش خواستم چيزى بگم كه ادامه داد ايليا:يكم زمان دارى تا تصميمتو بگيرى درجا تلفن قطع كرد كه شوكه به نقطه ى نامعلومى خيره شدم حالا بايد چيكار ميكردم ترسيده به خونه برگشتم وقتى وارد خونم شدم ديدم عمو اصلان و بابا محمد باهم دارن دعوا ميكنن تاحالا تو عمرم دعواشونو نديده بودم ارتا پيش كوروش بود وقتى متوجه حضورم شدن عمو اصلان اومد سمتم به قلم ارتا

سلام ستاره هاى قشنگم بريم پارت بعدى؟

❌🆘چنل آوردم صکصی🆘❌ نمیــدونی برا #مستـرت چی فـوروارد کنی😂❌ ⚡️#عکس mistress و slave 😈🔥 💦کلیپ و #چالش های tiktok😍✔️ https://t.me/+lbwWUvlGj8Q1YjMx https://t.me/+lbwWUvlGj8Q1YjMx گیف #نـود برا آب کردن دل ددی‍ــت😼😍 بدو بیا ددیـتو #خیــس کن💦👅 ❌فیلمهای #ممنوعه bdsm🔞🏳‍🌈💋🍆 https://t.me/+lbwWUvlGj8Q1YjMx https://t.me/+lbwWUvlGj8Q1YjMx 😈🔥#بپاچ توووووو فقط🔥😈

هم‌خونه گی لاو انتقامی بیناجنس 👅🫃 پسر رو شبیه خودش تو خونه پدریش می بینه و میفهمه پسرعموش ازش بچه داره🎀🧸🫦 کرم رو بیشتر روی تنم ریخت و حس لزج شدن بین پاهام حالم رو بد کرد - دردش یه لحظه‌است لیتل خیانتکارم! میبینی به فکرتم کرم رون کننده استفاده کردم... حتی لحن حرف زدنش هم چیزی از خماری و نئشگی تنم کم نکرد - بدنم درد می کنه... انتقام چیو میگیری پسرعمو؟ برخورد دیک گنده و سی* خش به باسنم دهنم رو بست - انتقام مخفی شدنت و توله پس انداختن! من پسر میخوام... دستش رو روی سینه‌ام کشید که واضح تونستم رگ های برآمده رو ببینم - لیتل فراری من وارثِ باران رو میزایی! کلاه دیکش به بدنم‌برخورد کرد و گرمای بدنم بالا رفت - روی تخت انقدر روی تنت می کوبم و اسپرم هام رو خالی می کنم که نطفه پسرم شکل بگیره! وارثِ بهای باران... https://t.me/+DjOY9MkORdVlNjU0 https://t.me/+DjOY9MkORdVlNjU0

#چوب تنیس رو برداشتم و جلوی چشم‌ های آرتین کمی خم شدم و باسنـم رو #قمبل کردم و تکون ریزی خوردم که #پلا‌گ‌دمی شروع کرد به تکون‌ خوردن🙊🫦 با چوب تنیس اسپنکی به یکی از کپلای باسنـم زدم و بعد با دو دستم کپلای باسنـم و از هم جدا کردم🔥 سرم رو سمت ددی چرخوندم که دیدم آرتین داره لباس‌ هاش رو درمیاره🤤 روی تخت منو پرت کرد و پاهام رو باز کرد و #چـو_چـولـم رو مالید. انگشت فـاکـشو وارد ک*صـم کرد🍑 آندره همون‌طوری تند تند با انگشتش توی #ک_صـم تلمبه میزد یهو گفت... https://t.me/+_ft2pzPfUTkxNTc8 https://t.me/+_ft2pzPfUTkxNTc8

#ناشناس 👤 185826 بلاخرههه یه تبلیغ درست حسابی گذاشتی نویسنده🥺🍷 لطفا لینک رمان پرنسس خونیو بده همون که دختره یه پرنسس نامزد داره باید خون یه خوناشامو می خورد تا زنده بمونه هربار که خون شو می خورد #تحریک می شد 🔞 خوناشامه شبا میومد سراغ شو حسابی #ار..ضاش می کرد🧊🥃 جون من زودتر بزارش دارم پرپر می شم واسش رمانش نرسیده چه صدایی کرده🙂🔞 البته حقم داره با این صحنه های سکسی و موضوعی که داره منم دیوونش شدم چه برسه به شما😭😍 https://t.me/+7whdu_5qwPNjNTNk ۱۲ شب پاک شه 🌞